eitaa logo
کانال کهریزسنگ
4.7هزار دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
7هزار ویدیو
340 فایل
خبری ، اجتماعی ، فرهنگی ، مذهبی و شهروندی منطبق با قوانین کشور ، میزبان شهروندان شهرهای غرب استان ، کهریزسنگ ، اصغرآباد ، گلدشت ، قلعه سفید ،کوشک و قهدریجان در شهرستان های نجف آباد، خمینی شهر و فلاورجان ، آیدی ادمین ها : eitaa.com/admineeitaa
مشاهده در ایتا
دانلود
اطلاعیه. اطلاعیه. اطلاعیه ✅ اعضا محترم شورای اسلامی شهر و روستاها با سلام و وقت بخیر ✅با توجه به وضعیت بارش ها در سال زراعی جاری و پیش بینی نامطلوب بارندگی در زمستان، خواهشمند است نسبت به توجیه و ترغیب کشاورزان جهت بیمه محصولات زراعی خود در قالب کشاورزی قراردادی که مشوق های مناسبی نیز دارد اقدام فرمائید. لینک مستقیم اپلیکیشن: https://farm.mcinext.com ✅مزایای کشاورزی قراردادی: ۱_ دریافت حق بیمه سهم کشاورز در زمان واریز وجه گندم ۲_ تخفیف ۲۰٪ در حق بیمه گندم ۳_ پرداخت مبلغ ۱۵۰ تومان بابت هر کیلوگرم گندم تحویلی به مراکز خرید علاوه بر نرخ تضمینی. ۴_ تخصیص یک کیسه کود اوره تشویقی به ازای هر هکتار کشت قراردادی 🌾 محصولات تعیین شده در این طرح گندم و جو 👈جهت کسب اطلاعات بیشتر به واحد زراعت مدیریت جهادکشاورزی شهرستان نجف آباد مراجعه فرمایید. مدیریت جهادکشاورزی شهرستان نجف آباد
🤼‍♂ ۱۷ دی ماه سالگرد درگذشت جهان‌ پهلوان تختی 🔹️غلامرضا تختی در ۵ شهریور ۱۳۰۹  در جنوب تهران محله خانی‌آباد به دنیا آمد و در ۱۷ دی ۱۳۴۶ در سن ۳۷ سالگی دیده از جهان فروبست. 🔹️تختی مدال‌های زیادی برای کشورمان به دست آورده و از محبوبیت بسیاری در میان مردم برخوردار بود. 🔹️وی یک مدال طلا در بازی‌های آسیایی ۱۹۵۸ توکیو، ۲ طلا و ۲ نقره در کشتی قهرمانی جهان و یک طلا و ۲ نقره در المپیک‌های ۱۹۵۲ هلسینکی، ۱۹۵۶ ملبورن و ۱۹۶۰ رم بدست آورده بود. روحش شاد و یادش گرامی ‌✍️⁩ کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا : ❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨: ╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮ eitaa.com/kahrizsang rubika.ir/kahrizsang ╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 اقامه نماز باران 💢 با توجه به کاهش رحمت الهی و درخواست مؤمنین در ایام ماه رجب؛ نماز باران اقامه می‌گردد. اعضای محترم شورای اداری شهرستان نجف آباد از شما دعوت می گردد به همراه کارکنان خود در این برنامه شرکت فرمایید. ⏳جمعه ۲۲ دیماه ۱۴۰۲ ⏰ ساعت ۸ صبح 📌 جنب پارک کوهستان نجف‌آباد 🔻توصیه‌ها: ✅ عزیزانی که توانایی دارند روزهای چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه بگیرند. ✅ استغفار، توبه، ادای حق الله و حق الناس را فراموش نکنیم. ✅ زیرانداز، سجاده و مهر شخصی همراه داشته باشید. روابط عمومی فرمانداری ویژه شهرستان نجف •┈┈••✾•◈💠◈•✾••┈┈•
میزان عیدی کارگران اعلام شده است. 🔹 نماینده کارگران در شورای عالی کار : حداقل عیدی کارگران امسال ۱۰ میلیون و ۶۱۶ هزار تومان و حداکثر آن برای کارگران ۱۵ میلیون و ۹۲۴ هزار تومان خواهد بود.
جزئیات جدید دریافت وام ازدواج ۳۰۰ میلیون تومان ‌✍️⁩ کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا : ❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨: ╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮ eitaa.com/kahrizsang rubika.ir/kahrizsang ╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯
♦️۳ مناسبت جدید به تقویم رسمی کشور اضافه می‌شود. 🔹️ثبت سه مناسبت جدید با عناوین روز جهانی حماسه فلسطین _ طوفان الاقصی، روز نسل کشی کودکان و زنان فلسطینی و روز علوم انسانی اسلامی - بزرگداشت علامه مصباح یزدی در تقویم رسمی کشور تصویب شد./رسانه ها
❌❌❌هشدار، هشدار، هشدار❌❌❌ این پیامک به صورت عادی از شماره ای شخصی برای تعداد زیادی از همشهریان ارسال شده است. متاسفانه با خبر شدیم چند نفر بی توجه به هشدارهای پلیس فتا بر روی لینک داخل پیام کلیک کرده و گوشی شان هک شده و اطلاعات شان به دست هکرها افتاده است. به اطلاع عزیزان تان که ایتا ندارند و این پیام را نمی بینند برسانید که بر روی چنین لینک هایی کلیک نکنند و پیامک را حذف کنند حتی اگر از گوشی یکی از آشنایان و بستگان برایتان رسیده باشد. خواهش می کنیم به همه اطلاع رسانی کنید. کانال شهر کهریزسنگ در ایتا و روبیکا @kahrizsang
کانال کهریزسنگ
❌❌❌هشدار، هشدار، هشدار❌❌❌ این پیامک به صورت عادی از شماره ای شخصی برای تعداد زیادی از همشهریان ارسال
بسمه تعالی باخبر شدیم گوشی سه نفر از همشهریان از همین طریق هک شده و یک نفرشان دسترسی به حساب بانکی شان هم پیدا کرده اند ، علیرغم توصیه هایی که فراوان شده متاسفانه باز شاهد این موارد هستیم . لطفا به دیگر همشهریان یادآوری بفرمایید.
نگهداری از کودکان شما همراه با بازی‌های فکری وتحرکی و... در فضایی سر پوشیده وایمن... برگزاری کلاس های نقاشی، طراحی، کاردستی،قصه گویی،سفال و... برای سنین ۳ تا ۸ سال. برگزاری جشن‌های تکلیف، تولد و دورهمی‌های فرزندان‌شما.. 😍اتاق تولد باتم دلخواهتون😍 ساعات کار ۸ونیم صبح تا ۱۳ و بعد از ظهر ها ۱۶ تا ۲۰ آدرس:اصغراباد،خیابان مطهری،خانه بازی فرفره. برای اطلاعات بیشتر در اینستاگرام و ایتا در تماس باشید. اینس*تاگرام:https://instagram.com/ferfere_kids_house?igshid=ZDdkNTZiNTM= ایتا:https://eitaa.com/joinchat/2542076106C6e142de9a6
💫بخش سی و پنجم💫 نیروهای ما اسلحه ندارن درحالی که من از سربازها و ارتشیها شنیدم ما از نظر اسلحه و تجهیزات در مملکتمان کمبودی نداریم.ما یه زمانی ژاندارم منطقه بودیم.ولی خائنها نمی گذارن نیرو و اسلحه وارد خرمشهر بشه. شماها مظلومیت خرمشهری ها را به گوش مسئولین برسونید.هر کس هر طور میتونه کمک کنه،برادرهای سپاه،ارتشیها اگه اسلحه دارید،بفرستید خرمشهر فرمانداری،شهرداری از هیچ کمکی دریغ نکنید.مردم توی مضیقه اند و.. در بین حرف زدن های من،حسین و عبدالله کمکم میکردند و می گفتند:بگو کفن نداریم. آب نداریم.جالب تر اینکه اگر احیانا کسی در بین جمعیت حرف میزد،عبدالله داد میزد: برادر گوش کن این حرفها رو داره برای شما میگه.آخرش گفتم:هرکس در قبال کاری که میکنه مسئوله.من اینجا احساس مسئولیت کردم که این حرف ها رو برای شما بگم. حالا شما خودتون میدونید و خدای خودتون. خرمشهر مال من یا مال این شهید نیست. خرمشهر مال همه ایرانه.صدام اومده همه ایران رو بگیره.اگه جلویش نایستیم،امروز خرمشهر رو میگیره.فردا میاد اینجا رو تصرف میکنه.پس باید با چنگ و دندون ازمملکتمون دفاع کنیم.ما که گفتیم؛سرباز امام هستیم، حالا باید نشون بدیم که سرباز واقعی اش هستیم و گوش به فرمانش داریم. جمعیت تکبیر گفت و به دنبالش شعار مرگ بر صدام،مرگ بر آمریکا و مرگ بر خائن سر دادند.از وانت که پایین آمدم،زنها دور و برم را گرفتند.یک عده سر و رویم را می بوسیدند و دلداری و امیدواری بهم می دادند.میگفتند: کاش ما هم آنجا بودیم می توانستیم کار بکنیم،خوش به حال تو.یک عده هم درباره وضعیت خرمشهر می پرسیدند.بعضی ها هم دعا میکردند.خدا حفظتون کنه. ماشاالله این دختر مثل شیر میمونه...از این حرف ها خجالت میکشیدم.دوست نداشتم این طور درباره ام بگویند،مشغول حرف زدن با مردم بودم که پاسداری جلو آمد و گفت:خواهر تشریف بیارید،امام جمعه می خوان با شما صحبت کنند.تعجب کردم.کمی هم هول شدم،امام جمعه چه می خواهد بگوید. چه چیزی می خواهد بپرسد.من چه باید بگویم؟توی دلم گفتم:خدایا خودت کمک کن. راه افتادم و به طرف امام جمعه رفتم.بغل دست او فرمانده سپاه ماهشهر،فرماندار، رییس ژاندارمری و شهردار بیخ تا بیخ کنار غسالخانه قبرستان ایستاده بودند.به محض دیدن من جلو آمدند،سلام کردند و ضمن معرفی خودشان هر کدام چیزی گفتند و تشکر کردند.امام جمعه گفت:ما افتخار میکنیم به شیر زن هایی مثل شما،شما رسالت زینبی انجام می دهید.بعد پرسید:چه کاری از ما بر می آید؟شما چی لازم دارید؟ما در خدمت هستیم.گفتم:الان هیچی.فقط تنها خواهشم اینه که به جسد سرباز عراقی که بین شهدای ماست بی حرمتی نشه.چون این بنده خدا در حال تسلیم شدن به نیروهای ما بوده که توسط نیروهای عراقی کشته میشه.گفت: نگران نباشید.او هم مسلمانه و ما طبق آداب اسلامی دفنش میکنیم.راننده و پاسدارهای خرمشهر هم با مسئولین ماهشهر صحبت کردند.توی دلم باز به درایت برادر جهان آرا آفرین گفتم و خدا را شکر کردم.بعد همه به امامت امام جمعه ماهشهر به شهدا نماز خواندیم.توی برداشتن و گذاشتن شهدا اجازه ندادند ما دست بزنیم و گفتند:همه کارها به عهده ما.هر چه گفتیم؛ ما هم برای و دفن کمک کنیم،گفتند:نه ما هستیم.بعد یک سطل شربت آبلیمو آوردند و به ما شربت تعارف کردند.با اینکه روی شربت کلی گرد و خاک نشسته بود،ولی شربت خنکی بود و در آن گرما خیلی چسبید.وقتی لیوان شربت را سر میکشیدم.به خاطر داد و بیدادهای توی پمپ بنزین و بعد حرف زدن و گاهی داد زدن موقع صحبت بالای وانت، گلویم درد گرفته بود و می سوخت.از آن طرف دلم می خواست بچه های جنت آباد هم از این شربت می خوردند.بعد ما را به سپاه ماهشهر بردند.سفره صبحانه مفصلی پهن بود.نان، پنیر، کره، مربا و ....... را که دیدیم، خنده مان گرفت که اینجا اصلا قابل مقایسه با خرمشهر نیست.چون برای برگشت عجله داشتیم،خورده نخورده از سر سفره بلند شدیم. موقع بیرون آمدن،فرمانده سپاه که از قبرستان بر می گشت ما را دید.تعارف کرد بمانیم و استراحت کنیم.ما هم تشکر کردیم و گفتیم:زودتر باید برگردیم.آمدیم سوار ماشین بشویم که دیدیم وانت را شسته اند و باک آن را هم پر از بنزین کرده اند.از همان موقع که سوار ماشین شدم،دلشوره عجیبی توی وجودم افتاد.هم دوست داشتم زودتر برسیم،هم دلم نمی خواست ماشین راه بیفتد.فکر کردم شاید این بی قراری مال این باشد که قراراست توی راه اتفاقی بیفتد.هدف راکت هواپیما قرار بگیریم،تصادف کنیم یا توی جاده آبادان - خرمشهر توپ و خمپاره عراقی ها به ما اصابت کند.فکر این ها را که می کردم،میدیدم از این چیزها نمی ترسم. ولی چه چیزی این طور آزارم می داد هم برایم گنگ و مبهم بود.ساکت و دل نگران کف وانت نشسته بودم.حوصله نداشتم به حرفهای حسین و عبدالله که یک ریز فک می جنباندن،جواب بدهم.
💫ادامه بخش سی و پنجم💫 عبدالله میگفت:آبجی اگه این جوری آدم تو خرمشهر بریزه،اسلحه هم داشته باشند دیگه عراقی ها به متر هم نمی تونن پیشروی کنن، حسین می گفت:ها.همین طوره بی توجه به آنها یک دفعه به ذهنم آمد نکند برای لیال اتفاقی افتاده باشد.ماشین شان چپ شده باشد یا هواپیماهای عراقی مورد هدف قرارشان داده باشند.یا برای دا و بچه ها که به گفته لیال در مسجد شیخ سلمان پناه گرفته بودند مساله ای پیش آمده باشد.از ماهشهر دور میشدیم و دل من هزار راه می رفت.شروع کردم به ذکر گفتن،بلکه آرام بگیرم.به خرمشهر که نزدیک شدیم تصمیم گرفتم اول سری به مسجد جامع بزنم و بعد بروم جنت آبادساعت سه،چهار بعدازظهر بود که به خرمشهر رسیدیم.من توی چهل متری سر خیابان انقلاب پیاده شدم و مستقیم رفتم مسجد جامع،مسجد خلوت تر از روزهای دیگر بود.هیچ مجروحی روی تخت درمانگاه نبود.دخترها برخلاف تصورم هرکدام گوشه ایی به کاری مشغول بودند.سلام و علیک کردم.خیلی گرم جوابم را دادند.به نظرم آمد برخوردشان با دیروز خیلی فرق کرده،کسی سر به سرم نگذاشت.نگفتند:غرغرو آمد.یا مثل جنازه ها شدی.برعکس همه با مهربانی و صمیمیت تحویلم گرفتند و با ملاطفت خاصی حرف زدند.از رفتارشان تعجب کردم.با خودم گفتم:حتما کاسه ایی زیر نیم کاسه است. چون غیر از نحوه برخوردشان چند بار حس کردم نگاهشان به من است ولی وقتی برمی گشتم،نگاهشان را از من می دزدند و با هم پچ پچ میکنند.حتی حس کردم کار کردن هایشان هم خیلی جدی نیست،فقط به نوعی خودشان را مشغول نشان می دهند.زهره فرهادی با ژ - سه ایی که دستش بود ور می رفت.صباح پنبه الكل درست می کرد.آن یکی روی میز را دستمال میکشید.با خنده گفتم: ها چی شده؟مشغولید، گفتند:داریم جمع و جور میکنیم اگر مجروح آوردند آماده باشیم.باز توی صدایشان مهربانی خاصی حس کردم.پرسیدم:میشه بگید چه خبره؟این قدر مهربون شدید؟زهره گفت: هیچی از صبح تا حالا ندیدیمت دلمون برات تنگ شده.گفتم:آره،شما گفتید و من هم باور کردم یک دفعه شنیدم اسمم را دارند از بلند گوی مسجد صدا میکنند.رفتم توی حیاط. آقای ابراهیمی جلوی در،پشت میز نشسته و میکروفن دستش بود.سلام کردم و پرسیدم؛ با من کاری دارید؟از پشت میز بلند شد.خیلی ملایم و با احترام گفت:یه آقایی اومده بود اینجا با شما کار داشت.نبودید رفت.پرسیدم: کی بود؟جواب داد:اسمش را نگفت پرسیدم: نگفت؛چه کار داشت؟گفت:درست نمی دونم، می گفت یکی از اقوام شما مجروح شده. تعجب کردم،به نظرم آمد راست می گوید، چون کسی می توانست با من کار داشته باشد که آشنا باشد.اینکه یک ناشناس سراغم را بگیرد تعجب آور بود.انتظار داشتم بگویند توپ به مسجد سلمان خورده دا و بچه ها مجروح شده باشند یا حتی بابا مجروح شده باشد،ولی اینکه یکی از اقوام ما مجروح شده باشد و یک آدم ناشناسی دنبالم بیاید،برایم باور کردنی نبود،از ابراهیمی پرسیدم:کدوم اقوام؟فامیل های ما که همشون از شهر رفتن.کسی نمونده این آقا نگفت کی مجروح شده؟گفت:نه.حس کردم ابراهیمی سعی دارد جواب های کوتاه بدهد تا بتواند خودش را کنترل کند.به نظرم چیزی در ذهنش داشت او را آزار می داد.در این فاصله چندین بار روی صندلی نشست و بلند شد.کاملا معلوم بود که آرام و قرار ندارد.از اینکه درست حرف نمی زد و از گفتن چیزی که می دانست طفره می رفت،حرصم گرفته بود.داشتم طاقتم را از دست می دادم.ولی باز سعی کردم خونسردی ام را حفظ کنم.پرسیدم:این آقا نگفت کسی که مجروح شده چه شکليه؟گفت:چرا مثل اینکه به کمی چاق و سرش خلوت بوده. با عصبانیت گفتم تا اون جایی که من میدونم همچین کسی تو فامیل ما نیست،راستش رو به من بگید چی شده؟چه اتفاقی افتاده؟ با مظلومیت گفت:چیزی نشده.باور کنید لرزشی که توی صدایش بود،بدجوری ترساندم.گفتم شما را به خدا بگید چه اتفاقی افتاده،من آمادگی شنیدن هر خبری رو دارم. این روزها خیلی چیزها دیدم.خیلی کارها کردم که تا به حال فکرش رو هم نمی کردم. من که حرف می زدم، ابراهیمی لب از لب باز نمی کرد.سرش را پایین انداخته بود و مرتب توی موهایش دست میکشید،سکوتش دلشوره ام را بیشتر کرد.وقتی دیدم اصرار فایده ای ندارد و ابراهیمی طفره می رود،به خودم گفتم حتما برایش سخت است حرف بزند.بهتر است بروم از لیال بپرسم.اگر کسی سراغ من آمده باشد،حتما سراغ او هم رفته است.به ابراهیمی گفتم:الان می رم جنت آباد ببینم چه خبر شده.راه که افتادم،ابراهیمی از روی صندلی بلند شد و گفت:نه صبر کن نرو. اعتنا نکردم راه افتادم طرف جنت آباد.توی این چند دقیقه هم به حد کافی وقت تلف کرده بودم.توی راه حس عجیبی داشتم.فکر و خیال رهایم نمی کرد.ناخودآگاه یاد خوابی افتادم که یکی،دو ماه قبل دیده بودم.خوابی که همان موقع هم نگرانم کرده بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گوشواره قلبی مارو دعا کن...! 🔹 نخستین آهنگ ساخته شده در خصوص دختر کاپشن صورتی با گوشواره‌های قلبی روی آنتن صدا و سیما اجرا شد. ‌✍️⁩ کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا : ❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨: ╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮ eitaa.com/kahrizsang rubika.ir/kahrizsang ╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 داعش ویدئو بیعت دو عنصر انتحاری عملیات تروریستی کرمان با خلیفه این گروهک را منتشر کرد. ‌✍️⁩ کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا : ❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨: ╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮ eitaa.com/kahrizsang rubika.ir/kahrizsang ╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯
24.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕰 : ۲۲ شب... ✍ قرائت دسته‌جمعی و همزمان برای تعجیل در فرج حضرت صاحب‌الزمان عجل الله فرجه الشریف و علیه‌السلام ✍ اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ... ❤️ علیه‌السلام فرمودند: در تعجيل بسیار دعا كنيد كه تعجيل در فرج، گشايش كار خود شماست. 💚 اللهم عجل لولیک الفرج 🇮🇷🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مناجات ✨ ⚡️اى آنكه هرگاه بنده ‏اى از او بخواهد عطايش كند، و هرگاه چيزى را كه نزد اوست آرزو كند به آرزويش برساند، و زمانى كه به او روى آورد مقرّب و نزديكش كند، و گاهى كه تظاهر به گناه كند گناهش را پرده ‏پوشى نمايد، و آنگاه كه بر او توكل نمايد او را بس باشد و كفايت كند، خداى من! كيست كه بر آستانت وارد شده و خواهان مهمان ‏پذيرى ‏ات باشد و تو از او پذيرايى نكرده باشى؟ و كيست كه مركب حاجت را با اميد به‏ سخاوتت به درگاهت خوابانده باشد و تو احسانش ننموده باشى؟ آيا خوشايند است كه از درگاهت با محروميت بازگردم، درحالیكه جز تو سرورى كه به‏ احسان متصّف باشد نشناسم؟ چگونه به غير تو اميد بندم درحالى‏كه هر خوبى به دست توست؟ و چگونه جز تو را آرزو كنم درحالى‏كه‏ آفرينش و فرمان خاص تو است؟ آيا اميدم را از تو ببرم درحالیكه از روى احسان آنچه كه از تو نخواستم به من عطا فرمودى‏؟ يا آيا به مانند خودم محتاج می ‏كنى درحالی‏كه به رشته محكمت چنگ می ‏زنم؟ 📚زیباترین فرازها از مناجاتهای امام سجاد علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: دوشنبه - ۱۸ دی ۱۴۰۲ میلادی: Monday - 08 January 2024 قمری: الإثنين، 25 جماد ثاني 1445 🌹 امروز متعلق است به: 🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام 🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️4 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیه السلام ▪️5 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام ▪️7 روز تا شهادت امام هادی علیه السلام ▪️14 روز تا ولادت امام جواد و حضرت علی اصغر علیه السلام ▪️17 روز تا ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ســلام صبح زیبـای شما بخیر صبحتون به زیبایی دلهاتون صبحی پر از لبخند خـدا یه روز خـوب و زیبـا یه آغاز پر انرژی و یه دنیا خوشبختی آرزو دارم بـراتـون در پناه لطف خـدا دوشنبه تون عالی😊 ‌✍️⁩ کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا : ❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨: ╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮ eitaa.com/kahrizsang rubika.ir/kahrizsang ╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯
📷مزار دختر کاپشن صورتی غرق در گل 🔹تصویری از مزار ریحانه سلطانی نژاد؛ دختر کاپشن صورتی با گوشواره قلبی که در انفجار تروریستی کرمان شهید شد. @kahrizsang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️پاییز و زمستان در یک قاب! ‌✍️⁩ کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا : ❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨: ╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮ eitaa.com/kahrizsang rubika.ir/kahrizsang ╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ🌸 🔸 ثواب این ختم هدیه به :محضر مقدس ۱۴معصوم سلام الله علیهم 🔹به نیت : سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان (عج) ،نزول رحمت الهی بارش باران و برف،گره گشایی و حل شدن همه مشکلات مسلمانان و شفای مریضان ✅تعداد : ۱۴.۰۰۰ شاخه گل صلوات معادل ۱۴۰ دور تسبیح صلوات ✅مهلت : فرداشب 🛎لطفا در گروه زیر عضو شوید و در ختم تقاضای بارش رحمت الهی مشارکت بفرمایید. التماس دعا ....🤲 🍃🍃🍃🍃🍃 پویش 🌸 گروه عمومی ختم قرآن ، خیرات و صلوات کهریزسنگ https://eitaa.com/joinchat/2935947540Cd9e3ef90b2
‍ ♥️✨🌿💐🌸🍃🦋 ✨🌺🌾 🌿🌾✨ 💐 🌸 🍃 بسمه تعالی طرح دوشنبه‌های شهدا گروه پویش مهر ماندگار گروه پویش مهر ماندگار برای انجام یک کار فرهنگی و معرفی هرچه بیشتر شهدای شهر اقدام به طرح دوشنبه‌های شهدایی کرده و هر هفته دوشنبه‌ها با معرفی یک شهید از شهر شهید پرور کهریزسنگ و به نیابت از آن شهید والامقام فیشهای واریزی انجام خواهد شد 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 معرفی شهدای شهر کهریزسنگ 🌹شهید احمد صالحی 🌹 نام پدر: مرادعلی تاریخ تولد : 1343/01/09 تاریخ شهادت : 1362/06/25 محل تولد: کهریزسنگ محل شهادت: بانه کردستان وضعیت تاهل: مجرد لینک گروه پویش مهر ماندگار https://eitaa.com/joinchat/2868183536Cad8620c288 🍃 🌸 💐 🌿🌾✨ ✨🌺🌾 ♥️✨🌿💐🌸🍃🦋
سلام😍سلام😍 دوستای عزیز اگه خوردن چایی با طعم قند براتون تکراری شده من درخدمتتون هستم که چایتتون رو متنوع نوش جان کنید. ⭕️پخت وفروش سوهان پولکی در طعم های متنوع و دوست داشتنی ⭕️پخت و فروش پولکی رژیمی در طعم های مورد علاقه شما ⭕️بسته بندی و فروش انواع نبات،،،،به صورت عمده و فله و بسته بندی ⬅️نبات چوبی پرده نبات مخصوص نبات تخت خرده نبات ✅سفارشتو پی وی ثبت کن @maliheh1369 یا با این شماره تماس بگیر ۰۹۹۱۰۷۴۳۰۱۸ ✅آدرسمون کهریزسنگ ،خیابان امام ،کوچه ۲۲ ❌خواستی تنوع و کیفیت محصولاتمون رو ببینی بیا پی وی لینک کانال و بدم خدمتت ❌❌❌ارسال محصولات برا کهریزسنگ رایگان از اعتماد وانتخاب شما صمیمانه سپاسگزارم.🌸 نبات و پولکی خوش طعم