🍃نزدیکنمیشویبهصورت وزدیدهیدلنمیشویدور🍃
باید تن به تقدیر منظومه داد
همآغوش دردای دیرینه شد
باید حد و مرز مدارو شناخت
تو غربت نشست و قرنطینه شد
پیش این همه آدم حزب باد
باید کوه بود و جلو تر نرفت
بیابون شد سوخت تا عمق جون
ولی زیر دین صنوبر نرفت
باید استخون لای زخما گذاشت
باید از همه آدما رو گرفت
باید زد زیر گوش خوشباوری
با تردید باید فقط خو گرفت
یادت باشه عشقو باید بقچه کرد
تو سینهت باید سنگ باشه فقط
حواست باشه که از امروز دلت
برای خودت تنگ باشه فقط
همآغوش دریای آبی شدن
یه روزی میشه حسرت قایقا
برو مهربونم که چشمی نبود
تو دنیا برا دیدن عاشقا
از اونجا که هستی نرو دورتر
که سرما شروع میشه پشت ِسرت
از اونجا که هستی جلوتر نیا
میترسم بسوزه یه روزی پرت
منم بید مجنون میشم بعد تو
که رو شونه هام باد لونه کنه
شاید از سر انگشت من رد بشه
سفیدی موهاتو شونه کنه
#سعیده_کرمانی
#محاوره
#عاشقانه
🕊 @kaftarchahiemamreza 🕊
🍃دلبرکهجانفرسودازاو🍃
اگر که تند مزاجم اگر دل آزارم
همیشه مضطربم بی قرار و غمبارم
اگر که پنجره هارا ندیده میگیرم
و از تمامی دیوارها طلبکارم
و باب ذوق نبودم برات هیچ زمان
و باب میل نبوده ست هیچ رفتارم
اگر صدا زدمت هر دقیقه بی مورد
چون از تمام ضمایر به جز تو بیزارم
مرا ببخش که تنها به تو دلم گرم است
مرا ببخش عزیزم که دوستت دارم
#سعیده_کرمانی
#غزل
#عاشقانه
🕊 @kaftarchahiemamreza 🕊
🍃اگر التفات بودی به فقیر مستمندت 🍃
من باتوام که حال این روزام سوالت نیست
دارم برات میمیرم و عین خیالت نیست
هرروز چن تا کشته میدی که ملالت نیست
مثل یخی مثل زمستون بی خیالی تو
یک آرزوی دوری و اصلا محالی تو
هی سعی کردم منطقی باشم نمیذاری
سهمم شده هرشب بجای خواب بیداری
اصلا توی فکرم توی شعرم چیکار داری
دلتنگیو سر میکشم مثل یه لیوان سم
تو استکان لب پرت چایی بریز واسم
هی میشکافم تا ببافم تار و پودت رو
روزی هزار بار با دلیل میگم نبودت رو
اثبات اما میکنم بعدش وجودت رو
متن و حواشی تموم این کتابایی
تو علت ومعلول کل اضطرابایی
من که بلد نیستم ادای شارلاتانارو
تو دلبری که رد میشم هی امتحانارو
حتی نمیدونم برند ادکلانا رو
ته ریشتو اما میتونم خط بگیرم که
گاهی میتونم بین با زوهات بمیرم که
یادت باشه من یه زنم اما یه مردی تو
میگم دوایی اما نه مفهوم دردی تو
یک شاعر آیینی و دیوونه کردی تو
هی قافیه ساختم برای سردودردو مرد
خیر سرم این دفعه این جوری میگم برگرد
#سعیده_کرمانی
#محاوره
#عاشقانه
🕊 @kaftarchahiemamreza 🕊
🍃مه دیدم و مشتری ندیدم 🍃
در مدار دو دست خالی خود
خواب دیدم که مشتری دارم
در گریبان تنگ آغوشم
پرو بالی کبوتری دارم
صحبتش ساده بود در رویا
لهجه اش را چشید لبهایم
زیر پیراهنم هنوز انگار
اشتیاق جوان سری دارم
عکس ماه است و حسرت دریا
دست او روی موج موهایم
رشته ی نقره ی پریشان را
زیر اندوه روسری دارم
نفسی مانده است روی لبم
هوسی یخ زدست در چشمم
روی آیینه را نپوشانید
سرِ سودای دلبری دارم
از تبار ترنجم و چاقو
استخوان کج زلیخایم
کفر من را بزرگ نشمارید
توی سینه پیمبری دارم
#سعیده_کرمانی
#غزل
#عاشقانه
🕊 @kaftarchahiemamreza 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃دلبر که جان فرسود از او🍃
تویی که هرطرفی میروم همان سویی
دلم گرفته ، کمی از خودت نمیگویی ؟
چگونه مثل شقایق درون سینه ی دشت
میان بازوی گلدان سینه میرویی ؟
چگونه در دل این شعر های پرچانه
سکوت میشوی و در سرم هیاهویی ؟
هزار سال گذشت و من از تو نگذشتم
چه سر سری تو از این دست ،دست میشویی
آهای شیر! سرشت تو سر به زیری نیست
اگر هنوز به دنبال چشم آهویی
به شرحموبهموی ماجرای آغوشم
به من بیا که تو یک مرد ماجراجویی
#سعیده_کرمانی
#غزل
#عاشقانه
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
🍃هر طرفی که بنگرم باز تو در مقابلی 🍃
چقدر بغض به روی دلم هوار کنم ؟
چقدر اشک به پلک ترم سوار کنم ؟
کدام کفش به تو می رساندم آخر
منی که خسته ام از من کجا فرار کنم؟
خیال خانه پر از سایه ات شده است تورا
به دست توری پرده چرا مهار کنم؟
خزان رسیده و گلدان هنوز بی خبر است
به گوش گل چه قدَر صحبت از بهار کنم ؟
خزان رسیده و یک بقچه شال هست ولی
اگر که شال نبافم بگو چه کار کنم ؟
اگر که شال نبافم کلاف هایم را
کجا به مصر نگاه تو رهسپار کنم ؟
برای اینکه به نرخ لبت شبی برسم
چقدر پشت لبم بوسه احتکار کنم ؟
#سعیده_کرمانی
#غزل
#عاشقانه
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃هوالعشق🍃
یک بار هم بیا و دو دست مرا بگیر
یا به دروغ هم شده از من نباش سیر
طاق است طاقتم نرو اینقدر راه دور
چشمم به راه خشک شده، برنگرد دیر
بر شورهزار میچکد این اشکها و نیست
فرقی میان دامنم و پهنهی کویر
قد میکشم مگر که نگاهم کنی ولی...
کفرم برآمده است که ای ماه سر به زیر...
ابریشم محاسن تو حسرتی ست دور
بر قلب غمگرفتهی این بوسهی حریر
هرشب نسیم سارق عطر تن تو را
کتبسته ، میکنم به دل شامهام اسیر
دور از جوانی تو شده موی من سپید
فصل بهار آمده این برف ناگزیر
بی چشمهای روشن تو ای شراب محض
از من چه مانده غیر زنی آبغورهگیر؟
#سعیده_کرمانی
#غزل
#عاشقانه
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
🍂بیا و خستگی ام را دو استکان بتکان
مباد بشکنی از خط جور طوفان ها
بلند شو سبلان زادگاه باران ها
اگر نباشی و در گوش دشت پر نشود
طنین نی زدنت در میان چوپان ها
به غیر اشک چه رودی پناه خواهد داد
عروس های مغان را ز حجله ی خان ها
...
سپرده ام که خدایم مراقبت باشد
تو زخم خورده ای از چشم شور انسان ها
به خون آذری ات میدهم قسم که دمی
نفس بکش که بهاری شود زمستان ها
هوای جاری ِدر سینه ی اتاق تویی
که فرق می کند این خانه با خیابان ها
هنوز روح تو در ساقه ی گیاهان هست
هنوز گرم حلولی میان گلدان ها
#سعیده_کرمانی
#غزل
#عاشقانه
#سارای
#خانچوبان
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
🍃تو خود وصال دگر بودی ای نسیم وصال🍃
برای قاصدک هوای تو خبر میاورد
قضا کنار میرود تو را قدر میاود
بهار چند روز را معطلت که میشود
شکوفه میدهد لبت لبم ثمر میاورد
به چاشت مینشینی و غزل شروع کردنت
برای چای صبحمان دو نیشکر میاورد
نشسته پای پنجره و مست موی تو شده
دگر نسیم نامی از سفر مگر میاورد
همین که تکیه میدهی و پلک میزنی به هم
برای بالش سرت پرنده پر میاورد
غزل دوباره پر شد از رسیدنت ولی بگو
مگر کسی وصال را به شعر در میاورد ؟
#سعیده_کرمانی
#بهارچندروزرامعطلتومیشود
#زروزگارمعاقبتدماردرمیاورد
#شعر
#عاشقانه
#غزل
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
🌱ماند به بهشت آن رخ گندمگونش🌱
نه خام دلبری گندمی نه عاشق سیب
نه میدهی به کسی دل،نه میشوی ترغیب
در آسمان بدلی از تو هست چون که خدا
کشانده در یقهات ماه را به هر ترتیب
نشان زندگی و پیک شادی است و امید
صبا قدم زدنت را که میکند تعقیب
به نقش قالی خانه قدم که بگذاری
شکوفه میدمد از ساقهساقهی تذهیب
به کائنات سکوتی نجیب خواهد داد
صدا و شعر تو وقتی که میشود ترکیب
اگر به دست من ایمان نیاوری دیگر
کدام معجزه را مستتر کنم در جیب
اگر کنار تو باشد کسی شبیه من
به آبروی تو آیا نمیرسد آسیب؟
#سعیده_کرمانی
#غزل
#غزلعاشقانه
#عاشقانه
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
#عاشقانه
هر شاعری دنبال بازاری جدید است
از تو اگر میگفت حتما سود میکرد
باید غزل میگفتم و شد چارپاره
قافیه آخر عشق را محدود میکرد
دشتی چنانکه خاستگاه بید مجنون
کوهی چنانکه تکیهگاه باد باشی
شیرینی آن مقدار که رویای لیلی
سرسختی آن مقدار که فرهاد باشی
در بند بودن کار شاعر نیست اما
هر روز راهی میشوی سوی اداره
دهها غزل داری که نیمهکاره مانده
اما نمیافتد عقب هرگز اجاره
در خانهی تو خانه داری خستگی نیست
جریان گرفته زندگی یعنی تو رودی
من قاب کردم آن رباعی را که دیشب
با پیشبند ظرفشویی میسرودی
بی حوصله، با حوصله ،خوشحال ،غمگین
من را همانطوری که هستم دوست داری
کمصحبتی اما پر از ابراز عشقی
پرچانگیهای مرا هم دوست داری
گاهی میان شیطنتهای نگاهم
گم کردهای سررشتهی بحث و گپات را
دور از نگاه دیگران در جمع گاهی
بوسیدهای انگشتر دست چپات را
پای سبک داری به هر راهی که خیر است
هر کار سنگینی که باشد پیشدستی
وقتی دلم میگیرد از دست زمانه
ای روضهخوانِ خانه ممنونم که هستی
#سعیده_کرمانی
پ.ن : به همسرم در سالروز تولدش
🍃دلبر که جان فرسود از او🍃
تویی که هرطرفی میروم همان سویی
دلم گرفته ، کمی از خودت نمیگویی ؟
چگونه مثل شقایق درون سینه ی دشت
میان بازوی گلدان سینه میرویی ؟
چگونه در دل این شعر های پرچانه
سکوت میشوی و در سرم هیاهویی ؟
هزار سال گذشت و من از تو نگذشتم
چه سر سری تو از این دست ،دست میشویی
آهای شیر! سرشت تو سر به زیری نیست
اگر هنوز به دنبال چشم آهویی
به شرحموبهموی ماجرای آغوشم
به من بیا که تو یک مرد ماجراجویی
#سعیده_کرمانی
#غزل
#عاشقانه
🕊@kaftarchahiemamreza🕊