eitaa logo
اندیشه تشیّع
17.6هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.6هزار ویدیو
43 فایل
مفتخریم که همراه شما هستیم ❤️ کارشناسان ما در زمینه احکام، اعتقادات، ادیان، مشاوره خانواده و... پاسخگوی سوالات هستند. ✅ ارتباط با مشاوره و کارشناس دینی @pasokhgo313 ادمین تبادل: @Sardar69 اندیشه برتر @btid_org اندیشه برتر/ پرسمان @ostadmohamadi
مشاهده در ایتا
دانلود
💥 معیار ریا چیست؟ آیا درست است برای جلوگیری از ریا در نماز جماعت و مجالس دینی شرکت نکنیم؟ 🔸 : هر خودنمایی حرام نیست. زن و شوهر كه خود را برای یكدیگر آرایش می كنند، برای خود نمایی است و همین تظاهر عبادت است. 🔹سفارش اسلام به حضور در مسجد برای نماز جماعت، نوعی خود نمایی و تظاهر است، اما تظاهر برای تعظیم شعائر دینی. همچنین عزاداری برای امام حسین علیه السلام با حضور در خیابان ها، تظاهری است كه در آن عبادت نهفته است. 🔸 : شركت بعضی افراد در نماز جماعت و مجالس دینی ، نوعی تبلیغ و تشویقِ عملی برای دیگران است. اگر مسئولین به مسجد محلّه بروند، مردم عادی نیز خواهند آمد. 🔹تظاهر و ریا آنجا حرام است كه هدف مطرح كردن خود باشد، نه مطرح كردن كار. یعنی اگر در جایی شركت كنیم كه نشان دهیم انسان نیكوكار و خوبی هستیم این ریا و حرام است ، اما اگر هدف ما از حضور در مراسم این باشد كه به مردم بگوییم: من آمدم ، شما هم بیایید این تبلیغِ عملی است و حتی پاداش و ثواب دارد. 📖 پرسش های مهم پاسخ های کوتاه، استاد محسن قرائتی 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
اندیشه تشیّع
💥علت سکوت امیرالمومنین(ع) در حمله به خانه ایشان ✍ امیرالمومنین(ع) چون شرایط را مناسب جنگ نمی‌دید صب
👇👇👇 💥علت سکوت امیرالمومنین(ع) در حمله به خانه ایشان 💬 : چرا امیرالمومنین(علیه‌السلام) در برابر جسارت ظالمان به خانه و همسرش سکوت کرد و چرا دست به شمشیر نبرد و از همسر خود دفاع نکرد. 🔰 : این نکته قابل اشاره است که هیچ شکی در شجاعت و مردانگی امیرالمومنین(ع) نیست، چرا که او در هیچ جنگی فرار نکرده، پهلوانان عرب را یکی پس از دیگری از پا در آورده و دلاوران عرب را بر زمین زده بود. 🔹 : با مطالعه تاریخ در می‌یابیم در زمان رحلت پیامبر اکرم(ص) جامعه مسلمین با چند مشکل بزرگ مواجه بود که اگر امیرالمومنین(ع) دست به شمشیر می‌برد، جامعه اسلامی متلاشی میشد: 👈1. حکومت اسلامی تشکیل شده در مکه و مدینه بسیار نوپا بود و به شدت آسیب پذیر، هنوز مردم تمام عربستان به دین اسلام آشنا نشده بودند، هنوز مردم با مراسمات و فرهنگ جاهلیت اُنس داشتند، کوچک‌ترین مساله و کودتای داخلی، می‌توانست ضربه مهلکی به حکومت وارد کرده و به کلی حکومت را ساقط کند. 👈2. منافقین داخلی: افرادی بودند که تنها زبانی مسلمان شده بودند و اصلا اعتقادی به اسلام نداشتند و با این اقرار زبانی، در صفوف مسلمین رخنه کرده و در تلاش بودند که به سرعت اسلام را نابود کنند. 👈3. کفاری که در اطراف مکه و مدینه پراکنده بودند و از ترس حکومت پنهان شده و جرات عرض اندام نداشتند، آنان نیز دنبال فرصت مناسبی می‌گشتند که با هم متحد شده و اسلام را نابود کنند. 👈4. یهودیان و مسیحیان اطراف مدینه و دیگر مناطق نیز به شدت در حال توطئه و نقشه کشی بودند که هم از مسلمانان انتقام بگیرند و هم اسلام را نابود و دین خود را احیا کنند. 👈5. دولت روم از یک طرف به مرزهای شرقی عربستان هجوم آورده و دولت ساسانی نیز از طرف دیگر دولت نوپای اسلامی را تهدید می‌کرد، لذا هیچ بعید نبود که اگر جنگ داخلی رخ دهد، این دولت‌ها نیز به عربستان حمله کنند و آن‌جا را برای خود تصاحب کنند. 🔰 با این اوضاع و اوحوال اگر کسی جنگی را در میان مسلمین به وجود می‌آورد، مانند جرقه‌ای در انباری از مهمات بود و به سرعت همه‌جا را نابود می‌کرد، مسلمین را به جان هم می‌انداخت و دشمنان اسلام نیز از این موقعیت سوء استفاده کرده و به راحتی حکومت اسلامی و اسلام را از بین می‌بردند. 🔰حال با این وضعیت به خانه حضرت حمله می‌شود و قصد دارند ایشان را از منزل بیرون آورده و از او بیعت بگیرند، لذا امیرالومنین(ع) باید تصمیم بگیرد، مسمانان را به جان هم اندازد یا بر این جسارت وارد شده بر اهل بیتش به خاطر خدا و از بین نرفتن اسلام صبر کند تا جامعه اسلامی و حکومت اسلامی پا گرفته و جان دوباره‌ای بگیرد و به ثبات لازم برسد. ✅بدون شک چون حضرت معصوم است و از هر گونه هوا و هوسی بری بود، راه دوم را انتخاب و از تفرقه بین مردم جلوگیری ‌کرد. welayatnet.com/fa/news/149377 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
ترس امام موسی کاظم(ع) از مرگ! 💬 : شیخ صدوق در کتاب عیون الاخبار الرضا درباره امام کاظم(ع) نقل می‌کند: زندان‌بان فریاد سر داد که ای موسی! خلیفه هارون الرشید تو را فرا‌ خوانده است، امام موسی کاظم(ع) ترسان و نگران از جا برخاست و ‌گفت: هارون مرا در این نیمه شب فرا نخوانده، جز برای شری که بر من تصمیم گرفته است، پس در حالی که گریان و اندوهگین و ناامید از حیاتش بود، برخاست و با اندامی لرزان به سوی هارون آمد. عجب امامى كه براى جانش اين‌قدر می‌ترسد و به گريه مى‌افتد، مگر نه اين‌كه اين‌ها عاشق شهادت بودند؟ تا كى بايد دروغ آخوندها را باور كرد؟! ✅ : 🔹 : 📖سند روایت بدین شرح است: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ سَمِعْتُ رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِنَا يَقُولُ‌ راوی طبقه اول مردی از شیعه است که معرفی نشده و ما نمی‌دانیم کیست لذا این روایت مجهول است و نمی‌توان به آن اعتماد کرد. «محمد بن علی ماجیلویه» که راوی روایت است نیز مجهول می‌باشد، چون هیچ مدح یا ذمی در کتب رجالی برای او وجود ندارد. ایت الله خویی نیز در معجم رجالی خود، روایاتی که محمد بن علی ماجیلویه در طریق آن است را ضعیف دانسته است. 🔹 : 👈: همواره اصل عقلی و دینی بر روایات ظنی، مقدم است و روایت ظنی و لو صحیح السند، نمی‌تواند باعث تزلزل یک اصل دینی و عقلی شود. اصل عقلی و دینی شیعیان می‌گوید: همانگونه که خلیفه خدا و پشتیبان دین خدا باید در کمال علم و عصمت باشد، باید در اوج شجاعت نیز باشد و در راه خدا نباید ترسی از مرگ داشته باشد و الا عصمت او و نیز شأنیت خلافتش خدشه‌دار می‌شود. لذا اگر سند این حدیث صحیح هم می‌بود، همین یک دلیل در رد این حدیث کافی بود. 👈این روایت، آن‌گونه که از سیاقش پیداست حکایتی است که راوی آن را حکایت می‌کند و عبارات مستقیم امام نیست، لذا احتمال تصرف راوی در واقعیت داستان بسیار بیشتر از وقوع چنین ترسی از امام است. 🔹 : در مقابل این روایت، روایت دیگری از رفتار شجاعانه امام موسی کاظم(ع) در برابر هارون الرشید وجود دارد که مضمون این روایت را نقض می‌کند. شیخ مفید در الاختصاص نقل می‌کند: امام موسی بن جعفر(ع) به یکی از کاخ‌های هارون وارد شد. هارون سرمست از قدرت گفت: این سرا چون است؟ امام بی‌واهمه از قدرت او، فرمود: این سرای فاسقان است، هارون گفت: پس این سرا از آنِ کیست؟ حضرت فرمود: این سرا شیعه ما را مجال، و دیگران را فتنه است. هارون گفت: پس چرا صاحب‌خانه آن را پس نمی‌گیرد؟ امام فرمود: خانه را آباد از او گرفتند و تا آباد نگردد، آن را پس نمی‌گیرد... 👈 در این روایت، شجاعت امام را در برابر هارون مشاهده می‌کنیم که بی هیچ هراس و ملاحظه‌ای، هارون را تحقیر و بایکوت می‌کند. welayatnet.com/fa/news/152465 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
💥پیامبر اسلام و طلاق دادن همسرش به خاطر بیماری! 💬 : می‌گویند: پیامبر اسلام شفادهنده‌ی بیماران بود؛ اما گفته شده حتی همسر خود را به خاطر بیماری پیسی (نوعی بیماری پوستی) طلاق دادند! پس همه این حرف‌ها دروغ است. ✅ : ✍این مطلب را ابن سعد نقل کرده و در همان ابتدای سخنش در مورد ازدواج پیامبر(ص) با چنین شخصی می‌گوید: در این‌باره اختلاف نظرهای متعددی وجود دارد که من هر چه شنیدم را نقل می‌کنم: 👈در مورد علت طلاق نیز چند قول مختلف را بیان می‌کند: 1⃣ به نقل از زهری، علت طلاق این بوده که فاطمه بنت ضحاک، وقتی رسول خدا خواست نزد او برود از رسول خدا به خدا پناه برد و پیامبر وی را طلاق داد. 2⃣ نقل عائشه: رسول خدا کلابیه را به ازدواج خود در آورد و وقتی بر او داخل شد او گفت: من از تو به خدا پناه می‌برم.. 3⃣ ابن مناح می‌گوید: او از رسول خدا به خدا پناه برد و عقلش را از دست داد 4⃣ جدّ عمرو بن شعیب است گفته: رسول خدا وقتی همسرانش را بین طلاق و ادامه زندگی با خود مختار نمود، فاطمه بنت ضحاک قوم و قبیله خود را اختیار کرد پس پیامبر از او مفارقت نمود. 5⃣ ابن ابی عون و موسی بن سعید گفته‌اند: پیامبر او را به خاطر سفیدی‌ای که بر بدنش داشت طلاق داد. طبری نیز دقیقا به همین صورت و به همین تعداد، اقوال مختلف در مورد علت طلاق فاطمه بنت ضحاک را نقل می‌کند. 👈می‌بینید که شبهه‌انداز معاند در میان این اقوالی که برای طلاق چنین همسری گفته شده، آخرین قول محتمل را به عنوان علت طلاق به مخاطبینش جلوه می‌دهد و احتمال قوی‌تر[یعنی طلاق بخاطر استعاذه از پیامبر را] که در سه نقل بیان شده است را کنار می‌گذارد. 🔹در رابطه با این نقل نیز باید گفت: اولا: محمد بن عمر واقدی که راوی این مطلب به ابن سعد است نزد علمای اهل سنت کذاب شناخته می‌شود. و اکثر رجالیون اهل سنت وی را تضعیف نموده‌ و او را متروک الحدیث خوانده‌اند. ✅ بنابراین: 🔸 این روایت از نظر سند دچار ضعف است و نمی‌توانیم آن‌را بپذیریم. 🔸 : خود ابن سعد درباره فاطمه بنت ضحاک می‌گوید پیامبر(ص) در سال هشتم هجری با او ازدواج کرد در حالی‌که خود ابن سعد و دیگر مورخین، آخرین همسر پیامبر را میمونه بنت حارث می‌دانند که پیامبر با او در سال هفتم هجری ازدواج کرد و پس از آن، طبق آیه 52 سوره احزاب، ازدواج مجدد بر پیامبر ممنوع شد پس پیامبر هرگز نمی‌توانسته با هیچ زنی بعد از این تاریخ ازدواج کند، لذا نقل ازدواج با فاطمه بنت ضحاک علاوه بر اضطراب اقوالی که دارد، به جهت تاریخ ازدواج نیز باطل است. 🔸 : ابن حجر عسقلانی در کتاب الاصابه، می‌گوید حدیث صحیح وجود دارد که ضحاک بن سفیان، دخترش را برای ازدواج به پیامبر عرضه داشت و گفت: او سالم است و حتی تا به حال دچار سر درد هم نشده است، لکن پیامبر در جوابش گفت: ما را به دخترت نیازی نیست. در واقع جواب رد به خواستگاری ضحاک برای دخترش داد. welayatnet.com/fa/news/152484 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
💥بیماری کرونا و استفاده از الکل! 👈دشمنان دین می‌گویند الکل که تا دیروز ممنوع و حرام بود، الان حلال شده و بسیار مورد نیاز و استفاده است. ✅ پاسخ: ✍ نظر اسلام در رابطه با الکل و مشروبات الکلی این است، الکل مایع و هر مایع مست‌کننده دیگر نجس و خوردن آن حرام است؛ پس شرط این‌که الکل نجس باشد و خوردن آن حرام، این است که: 🔹 : در اصل مایع باشد؛ 🔹 : حالت مست‌کنندگی داشته باشد و لو اینکه مقدارش کم باشد و مست نکند، اما همین مقدار که قابلیت مست کردن را دارد برای حکم کافیست. 👈 همچنین شراب و هر آب میوه دیگری که مست‌کننده است نیز نجس و خوردنش حرام است. لذا الکل‌های صنعتی که از برخی گازها تولید می‌شوند یا در برخی موارد از موارد جامد و اسیدی و... همگی پاک هستند و نیازی به طهارت ندارند. ✅ بنابراین اینکه در سوال گفته شده قبلا الکل حرام بود و الان حلال شده، مغالطه‌ای آشکار است و هرگز مطابق واقع و فتوای مراجع نیست، این فتوا هرگز تغییر نکرده و نمی‌کند. الکل مایع و خوراکی و مست‌کننده هم‌اکنون نیز نجس و حرام است و هرگز حلال نشده است. 👈در ثانی بر فرض الکل صنعتی نجس باشد و خوردنش حرام، اما این مطلب ربطی به استفاده به عنوان ضدعفونی کننده و از بین بردن میکروب‌ها ندارد، مثلا اگر دست خود را با الکل بشوییم، نهایتش این است که این دست نجس می‌شود، خوب با شستن با آب دوباره طاهر می‌شود، این در حالی است که -همان‌طور که گفتیم- اصلا الکل صنعتی نجس هم نیست که نیاز به طهارت داشته باشد، پس الکل هیچ گاه خوردنش حلال نمی‌شود که به ما اشکال کنند چرا حکم خدا عوض شد. welayatnet.com/fa/news/150704 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
💥قصه‌ دروغین «عشق پیامبر (ص) به زینب» ( ) 💬 : در روایات شیعه آمده که پیامبر(ص) برای کاری در خانه زید آمد و زینب را در حال حمام کردن دید! یک دل نه صد دل عاشقش شد و زید را مجبور کرد که او را طلاق دهد. سپس خودش با زینب ازدواج کرد! ✅ : ✍ در منابع شیعی سه روایت وجود دارد که منشأ ایجاد شبهه‌ی مذکور است. در ادامه به نقد و بررسی این سه روایت می‌پردازیم: 1⃣ در تفسیر قمی از امام صادق(ع) نقل شده: «روزی از زید خبری نشد، رسول الله در خانه‌اش رفت تا از او احوال‌پرسی کند، زینب وسط اتاق نشسته و مشغول درست کردن عطر بود، پیامبر به او نگاه کرد، زینب بسیار نیکو و زیبا بود، پیامبر فرمود: «سبحان الله، خالق النور و تبارک الله احسن الخالقین» سپس برگشت. در حالیکه مهر زینب در قلبش جای گرفته بود!...». درباره انتساب تفسیر قمی به که هم‌اکنون در بازار است، به علی بن ابراهیم قمی تردید جدی وجود دارد. زیرا 🔸 : همه‌ مطالب تفسیری علی بن ابراهیم در آن نیست؛ 🔸 : همه‌ آنچه در آن وجود دارد، از علی بن ابراهیم قمی نیست، بلکه منتخبی از مطالب چندین تفسیر مختلف است! طبق تحقیقات دقیق آیت الله شبیری زنجانی، این تفسیر نوشته‌ی علی بن حاتم قزوینی است که از کتاب‌های مختلفی، روایاتی را جمع‌آوری کرده است. روایت مذکور در منابع روایی و تفاسیر قدیمی شیعه، نقل نشده، حتی شیخ طوسی(ره) در تفسیر خود نیز چنین حدیثی را نقل نکرده است. ابوالفتوح رازی، همین مطلب را از منابع اهل سنت نقل کرده و آن‌را مخالف دیدگاه شیعیان معرفی کرده است. 👈 طبرسی نیز با وجود نقل این روایت، با مضمون آن مخالفت کرده است. لذا، احتمال جعل و دست بردن در روایات این کتاب، بسیار زیاد است. بنابراین، هرچند سند این روایت علی‌القاعده صحیح است، اما به هیچ‌وجه قابل پذیرش نیست. 2⃣ در تفسیر قمی روایت دیگری از تفسیر ابوالجارود با همین مضمون روایت شده است. 👈 ابوالجارود زیاد بن منذر کوفی رئیس فرقه جارودیه (یکی از فرق زیدیه) است که معتقد به امامت زید بن علی (ع) بودند. او مورد نکوهش امام باقر و امام صادق(ع) قرار گرفته است و شخصیت مذمومی دارد و مورد اعتماد شیعیان نیست. 3⃣ در کتاب عیون اخبارالرضا(ع) نیز شبیه این مضمون نقل شده است؛ این روایت، در کتاب احتجاج نیز نقل شده است. اما این روایت در منابع معتبر شیعه وجود ندارد. سید مرتضی به این روایت اشاره کرده و آن‌را «الروایة الخبیثة» (روایت فاسد و پلید) نامیده است و به شدت آن‌را رد کرده. 👈 این روایت با چهار واسطه نقل شده است: «تمیم بن عبدالله قرشی» توسط ابن غضائری تضعیف شده و علامه حلی نیز او را از ضعفا دانسته است. پدر تمیم (عبدالله بن تمیم قرشی) از این افراد مجهول الهویه است. علی بن محمد بن جهم نیز جزء ناصبین و دشمنان اهل بیت(علیهم‌السلام) بوده از این جهت، روایت به شدت ضعیف است. بررسی محتوای حدیث 👈 این روایات سه‌گانه، هستند. زیرا در قرآن کریم به عصمت رسول اکرم (ص) تصریح شده است. از طرف دیگر، این روایات مخالف سایر روایات هم هستند، امام صادق(ع) قصه‌ی دروغین عشق پیامبر(ص) به زینب بنت جحش را یکی از تهمت‌هایی دانسته است که دشمنان‌ به ایشان نسبت داده‌اند. 👈 این روایت از نظر سندی قابل قبول است، زیرا رجال آن همگی جزء موثّقین هستند. روایت دیگری هم از امام رضا(ع) نقل شده که حضرت، در مجلس مامون در جواب به شبهات علی بن محمد بن الجهم درباره‌ی عصمت انبیا(ع)، به قضیه زینب و پیامبر اکرم اشاره کرده و فرمود در زمان جاهلیت هم خیال می‌کردند که فرزندخوانده، واقعا فرزند محسوب می‌شود و همچنان که همسر فرزند(عروس) تا ابد با پدرشوهرش محرم می‌شود (حتی بعد از طلاق)، همسر فرزندخوانده هم به همین صورت است. درحالی‌که چنین نبود. پیامبر اکرم(ص) برای مبارزه با این تفکر جاهلی، ماموریت یافت که با زینب بنت جحش که قبلا همسر زید بن حارثه(فرزندخوانده رسول الله) بود، ازدواج کند. ✅ در : در منابع شیعی، کلا سه روایت جعلی وجود دارد که قصه‌ی دروغین عشق پیامبر (ص) به زینب همسر زید، را بیان کرده‌اند. این روایات علاوه بر ضعف سندی، به دلیل مخالفت با آیات و روایات مربوط به مقام رسول اکرم(ص) به هیچ وجه قابل پذیرش نیستند. welayatnet.com/fa/news/151937 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
💥 قصاص پدر به دلیل قتل فرزند 💬 : به چه دلیل پدری که فرزند خود را به قتل رسانده در سزای این کار «قصاص» نمی شود؟ ✅ : ✍ گاهی اشکال می شود که در فقه اسلامی، اگر پدری فرزند خود را بکشد «قصاص» نخواهد شد، و این حکم به منزله اجازه قانونی برای اعمال «خشونت» علیه کودکان است؛ اما لازم است بدانیم که: 🔸 : «بازدارندگی»، یکی از ویژگی های مجازات است و در این مساله، علاقه و عطوفت پدر، خود بهترین عامل بازدارندگی است. 🔸 : «جبران کنندگی» در مجازات، یک شاخصه اساسی است و قصاص پدر نه تنها موجب جبران درد و تسلّی بازماندگان نیست، بلکه سبب داغ دیگری خواهد شد. 🔸ضمن اینکه موقعیت پدر در خانواده، سبب تخفیف در قصاص پدر می شود. 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
اندیشه تشیّع
💥قصه‌ دروغین «عشق پیامبر (ص) به زینب» ( #در_منابع_شیعه) 💬 #شبهه: در روایات شیعه آمده که پیامبر(ص) ب
👇👇👇 💥قصه‌ دروغین «عشق پیامبر (ص) به زینب» (در منابع اهل سنت) 💬 : در کتب تاریخی آمده که حضرت محمد(ص) وارد خانه زید بن حارثه شد. زینب بنت جحش را دید. پیامبر یک دل نه صد دل عاشقش شد و زید را مجبور کرد که زنش را طلاق دهد و بعد از آن با زینب ازدواج کرد. ✅ : ✍ در برخی منابع تاریخی و تفسیری و روایی ، روایات جعلی وجود دارد که قصه‌ عشق پیامبر(ص) به زینب را نقل کرده‌اند: 1⃣ ابن سعد در کتاب طبقات از محمد بن یحیی بن حبّان نقل کرده: پیامبر در خانه‌ زید آمد ... زینب لباس مناسبی نداشت، پیامبر [از دیدن او] شگفت‌زده شد...، زینب ماجرا را برای زید تعریف کرد. زید خدمت پیامبر رفت و گفت: به نظر می‌رسد که شما از زینب خوشتان آمده. بنابراین من او را طلاق می‌دهم!... 👈 در سلسله اسناد ابن سعد، سه نفر نام برده شده: 🔸 «محمد بن عمر الواقدی» که احمد بن حنبل او را شخصی دروغ‌گو نامیده و بخاری وی را متروک الروایه، معرفی کرده است؛ 🔸 «عبدالله بن عامر الاسلمی» که احمد بن حنبل، نسائی و دارقطنی وی را به شدت تضعیف کرده‌اند. 🔸 «محمد بن یحیی بن حبان بن منقد» که از تابعین بوده و زمان پیامبر را درک نکرده تا گزارشی از صدر اسلام بدهد! 2⃣ روایت دوم از طبری است. وی با سه واسطه همین مضمون را گزارش کرده است. در سلسله سند، شخصی به نام «عبدالله بن وهب المصری» که او را «مدلّس» و سهل انگار نامیده‌اند؛ «عبدالرحمن بن زید بن اسلم» هم متهم به دروغ‌گویی و جعل حدیث است و بدون واسطه این قضیه را بعد از صد و پنجاه سال نقل کند. لذا روایت به شدت ضعیف است. 3⃣ و 4⃣ دو روایت دیگر هم وجود دارد که در تفسیر آیه‌ «...وَ تُخْفي‏ في‏ نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْديهِ...؛ [37/احزاب]... و در دل چیزی را پنهان می‌داشتی که خداوند آن را آشکار می‌کند...» یکی از ابن عباس و دیگری از قتاده نقل شده است که آن‌چه پیامبر در دل پنهان کرده بود، مهر و محبت ایشان به زینب بنت جحش، بوده است! 👈 قول ابن عباس را اولین بار میبدی، بدون ذکر سند در تفسیرش آورده است. وی در قرن ششم می‌زیسته است. بنابراین، مطلبی را که با بیش از چهارصد سال فاصله، بدون ذکر سند، نقل کرده، قابل قبول نیست. 👈قول قتاده را صنعانی در تفسیر این آیه نقل کرده است. روایت صنعانی از قتاده نیز قابل پذیرش نیست، زیرا قتاده 🔹 : در نقل احادیث متهم به تدلیس است؛ 🔹 : جزء تابعین بوده و زمان پیامبر را درک نکرده تا از آن زمان گزارش بدهد! 👈 این چهار روایت، علاوه بر اینکه از نظر سند دارای اشکالات زیادی هستند، از جهت متن نیز اشکالات بسیاری دارند، زیرا با مقام پیامبر اکرم(ص) که در قرآن و روایات صحیح تبیین گردیده است، مخالفت دارد. طبق این روایات، پیامبر (ص) دچار گناهی شدند که حتی از متدینین معمولی هم انتظار ارتکاب به آن نمی‌رود! 👈هم‌چنین با سایر روایات متواتر در مورد سیره‌ی ایشان، مخالفت دارد. «عبدالله بن بسر» نقل کرده: «پیامبر اکرم(ص) وقتی که به در خانه‌ کسی می‌رفت، جلوی در و روبروی در ورودی نمی‌ایستاد، بلکه در سمت راست یا چپ در می‌ایستادند و سلام می‌دادند.» ایشان نهی کردند که شخصی روبروی در خانه‌ای بایستد و بعد اذن دخول بگیرد. ✅ حقیقت ماجرا این بود که زینب و زید بعد از مدتی به دلایلی که واقعا مشخص نیست، قصد طلاق داشتند. پیامبر اکرم(ص) وقتی مطلع می‌شوند، او را نصیحت می‌کنند که زندگی‌ات را حفظ کن. اما زید تصمیمش را گرفته بود. بعد از آن‌که زینب را طلاق داد و عده‌ طلاق هم سپری شد، دستوری سخت از جانب خدا به پیامبر(ص) صادر شد. برای مبارزه با یک سنت غلط جاهلی، دستور رسید که پیامبر با زینب ازدواج کند. ازدواجی که برای ایشان بسیار سخت بود، زیرا زید پسرخوانده ایشان بود و در سنت اعراب، همسرِپسرخوانده، مانند عروس واقعی بود که تا ابد بر پدرشوهر حرام می‌شود. برای مبارزه با این سنت جاهلی، آزمایش سختی به پیامبر محول شد و ایشان هم به امر الهی تن داد و به صورت عملی، سنت‌شکنی بزرگی انجام داد. welayatnet.com/fa/news/151685 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
💥چرا اجازه می دهد های ، بدنیا بیایند؟ 1⃣ خداوند تشریعا چنین اراده ای نداشته ونمی خواسته که کودکان ناقص الخلقه به دنیا بیایند لذا کسانی که باعث این شدند که این کودکان ناقص به دنیا بیایند را مجازات خواهد کرد. 2⃣ این نظام خلقت نظام علت و معلولی است بطور مثال یعنی آتش برای سوزاندن خلق شده است و نمی شود از آن انتظار داشت که یخ کند و یا از یخ انتظار داشت که گرم کند لذا زمانی که پدر و مادری که مشکل خونی و ژنیتیکی دارند در این نظام اسباب نمی توان انتظار داشت که فرزندشان بدون مشکل به دنیا بیاید. 3⃣ این سوال از این جا نشأت گرفته است که ما فکر می کنیم که خدا عالم را بصورت جزئی خلق کرده است و مثلا گفته این بچه ناقص به دنیا بیاید و این یکی دیگر سالم یا این سنگ بشود و این یکی حیوان؛ اما این چنین نیست چرا که صنع و خلق این عالم بصورت کلی و با یک اراده می باشد. 🔸 یا به عبارت دیگر نظام عالم عین ذات عالم است و جدای از هم نیست بطور مثال ما برای سخن گفتن اول حروف را جدا نمی سازیم تا کلمه درست کنیم و با کلمه، جمله بسازیم بلکه از اول منظم سخن می گوییم و نظم سخن ما عین ذات سخن ما است و این دو از هم جدا نیست. 🔰 لذا نظم عالم عین ذات عالم است و وقتی به نظام عالم( که بر اساس علت و معلول است) اشکال بگیریم در حقیقت به ذات عالم اشکال گرفتیم و گفته ایم چرا این عالم خلق شده است. و خلق عالم یک پارچه و یک حقیقت است و آن همان اراده الهی است برای خلق این عالم. ✅ پس زمانی که ما می گوییم چرا این بچه ناقص به دنیا آمده باید اشکال بگیریم به اختیار افرادی که باعث شدند این کودک ناقص بدنیا بیاید و بگوییم ای خدا چرا به این افراد اختیار دادی تا با اختیار خود باعث بشوند که این بچه ناقص به دنیا بیاید و زمانی که اختیار از انسان گرفته شود، انسان و جنی که صاحب اختیارند باقی نمی ماند و زمانی که انسان نباشد باید عالم نیز نباشد چرا که عالم برای انسان خلق شده است.؟!! 🌺جهان چون خط و خال و چشم ابروست 🌼که هر چیزی به جای خویش نیکوست 🌸اگر یک نقطه را بر گیری از جای 🌹 خلل یابد همه عالم سراپای 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
خریدن برده توسط ائمه اطهار 💬 : خرید کنیزان از برده فروشان توسط ائمه اطهار شیعه، سبب ترغیب و تشویق عده‌ای برای گرفتن کنیز و دزدیدن دختران از خانواده‌هایشان و ترویج و بسط برده‌داری می‌شد. ✅ پاسخ: 🔹 : آوردن برده از مناطق مختلف به عربستان و مکه در آن زمان بسیار معمول بوده و اشراف مکه و دیگران به خرید آن‌ها اقدام می‌کردند و مردم بسیاری بودند که برده -اعم از کنیز و غلام- را خریداری کرده و در منزل خود نگه‌داری می‌کردند، لذا خرید امام معصوم یا نخریدن ایشان، هیچ تاثیری بر روند برده داری نداشت و این عادت مردم عرب بوده که برده می‌خریدند. 🔹 : برخی از برده‌ها از حمله قبیله‌ای به قبیله دیگر به دست می‌آمدند، آن‌ها معمولا دیگر کس و کاری نداشتند، چون مردان قبیله کشته می‌شدند، لذا آن زنان و بچه‌ها یا باید کشته می‌شدند یا از گرسنگی و تشنگی تلف می‌گشتند یا اسیر می‌شدند و به عنوان برده به فروش می‌رسیدند، لذا این چنین نبوده که اگر برده نباشند، بتوانند به خوبی زندگی کنند. 🔹 : پیامبر اکرم و ائمه اطهار(ع) در کار انجام شده قرار گرفته بودند، یعنی در جامعه‌ای زندگی می‌کردند که برده‌های زیادی داشت و در منزل اشراف مکه و عربستان زندگی می‌کردند و برده داری عادی بود، لذا مبارزه با آن بسیار سخت و نامناسب بود. اعلام آزادی برده‌ها در آن جامعه به هیچ وجه مناسب نبود و بدون شک جامعه را با مشکل جدی مواجه می‌کرد، فرض کنید در شهر کوچکی چون مکه که حدود ده هزار نفر جمعیت داشت، به یک‌باره هزار زن و هزار مرد آزاد می‌شد، اینجا چه باید کرد؟ حکومت باید مخارج آن‌ها را از کجا بدهد؟ مسکن آن‌ها چه می‌شود؟ مسائل جنسی آن‌ها چه می‌شود؟ آیا بسیاری از آنان به دزدی و بسیاری از زنان به فحشا روی نمی‌آورند؟ بدون شک جامعه آن زمان با بحران شدیدی مواجه می‌شد، لذا اسلام و ائمه اطهار(ع) راه دومی را در پیش گرفتند و آن آزاد کردن تدریجی و مبارزه تدریجی با این مساله بود. به طور مثال پیامبر اکرم(ص) فرمود: 🍃«شَرُّ النَّاسِ مَنْ بَاعَ‏ النَّاس‏ بدترین مردم، کسی است که انسان‌ها را بفروشد». 👈 لذا خرید برده توسط ائمه اطهار(ع) به منظور آزاد کردن و تربیت آن‌ها بود و به مرور این اتفاق افتاد و بعد از گذشت چند قرن برده داری به طور کلی از جامعه اسلامی ریشه کن شد. نکته: اهل بیت(علیهم‌السلام) عمدا کنیز و غلام خریداری می‌کردند و مدت کوتاهی آن‌ها را نگه می‌داشتند و با روش خود تربیت کرده، سپس آن‌ها را آزاد می‌کردند، آن‌ها نیز با مرام مسلمانی آشنا شده و مسلمان می‌شدند و در برخی موارد حتی مرید امام؛ چون معمولا برده‌ها از کشورهای دیگر وارد عربستان می‌شدند و مسلمان نبودن، لذا اهل بیت(ع) با این کار هم آن‌ها را تربیت می‌کردند و هم آزاد. welayatnet.com/fa/news/152817 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
💥فحاشی در کلام امام باقر(ع)؟! 💬 : در روایتی آمده که امام باقر(ع) به یک شخصی توهین کرده و او را «میمون» نامیده است. ✅ : 🔸 : ادب اهل بیت(ع) در برابر دشمنان 👈 روایات متعددی از ائمه اطهار(ع) نقل شده که اصحاب خود را ناسزا گفتن منع کرده و خود نیز هرگز در مواجهه با دشمنان، ناسزا نمیگفتند؛ فه طور مثال نقل شده در بحبوحه‌ی جنگ صفین، دو نفر از اصحاب امیرالمؤمنین(ع) به اهل شام فحش دادند. امام(ع) از عملِ ایشان باخبر شد و آن دو نفر را احضار کردند و فرمود: 🍃«من خوش ندارم كه شما دشنام دهنده باشيد... .» همچنین نقل شده که شخصی نصرانی به امام باقر(ع) رسید و به ایشان جسارت کرد و گفت: 🍃 «انت بقرٌ: تو گاو هستی» (العیاذ بالله). امام (ع) فرمودند: من باقر هستم نه بقر. سپس آن شخص به مادر امام نسبت‌هایی داد و امام همین‌طور با کمال ادب به او پاسخ داد. 👈همچنین نقل شده امام صادق(ع) نامه‌ای را به اصحاب خود نوشت و به آنان دستور داده که در انجام آن کوشا باشند. در بخشی از این نامه آمده: «بپرهیزید از اینکه به دشمنان خدا دشنام دهید...» 🔸 : روایت منسوب به امام باقر(ع) 👈 در فروع کتاب کافی، از ابوحمزه ثمالی نقل شده که خدمت امام زین العابدین(ع) بودیم. شخصی آمد و گفت: من مبتلا به رابطه‌ نامشروع با خانم‌ها هستم. یک روز زنا می‌کنم و روز بعدش را روزه می‌گیرم و به این ترتیب کفاره زنا را به جا می‌آوردم؟ امام سجاد (ع) فرمود: 🍃 هیچ چیزی نزد خداوند محبوب‌تر از این نیست که بندگان از او اطاعت کنند و معصیت مرتکب نشوند. زنا نکن و روزه هم نگیر. 👈ابوحمزه می‌گوید: امام باقر -که در آن‌جا نشسته بود- آن مرد را به طرف خود کشید و دستش را گرفت و فرمود: «ای "ابازنّة!" عمل دوزخیان را مرتکب می‌شوی و امید وارد شدن به بهشت را داری؟» ✅محل اشکال، لفظ «ابا زنّة» است که نسخه‌های کتاب کافی در مورد این لفظ اختلاف دارند؛ در دو نسخه از نسخه‌های معتبر کتاب کافی، «ابا رنّة» نوشته شده لذا احتمال دارد که «ابو رنّة» کنیه‌ی آن شخص بوده باشد. در بعضی از نسخه‌ها هم «ابا ذبّة» نوشته شده، یعنی «ای کسی که به گناه خود اعتراف و اقرار کرده‌ای». در برخی از نسخه‌ها هم «ابا زنّة» نوشته شده که به معنای نوع خاصی از بوزینه است که صفت خاصی دارد. اسم بوزینه در عربی «قرد» است، اما عرب‌ها یک نام کنایی برای بوزینه دارند که همین «ابو زنة» است. شبهه‌ بالا فقط بنا بر نسخه‌ سوم و آن‌هم معنای دوم آن مطرح است. البته باید توجه داشت که به فرض اینکه این نسخه و این معنی را بپذیریم، معنای خلاف ادبی از آن برداشت نمی‌شود، زیرا امام(علیه‌السلام) در مقام تشبیه بوده‌اند(تشبیه شخصی که بسیار زناکار است به حیوانی که به این عمل مشهور است) و در کمال ادب از بردن نام این حیوان خودداری کرده‌اند و کنیه‌ آن را به کار برده‌اند. https://www.welayatnet.com/fa/news/151196 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
💥 اجرایی شدن وعده الهی در گرو آمادگی مردم و معرفت آن‌هاست 💬 : مسلمانان منتظرند یکی بیاید و نجات‌شان بدهد، در صورتی‌که خدایی که می‌پرستند قادر به انجام این کار نیست، پس چگونه انتظار دارند که بنده‌اش بیاید و نجات‌شان بدهد. ✅ : ✍ خداوند متعال برای اداره دنیا اسباب و عللی قرار داده است و سنت او این است که بر اساس همین علل و اسباب امور خود را پیش ببرد، چرا که در روایتی نقل شده: خدا خوددارى و امتناع فرموده كه كارها را بدون اسباب فراهم آورد پس براى هر چيزى سبب و وسيله‌اى قرار داد. به همین خاطر خداوند متعال هیچ‌گاه از راه غیر عادی و غیر طبیعی اهداف خود را در دنیا پیش نمی‌برد. یکی از امور عادی دنیا این است که شخصی از میان مردم به پا خیزد و مردم نیز از او حمایت کنند و او به پشتوانه مردم با دشمنان بجنگد و انقلابی ایجاد و تغییراتی به وجود آورد. این قاعده نیز سنت الهی است و در قرآن به آن اشاره کرده و فرموده: خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملتی) را تغییر نمی‌دهد، مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند[رعد/11] بر این اساس تا مردم خود نخواهند خداوند متعال هیچ تغییری در سرنوشت آنان ایجاد نخواهد کرد. لذا بر طبق این دو سنت الهی 🔸 : مردی لازم است که امام مردم شود و آن‌ها را برای رسیدن به مقصود رهبری کند، لذا گر چه خداوند متعال خودش می‌تواند مستقیما و بدون دخالت مردم، تمام گردن‌کشان عالم را نابود کند، اما این کار را نمی‌کند، چرا که امور دنیا باید جریان عادی و طبیعی خود را در پیش گیرد، لذا امامی قرار داده است که او با آمدنش مردم را به قیام و مبارزه با ظالمان فرا بخواند و با حمایت مردم بتواند دنیا را از ظلم و جور پاک کند. 🔸 : آمدن آن امام نیز به اراده و خواست مردم بستگی دارد، یعنی مردم باید به درجه ای از معرفت برسند که یک‌پارچه از خدای خویش یک منجی و یک مبارز را طلب کنند و در این راه هم صادق باشند، یعنی اگر او آمد یاری‌اش کنند، تا این خواست مردم محقق شود. از طرفی خداوند متعال در قرآن وعده داده که این انقلاب جهانی محقق خواهد شد [قصص/5] و خداوند در وعده خود تخلف نمی‌کند، پس روزی خواهد آمد که آخرین سفیر الهی و ذخیره خدا ظهور خواهد کرد و با حمایت مردم، دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد. welayatnet.com/fa/news/150288 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
💥 چرا پادشاه حبشه مسلمانان را آزاد گذاشت؟ 💬 : چرا وقتی اصحاب پیامبر(ص) به حبشه پناهنده شدند، نجاشی مسیحی آن‌ها را در تبلیغ دین آزاد گذاشت، ولی پیامبر(ص) بعد از به قدرت رسیدن از مسیحیان جزیه گرفت؟ ✅ : ✍ در صدر اسلام وقتی آزاد و اذیت کفار مکه شدت گرفت، حضرت دستور مهاجرت داد، لذا حدود 80 نفر از مسلمین مخفیانه به سمت حبشه حرکت کردند و وارد آن شهر شدند. مشرکین مکه زمانی‌که متوجه این هجرت شدند، با هدایایی به سراغ پادشاه حبشه رفتند و از او خواستند این افراد را تحویل آنان دهد تا با خود به مکه برگردانند، پادشاه حبشه مسلمانان را جمع کرد و از آنان در مورد دین جدید و پیامبر جدید پرسید، سرپرست آنان که جعفر بن ابی‌طالب بود در پاسخ او سوره مریم را تلاوت کرد که در مورد حضرت مریم و حضرت عیسی(ع) است. 🔹نجاشی پادشاه حبشه از تلاوت این سوره به وجد آمده و اشک از چشمانش سرازیر شد و گفت این سخنان مطابق با انجیل ماست، لذا چون این دین را مطابق دین خود دید و متوجه شد، این دین جدید و پیامبرش به زیبایی از حضرت عیسی(ع) تجلیل کرده و داستان زندگی حضرت عیسی(ع) را به درستی تبیین کرده است، آنان را مطابق خود دید و از تحویل آنان به مشرکین مکه خودداری کرد و به مسلمین گفت در این سرزمین آزاد هستند که زندگی کنند و آزادانه اعمال عبادی خود را انجام دهند. 👈اما موضوع مسیحیان موجود در اطراف مکه و مدینه با این جریان بسیار متفاوت بود، پیامبر اکرم(ص) چندین بار از آنان خواست به اسلام و به ایشان ایمان بیاورند، خود را برادر حضرت عیسی(ع) معرفی کرد، دین آنان را منسوخ شده معرفی کرد، معجزات فراوانی نشان داد، باز برخی از آنان بر اثر لجاجت و تعصب بی‌جا و دنیاطلبی، دست از آیین خود بر نداشته و بر آن اصرار ورزیدند، تا جریان مباهله پیش آمد و همه به حقانیت اسلام و این آیین مقدس پی بردند، اما باز برخی از آنان به خاطر لجاجت و تعصب کورکورانه به اسلام ایمان نیاوردند. لذا بعد از تشکیل حکومت اسلامی در مدینه، برای این‌که نتوانند مسلمین را سست کرده و باعث برگشت آنان از اسلام شوند، دستور داد یا از آن سرزمین بروند یا مجبورند در ظاهر احکام اسلامی را رعایت کنند. 🔹لذا بین این دو موضوع تفاوت بسیار است، 🔸 : نجاشی مسلمین را مطابق آیین خود دانست و متوجه شد که این دین از حضرت عیسی(ع) بسیار عالی و مناسب تجلیل کرده است، لذا آنان را پذیرفت؛ اما در مدینه آنان متوجه ابطال دین خود شده و با دیدن معجزات بسیار از پیامبر اکرم(ص) و حتی نوید آمدن حضرت در انجیل خود، باز بر پای‌بندی بر آیین خود اصرار داشتند. 🔸 : تعداد مسلمانان کم بود و نمی‌توانستند خطری برای حکومت نجاشی داشته باشند و مردم را بر ضد او بشورانند؛ اما مسیحیان اطراف مدینه پیامبر اکرم(ص) را باطل معرفی کرده و از گرویدن مردم به اسلام جلوگیری کرده و با مشرکین مکه همکاری می‌کردند. welayatnet.com/fa/news/149774 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
نفی علم غیب توسط امام صادق(ع)؟! 💬 : شیعه معتقد است امامان دوازده‌گانه آن‌ها علم غیب دارند، در حالی‌که خود آن‌ها در روایات متعددی علم غیب را از خود نفی کرده‌اند به طور مثال کشی از علمای بزرگ شیعه نقل می‌کند که امام صادق(ع) فرموده: به خدا قسم و من علم غیب ندارم و اگر داشتم زمین خوبی را برای خود بر می‌داشتم. ✅ : در ابتدا باید توجه داشت که روش دشمن در برابر اعتقادات شیعه، پیدا کردن یک روایت از گوشه و کنار کتب روایی و با استفاده از آن، به اعتقادات ناب شیعه اشکال کردن است. مرحوم کشی در رجال خود نقل می‌کند: امام صادق(ع) فرمود: به خدای یکتا - که جز او خدایی نیست- سوگند که من غیب نمی‌دانم، ... باغی بین من و عبدالله بن الحسن به شراکت بود که تقسیم کردیم، قسمت هموار و خوب آن زمین به او رسید و قسمت سنگلاخ به من؛ اگر من علم غیب داشتم هر آینه آن قسمت هموار را بر می‌داشتم. 🔹در رابطه با این روایت و بحث علم غیب امام صادق(ع) باید گفت: 🔸 : این روایت با روایات فراوانی که در اکثر کتب روایی شیعه نقل شده و مضمون آن‌ها این است که ائمه اطهار(ع) علم غیب داشته‌اند در تعارض است و با یک روایت نمی‌توان آن همه روایت را کنار گذاشت، به طور مثال خود امام صادق(ع) فرمود: به خدا كه من كتاب خدا را از آغاز تا پايانش می‌دانم، چنان كه گویى در كف دست من است، در قرآن است خبر آسمان و خبر زمين و خبر گذشته و خبر آينده. 👈یا در روایت دیگری فرمود: من آن‌چه در آسمان‌ها و زمين است مى‏‌دانم و آن‌چه در بهشت و دوزخ است مى‌‏دانم و گذشته و آينده را مى‏‌دانم. 🔸 : این روایت تنها در کتاب رجال کشی نقل شده و در هیچ کتاب قدیمی دیگری نیست و یک سند بیشتر ندارد، هیچ کدام از محدثین هم عصر کشی یا حتی بعد از ایشان نیز آن را نقل نکرده‌اند، لذا از حیث اعتبار، ضعیف است. 📋سند روایت نیز از این قرار است: «أَحْمَدُ بْنُ عَلِيٍّ الْقُمِّيُّ السَّلُولِيُّ، قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ صَفْوَانَ، عَنْ عَنْبَسَةَ بْنِ مُصْعَبٍ، قَالَ‏، قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع)» نفر اول «أَحْمَدُ بْنُ عَلِيٍّ الْقُمِّيُّ السَّلُولِيُّ» مجهول است و هیچ مدحی و ذمی ندارد لذا این روایت، ضعیف محسوب می‎شود و با یک روایت ضعیف نمی‌توان روایات بسیاری که چندین سند صحیح دارند را کنار زد. 🔹نکته سوم: معمولا این‌گونه روایات حمل بر تقیه می‌شوند، یعنی اگر هم بپذیریم که این سخن از امام صادق(ع) صادر شده، می‌گوییم حتما در آن مجلس جاسوسی از خلیفه وجود داشته است و قصد تخریب حضرت را داشته، لذا حضرت در مقام تقیه بوده و علم غیب خود را انکار کرده است، تا مدرکی برای آنان وجود نداشته باشد. welayatnet.com/fa/news/152718 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
تهمتی ناروا به شیعه در برخورد با امام خویش! 💬 : معاندین با توجه به روایتی در کتاب کافی، می‌گویند: امام جواد رنگین پوست بوده و حتی نزدیک‌ترین افراد امام رضا(ع) یعنی برادران، خواهران و عموهای ایشان نیز به او شک داشتند و ایشان را متهم کردند که این بچه، فرزند تو نیست، این چه امامی بوده که نتوانسته است اعتماد نزدیک‌ترین افراد خانواده خود را نیز جلب کند. : این روش معاندین است که با استناد به اخباری ضعیف و مجهول -که به نحوی وارد کتب روایی شیعه شده- شیعه را متهم کرده و آن را به عنوان عقیده شیعه مطرح می‌کنند. مرحوم کلینی در کتاب کافی حدیثی را بدین شرح نقل می‌کند: زكريا بن يحيى می‌گويد: شنيدم على بن جعفر، به حسن بن حسين بن على می‌گفت: به خدا سوگند كه خدا ابو الحسن الرضا(ع) را يارى كرد، حسن گفت: آرى به خدا قربانت گردم، همانا برادرانش نسبت به او ستم كردند، على بن جعفر گفت: آرى به خدا ما عموهايش هم به او ستم كرديم، حسن گفت: قربانت گردم، مگر شما چه كرديد؟ زيرا من نزد شما نبودم، گفت: ما و برادرانش به او گفتيم: هرگز در ميان ما خاندان، امامى كه رنگش دگرگون باشد نبوده؛ حضرت رضا(ع) فرمود: او پسر من است، آن‌ها گفتند: همانا رسول خدا(ص) به حكم قيافه‌شناس داورى کرده است، ميان تو و ما هم قيافه‌شناس داور باشد، حضرت فرمود: من دنبال آن‌ها نمی‌فرستم، شما بفرستيد، و به آن‌ها اطلاع ندهيد كه براى چه دعوت‌شان می‌كنيد و شما در خانه خود باشيد. چون آنان آمدند، ما را در باغی نشستیم و عموها و برادران و خواهران امام رضا(ع) صف كشيدند و آن حضرت را گرفته خرقه و كلاه پشمين پوشاندند و بيلى بر دوشش گذاشتند و گفتند به صورت باغبانى وارد باغ شود، سپس امام جواد(ع) را آوردند و به قيافه‌شناسان گفتند: پدر این پسر را بیابید، آن‌ها گفتند: پدرش این‌جا نيست؛ ولى اين و اين عموى پدر او هستند و اين عموى خود اوست و اين عمه اوست، اگر او در اين‌جا پدرى داشته باشد، همين صاحب باغ است كه قدم‌هاى او با قدم‌هاى اين پسر يكسان است و چون حضرت رضا(ع) برگشت، گفتند: همين شخص پدر اوست. على بن جعفر گويد: من برخاستم و لب امام جواد(ع) را چنان بوسيدم كه آب دهانش را مكيدم و به او عرض كردم: گواهى می‌دهم كه تو نزد خدا امام منى... ». 🔹 : 🔸 : این روایت تنها با یک سند در کتب روایی ما نقل شده، دیگر کتب نیز از کافی نقل کرده‌اند، لذا خبر واحد است و اعتبار چندانی ندارد. 🔸 : در سند آن «عَلِی بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَاسَانِی» ضعیف است و «زَكَرِيَّا بْنِ يَحْيَى بْنِ النُّعْمَانِ الصَّيْرَفِی» نیز مجهول است؛ لذا از حدیث سندی، به شدت ضعیف است و چون خبر واحد است، نمی‌توان مضمون آن را پذیرفت. لذا علامه مجلسی و آیت الله خویی نیز به ضعف سندی این روایت اشاره کرده و آن را رد کرده‌اند. 🔹 : مرحوم آیت الله خویی(ره) چند اشکال عمده بر این روایت وارد کرده و آن را نمی‌پذیرد: 1. این روایت بیان می‌کند امام رضا(ع) خواهران و عمه‌های خود را بدون پوشش در معرض قیافه‌شناس قرار داد، تا او بتواند اندام آن‌ها را مشاهده کرده و تشخیص دهد، آن‌ها عمه آن طفل هستند یا نه -و چون لازم بوده برخی از اعضای بدن آنان را ببیند تا تشخیص دهد- این کار حرام بوده و از امام معصوم چنین عملی صادر نمی‌شود. 2. مضمون این روایت مخالف فقه ماست، در فقه، سخن قیافه‌شناس ملاک نیست و نمی‌توان بر مبنای آن گفت این فرزند کسی هست یا نیست. 3. مضمون روایت این است که یاران نزدیک حضرت، همچون عموی بزرگوار حضرت یعنی «علی بن جعفر» نیز در سخن امام شک داشته‌اند و سخن حضرت که فرمود: «این فرزند من است» را نپذیرفتند که از مقام شامخ آنان به دور است؛ شیعیان راستین، به خصوص خانواده خود امام، بدون چون و چرا سخنان امام را می‌پذیرفتند و کوچک‌ترین اعتراضی نمی‌کردن، تا چه رسد به این‌که امام را دروغ‌گو بدانند. ✅ بنابراین این داستان هم به خاطر ضعف سندی و هم به خاطر مخالفت با فقه و اصول اولیه شیعه - اینکه شیعیان سخنان امام خویش را همیشه نصب العین قرار داده‌اند- قابل پذیرش نیست و از اخبار کذب و جعلی محسوب شده که وارد کتب روایی شده است. https://www.welayatnet.com/fa/news/144110 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
🔰چرا نام حضرت علی علیه السلام مثل دیگر انبیاء و پیامبر ص در قرآن نیامده است تا بر سر امامت اختلاف نشود؟ ✅ 1⃣ ؛ در قرآن آیاتی وجود دارد که به گفته شیعه و اهل سنت ، جز بر علی(علیه السلام) و برخی دیگر از امامان(علیهم السلام)بر هیچ کس دیگری قابل انطباق نیست ، همچون آیه ولایت (مائده ، ۵۵) ، آیه مباهله (آل عمران ، ۶۱) و.. . 2⃣ : یکی از دلیل های نیامدن نام امامان(علیهم السلام) در قرآن ، این است که قرآن تنها کلیات مسایل را بیان کرده و تبیین جزییات آن ، به پیامبر(صلی الله علیه وآله) واگذار شده است. شخصی به نام ابی بصیر می گوید : از امام صادق (علیه السلام)پرسیدم : «مردم می گویند چرا از حضرت علی(علیه السلام) و اهل بیت او نامی در قرآن کریم نیامده است ؟» امام (علیه السلام)فرمودند : «به کسانی که چنین اعتراضی می کنند بگویید : همان گونه که نماز در قرآن آمده ، ولی سه یا چهار ]رکعت [ بودن آن مشخص نشده و پیامبر(صلی الله علیه وآله) آن را برای مردم تفسیر کرده ، همچنین زکات ]در قرآن[ نازل شده ، ولی مقدار آن مشخص نشده و رسول خدا(صلی الله علیه وآله)آن را برای مردم تفسیر کرده و... ، همین طور در قرآن آمده است که «أطیعوا اللّه و أطیعوا الرسول و أُولی الأمر منکم ; (نساء ، ۵۹) از خدا و رسولش و اولی الامر اطاعت کنید .» این آیه درباره علی و حسن و حسین (علیهم السلام)نازل شده و پیامبر(صلی الله علیه وآله)فرمود : «هر که من مولای اویم پس علی مولای اوست .» ]یعنی همان گونه که تفسیر جزییات نماز ، زکات و حج به پیامبر(صلی الله علیه وآله)واگذار شده که دستورهای الهی را به مردم برسانند ، معرفی أولی الامر نیز به ایشان واگذار شده تا آنها را به مردم معرفی کنند . [سپس امام صادق(علیه السلام) سایر آیات و روایاتی را که در این باره آمده فرموده است .۱ 3⃣ یکی دیگر از حکمتهای نیامدن نام علی و اهل بیت(علیهم السلام) در قرآن ، این است که در این کتاب الهی آیاتی درباره اهل بیت (علیهم السلام)نازل شده که بسان تصریح به نام آنان و بهتر از تصریح است ; مانند آیه ۵۵ سوره مائده که می فرماید : «ولیّ و سرپرست شما تنها خداوند و پیامبرش و افراد مؤمن هستند ; افراد مؤمنی که نماز برپای داشته و در حال رکوع زکات می دهند .» دانشمندان شیعه و اهل سنت نقل کرده اند که فقط حضرت علی(علیه السلام) در حال رکوع انگشتر خود را به فقیر داد .۲ ; در نتیجه ، تفاوتی نداشت که خداوند متعال بفرماید : «سرپرست شما خداوند و رسولش و حضرت علی(علیه السلام)هستند یا اینکه صفاتی از آن حضرت نقل کند که منحصر به فرد بوده و تنها بر حضرت علی(علیه السلام) منطبق باشد .» کسی که به دنبال حقیقت باشد ، از هر دو گفتار یک مطلب را می فهمد. 4⃣ اگر نام حضرت علی(علیه السلام)بصراحت در قرآن می آمد ، به احتمال نزدیک به یقین ، نااهلان قرآن را تحریف می کردند و به خاطر خصومت با آن حضرت و محو و حذف نام ایشان از قرآن ، در قرآن دست می بردند ; چنانکه تا مدتی تدوین احادیث پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) را به همین منظور ممنوع کردند ; ولی در صورتی که با ذکر اوصاف گفته شود ، دیگر افراد نااهل دست به تحریف آیات قرآن نزده و ولایت امیرمؤمنان علی(علیه السلام)نیز برای حقیقت جویان روشن می شود. شیعه و اهل سنت متفقند که پیامبر(صلی الله علیه وآله)فرمود : «من از میان شما می روم ; ولی دو چیز گرانبها بین شما به یادگار می گذارم که اگر به آن دو متمسک شوید ، هیچ گاه گمراه نمی شوید. کتاب خدا و اهل بیتم، خداوند دانا به من خبر داده که این دو، هیچ گاه از یکدیگر جدا نمی شوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند.»۳ ____________________________ ۱.غایه‏المرام، محدّث بحرینی، ص ۲۶۵، چاپ سنگی ۲. پیام قرآن، ج ۹، ص ۲۰۱ ـ ۲۱۳ ۳. تنها در غایه‏المرام، ص ۲۱۱ - ۲۳۵، ۸۲ منبع از اهل‏ سنت و ۳۹ منبع شیعه 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
✅ شبهه 📝آیا هزینه کردن برای ساخت ضریح هایی از طلا و نقره برای حضرات اهل بیت (علیهم السلام) در شرایطی که بسیاری از شیعیان و حتی غیر شیعیان در مخارج روزمره ی خود مانده اند درست است؟ 🔰 1⃣ : مردم از اموال شخصی خود می پردازند و از اموال دولتی و عموم مردم نیست. 2⃣ : همین مردم که ضریح می سازند همین مردم هم در هر مورد به کمک نیازمندان می شتابند. 3⃣ : با عظمت بودن مراقد مقدّسه از شعائر است و عبادت می باشد. 4⃣ : در روایت آمده که در صدر اسلام پیشنهاد شد ستار کعبه را که قیمتی بوده بفروش برسد امیرالمؤمنین علیه السلام مانع شدند. و در زمان ما ستار خانه خدا خیلی قیمتی است که قابل وصف نیست، و با تشریفات خاصّی سالی یکبار بافته می شود. 5⃣ : این سؤال هر چند به ظاهر بین شیعیان مطرح است اما ریشه وهّابی دارد.همان وهابیانی که قبور ائمه بقیع را تخریب کردند. 6⃣ : برای اداره امور زندگی فقرا در شریعت و اسلام زکات و موارد دیگر جعل شده. 7⃣ : هر چیزی در جای خود لازم است، شما پارک ها را، میادین ورزش را، ساختمان های ادارات را، جادّه ها را، دانشگاه ها و مدارس را... ملاحظه کنید، که خرج حرم ائمه علیهم السلام نسبت به یکی از آن ها چیزی نیست. 8⃣ : ما اعتقاد داریم حرم ائمه علیهم السلام دانشگاه معنوی انسان سازی است لذا چنین دانشگاهی باید زیبا و باشکوه باشد. 9⃣ : ما در انتظار روزی هستیم که قبور ائمه بقیع علیهم السلام هم با عظمت هر چه تمامتر از اموال شخصی مردم در مقابل چشم و خشم دشمنان ساخته شود ان شاء الله. 📚منبع: برگرفته از مرکز حقایق اسلامی 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
🔰 ؟ 🔹مگر خدا نفرموده است که حق الناس را رعایت کنید من از حق الله می گذرم حال اگر نماز نخوانیم خدا از حق خودش می گذرد؟: 1⃣ - از قرآن کریم و سایر متون دینی استفاده می شود که بخشش گناهان و گذشت خداوند از حق خود، در جایی است که انسان گناهان و خطاهایی را از روی جهالت انجام دهد و توبه کرده و با عمل صالح گذشته خود را جبران نماید در این صورت از حق خود می گذرد، نه اینکه عمدا گناه کند و اصرار بر عمل خود داشته باشد به این خیال که خداوند او را می بخشد. عفو و بخشش خداوند بی دلیل نیست بلکه با حساب و کتاب است. 👈 بر اساس روایات اگر کسی عمدا نماز نخواند موجب کفر او می شود و دیگر زمینه ای برای بخشش و گذشت او فراهم نمی شود. 2⃣ : اگر قرار بود خداوند از حق خودش به راحتی بگذرد به گونه ای که هر کس خواست به دستورات الهی عمل کند و هر کس دوست داشت آن را رها نماید؛ در این صورت چه لزومی داشت که اصلا خداوند دستوری برای بندگانش صادر کند و یا دیگر لزومی نداشت تا خداوند متعال برای ابلاغ دستورات خودش به مردم صد و بیست و چهار هزار پیامبر را با آن همه مشقت هایی که برای آنها وجود داشت مبعوثنماید. 3⃣ : اگر قرار باشد خدا نسبت به حق خودش در خصوص نماز بی تفاوت باشد دلیلی ندارد این همه آیات و روایات مربوط به عذاب کسانی که نسبت به نماز سهل انگارند و یا نماز نمی خوانند بیان نماید. 📖 کلید بهشت نماز،ص۱۸۲. 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
راهکارهای بالا بردن معرفت دینی در بین عزاداران حسینی علیه السلام ✍ بدون شک یکی از مهم‌ترین رمزهای پایداری و ادامه حیات شیعه -علی‌رغم سخت‌گیری‌ها و کشته‌شدن‌ها و قتل‌عام توسط مزدوران وقت- وجود کربلا و شهادت اباعبدالله الحسین(علیه‌السلام) است. 👈 دشمن نیز به خوبی فهمیده است که نقطه قوت شیعه حضرت اباعبدالله الحسین(علیه‌السلام) و کربلاست، لذا با تمام توان به جنگ با کربلا و تحریف معنوی آن آمده است و در رسانه‌های خود به شدت با برگزاری مراسمات عزاداری مخالفت کرده و آن را بی‌عقلی و بی‌شعوری می‌خواند. 👈 و عده قلیلی نیز تحت تاثیر آن‌ها قرار گرفته و خود را از این فیض عظیم محروم کرده و همان حرف‌ها را تکرار می‌کنند و از این مجالس فاصله می‌گیرند. 🔹بر این اساس باید مجالس عزاداری محرم، بیش از این‌که مردم را به گریه و عزا و شور وا بدارد، باید به مردم معرفت دینی و تیزبینی و دشمن‌شناسی و شعور بیاموزد، لذا راه‌کارهای زیر برای بیشتر شدن معرفت دینی جوانان و درک بیشتر محرم ارائه می‌شود: 1⃣ بانیان مجالس حسینی(علیه‌السلام)، به سخنرانی و ارائه مطالب مفید، اهمیت بیشتری بدهند؛ سخنرانی زیبا و مفید، انسان را بیدار و آگاه می‌کند. عزاداران نیز باید به سخنرانی اهمیت داده و سر وقت در مراسم حاضر شوند تا از صحبت‌های خطیب مراسم نیز استفاده کنند، و به گونه‌ای نباشد که تنها برای روضه و سینه‌زنی در مراسم شرکت کنند. 2⃣ دعوت از سخنرانان توانا، عالم و اهل مطالعه و دقت؛ بانیان مجالس حسینی(علیه‌السلام) باید در انتخاب سخنران دقت لازم را داشته باشند و از خطیبی توانا و اهل مطالعه و دقت دعوت کنند تا با سخنان شیوا و دلنشین خود سبب آشنایی نسل جوان و امروزی با اهداف قیام شوند و تیزبینی و دقت مخاطبان را بالا برده و سبب شوند آنان دشمن خود را به خوبی بشناسند. 3⃣ سخنرانان محترم نیز باید: 🔸 : مطالبی را برای ایراد سخن انتخاب کنند که مقتضای حال بوده و درد جوانان را درمان کند و از مباحث روز باشد و بتواند اطلاعات دینی آنان را بهبود بخشیده و سبب گرایش بیشتر جوانان به دین و مذهب شود و آنان را به عمل به دستورات اسلام ترغیب کند. 🔸 : سخنرانی حتما با مطالعه قبلی بوده و به هیچ وجه مخاطب را کم ارزش تلقی نکنند. 🔸 : لازم است مطالب دینی را با مسائل روز تطبیق داده و به درستی به تبیین مطالب پرداخته شود و از پرداختن به مطاب کم ارزش و حاشیه‌ساز و تفرقه‌افکن و سبک، دوری کنند و مطالبی را بیان کنند که بر معرفت دینی و اجتماعی آنان افزوده و سبب شود بصیرت آنان بالا رفته و به درستی دوست و دشمن خود را بشناسند. 4⃣ بانیان مجالس سعی کنند مطالب مختصر و مفیدی در راستای معرفت دینی و سیاسی را آماده کرده و به صورت نوشته در بین عزاداران توزیع کنند. 5⃣ می‌توان هر شب قبل از شروع مراسم با پخش کلیپ‌های مناسب و آموزنده، سبب معرفت افزایی بسیاری از عزاداران شد، چون گاهی تاثیر یک کلیپ زیبا از چند ساعت سخنرانی بیشتر است و در برخی افراد خیلی سریع‌تر و زودتر اثر خواهد کرد. btid.org/fa/news/153863 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
🔥 چه کنیم که باعث عذاب قبر نشویم؟ 🔹 باید به این نکته توجه داشت که عذاب قبر برای همه انسان ها نیست بلکه خیلی ها مستقیم وارد بهشت می شوند. 🔰 نکاتی که باید به آن توجه داشت: 1⃣ باید چیزهایی که باعث عذاب قبر میشود را انجام ندهیم.‌مثل: 🔹نمامی و سخن چینی 🔸غیبت کردن 🔹ضایع کردن نماز 🔸پرهیز نکردن از نجاسات 🔹حبس بول 🔸بداخلاقی و تند خویی و... 2⃣ باید اعمالی را که وارد شده است و عذاب قبر را دور می کند انجام دهیم مثل: 🔸رکوع نماز را خوب و کامل انجام دادن 🔹نماز شب خواندن 🔸صدقه دادن 🔹خواندن نماز وحشت برای مرده 🔸حج انجام دادن 🔹بین ظهر پنج شنبه تا ظهر جمعه از دنیا رفتن 🔸خواندن بعض از سوره های قرآن مثل سوره نساء در روز جمعه و یاسین قبل از غروب و... 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
🔰 تهمتی ناروا به شیعه در برخورد با امام خویش! : معاندین با توجه به روایتی در کتاب کافی، می‌گویند: امام جواد رنگین پوست بوده و حتی نزدیک‌ترین افراد امام رضا(علیه‌السلام) یعنی برادران، خواهران و عموهای ایشان نیز به او شک داشتند و ایشان را متهم کردند که این بچه، فرزند تو نیست، این چه امامی بوده که نتوانسته است اعتماد نزدیک‌ترین افراد خانواده خود را نیز جلب کند. این چه شیعیانی بودند که به حرف امام خود اعتماد نداشتند. 🔹 : ✍ این روش معاندین است که با استناد به اخباری ضعیف و مجهول شیعه را متهم کرده و آن را به عنوان عقیده شیعه مطرح می‌کنند. این موضوع نیز یکی از آن مواردی است که اگر کسی آشنایی با کتب روایی نداشته باشد، فکر می‌کند آنان درست می‌گویند و واقعا چنین اتفاقی افتاده و شیعیان به امام خود بدبین بوده و سخن او را قبول نکرده‌اند. مرحوم کلینی در کتاب کافی حدیثی را بدین شرح نقل می‌کند: «زكريا بن يحيى می‌گويد: شنيدم على بن جعفر، به حسن بن حسين بن على می‌گفت: به خدا سوگند كه خدا ابو الحسن الرضا(ع) را يارى كرد، حسن گفت: آرى به خدا قربانت گردم، همانا برادرانش نسبت به او ستم كردند، على بن جعفر گفت: آرى به خدا ما عموهايش هم به او ستم كرديم، حسن گفت: قربانت گردم، مگر شما چه كرديد؟ زيرا من نزد شما نبودم، گفت: ما و برادرانش به او گفتيم: هرگز در ميان ما خاندان، امامى كه رنگش دگرگون باشد نبوده؛ حضرت رضا(ع) فرمود: او پسر من است، آن‌ها گفتند: همانا رسول خدا(ص) به حكم قيافه‌شناس داورى کرده است، ميان تو و ما هم قيافه‌شناس داور باشد، ...». 🔹 : 🔸 : این روایت تنها با یک سند در کتب روایی ما نقل شده، دیگر کتب نیز از کافی نقل کرده‌اند، لذا خبر واحد است و اعتبار چندانی ندارد. 🔸 : سند این روایت بدین شرح است: «عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَاسَانِيِّ جَمِيعاً عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ يَحْيَى بْنِ النُّعْمَانِ الصَّيْرَفِيِّ قَالَ سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ جَعْفَرٍ يُحَدِّثُ الْحَسَنَ بْنَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ فَقَال‏». 👈در این سند «عَلِی بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَاسَانِی» ضعیف است[2] و «زَكَرِيَّا بْنِ يَحْيَى بْنِ النُّعْمَانِ الصَّيْرَفِی» نیز مجهول است[3]؛ لذا از حدیث سندی، به شدت ضعیف است و چون خبر واحد است، نمی‌توان مضمون آن را پذیرفت. لذا علامه مجلسی[4] و آیت الله خویی[5] نیز به ضعف سندی این روایت اشاره کرده و آن را رد کرده‌اند. 🔸 : مرحوم آیت الله خویی(ره) چند اشکال عمده بر این روایت وارد کرده و آن را نمی‌پذیرد: 1⃣ این روایت بیان می‌کند امام رضا(علیه‌السلام) خواهران و عمه‌های خود را بدون پوشش در معرض قیافه‌شناس قرار داد، تا او بتواند اندام آن‌ها را مشاهده کرده و تشخیص دهد، آن‌ها عمه آن طفل هستند یا نه -و چون لازم بوده برخی از اعضای بدن آنان را ببیند تا تشخیص دهد- این کار حرام بوده و از امام معصوم چنین عملی صادر نمی‌شود. 2⃣ مضمون این روایت مخالف فقه ماست، در فقه، سخن قیافه‌شناس ملاک نیست و نمی‌توان بر مبنای آن گفت این فرزند کسی هست یا نیست. 3⃣ مضمون روایت این است که یاران نزدیک حضرت، همچون عموی بزرگوار حضرت یعنی «علی بن جعفر» نیز در سخن امام شک داشته‌اند و سخن حضرت که فرمود: «این فرزند من است» را نپذیرفتند که از مقام شامخ آنان به دور است؛ شیعیان راستین، به خصوص خانواده خود امام، بدون چون و چرا سخنان امام را می‌پذیرفتند و کوچک‌ترین اعتراضی نمی‌کردن، تا چه رسد به این‌که امام را دروغ‌گو بدانند. btid.org/fa/news/144110 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
🔰 تهمتی ناروا در باب حجاب و حیا به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها 💬 : برخی شبکه‌های معاند برای پایین آوردن مقام حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) می‌گویند: روزی سلمان برای دیدار حضرت، خدمت ایشان می‌رسد و می‌بیند که او عبایی بر دوش دارد که چون به سر می‌کشد ساق پایشان مشخص می‌شود و چون به روی پایش می‌کشد موی سرش پیداست. ✅ : 🔹 : پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در مورد سلمان فرمود: سلمان از ما اهل بیت است و در آن زمان بسیار پیر بوده و حدود 300 سال سن داشته است، لذا علاقه یک دختر حدود 10 ساله، به پیرمردی حدودا 300 ساله به خاطر مسائل غیر اخلاقی، معقول نمی‌باشد؛ بنابراین این‌که حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) دوست داشته است سلمان به دیدار ایشان برود، هیچ خللی به عفت و حیای حضرت وارد نمی‌کند. 🔹 : این روایت تنها در کتاب «مهج الدعوات» سید بن طاووس آمده که مربوط به قرن هفتم است، و در کتب معتبر و قدیمی شیعه وجود ندارد؛ همچنین سندی که ابن طاووس برای آن نقل می‌کند بسیار ضعیف است لذا قابل پذیرش نیست. 👈 در ضمن همین روایت را ابن ابی‌حمزه طوسی در کتاب «الثاقب فی المناقب» نقل می‌کند و عبارت: «عبایی در بر داشت که هر وقت سرش می‌کشید ....» را ندارد و چون او در قرن ششم بوده و مقدم بر سید است، لذا احتمال این‌که در کتاب سید این عبارت اضافه شده باشد وجود دارد. 🔹 : این روایت، با آیات قرآنی که در فضیلت حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) نازل شده در تعارض است، قرآن کریم در آیه تطهیر هر گونه پلیدی و زشتی را از اهل بیت که بدون شک حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) جزء آن‌ها بوده است پاک می‌گرداند، اما در این روایت حضرت به بی‌عفتی و بی‌حجابی متهم شده که کار حرامی است و لازم بوده ایشان خود را از نامحرم بپوشاند. 👈همچنین با جمع کثیری از روایات شیعه و اهل سنت در فضیلت حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) و عفاف و حجاب ایشان در تعارض است به طور مثال: اميرالمؤمنين(علیه‌السلام) می‌فرمايد: روزى فاطمه(س) نزد پدرش رسول خدا(ص) بود كه مردى نابينا وارد شد و حضرت فاطمه(ع) خود را مخفى كرد. هنگامى كه مرد نابينا خارج شد، حضرت رسول(ص) فرمود: اى فاطمه، با اين‌كه مى‌دانستى او نابيناست و تو را نمى‌بيند، چرا پنهان شدى؟ 🔹فاطمه(س) گفت: بلى، او نابينا بود، ولى من كه بينا بودم و چشم داشتم؛ همان‌طورى كه مرد نبايد به زن نامحرم نگاه كند، زن هم نبايد به مرد نامحرم نگاه کند، علاوه بر آن، از اندام زن، بوئى تراوش مى‌كند كه نبايد نامحرم نزديك او قرار گيرد. در این هنگام حضرت رسول(ص) فرمود: به راستى كه تو پاره تن من هستى. btid.org/fa/news/144846 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
🔰 چرا خداوند شیطان را آفرید؟ 🔹 : خداوند شیطان را، شیطان نیافرید،😳 بلکه او سالها همنشین فرشتگان و بر فطرت پاک بود، اما بعد به خواست خودش سرکشى کرد. 🔹 : از نظر آفرینش وجود شیطان براى افراد با ایمان و آنها که میخواهند راه حق را طی کنند زیانبخش نیست، بلکه معیار مناسبی برای سنجش لیاقت انسان در رشد و کمال و وسیله ای برای پیشرفت و تکامل است. 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
💬 : 🔰 اين چه مذهب شيعه اي هستش که با زيارت حضرت معصومه يا امامان مي رويم بهشت؟: 🔹 : در هيچ مذهبي با صرف زيارت به بهشت نمي رويد. بلکه بهشت يک طراز تکاملي است. يعني شخص براي رفتن به آن سطح بايد کمالاتي را کسب کند. همانند اينکه يک دانش آموز براي رفتن به به پايه بالاتر بايد از پايه پايين تر نمره قبولي را کسب نمايد و توان درک پايه بالاتر را هم داشته باشد. 🔷براي اينکه يک انسان بتواند به پايه بالاتر در انسانيت برود، اعمال مختلفي را مي تواند انجام دهد. اين اعمال در دو سطح فردي و اجتماعي تبيين مي شود. 🗞اسلام نيز يک بسته تربيتي در دو سطح فوق بيان نموده است که از آن جمله مي توان به صدقه، عبادت، زيارت و ... اشاره نمود. پس اگر زيارت منجر به آن سطح از کمال گردد، شخص لايق بهشت است و الا نه. 👈البته غالبا زيارت سبب آن مي شود که شخص از اعمال ناشايست گذشته خود، توبه کرده و به خيرات تمايل يابد. لذا غالبا منجر به آن سطح خواهد شد. 🔹 : در روانشناسي نيز ثابت شده است که تماشاي محيط هاي مذهبي در تربيت افراد تأثير دارد. به عبارتي، وقتي کسي محيط معنوي را تماشا مي کند، سبب مي گردد که داراي روحيه معنوي شود. البته اين روحيه در افراد مختلف متفاوت است. در يکي بيشتر و در ديگري کمتر ظاهر مي گردد. 👈پس زيارت سبب افزايش روحيه معنوي شده و فرد مي تواند خود را به سطح مطلوبي از معنويت و کمال برساند و لايق بهشت گردد. مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈
⁉️ خریدن برده توسط ائمه اطهار ❌ : خرید کنیزان از برده فروشان توسط ائمه اطهار شیعه، سبب ترغیب و تشویق عده‌ای برای گرفتن کنیز و دزدیدن دختران از خانواده‌هایشان و ترویج و بسط برده‌داری می‌شد. ✅ پاسخ: 1️⃣ : آوردن برده از مناطق مختلف به عربستان و مکه در آن زمان بسیار معمول بوده و اشراف مکه و دیگران به خرید آن‌ها اقدام می‌کردند و مردم بسیاری بودند که برده -اعم از کنیز و غلام- را خریداری کرده و در منزل خود نگه‌داری می‌کردند، لذا خرید امام معصوم یا نخریدن ایشان، هیچ تاثیری بر روند برده داری نداشت و این عادت مردم عرب بوده که برده می‌خریدند. 2️⃣ : برخی از برده‌ها از حمله قبیله‌ای به قبیله دیگر به دست می‌آمدند، آن‌ها معمولا دیگر کس و کاری نداشتند، چون مردان قبیله کشته می‌شدند، لذا آن زنان و بچه‌ها یا باید کشته می‌شدند یا از گرسنگی و تشنگی تلف می‌گشتند یا اسیر می‌شدند و به عنوان برده به فروش می‌رسیدند، لذا این چنین نبوده که اگر برده نباشند، بتوانند به خوبی زندگی کنند. 3️⃣ : پیامبر اکرم و ائمه اطهار(ع) در کار انجام شده قرار گرفته بودند، یعنی در جامعه‌ای زندگی می‌کردند که برده‌های زیادی داشت و در منزل اشراف مکه و عربستان زندگی می‌کردند و برده داری عادی بود، لذا مبارزه با آن بسیار سخت و نامناسب بود. اعلام آزادی برده‌ها در آن جامعه به هیچ وجه مناسب نبود و بدون شک جامعه را با مشکل جدی مواجه می‌کرد، فرض کنید در شهر کوچکی چون مکه که حدود ده هزار نفر جمعیت داشت، به یک‌باره هزار زن و هزار مرد آزاد می‌شد، اینجا چه باید کرد؟ حکومت باید مخارج آن‌ها را از کجا بدهد؟ مسکن آن‌ها چه می‌شود؟ مسائل جنسی آن‌ها چه می‌شود؟ آیا بسیاری از آنان به دزدی و بسیاری از زنان به فحشا روی نمی‌آورند؟ بدون شک جامعه آن زمان با بحران شدیدی مواجه می‌شد، لذا اسلام و ائمه اطهار(ع) راه دومی را در پیش گرفتند و آن آزاد کردن تدریجی و مبارزه تدریجی با این مساله بود. به طور مثال پیامبر اکرم(ص) فرمود: 🍃«شَرُّ النَّاسِ مَنْ بَاعَ‏ النَّاس‏ بدترین مردم، کسی است که انسان‌ها را بفروشد». 👈 لذا خرید برده توسط ائمه اطهار(ع) به منظور آزاد کردن و تربیت آن‌ها بود و به مرور این اتفاق افتاد و بعد از گذشت چند قرن برده داری به طور کلی از جامعه اسلامی ریشه کن شد. نکته: اهل بیت(علیهم‌السلام) عمدا کنیز و غلام خریداری می‌کردند و مدت کوتاهی آن‌ها را نگه می‌داشتند و با روش خود تربیت کرده، سپس آن‌ها را آزاد می‌کردند، آن‌ها نیز با مرام مسلمانی آشنا شده و مسلمان می‌شدند و در برخی موارد حتی مرید امام؛ چون معمولا برده‌ها از کشورهای دیگر وارد عربستان می‌شدند و مسلمان نبودن، لذا اهل بیت(ع) با این کار هم آن‌ها را تربیت می‌کردند و هم آزاد. 📚 لینک مطلب welayatnet.com/fa/news/152817 ✅ آیدی دریافت سوالات 👇👇 @pasokhgo313 💠 اندیشه تَشیّع 👇👇 ━✨🌹✨🌸✨━ ♨️ @kalamema