eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.5هزار دنبال‌کننده
80.2هزار عکس
15.6هزار ویدیو
201 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹باهم به خواستگاری دختر دایی‌اش رفتیم محمدتقی رو کرد به خانواده‌ی عروس و گفت: - زندگی من به یک کوله‌پشتی خلاصه می‌شه. بیشتر اوقات در جبهه‌ام. میخوام با علم به این واقعیات به من جواب بدین. 🌹آنها پذیرفتند. همسرش را عقد کرد و با خود به اهواز برد. مدتی گذشت. دلمان برای زوج جوان تنگ شده‌بود بار بستیم و برای دیدنشان به اهواز رفتیم. 🌹آن دو از همه زیپ و پیرایه‌های زندگی، فقط دو پتو داشتند که آن را هم از جهاد سازندگی به امانت گرفته بودند: یکی فرش و زیراندازشان بود و آن دیگری روانداز. 🌹آنها حتی بالش نداشتند شب وقت خوابیدن ، محمدتقی اور کتش را زیر سر می‌گذاشت و همسر او چادرش را. ✍ راوی : مادر شهید
داشتم خاکریز می زدم که آمد بالای لودر ، سلام کرد و کنارم نشست و مرتب توضیح می داد که کجا خاکریز بلندتر باشد و کجای خاکریز پایین تر و معلوم بود که خیلی وارد است . آتش دشمن که شدیدتر شد من را فرستاد پایین و خودش پشت بولدوزر نشست . مدتی که گذشت آمدند دنبالش و صدایش کردند و گفتند : " آقای رضوی بی سیم از فرماندهی " خشکم زد . خودش بود ، مهندس محمد تقی رضوی ، قائم مقام قرارگاه مهندسی خاتم الانبیاء جهاد ، همانی که همه بچه ها به اسم "آتقی" او را می شناختند . راوی هم رزم شهید