eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.6هزار دنبال‌کننده
80.1هزار عکس
15.5هزار ویدیو
201 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸چند روایت از شهیدی که نوجوانان در تشییع او غش کردند/قسمت‌اول 🌼 |حاج‌عباس نجفی معلم بود و توی جنگ از ناحیه‌ی سر مجروح شد؛ و ۱۸ ترکش تا پایان عمر مهمون سرش بود. 🌼 |پروفسور سمیعی بعد از معاینه حاج‌عباس و موقعیت حساس ترکش‌ها گفت: یا این ترکش‌ها حرکت می‌کنند و آروم‌آروم روی پوسته مغز اومده و با عمل ساده جراحی خارج میشن؛ یا سر جاشون می‌مونن و نهایتاً تا ۴۰ سالگی زنده می‌مونی... و دقیقاً اتفاق دوم افتاد و تا ۴۰سالگی بیشتر زنده نموندند. 🌼 |می‌دیدم که درد می‌کشه و کم نمیاره. به برادراش هم گفته بود: این مدت اونقدر درد کشیده‌ام که حد نداره؛ ولی نخواستم کسی بفهمه و بهم ترحم کنه... معتقد بود درد و رنج روح آدم رو جلا میده. توی بیمارستان همسرش رو صدا زد و گفت: دعا نکن درد نکشم؛ دعا کن کم نیارم. 🌼 |نیمه‌ی شعبان قرار بود برا تهیه‌ی وسایل آذین‌بندی با حاج عباس بریم جایی. نماز ظهرم رو نخونده بودم.گفتم:حاجی!بریم وقتی برگشتیم نمازم رو می‌خونم. حاج‌عباس گفت: نه! هیچوقت واجبت رو به مستحب ترجیح نده 🌼 |عده‌ای می‌یومدند و از حاج‌عباس پول قرض می‌گرفتند. یه بار بهش گفتم: حاجی! یه جا بنویس کیا اومدند و چقدر ازت قرض گرفتند؛ تا بدونی چی به چیه و از کیا طلبکاری... حاج‌عباس گفت: نمی‌خواد! اونی که داره؛ هر وقت تونست میاد و قرض رو پس میده. اونی هم که نداره؛ نداره دیگه؛ نمیشه به زور رفت و ازش پول گرفت که... >> ادامه دارد... 🔰 دانلود عکس با کیفیت اصلی 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: ●واژه‌یاب:
۴۴ 🔸محیط‌های خاصی که شهید شاه‌آبادی برای تبلیغ انتخاب می‌کرد... |حاج‌آقا برا ‌تبلیغ؛ روستاهای خیلی‌محروم و سرسخت رو انتخاب می‌کرد. روستاهایی که بخاطر تبلیغات رژیم شاه علیه روحانیت، مردمش استقبال سردی از ما داشتند؛ و گاهی نان هم بهمون نمی‌فروختند. برا همین حاج آقا با خودش نان خشک و پنیر می‌برد؛ خسته هم نمیشد و جوری با اخلاق ‌ِخوب؛ برا مردم روستا و بچه‌هاشون برنامه‌های تفریحی؛ تربیتی و... برگزار می‌کرد، که روستایی‌ها روزهای آخر اصرار می‌کردند اونجا بمونیم؛ و نمی‌گذاشتند از روستا بریم. گاهی‌ هم با گریه از حاج‌آقا می‌خواستند دوباره به روستاشون بیاد؛ اما چون‌ مردم اونجا جذب‌ شده بودند، حاج‌آقا می‌سپردش به روحانی دیگه؛ خودش می‌رفت سراغ روستاهای‌سخت و مشکل؛ و دوباره روز از نو، روزی از نو... 👤خاطره‌ای از زندگی روحانی شهید مهدی شاه‌آبادی 📚منبع: نویدشاهد «بنیاد شهید و امور ایثارگران» به‌ نقل از همسرشهید 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی 💢 ۶ اردیبهشت؛ سالگرد شهادت روحانی شهید مهدی شاه‌آبادی گرامی‌باد _______ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم ●واژه‌یاب:
در توپ و تانک و ترکش و خمپاره نمازشان ترک نمی‌شد..! الگوی ما و آیندگان خواهند بود راهشان را ادامه خواهیم داد...
🔅 ۴۸ 🌺 شهید غلامحسین افشردی [حسن باقری] : |تا زمانی که ظلم هست؛ مبارزه هم هست... بی‌تعارف بگویم: نیرویی که نمازش را اول وقت نخواند، خوب هم نمی‌تواند بجنگد... 🔰دانلود کنید:دریافت چراغ‌راه(۴۸) با کیفیت اصلی ________________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: ●واژه‌یاب:
🔸بُرش‌هایی از زندگی طلبه‌ی شهید علی‌عباس حسین‌پور 🌼 |باباش عاشق امیرالمومنین (ع) بود، به همین خاطر هفت پسرش رو مزین به نام مولا کرد. علی‌احمد؛ علی‌محمد؛ علی‌حسین؛ علی‌عباس و ... 🌼 |از ۸سالگی به بعد سالها مکبّر نمازهای جماعتِ شهید محراب آیت الله مدنی شد. البته پامنبری ایشون هم بود و سعی می‌کرد دستورات اخلاقی ایشون رو مو به مو اجرا کنه. رویه‌ای که توی شکل‌گیری شخصیتش هم خیلی اثر داشت... 🌼|علاقه ی زیادی به دومیدانی داشت و توی این رشته رتبه‌ی دوم کشوری رو بدست آورد. 🌼 |همیشه نمازش رو اول وقت می خوند. حتی وقتی برا تمرین می‌رفت استادیوم، محال بود وقت اذان نره یه گوشه و نایسته به نماز... 🌼|توی بچگی مادرش رو از دست داد. برا همین کارهای خونه هم افتاد روی دوشش؛ از آشپزی گرفته تا... اما هیچوقت این مسائل رو بهونه‌ای برا عدم تلاش واسه موفقیت قرار نداد. همون ایام هم شاگرد ممتاز مدرسه بود، هم ورزش... 🌼 |توی دبیرستان مسئول انجمن اسلامی بود، و گاهی بچه‌ها رو با مدیریت خودش می برد قم برای زیارت و دیدار علما. اما برا اینکه غرور نگیردش، سعی می‌کرد خالصانه خادمی‌شون رو کنه، از جفت کردنِ کفشاشون گرفته تا... 🌼 |توی جبهه دو بار مجروح شد و علیرغم علاقه‌ی شدید به دو میدانی، دیگه نتونست این ورزش رو ادامه بده. اما به‌هم نریخت؛ چون می‌دونست خدا انسان‌ها رو با دوست‌داشتنی‌هاشون امتحان میکنه. انصافاً هم توی این امتحان سربلند شد. 📚 منبع: کتاب "دیدن روی ماه"
🔸نماز اول وقتش رو ترک نکرد؛ خدا هم هوایش را داشت... خاطره‌ای زیبا از نوجوانی شهید احمدعلی نیّری |احمدعلی به شدت مراقب نماز اول وقتش بود و تا اذان میشد، همه‌ی کارهاش رو تعطیل می‌کرد و می‌رفت سمت نماز. اونم چه نمازی! مثل ما نبود که برا رفع تکلیف نماز بخونه؛ طوری می‌خوند که انگار اصلا توی این دنیا نیست... "یه روز قرار بود معلم ازمون امتحان بگیره. چند دقیقه مونده به امتحان، صدای اذان از مسجدِ محل بلند شد. احمدعلی آهسته حرکت کرد و رفت سمت نمازخونه. بهش گفتم: این معلم خیلی حساسه؛ اگه دیر بیای، راهت نمیده و ازت امتحان نمی‌گیره‌ها... می‌خواستم منصرفش کنم، اما گوش احمدعلی بدهکار نبود. رفت نمازخونه و من هم رفتم سر جلسه‌ی امتحان... بیست دقیقه گذشت؛ اما نه از آقای معلم خبری بود، نه از احمدعلی... ناظم هم مدام دانش‌آموزان رو به سکوت دعوت می‌کرد، تا معلم برگه‌ی سؤالات رو بیاره. من هم مدام از داخل کلاس سرک می‌کشیدم و منتظر بودم احمدعلی بیاد. تا اینکه بالاخره معلم برگه‌ به دست وارد شد و با عصبانیت گفت: از دست این دستگاه تکثیر؛ کلی وقت ما رو تلف کرد تا برگه‌ها آماده بشه... بعد برگه‌ها رو داد به یکی از بچه‌ها تا پخش کنه، که یهو دیدم احمدعلی رسید به چارچوب دربِ کلاس... با اینکه معلم عادت داشت بعد از ورود خودش، هیچکسی رو راه نده، اما گفت: نیّری برو بشین سر جات... انگار خدا بخاطر اهتمام احمدعلی به نماز اول وقت؛ امور دنیا رو باهاش هماهنگ کرده بود..." 📚 منبع: کتاب عارفانه؛ صفحه ۲۴ 🔸۲۷بهمن؛ سالروز شهادت احمدعلی نیّری گرامی‌باد
۱۳۷ 🔸اومد به خواب همسرش و گفت: خوشبحالِ من که ... |بارِ آخر که اومد اصفهان، رفت و خمسِ مالش رو داد. وقتی برگشت خوشحال بود و می‌گفت: های که راحت شدم... سفارش همیشگی‌اش شده بود: نمازِ اول وقت؛ نماز جماعت و مسجد رفتن... بعد از شهادتش اومده بود به خوابِ همسرش و گفته بود: خوشبحالِ خودم که مسجد می رفتم... 👤خاطره‌ای از زندگی سردار شهید عبدالرسول زرّین 📚منبع: کتاب “ستاره‌های آسمانی” ؛ صفحه ۲۷ 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: ●واژه‌یاب:
سیره شهدا🕊 نماز اول وقت❣ 🔹یکی از آشنایان ، خواب شهید «سیداحمد پلارک» را می‌بیند. و از ایشان تقاضای می‌کند. 🕊شهید پلارک در جواب می‌گوید: «من نمی‌توانم شما را شفاعت کنم. تنها وقتی می‌توانم شما را شفاعت کنم که شما بخوانید و به آن توجه وعنایت داشته باشید، همچنین را نگه دارید. در غیر این صـورت، هیچ کاری از دسـت من بر نمی‌آید.»🌱 🕊 🥀 💎 🌹 ❣ الـتماس دعـای فـرج و شـهادت🕊 ‌‎
بزرگترین عملیات رزمندگان در خط مقدم بود..!
6.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 |شهیدی که بخاطر نماز اول وقت؛ قیدِ مدال طلا رو زد... ▫️۲۲اردیبهشت؛ سالروز شهادت عباس حاجی‌زاده گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: ●واژه‌یاب:
" فردا نوبت شهادت من است" سودابه ، از کودکی به تقوا. عبادت و اهمیت بسیار می داد و اخلاق نیکوی او ستودنی بود. در مدرسه دانش آموزی ممتاز و موفق به شمار می رفت و همیشه به دوستانش سفارش به حفظ حجاب می کرد.. وقتی حمله عراق به نقاط مرزی ایران و از جمله خرمشهر شروع شد. او و خانواده اش از جمله کسانی بودند که تا لحظات آخر در شهر مقاومت کردند مادرش تعریف میکند که روز قبل از شهادتش در حالی که بر سجاده نماز ایستاده بودم سودابه در مقابلم نشست و به من گفت : فردا نوبت من است. از تو می خواهم که غمگین و ناراحت نشوی چرا که شهادت آرزوی من است و در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۲۲ در پی بمباران هوایی، به آرزوی دیرینه اش رسید 🌷هدیه‌به‌ارواح‌طیبه‌شهداصلوات.. هم