eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
69.4هزار عکس
11.2هزار ویدیو
177 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شدم، چشمم به رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود؛ دیدم امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است، نزدیکتر رفتم، او رفتگر همیشگی محله ما نبود، کنجکاو شدم، سلام دادم و دیدم رفتگر امروز، آقامهدی است. آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی؟ آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت، ادامه دادم: آقا مهدی شما شهرداری، اینجا چیکار میکنی؟ رفتگر همیشگی چرا نیست؟ شما رو چه به این کارا؟ جارو رو بدین من، آخه چرا شما؟ خیلی تلاش کردم تا بالاخره زیر زبون آقا مهدی رو کشیدم: زن رفتگر محله، مریض شده بود، بهش مرخصی نمیدادن میگفتن اگه تو بری نفر جایگزین نداریم، رفته بود پیش شهردار و آقا مهدی بهش مرخصی داده بود و خودش اومده بود جاش، اشک تو چشام جمع شد هر چی اصرار کردم آقا مهدی جارو رو به من، نداد، خواهش کرد که هرچه سریعتر برم تا کسی متوجه نشه.
•|📻|• زندگی‌باآقامهدی‌خیلی‌شیرین‌بود آقامهدی،‌مهربان‌وشوخ‌طبع‌بود وقتی‌به‌خانه‌می‌آمد،آنچنان‌میگفت‌و می‌خندید‌که‌در،روزهای‌سفرش‌با خاطره‌های‌حضورش‌شاد‌بودم! آقامهدی‌فردی‌مقیدبه‌مسائل‌شرعی واجبات،مستحبات‌ومسائل‌بیت‌المال بود،یک‌بارخودکاری‌ازمیان‌وسایلش برداشتم‌که‌بنویسم،وقتی‌متوجه‌شد نگذاشت‌باآن‌بنویسم گفت:خودکار‌مال‌من‌نیست مالِ‌‌بیت‌المال‌است! گفتم:میخواستم‌دو،‌سه‌کلمه‌بنویسم! گفت:‌اشکال‌دارد! +راوی:همسر‌شهید 📿'! 🕊'! ✨'