eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.6هزار دنبال‌کننده
80.6هزار عکس
15.7هزار ویدیو
201 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ یک تابلو آیة‌الکرسی تو اتاق پذیرایی بود. عکس بچه‌ها، همراه نوه‌ها دورتادورش بود. 🔺 یه روز دیدم عکس #مصطفی نیست، خیلی ناراحت شدم. به بچه‌ها گفتم: "کسی عکس مصطفی رو ندیده؟!" 🔹 همه اظهار بی‌اطلاعی کردند... 🔸 اون زمان خود #مصطفی سوریه بود...خیلی #دلتنگش شدم. بعد از چند روز مصطفی اومد، خیلی خوشحال شدم. بعد بهش گفتم که عکسش رو گم کردم...😔 🔺 چیزی نگفت؛ فقط یه لبخند زد...💕 🔹 بعد از چند روز اومد، گفت: "مامان برات یه عکس آوردم توپ! جون میده برای...." 🔺 نذاشتم ادامه بده... ▪️ بهش گفتم: "نمی‌خوام...! ببرش." 🔸 عذرخواهی کرد... 🔹 وقتی عکسش رو دیدم واقعا دلم ریخت... ✅ این عکس آخرین عکسی بود که از دستش گرفتم، خودش این عکس رو خیلی دوست داشت و من دیوانه‌ی این عکس #زیبا شدم... 🌸 نقل از #مادر_شهید #شهید_مصطفی_صدرزاده
⭕️یک روز که رفته بودم دانشگاه محل تحصیل آقا مصطفی صدرزاده، اتفاق عجیبی افتاد. 🔸سرکلاس به مناسبتی صحبت آقا مصطفی شد، یکی از دانشجویان دختر گفت حرف محرمانه‌ای دارم، بعد ماجرای زندگی خودش رو برای من با حال گریه می‌گفت که من سابقاً بسیار بد حجاب بودم وشهادت آقا مصطفی چه انقلابی در من ایجاد کرد. 🔹حتی می‌گفت من عکس ایشون رو روی کاشی سفارش داده و ساخته‌ام، هر وقت به این تصویر بسیار زیبای برجسته ایشون روی کاشی نگاه می‌کنم، خیلی در مورد کارهای روزم و اشتباهاتم الهامات خوبی به من میشه. 🔸کاملا احساس می‌کنم ایشون با نگاهش با من صحبت می‌کنه و خطاهام رو به من تذکر میده، حاجات و مشکلات سختی رو در زندگی‌ام رفع کرده تا اینکه با او عقد اخوت بستم... اینک این دانشجوی عزیز ترم دو رشته فقه است." 🔹مصطفی اخیرا می‌گفت مامان دعا کن آنچه که صلاح هست پیش بیاد، اگه رفتنم مؤثرتر بشه. می‌گفتم بمونی که بیشتر می‌تونی خدمت کنی ولی با رفتنت... 🔸بعد جواب داد اونجا دستم بازتر هست. با این پیام‌ها تازه متوجه شدم "دستم بازتر هست" یعنی چی! حتی شهادت رو برای خودش نخواست؛ برای این بود که بتونه دستگیری کنه. از خدا خواست آنچه که مؤثرتر هست اتفاق بیافتد. این یعنی نهایت انسان دوستی وعشق ورزیدن به کار فرهنگی...
💠🍃💠🍃💠 وقتی کار فرهنگی را شروع میکنید بااولین چیزی که باید بجنگیم خودمان هستیم وقتی کارتان میگیرد و دورتان شلوغ میشود تازه اول مبارزه است زیرا شیطان به سراغتان می آید اگر فکر کرده اید که شیطان میگذارد شما به راحتی برای حزب الله نیرو جذب کنید هرگز .... 🏴
✤خدایا از تو ممنونم بی‌اندازه که دردل مامحبت را انداختی تا بیاموزیم درس ایستادگی را درس اینکه یزید‌های دوران را بشناسیم و جلوی آنها سرخم نکنیم.
🔹آقا مرتضی، خودشان، 10روز در #پل‌دختر بودند. با 15 نفر #بسیجی آنجا حضور داشتند. من هم دو سه روز رفتم، واقعاً از جان و دل کار می­کردند👌 گِل، مثلاً تا یک متر، خانه‌های مردم را گرفته بود، بعضی­ها ناراحت و عصبانی بودند، فحش هم که می­دادند، ایشان کاری نداشت، با خنده توجیه می­کرد😅 که ما آمدیم کمک­تان کنیم. 🔸اگر کمکی از دست­مان برمی ­آید، بگویید، اگر نه که باز ما #کمک­تان می­کنیم، چندین نفر👥 از همان‌ها خودشان آمدند کمک کردند. 🔹کرمی‌‌: چندین بار پیش خودم گفته بودند که «ما نمی­میریم❌ حتماً #شهید می­شویم». ایشان از بچه­ های محله کهنز بودند. #شهید_سجاد عفتی، #شهید_محمد_آژند و #شهید_مصطفی_صدرزاده از دوستان💞 و هم­ محلی ­هایش بودند، در یک پایگاه، بزرگ شده بودند. 🔹آنها #شهید شدند، ایشان هم قطعاً باید این مسیر را می‌رفت🕊 اگر نمی­رفت که نامردی بود. ایشان بعنوان مستشار نظامی در دفاع از #حرم هم حضور داشتند #شهید_مرتضی_ابراهیمی🌹 🌹🍃🌹🍃
که باشی با یک عکس از فرزندت هم دلخوش میشوی. که باشی تمام محبت های دنیا را جمع میکنی و آن را با نگاهی، لبخندی، یا جمله ای عاشقانه به فرزندت تقدیم میکنی. که باشی حاضری دنیا را از هم بپاشی ولی خاری در پای فرزندت نرود. اما ... که باشی ....؟؟؟؟؟؟؟؟. . . بخشی از پیام و مادر گرامی شان. .
حالِ خرابِ حضرتِ پاییز مالِ من شأنِ نزولِ سوره باران به نامِ تو تنها نه من به مهرِتو آذر به جان شدم دلتنگیِ دقایقِ آبان به نامِ تو ! . . بخشی از پیامهای و مادر گرامی شان. . راست گفت .. آری آمد .. اما ... پرواز کرد و آمد.. . .
دل گرفته ي من کي چو غنچه باز شود؟ مگر صبا برساند به من هواي تو را..... . . بخشی از پیامهای و مادر گرامی شان. .
دستی که ورق می زند ایـن خاطـره ها را بایـــد بنویســـــد غـم ِ جـان کنـدنِ مــا را مانـدیم و شما بال گشودیـــد از این شهـــر رفتیــــــد به جایی که ببینیــد خــــدا را گفتیـــــد: به سـرمنزل مقصـود رسیـــــدیم دیگــــر پس از آن روز ، ندیدیــم شمـــا را تقـدیر همـان بود بمانیـم و بمیریــم آلوده کنیـــــــم از نَفَس ِ خویش فضــــا را انصاف همیــن نیست که از آن همـــه خوبی بـر کوچه بگیریــــم فقط نام ِ شمـــــا را. . بخشی از پیامهای و مادر گرامی شان.. . ۹۴