eitaa logo
『ڪَمۍ‌ٖټاٰ‌شُھَداٰ』
758 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
999 ویدیو
45 فایل
شھادت داستان ماندگارۍ آنانےست که دانستند، دنیا جاۍ ماندن نیست ..!
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷 ✍🏻' ادمین نوشت با عرض سلام✋🏻 از شما به خاطر اینکه همچنان همراهمون هستین، سپاسگزاریم🌸 💢 خاطرات بسیاری از دفاع مقدس و مدافعان حرم به خصوص شهدای شاخص، در کانال گذاشته شده که میتونید با جستجوی اسم شهید، در کانال کمی تا شهدا،به خاطراتشون دسترسی پیدا کنید و مطالعه نمایید. ⭕️ به عنوان مثال: با جستجوی هشتگ در کانال کمی تا شهدا ، میتونید خاطرات شهید باکری رو مطالعه نمایید👌🏻 💢چند از هشتگ اسم شهدا که در کانال میتونید جستجو نمایید👇🏻 و شهدای دیگر🌷 💢 چند نمونه از هشتگ های و که در کانال استفاده شده👇🏻 💢 رمان👇🏻 (پوکه های طلایی) ⭕️ برای دسترسی به این مطالب های بالا، رو در کانال جستجو نمایید. ♨️ استفاده و کپی از کمی تا شهدا در گروه ها و کانال های دیگه با ذکر مانعی ندارد... التماس‌دعا😊🌷 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
شهید غلامرضا قربانی مطلق تولد: 1332 تهران شهادت: 4 اردیبهشت 1359 پاوه سمت: فرمانده سپاه پاوه نحوه شهادت: ترکش خمپاره ضد انقلاب 💚 •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
شهید «غلامرضا قربانی مطلق»، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پاوه از آن رو مورد توجه و در یاد ماندنی است که حاج «احمد متوسلیان » تعلق خاطر بسیاری به او داشت و در مقابل پیکر در خون طپیده او زانوی بر زمین نهاد و گریست. سیدمحمدحسین نیرومندحسینی: •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
«احمدمتوسلیان» و «غلامرضا» از بدو آشنایی ،دوشا دوش یکدیگر در تمامی صحنه های مقابله با ضد انقلاب حضور داشتند در پی آزاد سازی شهرستان« پاوه» در دی ماه 1358 حاج« احمد» که سرپرستی فاتحان شهر را بر عهده داشت به جای اینکه خود فرماندهی سپاه شهر را به دست گیرد این مسئولیت را بر دوش «غلامرضا قربانی مطلق» نهاد و حکم فرماندهی سپاه« پاوه »به نام این جوان قد بلند و خوش مشرب ،که ریش انبوه و سیاه و موهای مجعدش جذابیت خاصی به او می بخشید ،صادر شد و حاج« احمد» فرماندهی عملیات سپاه «پاوه» را پذیرفت. به هر حال ،عروج زود هنگام« غلامرضا» این فرصت را به حاج «احمد» نداد تا نتیجه نهایی سرمایه گذاری خود را ببیند . •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
صبح روز چهارم اردیبهشت ماه سال 1359 که «غلامرضا» و« علی شهبازی» جلوی مقر سپاه مشغول صحبت بودند ،سفیر مرگبار خمپاره 120 و پس از آن صدای مهیب چند انفجار شهر را به لرزه در آورد .«غلامرضا» و« علی» هر دو میان غبار و دود ناشی از انفجار گم شدند و زمانی که خودمان را با لای سر آنها رساندیم ،تنها «علی» بود که ناله می کرد .«غلامرضا» خاموش و غرق در خون افتاده بر پشت ،روی خاک دراز کشیده بود. •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•