🌹نمونهای از سربازان امام
پانزده سال بیشتر نداشت که با اصرار زیاد توانست پدر و مادرش را راضی کند و به جبهه برود.
پس از مدتی از پیرانشهر زنگ زد تا احوالپرسی کند.
مادرش گفت: علی جان! کی میای؟ گوسفندی گرفتهام برات قربونی کنم.
علی گفت: نمیام، اگر بیام دوباره اجازه نمیدین برگردم.
مادر گفت: چند روز بیا دوباره برگرد.
علی گفت: بگو به جان امام اجازه میدی برگردم!
و مادر گفت: به جان امام اجازه میدم...
راوی:مادر شهید
#شهید_علی_ایرانمنش
#آشنایی_با_شهدا