کـَــهْفُــــ الشُــهَـدا🖤
●➼┅═❧═┅┅───┄ ﷽ #سه_دقیقه_در_قیامت قسمت بیست و نهم (باغ بهشت)👇 🌷از ديگر اتفاقاتی كه در آن ب
●➼┅═❧═┅┅───
﷽
#سه_دقیقه_در_قیامت
قسمت سی ام👇
🌷آن جا می توانستيم به هركجا كه می خواهيم سر بزنيم، يعنی همين كه اراده می کرديم، بدون لحظه ای درنگ، به مقصد می رسيديم!
پسر عمه ام در دوران دفاع مقدس شهيد شده بود. يك لحظه دوست داشتم جايگاهش را ببينم. بلافاصله وارد باغ بسيار زيبايی شدم.
🍁 مشكلی كه در بيان مطالب آنجاست، عدم وجود مشابه در اين دنياست. يعنی نمی دانيم زيبايی های آنجا را چگونه توصيف كنيم؟!
كسی كه تا كنون شمال ايران و دريا و سرسبزی جنگل ها را نديده و هيچ تصوير و فيلمی از آنجا مشاهده نكرده، هرچه برايش بگوييم،
نمی تواند تصور درستی در ذهن خود ايجاد كند.
🌷حكايت ما با بقيه مردم همينگونه است. اما بايد طوری بگويم كه بتواند به ذهن نزديك باشد.
من وارد باغ بزرگی شدم كه انتهای آن مشخص نبود. از روی چمن هايی عبور می كردم كه بسيار نرم و زيبا بودند. بوی عطر گل های مختلف مشام انسان را نوازش می داد. درختان آنجا، همه نوع ميوه ای
را در خود داشتند. ميوه هايی زيبا و درخشان.
🍁 من بر روی چمن ها دراز كشيدم. گويی يك تخت نرم و راحت و شبيه پر قو بود. بوی عطر همه جا را گرفته بود. نغمه پرندگان و صدای شرشر آب رودخانه به گوش می رسید. اصلا نمی شود آنجا را توصيف كرد. به بالای سرم نگاه كردم. درختان ميوه و يك درخت نخل پر از خرما را ديدم.
🌷با خودم گفتم: خرمای اينجا چه مزه ای دارد؟
يكباره ديدم درخت نخل به سمت من خم شد. من دستم را بلند كردم و يكی از خرماها را چيدم و داخل دهان گذاشتم. نمی توانم شيرينی آن خرما را با چيزی در اين دنيا مثال بزنم. در اينجا اگر چيزی خيلی شيرين باشد، باعث دلزدگی می شود.
🍁 اما آن خرما نمی دانيد چقدر خوش مزه بود. از جا بلند شدم. ديدم چمن ها
به حالت قبل برگشت. به سمت رودخانه رفتم. در دنيا كنار رودخانه ها، زمين گل آلود است و بايد مراقب باشيم تا پای ما كثيف نشود.
اما همين كه به كنار رودخانه رسيدم، ديدم اطراف رودخانه مانند بلور زيباست!
🌷به آب نگاه كردم، آنقدر زلال بود كه تا انتهای رود مشخص بود. دوست داشتم داخل آب بپرم.
اما با خودم گفتم: بهتر است سريع تر به سمت قصر پسر عمه ام بروم.
ناگفته نماند آن طرف رود، يك قصر زيبای سفيد و بزرگ نمايان بود. نمی دانم چطور توصيف كنم. با تمام قصرهای دنيا متفاوت بود.
التماس دعای فرج 🍃🌹
👈 #ادامه_دارد....
🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
🍃🍃🍃
@kafoshohada
کـَــهْفُــــ الشُــهَـدا🖤
التماس دعا رفقا خیلیییی برا حالم دعا کنید
شما خیلیی پاک و خوبید💔:)🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔شبجمعہبیادحاجےمون🍃
🥀🥀
#زندگینامهشهدا
#روایت_عشق
#شهیدحسنباقری
🌷غلامحسین افشردی (۱۳۳۴-۱۳۶۱ش) معروف به حسن باقری، از فرماندهان اطلاعات نظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در جنگ تحمیلی بود.
وی در عملیاتهای فتحالمبین، بیتالمقدس و رمضان فرمانده قرارگاه نصر بود و عملیات را هدایت و فرماندهی میکرد، همچنین بهعنوان فرماندهی قرارگاه نصر، در اجرای عملیات آزادسازی خرمشهر نقش مؤثری را ایفا کرد.
🌷شهید باقری اوایل سال ۱۳۵۹ به عضویت سپاه درآمد و در واحد اطلاعات مشغول بهخدمت شد و نام مستعار «حسن باقری» برای ایشان در نظر گرفته شد. با شروع جنگ تحمیلی نقش ویژهای در ساماندهی اطلاعات ایفا کرد و به جمعآوری نقشهها و پیاده کردن وضعیت مناطق عملیاتی روی آنها، اقدام کرد و برای ارزیابی توان و استعداد دشمن، با چالاکی و شجاعت پیش میرفت.
🌷 فعالیتهای مثبت او در این زمینه با سازماندهی عناصر اطلاعاتی و برگزاری آموزش مختصری برای آنها، منجر به راهاندازی واحد اطلاعات عملیات در ستاد عملیات جنوب گردید.
🌷در نهایت حسن باقری در نهم بهمن ماه ۱۳۶۱ برای شناسایی و آمادهسازی عملیات والفجر مقدماتی در خطوط مقدم چنانه (منطقه فکه) در سنگر دیدهبانی مورد هدف گلوله خمپاره دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید.
🍃🍃🍃
@kafoshohada
🌱🌱
اواخر حاملیگم بود!
هنوز روۍ اسم بچہ شک داشتیم!!
ازطرفی گفتیم اسمشو محمد حسین بزاریم
چون باباش تازه تو سوریه شهید شده بود!🕊
وازطرفی هم خواب حضرت آقا رو دیده بودم که دستشون رو گذاشتند رو شونه هام
و گفتند : علی....🌱
نمیدونستم ؛
شب محمد حسین اومد تو خوابم بهم گفت :
خانم !
هرچی حضرت آقا فرمودن همون باشہ..👌
اسم پسرمونو گذاشتیم علی اصغر:))
برگࢪفتہ ازکتاب حمزه
بہنقلازهمسرشهید
شهیدمدافعحرممحمدحسینحمزه
🍃🍃🍃
@kafoshohada
1_988767408.mp3
4.29M
🥀🥀
🌹 یا اَیَّتُها النَّفسُ المُطمَئِنَّه😭
❤️ شهادتو به هر کی نمیدن!
💌 بیان #حاج_حسین_یکتا
جا داره هر روز گوش بدیم👌
🍃🍃🍃
@kafoshohada
🥀🥀
#شھیدانِھ 🕊
همیشه از من میخواست دعا ڪنم که شهید شود...
حتی وقتی دانشگاه بود، پیامک مےفرستاد
کہ مامان یادت نرود دعا کنۍ شھید شوم.
هربار در جواب میگفتم که نیّتت را خالص کن
تا شھید شوے! نیتش را خالص کرد...
#مادرشھید💚
#شھیدمحمدرضادهقانامیری✨
🍃🍃🍃
@kafoshohada
🍃🌸🍃
#سخن_بزرگان✋🏻🌱
امام زمان دنبال رفیق میگرده
تو خوب باش،
خودش میاد سراغت :)!
◍شیخرجبعلیخیاط
🥀🥀
.پسراولگفت:
مادر،اجازههستبرمجبہہ؟
گفت:بروعزیزم...
رفتو؛والفجـرمقدماتےشہیدشد':
⟦ #شہیداحمدتلخابے•🧔🏻•
پسردومگفت:
مادر،داداشڪہرفتمنهمبرم!؟
گفت:بروعزیزم...
رفتوعملیاتخیبرشہیدشد':
⟦ #شہیدابوالقاسمتلخابے•🧔🏻•
همسرشگفت:
حاجخانومبچہهارفتند،ماهمبریم
تفنگبچہهاروےزمیننمونہ . .
رفتوعملیاتوالفجر۸شہیدشد':
⟦ #شہیدعلےتلخابے•🧔🏻•
مادربہخداگفت:☝️🏽
همہدنیامروقبولڪردے،
خودمروهمقبولڪن...
رفتودرحج🕋خونینشہیدشد🥀
⟦ #شہیدهڪبرےتلخابے(:'🧕
🍃🍃🍃
@kafoshohada
🥀🥀
#شهدا
اسیر شما شدن
خوب است...❤️
اسیر #شهدا شدن را میگویم...
خوبی اش به
این است که از #اسارت_دنیا🥀🍂
آزاد میشوی...
#شهدا_ما_را_اسیر_خود_کنید ❤️
[°🕊🥀°]
شـآید...
قشنـگ ترین جاےِ عاشــقے♥
اونجـائیہ
ڪہ بهـت بگن
تو دیـونہ شدے... :)
+آری دیـوانہ شدم...
دیوانہ ے شهـــــادت...💔
#شهادت🥀
🥀🥀
قسمتیاز وصیت نامه🌱
بسم الله الرحمن الرحیم🌱
خداراشاکرم توفیق زیارت حرم امام رضا(ع)
راپیداکرده ام
وایام شهادت حضرت زهرا(س)بود واز آقا
خواستم که برگه اعزام من را آماده ومادرش
بادست شکسته امضا ومهر آن رابزند.
که بحمدالله این خواسته به اجابت رسید
ومنممنون اهلبیت(علیهمالسلام) ومادر پهلو
شکسته شان حضرت زهرا(س)هستم
وتوفیق حضور در سوریه را برای مرتبه سوم
که ان شاءالله امروز به من خبر دادند فردا دوشنبه
آماده اعزام باشم۱۳۹۶/۱۱/۱۶
خدایا شکرت
خانواده ام،مردم عزیزوتمامی دوستان
حلالم کنید
یک شنبه۱۳۹۶/۱۱/۱۵
مصطفی زاهدی
#شهید_مصطفی_زاهدی_بیدگلی
#جانبـاز_دفــاع_مقـدس
#سـردار_مـدافع_حـرم
#سالروزولادت: ۱۳۴۷/۳/۱۰
#سالروزشهادت: ۱۳۹۶/۱۱/۲۹
#محلتولد:آرانوبیدگل
#محلشهادت:سوریه
محل خاکسپاری:گلزارشهدایهفتامامزادهبیدگل
#سالروزشهادت...
🍃🍃🍃
@kafoshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🥀
❣ #عند_ربهم_یرزقون
🔻پایان فراق ۳۹ ساله
🔻وداع خواهر با پیکر برادر
🍃🍃🍃
@kafoshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حجاب ڪن بانو❣
به نیت #غیرت
آن ڪس ڪه در آینده🍃
همـ(💑)ـسر تو خواهد شد...
بہ نیت حفظ حیا...
حجاب کن قربةً الله♥️
#حجابتاجبندگے👸
🍃🍃🍃
@kafoshohada
کـَــهْفُــــ الشُــهَـدا🖤
●➼┅═❧═┅┅─── ﷽ #سه_دقیقه_در_قیامت قسمت سی ام👇 🌷آن جا می توانستيم به هركجا كه می خ
●➼┅═❧═┅┅───┄
﷽
#سه_دقیقه_در_قیامت 💢
قسمت سی و یکم (جانبازی در رکاب مولا)👇
🌷چيزی شبيه قصرهای يخی كه در كارتون های بچگی می ديديم، تمام ديوارهای قصر نورانی بود. می خواستم به دنبال پلی برای عبور از رودخانه باشم، اما متوجه شدم، اگر بخواهم می توانم از روی آب عبور كنم!
🍁 از روی آب گذشتم و مبهوت قصر زيبای پسر عمه ام شدم.
وقتی با او صحبت می كردم، ميگفت: ما در اينجا در همسايگی اهل بيت (ع) هستيم. ما می توانيم به ملاقات امامان برويم و اين يكی از نعمت های بزرگ بهشت برزخی است. حتی می توانيم به ملاقات دوستان شهيد و شهدای محل و دوستان و بستگان خود برويم.
🌷سال 1388 توفيق شد كه در ماه رجب و ماه شعبان، زائر مكه و مدينه باشم، ما مُحرم شديم و وارد مسجد الحرام شديم. بعد از اتمام اعمال، به محل قرار آمدم. روحانی كاروان به من گفت: سه تا از خواهران الان آمدند، شما زحمت بكشيد و اين سه نفر را برای طواف ببريد.
🍁 خسته بودم، اما قبول كردم. سه تا از خانم های جوان كاروان به سمت من آمدند. تا نگاهم به آن ها افتاد، سرم را پايين انداختم. يك حوله اضافه داشتم. يك سر حوله را دست خودم گرفتم و سر ديگرش را در اختيار آن ها قرار دادم.
🌷گفتم: من در طی طواف نبايد برگردم. حرم الهی هم به خاطر ماه رجب شلوغ است. شما سر اين حوله را بگيريد و دنبال من بياييد. يكی دو ساعت بعد با خستگی فراوان به محل قرار كاروان برگشتم. در كل اين مدت، اصلا به آن ها نگاه نكردم و حرفی نزدم.
🍁 وظيفه ای برای انجام طواف آن ها نداشتم، اما فقط برای رضای خدا اين كار را انجام دادم. در روزهايی كه در مكه مستقر بوديم، خيلی ها مرتب به بازار می رفتند و... اما من به جای اينگونه كارها، چندين بار برای طواف اقدام كردم.
🌷ابتدا به نيت رهبر معظم انقلاب و سپس به نيابت شهدا، مشغول شدم و از فرصت ها برای كسب معنويات استفاده كردم. در آن لحظاتی كه اعمال من محاسبه ميشد، جوان پشت ميز به اين موارد اشاره كرد و گفت: به خاطر طواف خالصانه ای كه همراه آن خانم ها انجام دادی، ثواب حج واجب در نامه اعمالت ثبت شد!
التماس دعای فرج 🍃🌹
👈 #ادامه_دارد....
🌤اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
🍃🍃🍃
@kafoshohada
🥀🥀
من در دبیرستان دکتر علی شریعتی مربی ورزش بودم.
یادم هست در سال تحصیلی۱۳۸۸_۱۳۸۹ در ایامی که زنگ ورزش بعد از اذان ظهر میخورد، از بین بچه ها یکی دو نفری بودند که برای خواندن نماز از من اجازه می گرفتند، یکی از آنها عباس بود.
خبر شهادتش را که شنیدم در دل گفتم کسی که نماز اول وقت بخواند به چه درجاتی میرسد...
به نقل از عبدالعلی شاهی
🌷طرح شهید عباس دانشگر🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استوࢪے
داداشعباس💚🍃
🥀🥀
#شهیدانه 🕊
آی خواهران و برادران،
از غیبت کردن بپـرهیزیـد!
از تهمــت زدن دوری ڪنید،
چون این گنــاهــان خیلی آسـان است
ولی عذابش دردناک،
از خودپرستی وتڪبر بپرهیــزید
و همیشـه خود را در
پیشـگاه خــدا حاضــر بدانیــد.🌱
🍃🍃🍃
@kafoshohada
#شهیدانہ♥️
منتظر ظهور آقا
نماز اول وقت میخواند
و به سوی نماز میشتابد ..!
دوست داریم شهید شویم؟!
با نماز قضا کسی شهید نمیشود
با نماز دیروقت کسی به درجه ی شهادت نمیرسد ❗️:)
شهیدعلیعابدینۍ
🍃🍃🍃
@kafoshohada