eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
69.5هزار عکس
11.3هزار ویدیو
177 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
سالروز ورود آزادگان سرافراز به میهن اسلامی بر تمامی آزادگان عزیز و خانواده های محترم شان خجسته و گرامی باد.
برای تن کردنِ لباس عاشقی باید خودت را اندازه‌‌ آن کنی ...
قنوت سبزِ نمازم به التماس درآمد چه می‌شود كه مرا سهمی از دعای تو باشد ... ۵۷_‌حضرت‌ابوالفضل
شهیدی‌ که‌ با پای‌برهنه به جنگ با دشمنان رفت در یکی از پاتک‌های علیه رژیم بعث عراق در منطقه دربندی خان بودیم که قبل از شروع کار با یک خودرو به تعداد رزمندگان پوتین مخصوص برف (چکمه) که برای راحت تر شدن عبور رزمندگان از مناطق برف گیر به منطقه عملیاتی، ارسال شده بود. مشغول توزیع چکمه بین رزمندگان بودیم، توزیع چکمه‌ها که به پایان رسید یکی از افراد به نشانه اعتراض به اینکه چکمه سایز پایش نیست با مامور توزیع چکمه درگیر شد، پس از مشاهده این ماجرا شهید اسدمراد بالنگ، چکمه‌هایش را به آن مرد داده و خودش با پای برهنه به ادامه نبرد رفت.... راوی : سیدعلی نظریان این شهید عزیز مسئولیت بهداری و معاونت گردان کوثر لشگر ۵۷ حضرت ابوالفضل (ع) لرستان را در جبهه‌ها به عهده داشتند. و آخرالامر در عملیات کربلای‌ پنج در سحرگاه ۲۷ دیماه ۱۳۶۵ در حوالی کارخانه پتروشیمی بصره مورد اصابت تیربارهای خصم کافر از ناحیه پهلو قرار گرفت و به فیض شهادت نائل آمد . [هدیه به روح شهید اسدمراد بالنگ صلوات]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جعفر آمده بود از در نیامده بود از دیوار خود را بالا کشانده و سر دیوار نشسته بود خسته و خمیده لباس های سپاه به برش بود پاره... لب هایش داغمه بسته بود اختر که دیدش از ته اتاق کند و به ایوان آمد اختر منم آمده ام اختر گفت: حالا آمده ای بعد از #۱۵سال میخواهمت چیکار؟! و رو گرداند طرف جعفر و گرده اش را نشان داد: نگاه کن پینه بسته پانزده سال این رادیو بر دوش من بوده.... جعفر چشم های بی رمقش را مالاند و گفت: می آمدم دیگر تو صبر نداشتی از روی دیوار پرید و پر چارقد اختر را گرفت و اشک چشم زن را پاک کرد.... جایم خوب بود تا حالا بی قراری نکن... اختر نمی‌دانست خواب چه تعبیری دارد کنار راه ایستاده بود و دسته های عاشورایی می‌گذشتند و اختر نگاهی به دسته ها داشت....
حاجی می‌گفت: اگر عاشقانه با کار پیش بیایی به طور قطع بُریدن و عمل زدگی و خستگی برایت مفهومی پیدا نمی‌کند ... . ۲۳ مرداد ۱۳٦۲، قلاجه چادر فرماندهی لشکر ۲۷ . ۲۷حضرت‌رسولﷺ