#روایت_شهدا_۲۵
#روستای_شقرا
🌹 داشتیم تو گلزار شهدای شقرا قدم میزدیم دیدم یه جوانی یه بسته پارچهای دستشه اومد نزدیک گفت باقیمانده پیکر شهید رو باید چیکار کرد؟؟
گفتم چطور!!؟؟
✅ گفت من برادر شهیدم وچند روز پیش داداشم رو دفن کردیم و امروز قطعه ای از دست شهید رو پیدا کردیم آوردم اینجا ببینم باید چیکار کنیم!؟
گفتم باید دفن بشه!
✅ دست شهید فضای گلزار رو ریخت به هم و باعث شد بساط روضه قمربنی هاشم برپابشه، جای شما خالی کنار دست بریده شهید یه روضه اباالفضلی خوندیم و فیض بردیم، جنوب لبنان جای عجیبیه!
▫️ لازم نیست منتظر بمونی تا بهشت رو زیارت کنی، ان شاءالله بیاید جنوب لبنان، هم معنویت و نور از شهداش بگیرید و هم درس مقاومت و شجاعت از مردمش...
این هم قصه دست بریده شهید زین العابدین که روز ما رو ساخت!🥺😭
#راوی_مقاومت🎙
#سفرنامه_لبنان
#لبنان_مقاوم✊
#شهیدزینالعابدینهانيحسین🌹
#روایت_شهدا_۲۶
.
توی لبنان سبک زندگی شبانه هستش
یعنی چی؟؟!!!🤔🤔🤔🤔
شبها تا دیر وقت دورهم دیگه میشینن
و گفتگو و...دارند(بهش میگن سَهْرِ)
دیشب رفتیم توی یکی از این مکان ها
اینجا👆🏻👆🏻👆🏻
محل رفت و آمد خیلیییییی از شهدای
حزب الله مسئول این مکان کسی بود
که شهدا رو دفن میکنه لبنان👌🏻👌🏻
✅ سربازان امام خمینی و خامنهای
خودشون رو مدیون امامین انقلاب میدونن ومیگن اسلام ما اسلام خمینی
رحمت الله علیه هستش و ماها عاااااشق
ایران هستیم...💐💐💐
✅ بچه های حزب الله رفقای شهیدی
دارند که افتخار میکنند بهشون عکس
بالا 👆🏻👆🏻رو با دقت ببینید....
درخشش شهدای دفاع مقدس ...
مدافعین حرم وحزب الله...
✅ اینجا بچه های لبنان کتابهای
شهدا رو با تمام وجود دوست دارن
واهل مطالعه سیره شهداهستند
ما چی...!!!؟؟؟🤔🤔🤔
.
#راوی_مقاومت🎙
#سفرنامه_لبنان
#لبنان_مقاوم✊
🌿 @kalamabeheshti
#روایت_شهدا_۲۷
شهید حسین علی هزیمه ( حاج مرتضی)
مسئول اطلاعات کل حزب الله لبنان
⬅️چشم محور مقاومت😳😳😳
✅ فرزند بزرگ شهید: سلام گرم ما رو به آقا برسونید...
پدرم یکی از سربازهای ولایت و ذوب در ولایت فقیه بود👏🏻👏🏻
همه این پیروزی ها بخاطر اخلاص در ولایت و رابطه قلبی با آقاست
✅همیشه به ما توصیه میکرد اخلاص در عمل داشته باشید چون کلید تمام کارهاست...
✅حاج قاسم خیلی قبولش داشت و از تجاربش خیلی استفاده میکرد.
❇️حاج قاسم میگفت چشم محور مقاومت
✅همیشه میگفت: نماز صبح قضا نشه و همه رو بیدار میکرد وقتی خونه بود ...
نماز شب رو هم تاکید میکرد🤲🏻🤲🏻
هرکس قرآن میخواند خوشحال میشد
فضای خونه فضای عبادت بود
هرروز صبح صدقه میداد و میگفت
هر سفر و کاری دارید یه صدقه قبلش پرداخت کنید👏🏻👏🏻
اگر فقیری پیدا نمیکرد یکی از افراد توی کوچه که اوضاع خوبی نداشت به آنها میداد
و به ما میگفت فلان پیر مرد اوضاع خوبی ندارن و کمکش کنید🤷♂🤷♂
همیشه صله رحم داشت و به ماهم توصیه میکردوقت نداشت شبها میرفتیم زیارت اقوام جنوب لبنان و برمیکشتیم شبانه...🥺🥺
✅ وقتی بچه بودیم نمیدونستم و بابا چیکارست و وقتی بزرگ شدیم وارد حزب الله شدیم فهمیدیم....
ادامه دارد....
#راوی_مقاومت🎙
#سفرنامه_لبنان
#لبنان_مقاوم✊
🌿 @kalamabeheshti
#روایت_شهدا_۲۸
⬅️ اسلام ما اسلام امام خمینی ره است
✅امروزاز مقتل سید حسن برمیگشتم نزدیک
محل اسکان حاج اصغر از بچه های
باصفای دفاع مقدس و مدافعان حرم
با ماشین جلوم ترمز زد...
سوارشدم رفتیم برای انجام کاری توی
مسیر اینجا👆🏻👆🏻 ترمز زد بیاپایین
گفتم چشم
محل دفن حاج عماد و جهاد مغنیه
حاج اصغر تعریف میکرد:
سال ۱۳۹۰ جهاد و مادرش و خانواده
میان ایران هنوز موزه دفاع مقدس
تهران تکمیل نبود بردیم اونجا براشون
روایت کردم وسط صحبت جهاد گفت
چرا عکس حضرت امام خمینی نیست🤔🤔🤔
تا انتهای بازدید چند بار اینو گفت...
✅ این روزها هر خانواده شهید وشخصیتی و...
که گفتگو میکنیم میگن اسلام ما اسلام امام خمینی ره هستش و عاشق امام خامنه ایی هستیم....
.
#راوی_مقاومت🎙
#سفرنامه_لبنان
#لبنان_مقاوم✊
🌿 @kalamabeheshti
#روایت_شهدا_۲۹
قسمت اول
.
⬅️ جانبازان پیجر شهدای زنده...
وارد منطقه ایی شدیم که باید با مسئول
و نگهبان ها هماهنگ میشد چند متری
منزل شهید نصر الله...😭😭
دم درب خونه گفتن یک جانباز دیگه
هم هست دوست داره شما رو ببینه
ابو مصطفی...
وارد خونه که شدیم گفتن شب اولی
هستش که اومدیم خونمون...😔
خیلییییی از حضور شما خوشحالیم...😁
✅ دوقلو بودن شهید یوسف توی جنگ
سوریه شهید میشه و محمد جانباز پیجر...
✅ در آخرین روزها دوماه موند سوریه
بچه ها میگفتند برگرد ضاحیه میگفت میمونم تا از حرم دفاع کنم...
✅ دوروز قبل از حادثه پیجر یوسف
میاد به خواب خواهرش میگه نگران حال
محمد هستم...
✅ داشتم میرفتم بیرون پسرکوچکم
گفت دستشویی دارم بردمش که پیجر
به صدا در اومد و نگاه کردم منفجر شد
خودم نفهمیدم خانمم تعریف میکنه
چه اتفاقی افتاده
خانمم همسایه ها رو خبر دادو دیدن روی زانوهاش نشسته و گفتند میتونی راه بری
گفتم بله ومنو بردن بیمارستان....
چقدر خوبه دارید زندگی ما رو روایت میکنید👏🏻👏🏻
ادامه دارد....
#راوی_مقاومت🎙
#سفرنامه_لبنان
#لبنان_مقاوم✊
🌿 @kalamabeheshti
کلام بهشتی | محمد امامی 🇵🇸🇮🇷
#روایت_شهدا_۲۹ قسمت اول . ⬅️ جانبازان پیجر شهدای زنده... وارد منطقه ایی شدیم که باید با مسئول و ن
#روایت_شهدا_۳۰
قسمت دوم
.
شفا یافته امام رضا جان علیه السلام
✅ داخل بیمارستان گفتن اگه نیم ساعت دیر میکردید میمردم چون خون خیلی زیاد رفته، ۱۰ روز بیهوش بودم و کلیه ها از کار افتاد
بدنم آب افتاد و ۱۰ روز بعد خدا بهم عنایت کرد و بهتر شد
گفته بودن دوچشمم نابینا میشه
وقتی بهوش اومدم باز کردم چشمم
رو نمیدیدم وگفتن چقدرشده بیهوشی گفتم دو ساعت گفتن خیر ۱۰ روزه....😳😳
نگفته بودن چشمام رفته و چند روز
بعد بهم گفتن و گفتم خداداده وخدا گرفته....🤷♂🤷♂
۶۰روز بوداصلا نمیدیدم بعدش چشم راستم یه ذره تار میدید
روز شهادت یوسف پرچم امام رضا علیه السلام رو آوردن و بدنش متبرک شد و دفن شد
روز اولی که خادمین امام رضا علیه السلام میان خونه قبلی ما و پرچم حضرت رو میارن و اولین خونه بوده و چشمم خیلی بهتر شد...
✅دفاع شخصی به بچه های حزب الله آموزش میداد
✅ همسر جانباز:خیلی خوشحالم که شما اومدید و روحیمون خیلی خوب شد ...
رفیقام به من میگن بعد از اینکه چهرش اینطور شده چطور باهاش
زندگی میکنی
گفتم من به اخلاق ،صبر وچهره نورانیش نگاه میکنم او مثل شهداست...
✅ محمد:صورتی که زخمی نباشد که چهره مرد نیست..
#راوی_مقاومت🎙
#سفرنامه_لبنان
#لبنان_مقاوم✊
🌿 @kalamabeheshti
#روایت_شهدا_۳۱
.
شهید علی حسین الاطرش
✳️ سربازان خمینی،امتداد دفاع مقدس
✅دو بچه داشت حیدر و فاطمه که فاطمه یک روز بعد دفن پیکر پدر به دنیا میاد😭😭😭
✅پدر شهید : با سلام بر امام خمینی و امام خامنهای و سلام بر سید حسن و شهدای مقاومت شروع کرد...
از شهادت پسرمون علی هیچ چیز جز زیبایی ندیدیم ماراینا الا جمیلا،تمام شهدا فرزندان ما هستند و بزودی اسرائیل رو نابود میکنیم 👌🏻👌🏻
بین فرزندم و بقیه شهدا هیچ فرقی نیست
از دوستداران حاج قاسم و ابومهدی بود..
مسیر ولی و نائب امام زمانه و صبرمیکنیم
شیعه امیر المومنین علیه السلام هرگز شکست نمیخوره 👏🏻👏🏼
مقاومت رو رها نمیکنیم مگر اینکه قدس رو آزاد کنیم ✊🏻✊🏻✊🏻
خیلییییییی عاشق سیدنا القائد بود و ایران و وقتی میومد ۱۵ روز میموند
عاااااشق امام رضا علیه السلام بود
✅سال ۲۰۱۱ میره ایران برای دوره آموزشی از طرف حزب الله سنش پایین بوده و مدارکش رو دستکاری میکنه که اجازه بدن بره تک فرزندبوده و مادرش باید اجازه میداد و مادر براش رضایت نامه نوشت...
✅در عملیات سوریه ماموریت داشت کلیسا رو حفظ کنه
✅اکثر اوقات روزه دار بوده ...🤷♂🤷♂
✅روز تولدش به تاریخ میلادی روز شهادت حاج قاسم بوده و گفته هیچ کس حق نداره از این به بعد به من تبریک بگه🤔🤔🤔
✅ مادر: هر دفعه که میومد میگفت از ته قلبت دعا نکردی شهید بشم من ....
.
#راوی_مقاومت🎙
#سفرنامه_لبنان
#لبنان_مقاوم✊
🌿 @kalamabeheshti
#روایت_شهدا_۳۲
💠 قسمت اول روایت
✅ دیشب جای شما خالی محضر خانواده شهید ابراهیم جزی معروف به حاج نبیل بودیم.
شهیدی که محافظ سیدحسن نصرالله بود و در حادثه شهادت سیدحسن به شهادت رسید.🥀
✅ شهیدی که یکی از مهمترین دغدغههاش حل مشکلات نیروهای زیردستش بود که اصلا به اونها نگاه زیردست نداشت، شهیدی که با بچه ها و نوه هاش خیلی رفیق بود و بعد از شهادتش بیشتر بچه ها دلتنگش هستند، شهیدی که دو نوه مجروح از بمباران هم داره...🤔🤔🤔
✅ شهید عزیزی که گفتنی زیاد داره، و بخشی از این گفتنی ها رو روایت خواهم کرد، ضمنا چند نوه و خواهرزاده حاج نبیل به شهادت رسیدن که توضیحاتش رو تقدیم شما خواهم کرد.
▫️منتظر باشید...
#راوی_مقاومت🎙
#سفرنامه_لبنان
#لبنان_مقاوم✊
☘ @kalamabeheshti
#روایت_شهدا_۳۳
⬅️شهدایی که از اول عمرشان اصلا غیبت نکردن....🥺🥺🥺
✅قبل از شهادت شهید مهدی ،داییش که شهید شده رو خواب میبینه وبعدش به خانمش میگه ازم فیلم بگیر بمونه ۱۲ دقیقه فیلم داریم...
در خواب دیده کوهستانی هستش که درخت و....زیاد هستش و اتاقی بالای کوه هست و دایی داخل اتاقه و با دوستش میره اونجا و زاویه های مشخص بوده و افراد زیادی بودن متوجه میشه قبره
مهدی مکانی شبیه مکان شهادت سید هاشم میبینه ...( همراه سید هاشم شهید میشه)🥺🥺🥺
میخواد بیاد بیرون از اتاق که پیامی بهش میره که به حسب اعمال شهدا اتاق های
متفاوتی دارند...🤔🤔
نامه عمل زیادی رو بهش دادن گفتن تو اصلا غیبت نکردی😳😳 و خدمت به مردم میکردی
در خواب نشون میدن چطور میتونند کمک به خانواده کنند و نشون میده حتی بعد شهادت چطور میتونند کمک کنند به مردم کنند( بل احیاء)
✅ مادر شهید مهدی و جواد: دائما از من میخواستند برای شهادتشون دعا کنم بهشون میگفتم ان شاالله باشید در رکاب حضرت مهدی عجل الله
وقتی برای طول عمرشان دعا میکردم ناراحت میشدن😔😔😔ولی بروز نمیدادن....
ادامه دارد...
#راوی_مقاومت🎙
#سفرنامه_لبنان
#لبنان_مقاوم✊
🌿 @kalamabeheshti
کلام بهشتی | محمد امامی 🇵🇸🇮🇷
#روایت_شهدا_۳۳ ⬅️شهدایی که از اول عمرشان اصلا غیبت نکردن....🥺🥺🥺 ✅قبل از شهادت شهید مهدی ،داییش که
#روایت_شهدا_۳۴
.
شهدای فاطمی....👆🏻👆🏻👆🏻
خانم شهید جواد: وقتی خانه خودمون رفتیم عکس حضرت آقا و امام و سید حسن و حاج قاسم رو زد و گفت ان شاالله منم ملحق بشم بهشون ...
باردار بودم لازم و واجب نبود بره برای جهاد دوستش علی تماس گرفت و اصرار میکنه بیا با هم بریم🤷♂🤷♂
با هم میرندو باهم به شهادت میرسند
بچه من قراره دو ماه دیگه به دنیا بیاد🤔🤔🤔
✅مهدی با شهید سید هاشم شهید میشه
۶۰ روز بعد پیکرش برمیگرده،جوادو علی در ناقوره شهید میشن
شهادت و دفنشون با سه تاریخ شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها مصادف میشه🥺🥺🥺🥺
✅پدر شهیدان : اعتقاد عمیق به ولایت فقیه داریم و امتداد ولایت امیر المومنین علیه السلام میدانیم
امام جماعت مسجد هستم ( مُجَمّع حضرت علی اکبر علیه السلام) دیدار خانواده شهدا میرفتم و احساس شرمندگی داشتم و الان بدون خجالت دارم میرم
✅هردو محبین قرآن بودن و جواد هر شب قرآن میخواند اهل بیتی بودن...
✅مهدی خیلی مردم رو دوست داشت و مردم هم او را دوست داشتند بسیاااار مهربان بود و هیچ کسی نبود بگه اذیت شدن از دست اینها
قلبا مردم رو دوست داشتند.👏🏻👏🏻
#راوی_مقاومت🎙
#سفرنامه_لبنان
#لبنان_مقاوم✊
🌿 @kalamabeheshti
#روایت_شهدا_۳۵
❇️تنها دو برادری هستند که با هم شهید شدن😢😢😢😢
شهیدان:ابراهیم و علی حسین شری
مکان شهادت:مَجِدسِلم🌷🌷
✅مادر :اهل نماز شب بودن و به همسایه ها خدمت می کردن
✅خانم ابراهیم:روی دوستانش هم تاثیرگزار بوده هر کجا می رفتیم جنوب لبنان و....... تاثیرش محسوس بود.
✅بعد طوفان الاقصی در مرز بوده، در این ایام باردار بودم وقتی برمی گشت کارها رو انجام می داد و نمی گذاشت خسته شوم👌🏻👌🏻
✅برادر شهید:
در نجف خواب دیدم که ابراهیم مجروح شده و علی او را به عقب آورد، بعدش هواپیما آن جا را بمباران کرد😔😔
دو روز بعد خبر دادن ک شهید شدن
وقتی خبر شهادت دو برادر را دادن، خندیدم و گفتم به آرزوشون رسیدن☺️☺️☺️
✅پسر شهید:
پدر را خواب دیدم و گفتم مگه شما زنده ای؟؟ گفت:مگر نمی دانی که شهدا زنده ان😢😢😢😢
✅دختر شهید:
با هم بودن و در کنار هم دفن شدن🥺🥺
✅سه نفر، بدون حضور خانواده، وسط جنگ دفنشون کردن ک اون سه نفر هم شهید شدن...😱😱
#راوی_مقاومت🎙
#سفرنامه_لبنان
#لبنان_مقاوم✊
🌿 @kalamabeheshti
#روایت_شهدا_۳۶
#شهید_طارق_یوسف_ابوظاهر
تَتُو هم اگه برای خدا باشه میخرن😳😳
✅جلوی سفارت ایران تانکر آب میاره راه رو می بنده شهید مشکوک میشه،دو نفر بودن یکی قرار بوده درب رو منفجر کنه و یکی بره داخل، شهید می ره جلو، منفجر میشه و تمام بدنش می سوزه ب جز دست راستش ک تَتُو داشته:لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار....🥺🥺🥺
رفیقش هم از شدت انفجار سرش جدا میشه🥺🥺🥺🥺
همسر شهید:تمام جسمش به جز دست و صورت همه خرد شده بود😔😔😔 وقتی جلو رفتم دیدم لبخند زد☺️☺️ پسرم صداش زد اشک از گوشه چشمش اومد😢😢😢
۲۲ساله بودم ایشون شهید شد😭😭
✅دختر شهید:تو مدرسه وقتی میگن بابات کیه، میگم امام زمان(عج الله) 😔😔
✅پسر شهید : پدرم عاشق امام خامنه ایی بود و برنامه روزانش رو با ایشون تنظیم میکرد،من خیلی از کتابهای حضرت آقا وحاج قاسم رو خوندم ...🤷♂🤷♂
.
ادامه دارد...
#راوی_مقاومت🎙
#سفرنامه_لبنان
#لبنان_مقاوم✊
🌿 @kalamabeheshti