eitaa logo
کـَــهْفُــــ ‌الشُــهَـدا🇵🇸🖤
7.7هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
232 فایل
بسم‌ࢪب‌الزهــــــــــږا❤️ بمون‌حالا‌کہ‌دعوت‌شدی‌ شاید‌‌شہدایہ‌رزقی‌برات‌کنارگذاشتن🌱:) براے‌حرفاے‌دلټ👇 https://daigo.ir/secret/2956196564 شرط‌کپی‌یہ‌صلوات‌برا‌ظهورمولاوشادی‌روح‌شہدا براتبادل‌وتبلیغ‌قیمت‌پایین👇 @ya_zahra076
مشاهده در ایتا
دانلود
چند وقت پیش مشکلے داشتم و رفتم سر مزارش. کلے گله کردم که چرا حاجت همه را میدے ولے ما را نه؟! شب خوابش را دیدم. بهم گفت: «آبجے! من فقط وسیله‌ام، ما دعاها را خدمت امام عصر(عج) عرضه می‌کنیم و حضرت- به اِذن‌الله - برآورده می‌کنند. من واسطه‌ام، کاره‌اے نیستم، اگر چیزے می‌خواهید اول از امام زمان(عج) بخواهید...» برشی از کتاب خاطرات بی‌نظیر @shahid_ketabi
🥀🖤 وصیت من به شما راجع به نماز است چیزی را که فردای قیامت به آن رسیدگی می کنند نماز است پس سعی کنید در حد توانتان نمازهایتان را سر وقت بخوانید و قبل از شروع نماز از خداوند منان توفیق حضور قلب و خضوع در نماز طلب کنید. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قرآن را بیشتر بخوانید بیشتر بشناسید بیشتر عشق بورزید بیشتر معرفت به قرآن داشته باشید بیشتر دردهایتان را با قرآن درمان کنید سعی کنید قرآن انیس و مونستان باشد نه زینت دکورها و طاقچه های منزلتان بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. 📕🖤 سيد وقتی مداحی می کرد يک سنگينی و وقار خاصی داشت و در ازای مداحی، پول هم نگرفت می گفت: اگر در ازای مداحی کردنم پول بگيرم، چطوری فردای قيامت می توانم بگويم براي شما خواندم ؟!می گويند : خواندی پا داشش را گرفتی من اصلا ائمه را با پول مقايسه نمی کنم. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شيوه خاصی هم در جذب جوانان داشت برنامه هيأت او، اول با سه چهار نفر شروع شد، اما بعد رسيده بود به سيصد، چهارصد جوان عاشق اهل بيت، که همه اينها نتيجه تواضع، فروتنی و اخلاص سيد بود. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با زیارت عاشورا خیلی عجین بود و اونو با سوز دل خاصی می خوند ، نماز هم که می خواست بخونه ، انگار در برابر کسی ایستاده که احساس حقارت می کند . @kafoshohada
🕊تاریخ تولد: ۱۳۶۷/۱۰/۲۳ ☁️تاریخ شهادت: ۱۴۰۲/۵/۱ 🪧محل مزار شهید: گلزار شهدای روستای اُشکهران🌹 📕 همسر شهید می‌گوید: محمدرضا خیلی خوش اخلاق بود. با اینکه به خاطر شرایط کاری که داشت، برخی مواقع از ما دور بود و ما دلتنگش می‌شدیم، اما هر زمان به خانه می‌آمد سعی داشت نبودن‌هایش را جبران کند. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با اینکه شرایط کاری خاصی داشت و مأموریت‌های زیادی می‌رفت، اما هر طور بود خودش را به مراسم عزاداری اهل بیت (ع) می‌رساند. نمی‌گذاشت در هیئت امام حسین (ع) کار روی زمین بماند. همیشه داوطلب انجام کار‌های سخت بود.  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نماز‌های اول وقتش دیدنی بود. گاهی اوقات به حال معنوی‌اش در ارتباط با خدا غبطه می‌خوردم. هر چه بگویم کم‌گفته‌ام. محمدرضا فوق‌العاده بود.  @kafoshohada
‌ ‌ ❤️📕 بابک آخر هفته هارو روزه میگرفته و میگفته نذر دارم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بابک خیلی روی تمیز بودن حساس بوده حتی توی سوریه لباساش رو هرجایی نمیزاش تا چروک نشه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بابک اهل نماز شب بود و خیلی مودبانه و با صبوری و لبخند صحبت میکرد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مسلط به زبان انگلیسی و بورسیه دانشگاه آلمان هم بود. وصیتنامه: خدایا گناه‌های من را ببخش، اشتباهاتم را در رحمت و مغفرت خودت ببخش و تا وقتی‌که مرا نبخشیدی از این دنیا مبر. تا وقتی‌که راهم راه حق هست مرا بمیران. خدایا کمکم کن تا در راه تو قدم بردارم و در راه تو جان بدهم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌱 @baran_shahadat1
کـَــهْفُــــ ‌الشُــهَـدا🇵🇸🖤
♥ دل از این دنیا بر کنید تا هم صبحت خدا شوید، حُبّ دنیا را از دلتان بیرون کنید تا شوق به لقای خدا قلبتان را پر کند. از ظلمتگاه بیرون روید تا نور تقوی وجود تان را نورانی کند اگر معنویت میخواهید دست بدامن امام حسین (ع) بشوید، نماز شب را بخوانید تا به مقام محمود برسید. 📕♥ یک دست علی آقا ماهانی در جبهه مجروح و از کار افتاده و پاشنه پای او روی مین رفته بود تخته‌ای چوبی را کف پایش گذاشته بود که لنگ نزند. مادرش بیان نموده با همین وضعیت اگر بیست بار می رفتم حیاط و بر می گشتم جلوی پای من بلند می شد و می گفت : احترام به والدین دستور خداست... ــــــــــــــــــــــــــــــ علی آقا معروف بود به انیس قرآن، همیشه ایشان قرآن کوچکی داشتند و تلاوت می کردند، تلاوت قرآن وی با صدای خاصی نبود اما خلوص ایشان انسان را وادار به گوش کردن می کرد. ــــــــــــــــــــــــــــــ مادر شهید میگه: رختها رو گذاشتم تا وقتی از بیرون اومدم بشورم. وقتی برگشتم دیدم علی از جبهه برگشته و گوشه حیات نشسته و رختها هم روی طناب پهن شده. رفتم پیشش و بهش گفتم: الهی بمیرم مادر، تو با یک دست چطوری این همه لباس رو شستی؟ گفت: مادر جون اگه دو دست هم نداشتم باز وجدانم قبول نمی کرد من خونه باشم و تو زحمت بکشی. ـــــــــــــــــــــــــــــــ یکی از دوستان شهید میگه: کنار کارون بود ، بچه ها مشغول شستن پتو بودند ، علی آقا لب کارون نشسته بود و بچه ها پتوهای مخابرات را می شستند و علی حاجبی هم کنارش نشسته بود . علی آقا همین که بچه ها مشغول بودند و هوا هم گرم بود گفت اگر هندوانه خنکی بود خیلی می چسبید به خدا قسم به اندازه یک نگاه برداشتن از علی ، یک هندوانه بزرگ را آب می آورد و شاید به خنکی و شیرینی آن هندوانه هیچکس نخورده بود 🌱 @kafoshohada