هدایت شده از مرکز نیکوکاری کهریزسنگ
animation.gif
247K
◾️ضمن عرض تسلیت خدمت خانواده های داغدیده ، ختم مرحوم کربلائی عزیزالله قاسمی فردا همزمان با خاک سپاری در گروه زیر برگزار می گردد و خیرات و صدقات منظور شده برای شادی روح آن مرحوم برای ایتام و نیازمندان شهر در نظر گرفته خواهد شد. 👇
https://eitaa.com/joinchat/2935947540Cd9e3ef90b2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آنکه دم زد فقط زِ نامِ حسین
آخرش صید شد به دامِ حسین
پیش تر از محرمش داده
جان خو را به احترامِ حسین
نوکرش را بغل گرفت حسین
این بُوَد آخرِ مَرامِ حسین
درگذشت مداح اهل بیت کربلایی عزیزالله قاسمی را به عموم مردم و خانواده محترم قاسمی تسلیت عرض میکنیم و از خداوند منان علو درجات را برای روح این عزیزملکوتی خواستاریم
هیئت همنوازان رضوی
🏴انالله وانا الیه راجعون 🏴
درگذشت ذاکر اهل بیت عصمت و طهارت #کربلایی_عزیزالله_قاسمی را به خانواده محترم آن مرحوم و جامعه مداحان ، ذاکرین ، قاریان قرآن و هیئات مذهبی تسلیت و تعزیت عرض نموده، برای آن مرحوم غفران و رحمت واسعه الهی و برای بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل مسئلت داریم 🥀
پایگاه بسیج شهیدقاسمی کهریزسنگ
هدایت شده از مسجدالرسول(ص)کهریزسنگ
إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
▪️بدین وسیله درگذشت خادمالحسین مرحوم مغفور کربلایی عزیزالله قاسمی مداح و ذاکر با اخلاص اهلبیت را خدمت خانواده داغدار آن مرحوم تسلیت عرض نموده و از خداوند منان مسئلت داریم روحش را با مومنان و صالحان مشهور نماید
روحش شاد و میهمان سفره آقا اباعبدالله باشد
✍امامجماعت ــ هیئتامنا و کانون فرهنگی منادی وحدت مسجدالرسول(ص)
🔻@MasjedAR
هدایت شده از بیت العباس شهدای کهریزسنگ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«وَبَشِّرِ الصَّابرِینَ الَّذینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ»
درگذشت کربلایی عزیزالله قاسمی مداح و ذاکر با اخلاص اهل بیت (ع) را به خانواده محترم تسلیت گفته و برای روح آن مرحوم آرامش ابدی از درگاه باریتعالی خواهانیم.
ثمره زندگی آن مرحوم که با بهره گيری از چشمه زلال عاشورا، مشعل فروزان مجالس حسيني را روشن نگه می داشت برگ زرینی است که در پرونده آن مداح بزرگوار خاندان عصمت و طهارت(ع) می درخشد.
مرحوم عزیزالله قاسمی كه با نفس گرم خود به ترويج و تبيين اهداف متعالي حضرت سيدالشهداء(ع) و ياران با وفايشان می پرداخت، غم و اندوه سترگ عاشوراي حسينی را با نواي خویش برای عاشقان و عزاداران آن حضرت بیان می کرد و روح تعهد و حماسه را در جامعه اسلامي زنده نگه می داشت.
روحشان شاد و قرین رحمت الهی، و مهمان حضرت زهراء(س) گردد
╭┅───────┅╮
@beit_abbas
╰┅───────┅╯
🥀🖤﷽🖤🥀
و بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبه قالو انا لله و انا الیه راجعون🖤🥀
🥀خادمین و هیأت امنای حسینیه اعظم
درگذشت مداح اهل بیت مرحوم کربلایی عزیز الله قاسمی به خانواده ایشان و مردم داغدار شهر کهریزسنگ تسلیت وتعزیت عرض نموده و از خداوند تبارک و تعالی برای آن مرحوم علو درجات و رحمت واسعه و برای شما و سایر بازماندگان صبر و بردباری مسئلت داریم.
🥀🥀🖤🖤🥀🥀
🔹کانال حسینیه اعظم شهر کهریزسنگ
🆔https://eitaa.com/hosainie_Azam_kahrizsang
37.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫
انالله و انا الیه راجعون
با نهایت تاسف و تاثر درگذشت ناگهانی خادم الحسین، مداح و ذاکر اهل بیت کربلایی عزیزالله قاسمی را به خانواده داغدار ایشان و مردم فهیم شهر کهریزسنگ تسلیت عرض کرده از خداوند منان متعال علو درجات ایشان و صبر جمیل برای خانواده محترم خواستاریم
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
روحش شاد، قرین نعمات الهی
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️
پایگاه بسیج حضرت حجت عج کهریزسنگ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اگر از کالابرگ الکترونیکی استفاده کنیم، یارانه قطع میشود؟
✍️ کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا : 👇
❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨:
╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮
eitaa.com/kahrizsang
rubika.ir/kahrizsang
╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥 رهبر انقلاب امروز در دیدار با مردم آذربایجان شرقی : همه باید در انتخابات شرکت کنند / راه اصلاح کشور انتخابات است
✅ @kahrizsang
🍃
امام خامنه ای:
فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی
اهمیت دارد
۱۳۹۱/۰۷/۰۲
اگر من امروز رهبر انقلاب نبودم، رئیس فضای مجازی کشور میشدم.
🍃🍃🍃🍃🍃
✍️ کانال کهریزسنگ در ایتا و روبیکا :
❤️𝙅𝙤𝙞𝙣 𝙪𝙨:
╭─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╮
eitaa.com/kahrizsang
rubika.ir/kahrizsang
╰─┅─•°•🍃🌸🍃•°•─┅─╯
هدایت شده از رِسانہمحـــــــلهنوٓر
🏴إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ🏴
به راستی که حضرت حسین (ع) مصباح هدایت و کشتی نجات است و هر آن کس که با دل و جان در بحر مواج و پرتلاطم دنیا پناهنده این اسم اعظم شود، از نجات یافتگان است.
خبر درگذشت مداح اهل بیت کربلایی عزیز الله قاسمی موجب حزن ما گردید.
آن ذاکر با اخلاص با نوای رسا و دلنشین خود عمر خویش را در مدح و رثای اهل بیت علیهم السلام خصوصا سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام سپری نمود.
بدین وسیله به خانواده محترم ایشان تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال مزید غفران و رحمت الهی برای آن مرحوم و صبر جمیل و اجر جزیل برای بازماندگان محترم مسئلت دارم.
⚫️پایگاه نور خواهران شهر کهریزسنگ⚫️
https://eitaa.com/Noorkariz
هدایت شده از کانون فرهنگی مسجد جامع کهریزسنگ
و بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبه قالو انا لله و انا الیه راجعون
خبردرگذشت مداح و روضه خوان اهل بیت علیهم السلام کربلایی عزیزالله قاسمی چنان سنگین و جانسوز است که به دشواری به باور مینشیند،
ولی در برابر تقدیر حضرت پروردگار چارهای جز تسلیم و رضا نیست.
خداوند شما را اجر صابرین دهد و روح عزیز از دست رفته را قرین رحمتش فرماید.
نمازگزاران مسجد جامع
هدایت شده از هیئت رزمندگان اسلام کهریزسنگ
🏴انالله وانا الیه راجعون 🏴
درگذشت ذاکر اهل بیت عصمت و طهارت #کربلایی_عزیزالله_قاسمی را به خانواده محترم آن مرحوم و جامعه مداحان ، ذاکرین ، قاریان قرآن و هیئات مذهبی تسلیت و تعزیت عرض نموده، برای آن مرحوم غفران و رحمت واسعه الهی و برای بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل مسئلت داریم 🥀
"هیئت رزمندگان اسلام "
💫بخش هفتاد و شش💫
مکثی کرد و دوباره ادامه داد:اگه من هم لایق باشم و تو من رو قبول داشته باشی،مثل یه مادر،مثل یه خواهر،هر جور که دلت بخواد حمایتت می کنم.حالا بلند شو،نگران هیچی هم نباش.خدا بزرگه.هیچ وقت تو رو تنها نمیذاره.تو فکر کردی تا این لحظه که این طور تحمل کردی،دست خودت بوده؟همه اینها کار خداست.نباید از اون غافل باشی.گفتم: میدونم،اگه لطف خدا نبود تا الان هزار بار جان داده بودم ولی خیلی سخته.گفت:آره میدونم سخته ولی اگه توکل کنی سختی
از بین میره،تا آن روز هیچ وقت این طور با زینب احساس نزدیکی نکرده بودم.قبلا دیده بودم،چطور مادرانه با لیال برخورد می کند ولی من برای اولین بار این قدر صمیمی و راحت حسش کردم،وقتی گفت اگه خودت مرا قبول داشته باشی،قلبم تأییدش کرد.زینب با اینکه ظاهرا زنی عامی بود،ولی چنان مهربان و بی ریا برخورد کرد که من توانستم خودم را راحت در بغلش رها کنم و فاصله ای بین مان نبینم.دلم نمی خواست از بغلش بیرون بیایم.من که آنقدر خوددار بودم و غرورم اجازه نمی داد جلوی کسی بشکنم،من که از دنیا سیر شده و تمنای مرگ داشتم،حالا بعد از یک دل سیرگریه کردن،آرام و سبک شده بودم و آتش درونم تخفیف پیدا کرده بود. حتم دارم اگر زینب این کار را نکرده بود، دیوانه می شدم.آرامش زینب یک آرامش حقیقی بود.حتی دا هم نمی توانست این
آرامش و اطمینان را به من بدهد.دا خودش تکیه گاه نیاز داشت.مطمئن بودم مرا نمی فهمد،یقین داشتم از شهادت على هم چنان آشفته و بی تاب می شود که دیگر نخواهد فهمید اطرافش چه می گذرد.دلم نمیخواست از بغل زینب بیرون بیایم.همان طور که سرم روی سینه اش بود، به صورتش نگاه کردم. فکر میکنم اهل جیرفت با هرمزگان بود. پوست سبزه و چشمان میشی تیره ای داشت که نمی توانستم در آنها دقیق شوم،جذابیت خاص چشمانش آدم را می گرفت.با اینکه زن چندان زیبایی نبود،چهره دلنشینی داشت. حتی وقتی که از شدت فشار کار،گاهی عصبانی میشد و داد میزد،محبت و مهربانی چهره اش از بین نمی رفت.از همان روز اولی که با او در جنت آباد کار کردم،احساسم بهم
میگفت که او غریبه نیست.زینب هم که متوجه آرامش من شده بود.با دستانش صورتم را گرفت و نوازشم کرد.با دستانی که پوست زبر و زمختش نشان میداد چقدر زحمت کشیده ،گرمی و مهربانی خاص را به من منتقل میکرد.دستان او دستان یک مادر واقعی بود.احساس مادرانه اش را نسبت به خودم با تمام وجودم حس میکردم.قبل از اینکه بلند شویم زینب فاتحه ای خواند و چند بار گفت:خوش به سعادتتان.دست ما را هم بگیرید.حس کردم با حسرت عجیبی این را میگوید.به طرف اتاق ها برگشتیم.به اصرار زینب دست و رویم را شستم.زینب برایم چای ریخت.یواشکی گفتم:دلم نمیکشه از این چایی بخورم.گفت:دخترجون دیگه باید عادت کنی.اگه میخوای دلت بگیره برو خودت قوری و کتری را بشور،چایی دم کن.گفتم: ولش کن.حوصله ندارم.بعد به لیال که برخلاف من خیلی خوش خوراک بود و در هر شرایطی می توانست غذا بخورد،نگاه کردم.راحت نان و چایش را خورد.من هم چند لقمه ای نان و پنیر خوردم و گفتم:می خوام برم مسجد و زینب گفت:برو مادر برو ولی ما رو از خودت بی خبر نذار.همین که بلند شدم، دیدم موتور سواری وارد جنت آباد شد،نزدیک که آمد دیدم جوان عکاس است.مثل همیشه دوربین گردنش بود و کیفی که در آن حلقه های فیلم رامیگذاشت،همراهش بود.موتورش را نزدیک اتاق خاموش کرد و پیاده شد.خیلی ناراحت بود.گفت:لابراتوارش را زده اند.آه ازنهادم برآمد.پرسیدم:یعنی چی؟گفت:یعنی همه چیز خرد و خاکشیر شد.
روز شهادت علی از پیکر علی و مراحل دفنش عکس گرفته بود.ته دلم خوشحال بودم حالا که دا موقع تدفین على بالای سرش نیست، حداقل عکس ها را می بیند.این طوری شاید باور کند که علی واقعا شهید شده.ولی حالا چی؟خیلی افسوس خوردم.خیلی کم ناراحت بودم! یک غم دیگر هم روی غصه هایم تلنبار شد.از جنت آباد زدم بیرون.خودم را به مسجد رساندم.جریان را به زهره فرهادی گفتم.اوهم ناراحت شد.تصمیم گرفتم باز سری به مدرسه رسایی بزنم.زهره هم دوست داشت آنجا را ببیند.راه افتادیم.توی مسیر باز عبدالله و حسین را دیدم.آنها هم با ما آمدند.بعد از کمی گشتن در راهرو و کلاس های مدرسه، در کمال ناباوری توی یکی از کلاس های طبقه اول به کیف سامسونتی برخوردیم.حسین گفت:برای اینکه بفهمیم کیف مال چه کسی است آن را باز میکنم،بدون اینکه منتظرجواب بماند،گوشه ای نشست و کمی با قفل رمزدار کیف بازی کرد تا باز شد.تا چشمم به محتویات کیف افتاد،بهتم زد.باورم نمی شد، کیف علی بود.تکه مومی که داخل کیف بود، اولین نشانه بود.حدس زدم حتما على با این موم انگشتانش را ورزش میداده.حال عجیبی پیدا کردم.کیف را گرفتم و وسایلش را یکی یکی بیرون آورم.یک عرق گیر،یک ملحفه که آرم بیمارستان میثاقیها روی آن بود، یک وصیتنامه و از همه مهم تر یک پاکت پر از عکس از خوشحالی می خواستم پر در بیاورم.
#قصه_شب
#بخش_هفتاد_و_شش
#رمان_دا
#کتاب_بخوانیم
💫ادامه بخش هفتاد و شش💫
عکس های تدفین علی از بین رفته بود ولی حالا عکس های زیادی به دستم رسیده بود. با ذوق و شوق،همراه با اشک هایی که بی اختیار می ریختند،عکس ها را یکی یکی در آوردم و نگاه کردیم.بعضی از عکس ها، تصاویری بود که علی در بیمارستان در حالت های مختلف انداخته بود.در حال اذان گفتن، زمانی که بیهوش او را از اتاق عمل بیرون آورده بودند،روی ویلچر و... توی بیشتر عکس ها شخصیت هایی که به دیدن علی و مجروحین دیگر آمده بودند،دیده می شد. آیت الله خامنه ای،آیت الله بهشتی،آقای فلسفی و مردمی که به دیدار مجروحین آمده بودند.علی از حضورش در بهشت زهرا و نماز
جمعه تهران هم عکس هایی داشت.توی این چند روز ناراحت بودم که او را ندیده ام.دلم می خواست هم حرف های خودم را به او بگویم،هم از او بپرسم چه اتفاق هایی برایش افتاده،عملش چطور بوده و حالا این عکس ها همه چیز را برایم تعریف می کردند،اینکه علی در تهران چه میکرده،کجاها رفته و چه کسانی را دیده است.عکس ها خیلی زیاد
بود.توی بعضی از عکس ها علی و مجروحان دیگر شوخی می کردند.ویلچرهای همدیگر را هل می دادند،عصاهایشان را به طرف هم گرفته بودند،تصاویر آن چنان روشن و واضح بود که انگار علی داشت با من حرف می زد. هم گریه می کردم و هم میخندیدم.وقتی حالت های بیماری و دردهایش را میدیدم،از خود بیخود میشدم،هرچند جلوی حسین و عبدالله راحت نبودم.توی دلم میگفتم:ایکاش آن روزها من کنارت بودم و ازت مراقبت می
کردم.چه روزهای سختی را گذراندی، عرقگیرش را برداشتم،هنوز بوی تنش را می داد،معلوم بود توی راه تنش بوده،بعد وصیت نامه اش را باز کردم،خیلی عجولانه نوشته بود،حدس زدم توی راه نوشته شده،گفته بود کتابهایش را به حجت که دوست صمیمی اش در جهاد بود،بدهیم.دوربین عکاسی اش را به من هدیه کرده بود.مقداری هم بدهی داشت که سفارش کرده بود از همان پولی که داخل کیف است،بپردازیم.چون به خاطر جراحی هایش نتوانسته روزه هایش را بگیرد،کسی را اجیر کنیم تا دینش را ادا کند.
موقع خواندن وصیت نامه علی و بوییدن لباسش دیگر بی طاقت شده بودم.از گریه ها و ناراحتی من،حسین و عبدالله هم ناراحت
شدند.از اتاق بیرون رفتند.چند دقیقه بعد حسین با آن متانت و آقایی همیشگی اش به اتاق برگشت و با لحن دلسوزانه ای گفت: آبجی من برادرت.فکر کن من برادر کوچیکت هستم.تو رو خدا این قدر ناراحتی نکن،زهره فرهادی هم که با من اشک ریخته بود،سعی کرد دلداری ام بدهد.در کیف را بستم.حسین کیف را از دستم گرفت و به طرف مطب راه افتادیم.توی مطب کیف را بالای کمد یکی از اتاق ها گذاشتم تا سر فرصت سراغش بروم
با رفت و آمد پزشکها خیال ما از بابت دارو و تجهیزات تا حد زیادی آرام گرفته بود.هر کس می آمد تا آنجا که دستش رسیده بود،چیزی با خودش آورده بود.تا قبل از این آقای نجار می رفت و از بیمارستان ها و داروخانه ها دارو میگرفت.وقتی بهش میگفتیم:شما توی درمانگاه بمانید و ما را بفرستید،میگفت: کار
شما نیست.من مردم،میروم هر طور شده ولو به جر و بحث هم بکشه دارو پیدا می کنم. شما نمی توانید.
داروخانه بوستانی که روبه روی مسجد جامع بود همه داروهایش را در اختیار مسجد گذاشته بود.بقیه داروخانه ها هم اطلاع داده بودند هر چه نیاز دارید،بیایید ببرید.ما با نیروهای جدیدی که آمده بودند هم کار میکردیم ولی همچنان آقای نجار را مسئول
خودمان می دانستیم.گروه اول پزشکها که آمدند از آقای نجار پرسیدیم،حالا چه کارکنیم؟ گفت:چه کار باید بکنیم.با این ها همکاری می کنیم.اینها به خاطر ما از شهرهایشان بلند شده اند آمده اند اینجا،دارند زحمت میکشند.
اما چون ما توی این مدت روی آقای نجار شناخت کافی پیدا کرده بودیم،راحت تر می توانستیم با او کار کنیم.البته این شناخت هیچ تأثیری در کوتاه آمدن آقای نجار نداشت. یک وقت هایی موقع کارمیگفت:حواستون باشه ها.هول می کردیم،می خواهد چه بگوید.میگفت:خودش میدونه کی رو دارم میگم.خیلی داری دست دست میکنی،اگه میخوای این طوری کار کنی برو،اینجا نمون اینجا که خونه خاله نیست،خیلی باید فرز باشید.کار رو از من بقاپید.من هم که خیلی به کارهای درمان علاقه مند شده بودم،از ترس آقای نجار هم که شده سعی میکردم کارها را زود یاد بگیرم،مبادا بهم بگویند به درد این کار نمیخوری،آقای نجار هم که متوجه دقت من شده بود،می گفت:خدا رو شکر، تیزی،همه چی رو سریع یاد میگیری.ولی نمیدانست دلیلش ترس است.با این حال از خودم راضی بودم.خیلی از اصطلاحات پزشکی و کاربرد داروها را یاد گرفته بودم.از همه جالب تر برایم آمپول گزلوکائین یک تا دو
درصد بود که محل زخم را بی حس می کرد. هر چه زخم عمیق تر بود،درصد بیشتری ترزیق می کردیم.آقای نجار میگفت چقدر توی سرنگ بکشیم و دور محل زخم یا داخلش بزنیم.توی مطب شیبانی علاوه بر اینکه دیگر دلهره مردم را هم نداشتیم،فضای کار هم بیشتر بود.
#قصه_شب
#بخش_هفتاد_و_شش
#رمان_دا
#کتاب_بخوانیم
🏴إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ🏴
به راستی که حضرت حسین (ع) مصباح هدایت و کشتی نجات است و هر آن کس که با دل و جان در بحر مواج و پرتلاطم دنیا پناهنده این اسم اعظم شود، از نجات یافتگان است.
خبر درگذشت مداح اهل بیت کربلایی عزیز الله قاسمی موجب حزن ما گردید.
آن ذاکر با اخلاص با نوای رسا و دلنشین خود عمر خویش را در مدح و رثای اهل بیت علیهم السلام خصوصا سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام سپری نمود.
بدین وسیله به خانواده محترم ایشان تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال مزید غفران و رحمت الهی برای آن مرحوم و صبر جمیل و اجر جزیل برای بازماندگان محترم مسئلت دارم.
⚫️از طرف خانواده مرحوم کربلایی اکبر قاسمی و از طرف رستوران گل مینا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وزیر جنگ افروز رژیم موقت و جعلی صهیونیست ، گانتز: یا اسیران ما برگردانده میشوند یا در ماه رمضان وارد رفح میشویم.
#طوفان_الأقصى
♦️آنفلوآنزا در اصفهان اوج گرفت
سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان:
🔹موارد ابتلا به بیماریهای تنفسی ویروسی بویژه آنفلوآنزا از سه هفته گذشته تاکنون در استان افزایش یافته است و بیشتر مراجعهکنندگان به مراکز درمانی، کودکان هستند.
🔹آنفلوآنزا دارای علائمی مانند تب طولانی، تب و لرز زیاد، تب ناگهانی، بدن درد، سرد درد، کمر درد و سُرفههای ماندگار است.
🔹بیماریهای ویروسی بصورت فرد به فرد منتقل میشود و رفت و آمد زیاد، حضور در فضاهای جمعی و رعایت نکردن شیوهنامههای بهداشتی، احتمال انتقال این ویروسها را افزایش میدهد.
🔹ترس مردم از کرونا ریخته و تصور میکنند که فقط بیماری کووید-۱۹ مهم است در حالی که آنفلوآنزا نیز بیماری مهمی بهشمار میآید که باید خود را در برابر آن محافظت کنیم.
هدایت شده از موسسه انجمن خیریه خاتم الانبیاء(ص)کهریزسنگ
ما می رویم اوست هوالباقی السلام
دنیا به نام آل حسین است ، والسلام
درگذشت مدّاح و محبّ اهلبیت عصمت و طهارت(ع) کربلایی عزیزالله قاسمی را که کودکی، جوانی و عمر کوتاه اما پربرکت خویش را در مدح و ذکر سالار شهیدان و ائمه اطهار (ع) سپری کرد، به مردم گرانقدر کهریزسنگ که همواره از برپادارندگان مناسک و مراسم دینی و مذهبی هستند، تسلیت عرض مینماییم.
از درگاه خداوند تعالی برای آن دلداده اباعبدالحسین (ع) علو درجات و برای بازماندگان بویژه خانواده محترم ایشان صبر و اجر مسئلت داریم.
موسسه انجمن خیریه خاتم الانبیاء(ص)
https://eitaa.com/khatam_anbia
انا لله وانا الیه راجعون
با نهایت تأسف و تأثر ، درگذشت نابهنگام قاری ، مداح و خادم دربار امام حسین علیهالسلام و برادر باوفایش آقا ابوالفضل العباس و از مداحان هیئت بزرگ شهر حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
را تسلیت و تعزیت عرض کرده و از خداوند منان غفران واسعه برای آن مرحوم خواستاریم.
هیئت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
هدایت شده از مرکز نیکوکاری کهریزسنگ
◾️ کلُّ مَنْ عَلیها فَان وَ یبقَی وَجْهُ رَبِّک ذوالجلالِ والاکرام
◾️خانواده های محترم قاسمی و صالحی وکلیه فامیل های وابسته
▪️بدین وسیله درگذشت شادروان مرحوم کربلائی عزیزالله قاسمی را به شما خاندان محترم ، تسلیت عرض نموده و از خداوند منان برای آن مرحوم رضوان و غفران الهی و جنات نعیم را خواستاریم.
مارا در غم خود شریک بدانید.
☑️ شادی روحش الفاتحه مع الصلوات
🖤 اللهم صل علی محمد و آل محمد(ص)
▪️مرکز نیکوکاری اشتغال مسجدالرسول(ص) کهریزسنگ در پیام رسان های برتر داخلی
http://eitaa.com/nikokarimar
https://ble.ir/nikokarimar
https://rubika.ir/nikokarimar
هدایت شده از موسسه خیریه رضوی کهریزسنگ
🖤او هرگز فراموش نخواهد شد.
"إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ"
⚘️خبر تأسفبار درگذشت مداح گرانقدر و مردی از تبار پاکی، مهربانی و مردمداری، خادم الحسین علیه السلام ؛ کربلائی عزیزالله قاسمی باعث تأثر و تألم شدید گردید.
🌿رحمت الهی و علو درجات را برای روح آن مرحوم و صبر و اجر برای بازماندگان محترم خانواده قاسمی از درگاه خداوند مسئلت داریم.
🍁امید که روح آن مرحوم ؛ آرام ، آسوده و خرسند در حریم امن الهی در کنار اربابش حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام آرام گیرد.
🍃موسسه خیریه رضوی
@m_kh_razavikahrizsang
انا لله وانا الیه راجعون
ما می رویم اوست هوالباقی، والسلام
دنیا به نام آل حسین است ، والسلام
درگذشت مدّاح و محبّ اهلبیت
کربلایی عزیزالله قاسمی
که عمر پربرکت خویش را در مدح و ذکر سالار شهیدان و ائمه اطهار (ع) سپری کرد، به جامعه مرثیهسرایان و مداحان اهل بیت (ع) به خصوص مردم گرانقدر شهر کهریزسنگ و خانواده ی محترمشان تسلیت عرض میکنیم.
از درگاه خداوند تعالی برای آن دلداده اباعبدالحسین (ع) علو درجات و برای بازماندگان به ویژه خانواده محترم ایشان صبر و اجر مسئلت داریم.
پایگاه ام ابیها (س)
https://eitaa.com/joinchat/375128279C20564ed893