eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.6هزار دنبال‌کننده
80هزار عکس
15.4هزار ویدیو
201 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
قدش یکم خمیده بود به سختی راه میرفت البته با کمک عصا... دلش خون بود اسمش ... میگفت: بیرون میترسم بگم مادر شهیدم همه یه جور خاص بهمون نگاه میکنن و حرف میزنن... با یه آهی گفت: خدا خفه کنه همه اونایی که دارن به خون پسرم خیانت میکنن... اسم پسرش علی بود علی آقا خلیلی میگفت: یه شلوار پاش بود که لنگه اش پاره بود و چند بار دوخته بود و میپوشید... یه روز بهش گفتم: علی! پول بهت میدم برو یه شلوار بخر واسه خودت دیگه... خندید و سرش رو انداخت پایین و گفت: مامان چی میگی؟! بچه ها اونجا دارن پر پر میشن من اینجا فکر شلوارم باشم؟!... گفت: آخرین بار که میخواست بره شبش اومد پیشم و گفت: ننه تو راضی نیستی من میرم جبهه؟؟؟ چه جوریه من دور و برم همه تیر میخورن و میشن ولی من هیچیم نمیشه؟! میگفت: نگاهش کردم و گفتم: علی! این چه حرفیه؟ از علی اکبر حسین که عزیزتر نیستی، ابا عبدالله کل خونواده اش رو داد، من حالا راضی نیستم که تو بری جبهه؟ راضی راضیم برووووووووو... میگفت: بعد این حرفم علی یه خنده ای کرد و صبحش رفت چند روز بعد زنگ زدن که مجروح شده... گفتم: من میدونم شده جنازه شو آوردین؟ اگه آوردین بگین من اهل گریه و زاری نیستم اتفاقا خوشحال خوشحالم میخوام پسرمو ببینم... علی یک هفته تو آب بود و بعد یک هفته واسه علی رو آوردنش... گفتم: ننه! علی کجا شهید شد؟ یکم فکر کرد و گفت: نمیدونم تو آب افتاد نزدیک عراق، لب مرزشون... تو قایق زدنش تیر خورد به سینه اش... فهمیدم شهید شده سال ۶۵ پ.ن: انقلاب و کشورمون مفت مفت بدست نیومد که یه عده دزد بخوان نابودش کنن قدر ننه سلیمه هارو بدونیم ،مواظب دلهاشون باشیم شادی روح شهید خلیلی صلوات