eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.6هزار دنبال‌کننده
80هزار عکس
15.4هزار ویدیو
201 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
رو سینه و جیب پیراهنش نوشته بود: " آنقدر غمت به جان پذیرم تا عاقبت قبر تو را به بر بگیرم " بهش گفتند: چرا این شعر رو روی سینه ات نوشتی؟ گفت: میخوام اگه که قراره بشم تیر از دشمن درست بیاد بخوره وسط این شعر وسط سینه و قلبم... بعد از عملیات والفجر هشت بچه ها دنبال می گشتند تا اینکه خبر اومد به رسید درست تیر خورده بود وسط این شعر... 🌺کانال دانشجوی شهید احمد حاجیوند الیاسی وسروان پاسدار جاویدالاثر مهدی نظری🌺
🌸 یک برگ وصیت‌نامه، سه صفحه مصاحبه و یگ گونی، همه چیزی است که از یک شهید باقی مانده است، ولی همین سه قلم، اگر گوش جان و چشم دل به روی‌شان بگشاییم، راوی دنیایی از عشق هستند که می‌توانند دنیای‌مان را تا پایان آن تحت‌الشعاع قرار دهند. . 🌷 " اگر من شهید شدم، من را در دفن کنید و به همه بگویید که برای من گریه نکنند. کبوترهایم را بفروشید. یکی از سفیدها را سرخ کنید و در راه خدا رهایش کنید و دیگری را [نیز] به حرم امام هشتم (ع) ببرید. . 🌷 مصاحبه با : "خبر شهادت برادرم را از طریق سپاه شنیدم. همرزم برادرم برایم تعریف کرده بود که محمد، خدمه تانک بوده است. پس از اصابت خمپاره به تانک، او نیز همراه با تانک می‌سوزد و به شهادت می‌رسد. ...هروقت مشکلی دارم، سر مزار برادرم می‌روم و مشکلم حل می‌شود. . 📷 عکس شهید ، . . 🌷 مصاحبه با : "پیش از شهادت ابراهیم، خواب دیدم که یک کبوتر سفید لب بام خانه‌مان نشست. ناگهان آن کبوتر با دسته‌ای از کبوترهای دیگر پرید و به آسمان رفت. از خواب پریدم و دلم لرزید..." ...هر وقت به وی متوسل شده‌ام، کمکم کرده است. . 🌷 مصاحبه با : "من شش سال داشتم که پدرم شهید شد. از پدرم چیزی به یاد ندارم، ولی همیشه احساس می‌کنم که او در کنارم است. از مردم می‌خواهم خون شهدا را پایمال نکنند و نگهدار خون شهدا باشند!" . و اما... یگ گونی کوچکِ زرد رنگ‌ و رو رفته که روی آن کاغذی چسبانده‌اند، وسط تصویر می‌درخشد. روی کاغذ نوشته شده است شهید بسیج سپاه محمدابراهیم ماهی ـ مشهد ـ ۱۳۶۰/۰۳/۰۵ همین! یگ گونی که از تن شهید محمدابراهیم ماهی خادر به جای مانده است؛ یگ گونی خاکستر و یک وصیت‌نامه که جمله پایانی‌اش این است: «باز هم یادآوری می‌کنم که برای من گریه نکنید. گریه شماها برای من خیلی ناراحتی دارد...» . .
فرازی از وصيت‌نامه : ٬پدر و مادر عزيزم! نمىدانم چگونه با زبانم با شما سخن بگويم و هنگامى كه شروع به سخن گفتن مىكنم زبانم لال مىشود و طرز صحبت كردن خود را فراموش مىكنم. پدر و مادر عزيزم! هرچند كه شما را دوست دارم اما معشوقم را، خدايم را، بيشتر دوست دارم و انسان هركه را بيشتر دوست داشته باشد بيشتر به سوى او می رود.٬ . نام پدر: على تاريخ تولد: ۱۳۴۶/۱۲/۰۱ تاريخ شهادت:۱۳۶۲/۱۲/۰۶ محل شهادت: عمليات: 6 . .
🌸 یک برگ وصیت‌نامه، سه صفحه مصاحبه و یگ گونی، همه چیزی است که از یک شهید باقی مانده است، ولی همین سه قلم، اگر گوش جان و چشم دل به روی‌شان بگشاییم، راوی دنیایی از عشق هستند که می‌توانند دنیای‌مان را تا پایان آن تحت‌الشعاع قرار دهند. . 🌷 " اگر من شهید شدم، من را در دفن کنید و به همه بگویید که برای من گریه نکنند. کبوترهایم را بفروشید. یکی از سفیدها را سرخ کنید و در راه خدا رهایش کنید و دیگری را [نیز] به حرم امام هشتم (ع) ببرید. . 🌷 مصاحبه با : "خبر شهادت برادرم را از طریق سپاه شنیدم. همرزم برادرم برایم تعریف کرده بود که محمد، خدمه تانک بوده است. پس از اصابت خمپاره به تانک، او نیز همراه با تانک می‌سوزد و به شهادت می‌رسد. ...هروقت مشکلی دارم، سر مزار برادرم می‌روم و مشکلم حل می‌شود. . 📷 عکس شهید ، . . 🌷 مصاحبه با : "پیش از شهادت ابراهیم، خواب دیدم که یک کبوتر سفید لب بام خانه‌مان نشست. ناگهان آن کبوتر با دسته‌ای از کبوترهای دیگر پرید و به آسمان رفت. از خواب پریدم و دلم لرزید..." ...هر وقت به وی متوسل شده‌ام، کمکم کرده است. . 🌷 مصاحبه با : "من شش سال داشتم که پدرم شهید شد. از پدرم چیزی به یاد ندارم، ولی همیشه احساس می‌کنم که او در کنارم است. از مردم می‌خواهم خون شهدا را پایمال نکنند و نگهدار خون شهدا باشند!" . و اما... یگ گونی کوچکِ زرد رنگ‌ و رو رفته که روی آن کاغذی چسبانده‌اند، وسط تصویر می‌درخشد. روی کاغذ نوشته شده است شهید بسیج سپاه محمدابراهیم ماهی ـ مشهد ـ ۱۳۶۰/۰۳/۰۵ همین! یگ گونی که از تن شهید محمدابراهیم ماهی خادر به جای مانده است؛ یگ گونی خاکستر و یک وصیت‌نامه که جمله پایانی‌اش این است: «باز هم یادآوری می‌کنم که برای من گریه نکنید. گریه شماها برای من خیلی ناراحتی دارد...» . .
🌺ماجرای روزهای آخر حضور شهید صحرایی در منزل ، آخرین دیدار و آخرین تماس تلفنی از زبان همسر شهید : . 🌷چند روزی بود که از ماموریت آمده بود و با اینکه در مرخصی بود و جزء گروه اول اعزامی برای رفتن به سوریه نبود، اما با علاقه و سماجت زیاد اسمشان را جزو گروه اول اعزامی قرار داد، تا زودتر به سوریه بروند. . 🌷چند هفته قبل از رفتن به سوریه یک روز با خوشحالی به خانه آمد و گفت: خانم خبر خوش دارم، حدس بزن چی شده؟ گفتم: اسممان در قرعه کشی تعاونی که داشتیم افتاده؟ گفت نه مهمتره؛ گفتم: ‌میخواهی ماشین بخری؟ گفت: نه بابا؛ پاسپورتم آمده. و با و زیاد، بسته را باز کرد و پاسپورت را آورد بیرون. پاسپورت را چند روزی روی اوپن آشپزخانه گذاشته بود و میگفت: اینجا جلوی چشمات باشه تا دلت محکم شود که باید بروم. . 🌷 از رفتن شروع کردن به وصیت کردن، که خمس مالم داده شده، اگر نبودم بچه‌ها را خوب تربیت میکنی تا ان شاءالله باید (عج) شوند. و اگر تا حالا در حقم کوتاهی کردند من ببخشمش. از گوشه چشمهایم بی اختیار اشک جاری شد. . 🌷با هم از خانه خارج شدیم، من و محمد رسول وسط راه از تاکسی پیاده شدیم، تا برویم خانه پدرم و چشمانی که با دلهره تاکسی را تا از تیررس نگاهم خارج شود، تعقیب میکرد و انگار دلم را با خودش میبرد و بغضی که در گلو نشست. . 🌷آخرین صحبت تلفنی مان از بود که این اواخر هر وقت زنگ میزد، آخر صحبتهایمان میگفت: ! محکم و قوی هستی؟ و من هم که نمیخواستم با حرفهایم خللی در اراده محکمش در جهاد ایجاد بکنم می گفتم: آره ، مطمئن باش. 🌷آدمها بدترین خبری که هر کسی ممکنه بشنود، خبر از دست دادن عزیزی هست که همه چیز آدم است، انگار روی سرم خراب شد و از آن زمان، بی ارزش بودن این دنیا را با تمام وجودم درک کردم." . .
✨🌹✨🌹✨ بر عاشقان امیری و هم‌سفره با فقیر با تو جهان به صبح قیامت رسیده است... 💐ولادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع) مبارک باد💐
دل سر نکشد دمی ز پیمان علی جانم شود‌ای کاش به قربان علی خواهی که به ملک دل شوی حکم روا مانند قلم باش به فرمان علی 🏴شهادت حضرت علی( ع) تسلیت باد🏴
💠🍃💠🍃💠 تو عجب تنگه عابر کشی ای که به جز کشتهء عاشق نکند ازتو عبور
. .دلت باید پر از توکل به خدا باشه تا هنگام روبرو شدن با این دست صحنه‌ها ، کم نیاره . اره حالا باید بگیم این صحنه چند؟ . نازنین زهرا فرزند شهید مدافع حرم حسین مشتاقی . قدردان شهدا و خانواده شهدا باشیم.! . ۲۵
« برای شهادت نمیریم من زندگی خودم رو دوست دارم، ولی اینم تکلیف ماست از اسلام مون دفاع کنیم راضیم به رضای خدا هر چی شد دیگه راضیم به رضای خدا.!» . 🔺آخرین صحبت‌های شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده
💬 « جثه ی کوچکت را ببینم یا دل بزرگت را » . 🔺 🔺از شهدای عزیز شهرستان آمل 🔺متولد: ۱۳۴۸/۰۳/۰۱ 🔺شهادت: ۱۳۶۵/۱۱/۰۵ 🔺محل شهادت: شلمچه 🔺مزار: گلزار شهدای امام زاده ابراهیم(ع) آمل . .
💬 « جثه ی کوچکت را ببینم یا دل بزرگت را » . 🔺 🔺از شهدای عزیز شهرستان آمل 🔺متولد: ۱۳۴۸/۰۳/۰۱ 🔺شهادت: ۱۳۶۵/۱۱/۰۵ 🔺محل شهادت: شلمچه 🔺مزار: گلزار شهدای امام زاده ابراهیم(ع) آمل . .