eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
71.3هزار عکس
12هزار ویدیو
183 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
نامه شهید مدافع حرم محسن الهی به شرح ذیل ست: رب الشهدا و الصدیقین 1394/7/28 آنکه جانم در دست اوست که هرچه داریم از اوست با سلام و درود به محضر قطب عالم امکان حضرت بقیه الله الاعظم امام زمان (عج) و نائب بر حقش مقام عظمای ولایت حضرت آیت الله خامنه ای مدظله هم اکنون که انقلاب اسلامی به رهبری حکیمانه آیت الله خامنه ای نیازمند کمک به مسلمانان در کشورهای عراق و سوریه می باشد و ایشان دستور حضور در صحنه را فرمودند بنده بر خود لازم می بینم که به ندای رهبرم لبیک بگویم و در صحنه حضور پیدا نمایم انشا الله که بتوانیم ادامه دهنده راه شهدا باشیم و با شهادت خود همچنان درخت تنومند انقلاب پابرجا بماند و امید دشمنان قسم خورده را به یاس تبدیل نماییم و چند وصیت به خانواده ام از پدر و مادر و همسر و فرزندانم می خواهم که اول بنده حقیر را حلال گنند و اگر خدا توفیق شهادت داد اصلا ناراحت و نگران نباشند و همیشه تابع ولایت و رهبری مقام عظمای ولایت باشند و به دخترانم و خواهرانم میخواهم که همیشه و در همه جا حجاب را رعایت نمایند و از حضرت زهرا (س) الگو بگیرند و از پسر بزرگم می خواهم که در بحث اموال همه را طبق وصیت نامه قبلی عمل نمایند و مواظب برادر و مادر و خواهرش باشه و همیشه در مسجد حضور پیدا کنید که انشا الله عاقبت به خیر خواهیدشد.
شهید مدافع حرم محسن الهی ولادت: ۱۳۵۱/۰۳/۰۸ استهبان شهادت:۱۳۹۵/۰۱/۱۳ حلب سوریه مزار:گلزار شهدای روستای ماهفرخان 🌷🌷🌷 . شهید الهی خردادماه ۱۳۵۱ در روستاي ماهفرخان در دهستان خير و ۱۷۵ كيلومتري شيراز بدنیا آمد و در ۱۳ فروردین ۹۵ در سوریه به شهادت رسید از این شهید معظم سه فرزند بنام های مسلم، فاطمه و محمد حسین بیادگار مانده است. او تا دو سالگي نزد خانواده خود زندگي كرد و بعد كه عمويش صاحب فرزند نمي‌شد محسن را به عمويش سپردند تا نزد آنان زندگي كند. در سال ۶۰ عموي گرامي او شهيد شد اما باز او خانه عمويش را رها نكرد و در آن خانه ماند و با خاطرات زندگي كرد و به تحصيلش ادامه داد. بعد از گرفتن ديپلم در سال ۷۰ ازدواج كرد. هميشه آرزوي شهادت داشت، بعد از نماز شب، نماز صبح و خواندن دعاي عهد و زيارت عاشورا كه خيلي هم تاكيد روي آنها داشت، با چشماني پر از اشك دست به سينه مي‌گذاشت و شهادتش را از خداوند منان خواستار بود. بيش از حد به نماز اول وقت و حجاب تاكيد مي‌كرد و خانه دوم و يا بهتر بگويم سنگرش مسجد بود كه با صداي گرم نفسش كه اذان مي‌گفت مسجد محله‌ را رنگ و بويي ديگر داشت. متواضع بود و در سلام كردن پيش‌دستي مي‌كرد و در كمك كردن به فقرا پيش‌قدم بود. انساني وارسته و فداكار بود. او براي دفاع از حرم حضرت زينب(س) به سوريه سفر كرد و گفت: ما مديون هستيم و بايد از حرم حضرت زينب(س) دفاع كنيم. همرزم شهید مي‌گفت: وقتي براي زيارت به حرم رفتيم او بعد از زيارت با تمام وجودش از حضرت زينب(س) خواست كه مرگ او را شهادت قرار دهد. تا اينكه صبح جمعه ۱۳ فروردين ۹۵ ابتدا غسل جمعه و سپس غسل شهادت را انجام مي‌دهد و در عصر جمعه پس از جانفشاني‌ها و دلاوري‌هاي بسيار به وصال يار نائل آمد و به آرزويش كه شهادت بود، رسيد. جالب اينجاست كه نوع شهادت اين عزيز به طور دقيق شبيه عموي شهيدش است و هر دو در ۴۴ سالگي به شهادت مي‌رسند. يك خاطره كه حاج آقاي محل از حاج محسن دارد اين است كه دو هفته قبل از اينكه به سوريه برود براي گلباران قبور مطهر شهدا به گلزار شهداي روستاي ماهفرخان رفته بودند، حاج محسن در همان‌جايي كه در حال حاضر خاكسپاري شده ايستاده و به حاج آقا مي‌گويد: خوش به سعادت شهدا، اين دنيا كه ارزشي ندارد اگر بياييم و كنار شهدا بخوابيم برده‌ايم و گرنه همه ما باختيم از پدر، مادر، همسر و فرزندانم مي‌خواهم كه اول بنده حقير را حلال كنيد و اگر خداوند توفيق شهادت داد ناراحت و نگران نباشند و هميشه تابع ولايت و مقام معظم رهبری باشند.
❤جانش رهبر و ولایت بود. در صورتی که لبخند روی لب‌های آقا دیده می‌شد می‌خندید و می‌گفت: جانم به فدایت. هیچ‌گاه از نماز و قرآن به وقت خود نمی‌گذشت و آن را به تاخیر نمی‌انداخت و همیشه در مسجد محل اذان می‌گفت و قرآن می‌خواند. 💟صدایش بسیار دلنشین و دلگرم بود و هر چند وقت یکبار صدای خود را در اذان گفتن تغییر می‌داد و می‌گفت: عزیزم این سبک که اذان می‌گویم چگونه است. قبل از رفتن به سوریه نیز در آخرین نماز جماعتی که با همکارانش برپا شد، اذان می‌گوید و به همکاران خود سفارش می‌کند که فیلم مرا گرفته و صدایم را ضبط کنید که این آخرین اذان و قرآنی است که برایتان می‌خوانم. 🍀همرزم ایشان می‌گفت: وقتی برای زیارت به حرم رفتیم او بعد از زیارت با تمام وجودش از حضرت زینب(س) خواست که مرگ او را شهادت قرار دهد. تا اینکه صبح جمعه 13 فروردین 95 ابتدا غسل جمعه و سپس غسل شهادت را انجام می‌دهد و در عصر جمعه به آرزویش که شهادت بود، رسید. 🌷🍃🌹🍃🌷