eitaa logo
سعیده کرمانی
555 دنبال‌کننده
113 عکس
56 ویدیو
7 فایل
آرشیو اشعار و نوشته های من دل من راهی امام رضا ست کفتر چاهی امام رضا ست 🕊 @kaftarchahiemamreza 🕊 درصورت باز نشدن صوت‌ها کانال دیگری با همین آدرس در پیام‌رسان تلگرام دایر است مسیر ارتباط با من 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 @saeedekermani
مشاهده در ایتا
دانلود
غزل مرثیه حضرت مسلم ع آغوش من برای ابد آشنای توست گوشم پر از صدای خوش ربنای توست من مسلم و موحد یک بارگه شدم آن واحد احد به خدا که خدای توست وقت وداع گریه‌ام از دوری تو بود از ترس جان نبود که جانم فدای توست در غربت استقامت من بی‌دلیل نیست تا آن زمان که پشت سر من دعای توست کوفیست خط نامه‌ی نامردمان اگر همراه و همدمم خط مشکل گشای توست مسلم کجا و میل امان نامه از کسی امن و امان من همه جا در رضای توست این لحظه‌ها به غربت تو فکر می‌کنم این اشک‌های آخر عمرم برای توست من بی پناه مانده‌ام اما غمِ من است آن شیرخواره ای که پناهش عبای توست غارتگرند مردم این شهر بی‌حیا دلواپسیم روسری بچه‌های توست اینجا که کوفه است پر از محنت و بلاست خاکم به سر دگر چه خبر کربلای توست با پیکرم هر آنچه شود نیست غصه‌ای ای بی کفن تمام غمم بوریای توست 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
پستی بلندی‌های آن جنجال دارد این سرزمین تل دارد و گودال دارد اینجا هزاران نیزه و شمشیر و خنجر از کاروانت قصد استقبال دارد شش ماهه‌ات بد خواب خواهد شد یقیناً این سرزمین بسیار قیل و قال دارد غارتگران بازارشان گرم است اینجا هر زیوری آورده‌ای دلال دارد از نسل پاک مرتضی بودن حرام است اینجا علی اکبر شدن اشکال دارد از لاله کی خالی شود این دشت و صحرا تا هر شهیدی پیکر پامال دارد هر کس که نعل تازه‌ای دارد به مرکب ملک ری و دنیا به او اقبال دارد خاری که می‌روید سر ناسازگاری با هر یتیم و دختر ِکم‌سال دارد 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
از اول ما بلی گفتیم بر این تا ابد روضه که در تقدیرمان بنویسد ایزد بی عدد روضه بهشتِ بهتر از قبل هبوط ماست می‌دانم که حتی داده بر حوا و بر آدم مدد روضه اگر عمری فدایش شد حلال عمرمان باشد به تأویلی که قرآن گفته از هذا البلد_ روضه خوشا محشر اگر در حلقه حدّاث او باشیم در آن مجلس نشان، این پلک زخمی و سند روضه تپش در سینه می‌گوید که باید سینه زن باشی نزد بر سینه‌‌ی دلتنگ هرگز دست رد روضه مهیا باش و قبل از روضه‌ها قصد زیارت کن خدا دلتنگ‌های کربلا را می‌برد روضه تنی در جزر گودال و سری بر مد یک نیزه زمین افتاده دریا و اسیر جزر و مد روضه پس از آن ماجراهایی که آمد بر سر مویش ندارد پیش چشم مادر آشفته حد روضه 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
سعیده کرمانی
بسم رب الحسین علیه السلام
شروع انتشار آثار محرم ۱۴۰۳ ویژه استفاده مادحین اهل بیت علیهم السلام
آن قوم که خواستند پر پر بشوی بر دست پدر شهیدِ بی سر بشوی ای کودک شیرخواره می‌ترسیدند از اینکه تو هم علیِ اکبر بشوی 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
38.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شور - از نامت هیبت می‌بارد 🎤کربلایی مجتبی ابراهیم زاده ✍ کربلایی سعید حمیدیان فر و سرکارخانم سعیده کرمانی 🗓 شب اول محرم ۱۴۴۶ #⃣ @Alatash_Info
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام جامانده‌ها ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از سعیده کرمانی
.ع می‌خواستم که خیمه به سامان شود نشد غم لحظه ای اگر شده پنهان شود نشد گفتم در این دقایق آخر اگر شده روی پر اضطراب توخندان شود نشد روی لب علی که خودش چشمه‌ی بقاست یک جرعه آب هم شده مهمان شود نشد با دیدنش به رحم بیاید دلی مگر از سنگ‌ها جدا دل انسان شود نشد هرکس که در میان جماعت مردد است شوقش به بازگشت دو چندان شود نشد جز تیر حرمله که سر از پا نمی‌شناخت یک تن دگر بگو که پریشان شود ...نشد شرمنده ام رباب که آغوش زخمی‌ام می‌خواستم براش نگهبان شود نشد تا پشت خیمه‌ها برسم خواستم کمی دستم عمود این سر بی جان شود نشد از اشک خود مضایقه کردی که ذره ای دفن علی برای من آسان شود؟ نشد 🕊️@kaftarchahiemamreza🕊️
هدایت شده از سعیده کرمانی
از تشنگی هرگز نبودی زار و بی تاب رفتی به میدان نه به قصد خواهش آب رفتی چراغ کوچکی باشی در این راه رفتی که دستی را بگیری از دل چاه رفتی که آزادی ببخشی محبسی را از جهل شاید بازگردانی کسی را حیدر شدی بر منبری از دست بابا با چشم‌هایت خطبه خواندی ، آه، اما غیر از سپیدی گلویت را ندیدند آن خطبه‌های روشنت را سر بریدند از هم جدا شد جمله‌ها پای گلویت خون دجله می‌شد در بلندای گلویت کینه دل تیر سه پر را سخت می کرد خوابیدنت کار پدر را سخت می‌کرد یک دست او گهواره جنبان سرت بود دست دکر گهواره بهر پیکرت بود در چشم‌هایش تیره می‌شد روز روشن نه جان ماندن داشت و نه روی رفتن شمشیر کارش قبر کندن شد ولی حیف مادر کنارت گفت با آه ، از علی حیف لطفی ندارد بی تو دیگر منزل من چشمان خود را باز کن نور دل من با تو سخن بسیار دارم تا بگویم قنداقه‌ی خونیت را باید بشویم خشک است مادر جان چرا دور دهانت از حنجرت بیرون چرا زد استخوانت برگرد و باری از غمم بردار مادر تلقین و تدفین من است انگار مادر زود است حالاها برایت سوگواری در خاک خوابیدی چرا ؟ گهواره داری 🕊@kaftarchahiemamreza🕊
نذر حضرت رباب سلام الله کاش می آمدی به این خانه  تا دوباره به تو سلام کنم پیش پاهای تو بلند شوم  و به تو عرض احترام کنم‌ خانه را دوست داشتی با من یاد روزی که با نخ و سوزن مینشستم به صد امید و خیال کار قنداقه را تمام کنم به فدای تو خانواده ی من  نذر راهت  امام زاده ی من  من چه دارم مگر به جز این ها  که به قربان تو امام کنم قامتم زیر غصه ات خم شد داغ تو در دلم مگر کم شد  زیر دستان تازیانه ببخش که نشد پای نی قیام کنم ای دل زار من هواخواهت آفتابی که شد سر ماهت قول دادم که تا نفس دارم سایه را بر خودم حرام کنم ‌🕊️⁩@kaftarchahiemamreza‌🕊️⁩