شهید #سید_حسین_باقر_پور متولد ۱۳۵۳/۰۶/۰۸ که در دوران دفاع مقدس از شهرستان آمل به جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام گردیده بود در حالی که ۱۳ سال بیشتر نداشت داوطلبانه و به عشق دفاع از اسلام و کشور با هر روشی که بود خود را به جبهه رسانید و پس از مجاهدت فراوان، سرانجام در عملیات کربلای ۱۰ #بانه ، در سال ۱۳۶۶/۰۶/۰۲ به آرزویش یعنی #شهادت رسید. مزار این شهید در زادگاهش روستای #دونه_سر از توابع شهرستان #بابل می باشد.! . . فرازی از #وصیت_نامه: "نكند كه در رختخواب ذلت بميريد كه على در محراب به شهادت رسيد. نكند در حال بی تفاوتى بميريد كه حسين(ع) در ميدان جنگ به شهادت رسيد. اى مادران! نكند در رفتن فرزندانتان به جبهه بترسيد كه #مادر_وهب فرمود، سرى را كه در راه #خدا داده ام پس نمیگيرم. ولى پيام من به مردم حزب الله #ايران اين است كه امام مان چه میگويد. براى چه اين خونها به زمين میريزد. كسی كه فكر میكند ما راه علی ها و حسين ها و علی اكبرها و عباس ها را ادامه می دهيم. اى مادران و اى دوستان و اى اقوام و خويشان مبادا در عزادارى من گريه كنيد. چون آن دشمنان و آن خدانشناسان می بينند و خوشحال می شوند. بايد كارى كنيد كه نگذاريد دشمنان اسلام خوشحال شوند. پدر و مادرم! ناراحت نباشيد كه فاطمه زهرا(س) سرم را روى زانوى خود قرار می دهد. پدرم! ناراحت نباش كه به جاى تو اباعبدالله الحسين سرم را روى زانوى خود قرار میدهد. شما بايد خوشحال باشيد كه فرزندتان را به اسلام و قرآن هديه كرديد. چه خوش باشد كه خداوند بزرگ جانى به آنها داده است كه دوباره در راه رضاى او مصرف كنند. يك وصيت به پدر عزيزم دارم و اين است كه پدرم شما سنگرسازان بی سنگر هستيد. شما را به جان امام قسم میدهم كه راهم را ادامه دهيد و از سپاه كناره گيرى نكنيد و تو برادرم اسلحه ام كه در جنوب كشور افتاده است نگذار كه همين طور بر زمين بماند و راه برادرت را ادامه بده و خواهرم حجاب اسلامى را حفظ كن و حجاب تو كوبنده تر از خون من است. مبادا درسات را ترك كنى. درسَت را تا آخر ادامه بده ولى اين آخرين وصيت من است كه پدرم و مادرم و برادرم و خواهرم فقط خواسته من اين است كه سر نماز دعا كنيد كه خداوند بزرگ گناهان مرا ببخشد. خوب ديگر مزاحم شما نمیشوم و از شما تشكر میكنم كه در تشيع جنازه من شركت میکنيد." #شب_پنجم_محرم #عبدالله_بن_حسن #معبر_عشق #رهبر #امام_خمینی #نوجوان_ترین_شهید #دفاع_مقدس #سرباز_امام_خمینی #نوجوان_رزمنده

#لاله‌های_آسمونے هرگاه به او کاري #واگذار مي شد و مي خواستيم از انجام آن مطمئن شويم، ميگفتيم که اين ماموريت #قلب امام را شاد ميکند و وقتي خبر آن به حضرتشان برسد تبسم بر لبان ايشان مينشيند. او خنده‌اي مي کرد و مي گفت: همه ما #فداي يک تبسم امام. و تا پاي جان مي ايستاد و آن کار را به نتيجه مي رساند .شهيد #کاظمي فردي خاکي، مردمي، خوش برخورد، متواضع، خودماني، صريح اللهجه، انتقادپذير و در کار و مسئوليت جدي، #قاطع، صبور و مقاوم بود. هيچ گاه به واسطه مشکلات، از زير بار مسئوليتها شانه خالي نمي کرد زود از #کوره در نمي رفت و کمتر ديده مي شد که عصباني شود، همواره چهره اي خندان و بشاش داشت..کارهايش را روي نظم و #انضباط انجام مي داد و براي بيت المال اهميت و حساسيت خاصي قائل بود..نحوه برخورد و #سلوک او با اقوام و دوستان و همکاران باعث شده بود که مورد علاقه و احترام همه باشد. نسبت به #والدين خود احترام و محبت وافري داشت و هيچگاه جلوتر از آنها قدم برنمي داشت .او همواره به #مادرش مي گفت:شما بايد مانند #مادر_وهب باشيد، اگر من به راه #اسلام نرفتم، شيرتان را حلالم نکنيد وقتي در داخل قايق ترکش به سر شهيد کاظمي اصابت نمود، از جاي خود برخاست و دستها را به سوي آسمان بلند نمود و با #خدايش راز و نياز کرد و لحظه‌اي بعد در کف قايق به سجده رفت و آنگاه #شهيد شد. 📎عضو شورایعالی سپاه ، سازمان اطلاعات سپاه و معاون سیاسی امنیتی استاندار سیستان و بلوچستان #سردارشهید_سیدکاظم_کاظمی🌷 #سالروز_شهادت ولادت : ۱۳۳۶/۵/۲۴ آرادان ، گرمسار شهادت : ۱۳۶۴/۶/۲ هورالهویزه