روزه #غدیر
#امام_صادق (ع) : ❤️
صیام یوم غدیر خم یعدل صیام عمر الدنیا لو عاش انسان ثم صام ما عمرت الدنیا لکان له ثواب ذلک.
روزه روز #غدیر_خم با #روزه تمام عمر جهان برابر است . یعنى اگر انسانى همیشه زنده باشد و همه عمر را روزه بگیرد ، #ثواب او به اندازه ثواب روزه #عید غدیر است🌸
📚وسائل الشیعه 7 : 324 ، ح 4
@kalam_maesoumin
6.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
درمانده ایم
آخر سالی مدد بده
چشم گدا به دست امیر سخاوت است
یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
#نوروز
#عید
#امام_زمان
➖ناله شیطان
🛑رَنَّ إِبْلِيسُ أَرْبَعَ رَنَّاتٍ :
يَوْمَ لُعِنَ وَ حِينَ أُهْبِطَ إِلَى الْأَرْضِ وَ حِينَ بُعِثَ مُحَمَّدٌ(ص) و يَوْمَ الغَدیِرُ
🔰 امام باقر علیه السلام:
ابلیس چهار بار ناله سر زد
روزی که لعن شد، روزی که به زمین آمد، روز بعثت پیغمبر گرامی(صلی الله علیه و آله)، روز غدیر
📚:الخصال، ج1، ص: 263
#عید
#امامت
#غدیر
➖کسانی که غدیر را انکار کردند همانند ابلیس هستند
🛑:مَثَلُ الْمُؤْمِنِينَ فِي قَبُولِهِمْ وَلَاءَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ فِي يَوْمِ غَدِيرِ خُمٍّ كَمَثَلِ الْمَلَائِكَةِ فِي سُجُودِهِمْ
لِآدَمَ وَ مَثَلُ مَنْ أَبَى وَلَايَةَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ فِي يَوْمِ الْغَدِيرِ مَثَلُ إِبْلِيسَ...
🔰امام رضا "علیه السلام:
مومنانی که ولایت امیرالمومنین" علیهالسلام" در روز غدیر را قبول کردند
مثل فرشتههایی هستند که بر حضرت آدم "علیهالسلام" سجده کردند
و آنها که از ولایت امیرالمومنین "علیهالسلام" سرپیچی کردند مثل شیطان هستند.
📚: اقبال الاعمال، ج۱ ص۴۶۴
#غدیر
#امامت
#عید
➖ثواب عجیب طعام دادم در روز غدیر
🛑مَنْ فَطَّرَ مُؤْمِناً فِي لَيْلَتِهِ فَكَأَنَّمَا فَطَّرَ فِئَاماً وَ فِئَاماً يَعُدُّهَا بِيَدِهِ عَشَرَةً فَنَهَضَ نَاهِضٌ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَا الْفِئَامُ قَالَ مِائَةُ أَلْفِ نَبِيٍّ وَ صِدِّيقٍ وَ شَهِيدٍ فَكَيْفَ بِمَنْ تَكَفَّلَ عَدَداً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَات
🔰امیرالمومنین علیه السلام فرمودند:
هر کس مؤمنی را در عید غدیر افطار دهد انگار افطار داده است به فئام و فئام و فئام و … -حضرت با دستش ده مرتبه فئام را تکرار کرد-
یک نفر از جای بلند شد و عرض کرد: یا امیرالمؤمنین فئام چیست؟
حضرت فرمود: صد هزار نبی و صدیق و شهید است!(یعنی افطار به یک مؤمن معادل یک میلیون شهید و صدیق و نبی است)
پس چگونه است برای کسی که کفالت تعدادی از مؤمنین و مؤمنات را به عهده گرفته است؟
📚:مصباح المتهجد ج2ص758
👇نکته👇
روایت فوق قسمتی از خطبه غدیریه امیرالمومنین علیه السلام است که در یکی از جمعه ها که مصادف با عید غدیر بود ایراد کرده بود.
برای مطالعه کامل خطبه به کتاب مصباح المتهجد مرحوم شیخ طوسی رجوع کنید.
اقای محمد فاکر میبیدی مقاله ای در همین باب نوشته اند
#غدیر
#امامت
#عید
➖سه طایفهی دشمن اسلام
🛑عنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: أَصْبَحَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَوْماً كَئِيباً حَزِيناً فَقَالَ لَهُ عَلِيٌّ ع مَا لِي أَرَاكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ كَئِيباً حَزِيناً فَقَالَ وَ كَيْفَ لَا أَكُونُ كَذَلِكَ وَ قَدْ رَأَيْتُ فِي لَيْلَتِي هَذِهِ أَنَّ بَنِي تَيْمٍ وَ بَنِي عَدِيٍّ وَ بَنِي أُمَيَّةَ يَصْعَدُونَ مِنْبَرِي هَذَا يَرُدُّونَ النَّاسَ عَنِ الْإِسْلَامِ الْقَهْقَرَى فَقُلْتُ يَا رَبِّ فِي حَيَاتِي أَوْ بَعْدَ مَوْتِي فَقَالَ بَعْدَ مَوْتِك1
🔰 زرارة از يكى از دو امام (حضرت باقر و صادق) عليهما السّلام روايت كرده كه فرمود:
روزى رسول خدا (صلی الله علیه و اله) افسرده و غمگين بود، على عليه السّلام بدان حضرت عرضكرد: چيست كه تو را افسرده و غمناك مشاهده ميكنم؟ فرمود: چگونه چنين نباشم با اينكه دوش در خواب ديدم كه بنى تيم و بنى عدى و بنى امية بر اين منبرم بالا روند و مردم را از اسلام بعقب برگردانند
و من در خواب گفتم: پروردگارا اين جريان در زندگانى من مىشود يا پس از مرگ من؟ فرمود: پس از مرگ تو.
👇 نکته اول👇
ابوبکر از طایفه بنی تیم
عمر از طایفه بنی عدی
معاویه از طایفه بنی امیه
که این سه طایفه زیر مجموعه طایفه قریش هستند
(دشمنی قریش با اهل البیت علیهم السلام مباحث ناگفته فراوانی دارد)
👇نکته دوم👇
🔺هذا الخبر مما روته العامة أيضا إلا أنهم حذفوا منه لفظتي بني تيم و بني عدي 2
🔰مرحوم ملا محسن فیض کاشانی:
این حدیث در منابع اهل تسن نیز وارد شده است ولی در منابع اهل تسنن قسمت بنی تیم و بنی عدی حذف شده است
👇نکته سوم👇
در منابع مخالفین به طور گسترده دو گونه حذف صورت گرفته است:
اول: حذف فضائل اهل البیت علیهم السلام
دوم:حذف مطاعن دشمنان اهل البیت علیهم السلام " مثل حدیث فوق"
📚: منابع
1:الكافي ج8، ص: 345
2: الوافي، ج2، ص: 189
#غدیر
#عید
#عید_ولایت
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi
مادرِ متوکّل لعنه الله ، برای شفای او به إمام هادی علیه السّلام متوسل میشود.
قَالَتْ لَهُ کُنْتُ قَدْ نَذَرْتُ فِی عِلَّتِکَ لَمَّا أَیِسْتُ مِنْکَ إِنْ عُوفِیتَ حَمَلْتُ إِلَیْهِ مِنْ مَالِی عَشَرَةَ آلَافِ دِینَارٍ فَحَمَلْتُهَا إِلَیْهِ وَ هَذَا خَاتَمِی عَلَی الْکِیسِ .....
🛑کلینی رحمه الله روایت کرده از إبراهيم بن محمّد طاهرى که متوكّل بر اثر دُمل و زخم بزرگ و عميقى كه درآورد بيمار شد و به مرگ نزدیک شد و أحدى جرأت نكرد با ابزار آهنى او را جراحى كند. مادرش نذر كرد اگر او خوب شود ، پول بسيارى برای إمام هادی عليه السّلام از ثروت خودش بفرستد. فتح بن خاقان وزير متوكّل به متوكّل گفت اى كاش مرا نزد أبوالحسن علیّ بن محمد مىفرستادى ، زيرا او معالجه تو را مىداند. متوكّل كسى را نزد آن حضرت فرستاد و مرض او را شرح داد ، فرستادهٔ او اين دستور را آورد كه پِشكلهایی که از گوسفند زیر پایش ریخته را بگيرند و با گلاب مخلوط كنند و روى دُمل گذارند. وقتی قاصد ، دستور را آورد و به آنها گزارش داد ، آن را به باد مسخره گرفتند. خاقان گفت بخدا به آنچه كه گفت داناتر است. از اين روی به دستور حضرت عمل كردند. متوكّل را خواب گرفت و دردش آرام شد و دُمل سر باز كرد و آنچه در آن بود بيرون آمد و مژدۀ سلامتى او را به مادرش دادند. او ده هزار اشرفی را در کیسه گذاشت و مْهرِ خودش را بر آن زده و براى إمام عليه السّلام فرستاد. متوكّل نیز از بيمارى خود بهبودى كامل يافت.
بطحائى نزد متوكّل سخنچينى كرد كه پول و اسلحه براى آن حضرت مىفرستند و او قصد شورش دارد. متوکّل به سعيد حاجب دستور داد كه شبانه بخانۀ آن حضرت حمله کن و هرچه پول و اسلحه نزد او يافتى بردار و براى من بفرست. إبراهيم بن محمّد گويد👈 سعيد حاجب گفت من شبانه بخانۀ آن حضرت رفتم و نردبان را به همراهم بردم ، سر بام رفتم و چون در تاريكى به يكى از پلكانها سرازير شدم نمىدانستم از كجا وارد خانه شوم ، دیدم إمام فرياد زد اى سعيد ، بجاى خود باش تا برايت شمع بياورند. طولى نكشيد كه شمعى آوردند و من فرود آمدم ،👉 ديدم آن حضرت ، روپوشی پشمينى پوشيده و كلاه پشمينى بر سر نهاده و سجاده روى حصير برابر اوست و ترديد نداشتم كه مشغول نماز بوده. بمن فرمود اين اتاقها در اختيار توست همه را بگَرد. من به همۀ اطاقها رفتم و بازرسى كردم و چيزى را جز يك كيسه اشرفى كه مُهرِ مادر متوكّل را داشت و كيسه ديگرى هم سر به مُهر بود را نیافتم. بمن فرمودند اين جانماز را هم بازرسى كن. من آن را برداشتم و يك شمشير غلاف كرده و ساده زير آن بود ، آنها را برداشته و نزد متوكّل بردم. او چون به مُهر مادرش نگاه كرد او را خواست. مادرش نزد او آمد و يكى از خدمتكاران مخصوص بمن گزارش داد كه مادرش به او گفت در بيمارىِ تو من از بهبودت ناامید شدم و نذر كردم كه اگر سالم شدى ، از پول خودم ده هزار اشرفى براى او بفرستم و آنها را فرستادم و اين هم مُهر من است كه بر كيسه است. او كيسۀ ديگر را گشود و در آن چهارصد اشرفى بود ، و او يك كيسۀ اشرفى را بر آنها افزود و بمن فرمان داد كه آن را براى إمام ببرم. من آنها را بردم و آن شمشير را با سه كيسه پرداختم و به آن حضرت گفتم اى آقاى من ، بر من سخت است اين مأموريت دربارۀ شما. در پاسخ فرمودند ستمگران بزودى خواهند دید كه چه سرانجامى خواهند داشت.
📚:کافی ۱ / ۴۹۹ ، حدیث ۴.
#امامت
#غدیر
#عید
➖پیامدهای ننگین صحیفه ملعونه
🛑عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ إِلَّا هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ ما كانُوا ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ قَالَ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فِي فُلَانٍ وَ فُلَانٍ وَ أَبِي عُبَيْدَةَ الْجَرَّاحِ وعَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ عَوْفٍ وَ سَالِمٍ مَوْلَى أَبِي حُذَيْفَةَ وَ الْمُغِيرَةِ بْنِ شُعْبَةَ حَيْثُ كَتَبُوا الْكِتَابَ بَيْنَهُمْ وَ تَعَاهَدُوا وَ تَوَافَقُوا لَئِنْ مَضَى مُحَمَّدٌ لَا تَكُونُ الْخِلَافَةُ فِي بَنِي هَاشِمٍ وَ لَا النُّبُوَّةُ أَبَداً فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِمْ هَذِهِ الْآيَةَ قَالَ قُلْتُ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ- أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُونَ أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ بَلى وَ رُسُلُنا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ قَالَ وَ هَاتَانِ الْآيَتَانِ نَزَلَتَا فِيهِمْ ذَلِكَ الْيَوْمَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَعَلَّكَ تَرَى أَنَّهُ كَانَ يَوْمٌ يُشْبِهُ يَوْمَ كَتْبِ الْكِتَابِ إِلَّا يَوْمَ قَتْلِ الْحُسَيْنِ ع وَ هَكَذَا كَانَ فِي سَابِقِ عِلْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الَّذِي أَعْلَمَهُ رَسُولَ اللَّهِ ص أَنْ إِذَا كُتِبَ الْكِتَابُ قُتِلَ الْحُسَيْنُ وَ خَرَجَ الْمُلْكُ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ فَقَدْ كَانَ ذَلِكَ كُلُّه
🔰ابو بصير از امام صادق عليه السّلام روايت مىكند:
كه در تفسير اين آيه شريفه: ... : «رازگوئى سه نفرى نباشد جز آنكه خدا چهارمين آنهاست و نه پنج نفرى جز آنكه خدا ششمين آنها است و نه كمتر از اين و نه بيشترى هست جز آنكه هر كجا باشند خدا نزد آنها است، آنگاه روز رستاخيز از كارهائى كه كردهاند آگاهشان سازد كه براستى خدا بهمه چيز دانا است» (سوره مجادله آيه 7) فرمود:
اين آيه در باره فلان و فلان و ابو عبيده جراح و عبد الرحمن بن عوف و سالم مولاى ابو حذيفه و مغيرة بن شعبه نازل شد، آن گاه كه ميان خود نامه نوشتند و همداستان شدند كه اگر محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم از جهان ديده فرو بست هرگز اجازه ندهند خلافت، در ميان بنى هاشم جاى گيرد.
پس خداوند متعال اين آيه را در شأن آنها فرو فرستاد. او مىگويد:
عرض كردم:
پس اين سخن پروردگار چيست كه فرمود: أَ«آيا مگر كارى را استوار كردهاند كه ما هم استواركنان هستيم، يا پندارند كه ما نهان گفتن و راز گفتنشان را نميشنويم، چرا و فرستادگان ما كه همراه آنانند مينويسند» (سوره زخرف آيه 79- 80)
امام عليه السّلام فرمود:
اين دو آيه نيز در باره آنها در همان روز نازل گشت.
امام صادق عليه السّلام فرمود:
شايد تو عقيده دارى كه بجز روز كشته شدن حسين عليه السّلام روزى (در شومى) مانند آن روزى كه اين نامه در ميان آنها نوشته شد هست؟
(نه چنين روز شومى نبود) و اين چنين در علم خداى عز و جل گذشته بود و خدا هم پيامبر خود را بدان آگاه كرده بود كه اگر اين نامه (ننگين) نوشته شود حسين عليه السّلام كشته خواهد شد و زمامدارى و حكومت از دست بنى هاشم بيرون خواهد رفت و همه اينها هم شد.
📚: الكافي ج8، ص: 179
#امامت
#غدیر
#عید
📌غدیر در تاریخ #شیعیان مصر و مراکش
برای اولین بار در هیجده ذی الحجه سال 362 قمری جمع فراوانی از اهل #مصر و #مغرب نیز برای دعا در سالروز غدیر خم جمع شده و آن روز را #عید اعلام کردند.
در این جشنها که سال های پیاپی برپا می گشت، تمامی اقداماتی که نشان از شادی دارد، مانند #پوشیدن_لباس_نو، #ازدواج، آزادی بندگان، پخش کردن #هدایا و #قربانی توسط شیعیان انجام می گرفت.
#مردم، #قاریان، #فقها و #شعرا ابتدا در مسجد شهر #قاهره جمع شده و سپس این جشن در قصر خلیفه فاطمی انجام می گرفت.
📚مِقریزی، اتعاظ الحنفاء، ج1، ص276، 273، 142؛
📚همو، المواعظ والاعتبار بذکر الخطط والاثار، ج2، 255، 91، 74، ج3، ص96؛
📚ابن تغري بردي، النجوم الزاهرة في ملوك مصر والقاهرة، ج5، ص143.