eitaa logo
『ڪَمۍ‌ٖټاٰ‌شُھَداٰ』
746 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
999 ویدیو
45 فایل
شھادت داستان ماندگارۍ آنانےست که دانستند، دنیا جاۍ ماندن نیست ..!
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 چشم دلگرم به لبخند و چشم مادر خیره به شوق پدر شد و بار دیگر پا به عرصه هستی گذاشت. . 🍃پسرشاگرد خوبی بود وپدرهم معلم خوبی که راه ورسم مردانگی رابه اوآموخت. . 🍃 محمدرضا شیفته ی مردانگی و غیرت شد . رد پای آموخته هایش، سبب شد تا سِیلی از را شیفته مرام و خوشرویی خود کند،ردپایی که عطر در جای جای خاکش به مشام میرسد و مشام هارا نوازش میکند. . 🍃در گفت و گوهایش با مادر گفته بود. «قول میدهم مادر که شوم آخر» سر را فدای عمه سادات کرد و قول او برای همیشه ماندگار و یادگار شد. غیرتش باعث شد جانش را کند تا مبادا نگاه چپ حرامی ها سوی حرم عقیله بنی هاشم باشد. . 🍃چه پر کشید و جام شهادت را سر کشید. رفت اما تجربه و مردانگی خود را به یادگار گذاشت تا سرمشق شیر مردانی باشد که به وصال‌ِ دارند و آرزوی نوشیدن جام در .... . ✍️نویسنده: . 🌸به مناسبت تولد . 📆تـاریخ تـولـد: ۲۶/فروردین/۱۳۷۴.تهران . 📆تـاریخ شـهادت: ۲۱/آبان/۱۳۹۴.حلب . 📅تاریخ انتشار: ۲۵/فروردین/۱۳۹۹ . 🥀مـحل مـزار: گلزار شهدای علی اکبر چیذر . 📚کتاب های منتشر شده در رابطه با شهید: . •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
حق الناس‌ یعنے من ‌گناه‌ ڪنم دیگران تو حسرت‌ ظهور آقا باشن ... 😞 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
✨🌷با سلام خدمت اعضای محترم کانال🌷✨ نظراتتون رو به آیدی زیر بفرستید تا انشالله کم و کاستی هارو اصلاح کنیم👇👇 @zohoryar
4_139543998548149035.m4a
1.83M
🎧💕 ثمره خون شهدا + داستان از این قراره که میگه : دشمن فکر می کنه با سر بریدن ما رو می ترسونه ، اما بر عکس بیشتر داره ما رو غیرتی می کنه و به مرگ خودش نزدیک میشه .. بعد هم اثر خون شهدا رو نقل می کنه ... ! 😊🌸 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
سه دقيقه در قيامت 04.mp3
15.67M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه چهارم 📅98/08/24
••♥️•• ✅شهیدی ڪه بعد از شهادت شخصی را ڪه منڪر اهل بیت بود را برای نماز شب از خواب بیدار کرد😳‼️👇👇 :🌼 یک مورد اتفاق افتاد که برای خودم نیز بود و برای دیدنش نیز به شیراز رفتم. آن جوان را در یڪ یادواره ای که برای محمدرضا در شیراز گرفته بودند,دیدم. با اینڪه دو ماه از اتفاقی که برایش افتاده بود, وقتی من را دید فقط گریه می‌ڪرد💔😞 او تعریف می‌کرد: که فردی 32 ساله هستم که تا پانزده سالگی بچه‌ای پاک و طاهر بودم و قرآن‌خوان و نماز خوان و اهل مسجد بودم🙂 به سبب آشنایی با دوستان از راه به‌در شدم و 17 سال خدا و ائمه را شدم و هیچ چیز را قبول نداشتم و هر گناهی که بگویید از من سر زده است اسم من بود بعد از آنڪه آن اتفاق برایم افتاد یڪ اسم عجیب و غریب برای خود گذاشتم و بعد از آن اتفاق حتی پدر و مادرم من را عاق کرده بودند و از خانه خود بیرون ڪرده بودند😞 یڪ شب نزدیک اذان صبح دیدم یک جوانی مرا صدا می‌زند 😳«حاج مصطفی پاشو وقت نماز است» من بلند شدم و نشستم و خیلی متعجب شدم و دوباره خوابیدم,😐دوباره آن پسر به خوابم آمد و گفت «حاج مصطفی پاشو یڪ ربع به اذان مانده, پاشو نماز بخوان»😊✋🏼 این را ڪه گفت بلند شدم و چهره‌اش به دلم نشست🙂❤️ 10 روز در اینترنت دنبال این شخص بودم ڪه بعد پیدایش کردم و با او آشنا شدم😍💔 آن جوان می‌گفت: محمدرضا آنقدر بر روی من اثر گذاشته ڪه با همه آن دوستانم قطع رابطه ڪردم و از همه گناهانم توبه ڪردم و به خاطر توبه‌ام و مال‌های حرامی ڪه ڪسب کرده بودم, تمام زندگی‌ام را فروختم تا مال‌های حرام از زندگی‌ام بیرون برود💔 و حقوق ضایع شده را به صاحبانش بازگردانم و حتی برای جلب یڪ رضایت 4،5 بار به مازندران رفتم تا حق ضایع شده را بازگردانم.🙂 🦋 🎉 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😎 😎 حاج آقا با تو برنامه زنده 👌 •┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمزمه سلامتی امام زمان (عج الله تعالی فرجه شریف) 🎙با دلنشین شهید سربلند آقا حججی •┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
.👌👌👌 🌸 میگفت اگر قرار است انقلاب پایدار بماند و نسلهای بعدی هم انقلابی شوند باید در مدارس فعالیت کنیم.😊 🌸 به همین خاطر کار کم دردسر خود را رها کرد و به سراغ کاری پردردسر و با حقوق کمتر در مدارس مشغول تدریس رفت. 🌸 به تنها چیزی که فکر نمیکرد مادیات بود .و میگفت : روزی را خدا میرساند .برکت پول هم مهم است ، کاری را هم که برای خدا باشد برکت دارد.😇 🌸 تدریس در دو مدرسه را شروع کرد. دبیر ورزش در ( منطقه 14 ) و معلم عربی در یکی از مدارس محروم منطقه 15 تهران را شروع کرد. 🌸ولی تدریس عربی ابرهیم زیاد طول نکشید.و وسط سال بود که از اون مدرسه بیرون آمد. و علتش را هم نمیگفت. 🌸تا یک روزی مدیر مدرسه راهنمایی پیش من آمد و بمن گفت : ترا خدا شما که برادر آقای هادی هستید با ایشان صحبت کنید که برگردد مدرسه! گفتم مگه چی شده⁉️🤔 🌸کمی مکث کرد و گفت: حقیقتش آقا از جیب خودش پول میداد به یکی از شاگردها تا هر روز زنگ اول برای بچه ها نان و پنیر بگیرد. 🌸 معتقد بود که اینها بچه های منطقه محروم هستند .اکثرا سر کلاس گرسنه هستند .بچه گرسنه هم درس را نمیفهمد. 🌸مدیر ادامه داد. من با برخورد کردم😔 . گفتم نظم مدرسه ما را بهم ریختی.در صورتی که هیچ مشکلی برای نظم مدرسه پیش نیامده بود. بعد هم سر آن داد زدم😔 و گفتم: دیگه حق نداری اینجا از این کارها بکنی. 🌸حالا همه بچه ها و اولیاء از من خواستند که به مدرسه برگردد. 🌸همه از اخلاق و تدریس ایشان تعریف میکنند. ایشان در همین مدت کم، برای بسیاری از دانش آموزان بی بضاعت و یتیم مدرسه،وسایل تهیه کرده بود👌 که حتی ما هم خبر نداشتیم. 🌸ما با صحبت کردیم و حرفهای مدیر را به ایشان منتقل کردیم. اما بی فایده بود. ابراهیم وقتش را در جای دیگری پر کرده بود. ❣ ❣ •┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
نامه ایی ازشهدا به تمام مردم ایران😭😢 شرمنده ایم یادشهدارا باذکرصلوات زنده نگه دارید💐 •┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•