#شهید_مصطفی_کمیل_صفر
#او_از_آخرین_لحظات_صحبت_با_شهیدش_میگوید
هفت سال پیش حدود همین ساعت یعنی ساعت ده شب,توی دوازدهم شهریور
کمیل به تلفن خونه زنگ زد تلفن رو برداشتم و شروع کردیم به صحبت کردن،صدای تیروخمپاره می اومد، بهش گفتم کجایی!؟اونجا چه خبره؟گفت هیچی نگران نباش رزمایشه! «توی درگیری بود»
بهش گفتم کمیل جان سه شنبه میشه دوهفته،تو هردوهفته یکبار مرخصی داشتی میای دیگه؟ بغض کردو صداش میلرزید بخاطر بغضش گفت قطع میکنم دوباره زنگ میزنم، قطع کرد و دوباره زنگ زد دوباره همین سوال رو ازش پرسیدم گفت نمیدونم گفتم پنجشنبه چی پنجشنبه میای؟ گفت به احتمال خیلی زیاد...یکشنبه ساعت حدود پنج صبح به شهادت رسید،سه شنبه خبر شهادتش رو آوردن و پنجشنبه هم توی گلزارشهدا به خاک سپردیمش
اون شب آخر که باهم صحبت کردیم و بعد خداحافظی که قطع کردم چندساعت بعدش یه چنددقیقه ای داشتیم به هم پیام میدادیم،گفتم کمیل جان توروخدا مواظب خودت باش،گفت نگران نباش عزیزم رزمایش مختصره
گفت خانم صورتم سوخته بخاطر گرمای اینجا«گفتم اشکال نداره،دلت نسوزه»گفت دل منم سوخته عزیزم، قبل از اینکه پیام آخرش رو بخونم بین پیام دادن ها خوابم برد،
توی عالم خواب دیدم یه تابوتی هست وتوی تابوت یه جنازه هست که یه پارچه مشکی روش کشیدن هیچ جای این جنازه مشخص نبود و فقط لب های جنازه مشخص بود پیش خودم گفتم این لب ها چقدر آشناست!چندنفر اومدن این جنازه رو تشییع کنن ولی به جای لااله الا الله میگفتن یاامیرالمومنین،یا امیرالمومنین،یاامیرالمومنین یهو اون جنازه با صدای بلند گفت یاااااعلیییی!اونقدر با ابهت و بلند این جمله رو گفت که از شدت ترس از خواب پریدم و دست و پام رو گم کردم،گوشی رو برداشتم که به کمیل زنگ بزنم تا باشنیدن صداش دلم آروم بشه دیدم گوشیش خاموشه وساعت رو نگاه کردم دیدم حدودا ساعت چهار یا پنج صبح هست..
بعدها که قضیه خوابم به گوش همرزم های کمیل رسید گفتن خیلی جالبه!آخه اون شب عملیات شهید جعفرخانی اسم عملیات رو گذاشته بود یا علی بن ابی طالب و کمیل هنگام شهادت ذکر یاعلی روی زبانش بود و حدود چهار پنج صبح به شهادت رسید...
#سالروزشهادت
ارسالی همسر شهید
#سیزدهم_شهریور
#سالگرد_شهادت
#درگیری_با_گروهک_پژاک
#سیزدهم_شهریور ماه سالروز عملیات و رشادتهای جوان مردانی از تبار علی اکبران خمینی و نسل سومیهای انقلاب بود که با تمام وجود نشان دادند که اگر از نسل جوانان دوران دفاع مقدس جلوتر نیستند عقب تر هم نیستند و حاضرند تا آخرین قطره خون در راه اسلام و ایران اسلامیو ایجاد امنیت پایدار مردمیقدم بردارند .
۱۳ شهریور ماه سال ۹۰ حکایت عملیات تصرف ارتفاعات جاسوسان در منطقه سردشت بود که با شهادت شهدای یگان ویژه صابرین تصرف آن تضمین و در ماههای بعد به تصرف و نهایتا تخلیه ی کامل آن منطقه از عناصر گروهک تروریستی #پژاک منجر شد.
ازش پرسیدم وقتایی که تعادلشو از دست میده کتک هم میزنه؟
لبخندے زد وگفت: چہ جــــورم
پرسیدم: دردتون نمیاد…؟ ناراحت نمیشید…؟
بازم با لبخند گفت: هر چه از #دوست رسد نکوست…
خب چرا اون لحظه از اتاق خارج نمیشید؟ اون که شما رو نمیشناسه، چرا می مونید تا کتک بخورید؟
گفت: سر خم می سلامت شکند اگر سبویی آررره درسته که اون توے اون موقعیتــ نمیدونہ که من همسرشم ولے من کہ میدونم اون شوهـــــرمہ نمیتونم تنهاش بذارم...
گفتم: بعد اینکہ حالش خوب شد… یادش که میاد چیکار کرده؟!....
لبخند زد و گفت: فدای سرش...
پ.ن: جانبازان اعصاب و روان مظلومترین و گمنامترین قهرمانان جنگ هستند...
🔴کنایه معنادار جنتی به آملی لاریجانی: آفتابه دزد ها را ول کن! دانه درشت ها را بگیر
🔹آیت الله جنتی رئیس مجلس خبرگان رهبری در اجلاسیه امروز رئیس قوه قضائیه را مخاطب خود قرار داد و گفت: برادر عزیز! آیت الله آملی لاریجانی،آفتابه دزدها را همیشه و هرکسی می تواند بگیرد و اگر هم دستگیر نشوند مملکت زیرورو نمی شود، شما باید دانه درشت ها را بگیرید.
––––•(-• •-)•––––:
کدام مقامات مشمول قانون منع بهکارگیری بازنشستگان میشوند؟/تسنیم
#از_موج_تا_اوج
دوباره منو سفت بستن به تخت
گمونم دوباره حالم بد شده
گمونم دوباره تو فکر و خیال
یه خمپاره از تو سرم رد شده
دوباره یادم رفته اینجا کجاست
دوباره اتاقم شده سنگرم
دارن بچه ها رو درو میکنن
صدای بیسیم پر شده تو سرم
یه وقتایی یادم میره جنگ نیست
صدام اوج میگیره بعضی شبا
یه وقتایی خیلی حالم بد میشه
منو موج میگیره بعضی شبا
یه میدون مینه روی تخت من
منور زدن مارو پیدا کنن
باید از تو میدون یه راه وا کنم
باید دستامو از رو تخت وا کنن
یه وقتایی روزامو گم میکنم
یه روزایی یادم میره زنده ام
تو دنیای من جنگ میشه هنوز
تا وقتی نفس هست رزمنده ام
یه وقتایی تو خاطره ها هنوز
تو کارون دارم آبتنی میکنم
خودم که یادم نیست اما میگن
یه وقتا فقط خودزنی میکنم
یه وقتایی یادم میره جنگ نیست
صدام اوج میگیره بعضی شبا
یه وقتایی خیلی حالم بد میشه
منو موج میگیره بعضی شبا
یه میدون مینه روی تخت من
منور زدن مارو پیدا کنن
باید از تو میدون یه راه وا کنم
باید دستامو از رو تخت وا کنن
.
آقا اجازه، شهید شده!
رفت پای تخته و شروع کرد به خواندن انشا:
به نام خدا، من می خواهم در آینده شهید بشوم.برای این که...
معلم که خنده اش گرفته بود، پرید وسط حرف مهدی و گفت:
ببین مهدی جان! موضوع انشا این بود که در آینده می خواهید چه کاره بشید. باید درمورد یه شغل یا یه کار توضیح می دادی.
مثلاَ ، پدر خودت چه کارهس...؟
مهدی گفت: آقا اجازه! شهیــد شده...
.
.
🔶️🔸️♥️♥️♥️شادی روح شهدا صلوات♥️♥️♥️🔸️🔶️
.
.
#صلوات#شیعه#حدیث#کربلا#قرآن#رهبر#شهادت#شهید
.
.
.
⭕️زمزمه افزایش مجدد حقوق کارمندان دولت از مهر
🔹شنیده ها از برخی مقامات مسئول در دولت حاکی است درپی افزایش قیمت های اخیر و بروز برخی مشکلات معیشتی، دولت در حال نهایی کردن چند بسته حمایتی و معیشتی است که احتمالا یکی از این اقدامات افزایش مجدد حقوق کارمندان دولت است.
🔹شنیده شده که افزایش مجدد حقوق کارمندان از مهرماه سال 97 اتفاق خواهد افتاد/ تسنیم
آن كه در طريق حق و حقيقت گام برمىدارد، در هر شرايطى قرار بگيرد براى او خير است. مرد حق در هر شرايطى وظيفه خاص خويش را مىشناسد و با انجام وظيفه و مسئوليت، هيچ پيشامدى شر نيست.
در طريقت پيش سالك هرچه آيد خير اوست
در صراط المستقيم اى دل كسى گمراه نيست
بر در ميخانه رفتن كار يكرنگان بود
خود فروشان را به كوى میفروشان راه نيست
هرچه هست از قامت ناساز بىاندام ماست
ورنه تشريف تو بر بالاى كس كوتاه نيست
استاد شهید مطهری، قیام و انقلاب مهدی ع، ص 105