#خلاصه #منبر
به نام خدا
مراسم عزاداری دهه ی اول ماه محرم
بیرجند، هیات کهف الشهدا، تیرماه ۱۴۰۴
#حجتالاسلام_دکتر_سید_علیاصغر_علوی
🔰با موضوع:
«۷۲ استاد برای ۳۱۳ شاگرد»
بهترین الگو برای اصحاب المهدی شدن
شب #نهم
🔹هیچ تاریخی به مانند تاریخ کربلا زنده نیست. هنوز با اینکه سالها از آن واقعه گذشته اما احساس میکنیم که شخصیت ها کاملا زنده هستند و هیچ تاریخی اینقدر ظرفیت زنده بودن را ندارد که اگر کسی بعد از ۱۴۰۰ سال ادای یکی از این شخصیت ها را در بیاورد، حب و بغض تولید بکند.
🔹در تاریخ نمونه این را هم نداریم. این تاریخ برای زنده شدن است حالا یکی برای زنده شدن فردی از آن استفاده میکند یکی هم مثل امام خمینی برای زنده شدن امت از آن استفاده میکند. کارکرد اصلی امام حسین تربیت اصحاب امام زمان است. انسان در کربلا کاملا احساس میکند که تماشاچی نیست و کاملا حضور دارد در متن این اتفاق.
🔹در یک میدان مسابقه بعضی بازیگرند و بعضی تماشاچی. دسته سومی هم هستند که در نیمکت ذخیره اند و حسابشان غیر از تماشاچیهاست. اینها هر لحظه آماده به میدان رفتنند.
🔹امام رضا(ع) در روایت یابن الشبیب میفرمایند: یابن الشبیب میخواهی ثواب کسانی را که با حسین(ع) در وسط میدان جنگ بودند داشته باشی؟ هر وقت یاد اصحاب الحسین(ع) افتادی با خودت بگو «یا لیتنی کنت معهم»؛ ای کاش من هم با آنان بودم.
🔹یعنی وقتی در روضه امام حسین(ع) نشستی حواست باشد که تو دیگر تماشاچی نیستی، تو سر کلاس ۷۲ استاد نشستی و منتظر هستی نوبتت برسد تا وارد میدان شوی و دائما داری خودت را آماده میکنی. قدر خودت را بدان.
🔹در کربلا شخصیتی است به نام هرثمه ابن سلیم. هرثمه، به همراه سپاهیان امام علی(ع) در جنگ صفین شرکت کرد. در بازگشت، سپاه امام در کربلا توقف نمود. هرثمه می گوید: پس از برپایی نماز صبح، حضرت امیر(ع) مشتی از خاک کربلا را برداشت و آن را بویید و فرمود: «واها لک ایتها التربة، لیحشرن منک اقوام یدخلون الجنة بغیر حساب»؛ «ای خاک! همانا از تو مردمی محشور می شوند که بدون حسابرسی وارد بهشت می گردند.»
🔹از این ماجرا قریب به ۲۰ سال گذشت و هرثمه، یکی از نیروهای اعزامی «عبیدالله بن زیاد» به کربلا بود. او می گوید: هنگامی که به سرزمین کربلا رسیدیم به یاد آن حدیث افتادم، و به سمت امام حسین(ع) رفتم. پس از عرض سلام، حدیثی که از پدر ایشان شنیده بودم، بازگو کردم. امام(ع) فرمود:«با ما هستی یا بر ضد ما؟» گفتم: «نه با شما هستم و نه بر شما! دخترانم را در شهر نهادم و از ابن زیاد برایشان نگرانم».
🔹حضرت در پاسخ فرمود:«فامض حیث لاتری لنا مقتلا و لاتسمع لنا صوتا، فوالذی نفس حسین بیده لایسمع الیوم واعیتنا احد فلا یعیننا الا اکبّه الله بوجهه فی جهنم»؛ «برو! تا آن که قربانگاه ما را نبینی و صدای ما را نشنوی، قسم به آن که جان حسین در دست اوست، اگر کسی امروز صدای ما را بشنود و به یاریمان نشتابد، هر آینه خداوند او را با صورت در دوزخ می افکند». این فرمایش امام یعنی در کربلا بی طرف و تماشاچی نداریم؛ یا با امام حسین(ع) هستی یا در مقابل ایشان.
🔹امشب شب ابالفضلالعباس(ع) است، شب همان مردی که شهدای عالم به مقام ایشان غبطه میخورند. چرا؟ چون حضرت عباس تنها کسی است که بیشترین بهرهی خودش را از امام حسین(ع) گرفته است و برای همین است که روز قیامت که حجاب ها از مقابل چشم ها برداشته میشود به مقام ایشان غبطه میخورند.
🔹حضرت عباس(ع) استفاده حداکثری را از امام داشتند. تجلی حضرت عباس(ع) را در زیارتنامه ایشان ببینیم. این زیارت نامه نقشهی راه عباس(ع) شدن است.
🔹در این زیارتنامه امام صادق(ع) میفرمایند: «سَلامُ اللّه وَسَلامُ مَلائِکتِهِ المُقرَّبِینَ وأنبِیائِهِ المُرْسَلِینَ وَعِبَادِهِ الصّالِحینَ وَجَمِیعِ الشُّهداءِ والصِّدِّیقِینَ وَ الزّاکیاتُ الطَّیبَاتُ فِیما تَغتَدِی وَتَرُوحُ عَلَیک یابْنَ أمِیرِالمُؤمِنِینَ أشْهَدُ لَک بِالتِّسْلِیمِ وَالتَّصْدِیقِ وَالوَفَاءِ والنَّصِیحَةِ لِخَلَفِ النَّبِی صَلَّی اللّه عَلَیهِ وَ الِهِ الْمُرْسَلِ وَالسِّبْطِ المُنْتَجَبِ وَالدَّلِیلِ الْعالِمِ والْوَصِی المُبَلِّغِ وَالمَظلُومِ المُهْتَضَمِ، فَجَزَاک اللّه عَن رَسُولِهِ وَعَن أمِیرِالمُؤمِنِینَ وَعَنِ الحَسَنِ والحُسَینِ»
🔹در مورد هر کدام از این عبارات میتوان ده شب صحبت کرد. بزرگترین قسم خداوند در قرآن این است: «فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا» (سوره نساء، ۶۵)؛ «به پروردگارت سوگند که آنان مؤمن حقیقی نخواهند بود، مگر آنکه تو را در آنچه میان خود نزاع واختلاف دارند به داوری بپذیرند؛ سپس از حکمی که کرده ای دروجودشان هیچ دل تنگی و ناخشنودی احساس نکنند، وبه طور کامل تسلیم شوند.»
ادامه...
۷۲ استاد برای ۳۱۳ شاگرد. شب نهم.m4a
حجم:
40.13M
🔉#صوت
💢مراسم عزاداری دهه اول ماه محرم ۱۴۰۴
🔰با موضوع:
«۷۲ استاد برای ۳۱۳ شاگرد»
بهترین الگو برای اصحاب المهدی شدن
🏴جلسه #نهم
🎙سخنران:
🔻حجتالاسلام دکتر سید علیاصغر علوی
△▼△▼△▼△▼△▼
💠#هیئت_کهف_الشهدا_بیرجند
💠@kahf_shohada
💠#معراج_الشهدا_استان
@tanhaelaj
#خلاصه #منبر
به نام خدا
مراسم عزاداری دهه ی اول ماه محرم
بیرجند، هیات کهف الشهدا، تیرماه ۱۴۰۴
#حجتالاسلام_دکتر_سید_علیاصغر_علوی
🔰با موضوع:
«۷۲ استاد برای ۳۱۳ شاگرد»
بهترین الگو برای اصحاب المهدی شدن
شب #نهم
🔹هیچ تاریخی به مانند تاریخ کربلا زنده نیست. هنوز با اینکه سالها از آن واقعه گذشته اما احساس میکنیم که شخصیت ها کاملا زنده هستند و هیچ تاریخی اینقدر ظرفیت زنده بودن را ندارد که اگر کسی بعد از ۱۴۰۰ سال ادای یکی از این شخصیت ها را در بیاورد، حب و بغض تولید بکند.
🔹در تاریخ نمونه این را هم نداریم. این تاریخ برای زنده شدن است حالا یکی برای زنده شدن فردی از آن استفاده میکند یکی هم مثل امام خمینی برای زنده شدن امت از آن استفاده میکند. کارکرد اصلی امام حسین تربیت اصحاب امام زمان است. انسان در کربلا کاملا احساس میکند که تماشاچی نیست و کاملا حضور دارد در متن این اتفاق.
🔹در یک میدان مسابقه بعضی بازیگرند و بعضی تماشاچی. دسته سومی هم هستند که در نیمکت ذخیره اند و حسابشان غیر از تماشاچیهاست. اینها هر لحظه آماده به میدان رفتنند.
🔹امام رضا(ع) در روایت یابن الشبیب میفرمایند: یابن الشبیب میخواهی ثواب کسانی را که با حسین(ع) در وسط میدان جنگ بودند داشته باشی؟ هر وقت یاد اصحاب الحسین(ع) افتادی با خودت بگو «یا لیتنی کنت معهم»؛ ای کاش من هم با آنان بودم.
🔹یعنی وقتی در روضه امام حسین(ع) نشستی حواست باشد که تو دیگر تماشاچی نیستی، تو سر کلاس ۷۲ استاد نشستی و منتظر هستی نوبتت برسد تا وارد میدان شوی و دائما داری خودت را آماده میکنی. قدر خودت را بدان.
🔹در کربلا شخصیتی است به نام هرثمه ابن سلیم. هرثمه، به همراه سپاهیان امام علی(ع) در جنگ صفین شرکت کرد. در بازگشت، سپاه امام در کربلا توقف نمود. هرثمه می گوید: پس از برپایی نماز صبح، حضرت امیر(ع) مشتی از خاک کربلا را برداشت و آن را بویید و فرمود: «واها لک ایتها التربة، لیحشرن منک اقوام یدخلون الجنة بغیر حساب»؛ «ای خاک! همانا از تو مردمی محشور می شوند که بدون حسابرسی وارد بهشت می گردند.»
🔹از این ماجرا قریب به ۲۰ سال گذشت و هرثمه، یکی از نیروهای اعزامی «عبیدالله بن زیاد» به کربلا بود. او می گوید: هنگامی که به سرزمین کربلا رسیدیم به یاد آن حدیث افتادم، و به سمت امام حسین(ع) رفتم. پس از عرض سلام، حدیثی که از پدر ایشان شنیده بودم، بازگو کردم. امام(ع) فرمود:«با ما هستی یا بر ضد ما؟» گفتم: «نه با شما هستم و نه بر شما! دخترانم را در شهر نهادم و از ابن زیاد برایشان نگرانم».
🔹حضرت در پاسخ فرمود:«فامض حیث لاتری لنا مقتلا و لاتسمع لنا صوتا، فوالذی نفس حسین بیده لایسمع الیوم واعیتنا احد فلا یعیننا الا اکبّه الله بوجهه فی جهنم»؛ «برو! تا آن که قربانگاه ما را نبینی و صدای ما را نشنوی، قسم به آن که جان حسین در دست اوست، اگر کسی امروز صدای ما را بشنود و به یاریمان نشتابد، هر آینه خداوند او را با صورت در دوزخ می افکند». این فرمایش امام یعنی در کربلا بی طرف و تماشاچی نداریم؛ یا با امام حسین(ع) هستی یا در مقابل ایشان.
🔹امشب شب ابالفضلالعباس(ع) است، شب همان مردی که شهدای عالم به مقام ایشان غبطه میخورند. چرا؟ چون حضرت عباس تنها کسی است که بیشترین بهرهی خودش را از امام حسین(ع) گرفته است و برای همین است که روز قیامت که حجاب ها از مقابل چشم ها برداشته میشود به مقام ایشان غبطه میخورند.
🔹حضرت عباس(ع) استفاده حداکثری را از امام داشتند. تجلی حضرت عباس(ع) را در زیارتنامه ایشان ببینیم. این زیارت نامه نقشهی راه عباس(ع) شدن است.
🔹در این زیارتنامه امام صادق(ع) میفرمایند: «سَلامُ اللّه وَسَلامُ مَلائِکتِهِ المُقرَّبِینَ وأنبِیائِهِ المُرْسَلِینَ وَعِبَادِهِ الصّالِحینَ وَجَمِیعِ الشُّهداءِ والصِّدِّیقِینَ وَ الزّاکیاتُ الطَّیبَاتُ فِیما تَغتَدِی وَتَرُوحُ عَلَیک یابْنَ أمِیرِالمُؤمِنِینَ أشْهَدُ لَک بِالتِّسْلِیمِ وَالتَّصْدِیقِ وَالوَفَاءِ والنَّصِیحَةِ لِخَلَفِ النَّبِی صَلَّی اللّه عَلَیهِ وَ الِهِ الْمُرْسَلِ وَالسِّبْطِ المُنْتَجَبِ وَالدَّلِیلِ الْعالِمِ والْوَصِی المُبَلِّغِ وَالمَظلُومِ المُهْتَضَمِ، فَجَزَاک اللّه عَن رَسُولِهِ وَعَن أمِیرِالمُؤمِنِینَ وَعَنِ الحَسَنِ والحُسَینِ»
🔹در مورد هر کدام از این عبارات میتوان ده شب صحبت کرد. بزرگترین قسم خداوند در قرآن این است: «فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا» (سوره نساء، ۶۵)؛ «به پروردگارت سوگند که آنان مؤمن حقیقی نخواهند بود، مگر آنکه تو را در آنچه میان خود نزاع واختلاف دارند به داوری بپذیرند؛ سپس از حکمی که کرده ای دروجودشان هیچ دل تنگی و ناخشنودی احساس نکنند، وبه طور کامل تسلیم شوند.»
ادامه...