#سلفی_غیرت
#شهید_جواد_رحمانی_نیکونژاد #عکسهای_ماندگار
بانو بمانی رحمانی ، #مادر_شهید می گوید : این عڪس روزی گرفتہ شد ڪه پسرم ، برای اولین بار عازم #جبهہ بود و من در حال خداحافظی با او بودم .
جواد از تہ دل می خندید .
از دلم گذشت ڪه پدرصلواتی ، با این خنده هایش انگار دارد بہ حجلہ دامادی می رود !
بد جوری بد حال و قلباً ناراحت و گرفته بودم ؛ اما دلم نمی آمد شادی و خنده های او را با گریہ هام خراب ڪنم .
وقتی #اتوبوس حرڪت ڪرد و پسرم لحظہ بہ لحظہ از من دور می شد ، دیگر توانم را از دست دادم و بغضم ترڪید ؛
گریہ امانم را برید .
جوادم دور می شد و اشڪ جاری از چشمانم بدرقہ اش می ڪرد ...!
شهید #جواد_رحمانی_نیکو_نژاد بہ تاریخ ۲۰ شهریور ۱۳۴۳ در تهران متولد شد . او در #سردشت #آذربایجان_غربی در حالی ڪه ۱۹ سال بیشتر نداشت ، در نبرد با #ضد_انقلاب بال در بال فرشتگان گشود ...🕊
#مادران_ژن_خوب_شهدا
#مادران_شهید_پرور
#روز_مادر_مادران_شهدا_را_فراموش_نکنیم
#بر_دامن_مادر_شهیدان_صلوات
❣️
این عکس روزی گرفته شد که پسرم، برای اولین بار عازم جبهه بود و من در حال خداحافظی با او بودم. جواد از ته دل می خندید. از دلم گذشت که پدرصلواتی، با این خنده هایش انگار دارد به حجله ی دامادی می رود . بد جوری بد حال و قلباً ناراحت و گرفته بودم اما دلم نمی آمد شادی و خنده های او را با گریه هام خراب کنم.
وقتی اتوبوس حرکت کرد و پسرم لحظه به لحظه از من دور می شد، دیگر توانم را از دست دادم و بغضم ترکید. گریه امانم را برید. جوادم دور می شد و اشک جاری از چشمانم بدرقه اش می کرد.
اولین اعزام جواد 3 ماه طول کشید، یعنی 3 سال، یعنی 30 سال، اما وقتی از جبهه برگشت زمین تا آسمان فرق کرده بود و دیگر از آن جوانکی که من می شناختم ، خبری نبود. پسرم از تمام جهات متحول شده بود. نحوه ی رفتارش با خواهران و برادرانش ، رعایت اخلاقیات و اقامه نمازها، آن هم به وقت آن. حتی نماز شب هم می خواند. از طرفی رفتارش طوری بود که انگار خانه و شهر برایش زندان است. به هر دری زد تا این که بعد از 5 ماه مجدداً به سردشت اعزام شد. این دفعه چندین بار تصمیم گرفتم که نگذارم برود، اما مقابله با اعزام و خواسته ی او هیچ توجیه منطقی نداشت و جوادم رفت که رفت.»
مادر گفت: نرو، بمان!
دلم میخواهد پسرم عصای دستم باشد
گفت: چشم هر چه تو بگویی فقط یك سوال!
میخواهی پسرت عصای این دنیایت باشد یا آن دنیا؟
مادرش چیزی نگفت
و با اشك بدرقه اش كرد...
#شهید_جواد_رحمانی_نیکونژاد
شهادت: شهریور ۶۲
سردشت- مبارزه با گروهک ضد انقلاب
#شهدا_را_یاد_کنید_با_صلوات 🌹
ای بُغض فروخفته مرا مَرد نگه دار
تا دستِ خداحافظیاش را بفشارم ...
📸 قاب زیبای مادر و پسری از لحظهٔ
خداحافظی "جواد رحمانی نیکونژاد».
او در شهریور۱۳۶۲ در سردشت در درگیری
با گروهکهای ضدانقلاب به شهادت رسید
#اعزام_به_جبهه
#شهید_جواد_رحمانی_نیکونژاد
#روحش_شاد_باصلوات
🍂 ای بُغض فروخفته مرا مَرد نگه دار
تا دستِ خداحافظیاش را بفشارم ...
▪︎ قاب زیبای مادر و پسری از لحظهٔ
خداحافظی "جواد رحمانی نیکونژاد».
او در شهریور ۱۳۶۲، در سردشت و در درگیری با گروهکهای ضدانقلاب به شهادت رسید.
۱۵ شهریور ۱۳۶۱
عکاس : امیرعلی جوادیان
▪︎روزهاتان در پناه لطف الهی
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#عکس
#شهید_جواد_رحمانی_نیکونژاد