قابل توجه دوستان
👆👆
کلاس های فقه و اصول و حکمت متعالیه ( تشکیک و الهیات بالمعنی الاخص ) در مکانی برگزار می گردد که آدرسش👆 اعلام شده است .
010_00.12.4 حدیث خوانی باب شکر.mp3
24.47M
#حدیث_خوانی
مروری بر احادیث اصول کافی
کتاب الایمان و الکفر
باب الشکر
جلسه دهم
019_00.12.4 سلوک علمی ،شهید آوینی و شهدا ....mp3
20.85M
#سلوک_علمی
سلوک علمی،چالشها و راهکارها
شهدا و درک حضور در این تاریخ دربیان شهید اوینی
حجت الاسلام استاد مهدی منصوری
"مشهد مقدس "
جلسه نوزدهم
004_00.12.7 تشکیک وجود.mp3
19.9M
#نهایه_الحکمه
#المرحله_الاولی_فی_احکام_الوجود
#الفصل_الثالث_فی_ان_الوجود_حقیقه_مشککه
انس با حکمت متعالیه اندیشه وجودی برای ما حاصل میکند و بر اثر همین انس تحیروجود شکل میگیرد و مباحثی همچون کمال و نقص یا شدت و ضعف وجود برای ما روشن میشود.
جلسه چهارم
005_00.12.8 تشکیک اقوال در وحدت و کثرت.mp3
24.25M
#نهایه_الحکمه
#المرحله_الاولی_فی_احکام_الوجود
#الفصل_الثالث_فی_ان_الوجود_حقیقه_مشککه
اقوال در وحدت و کثرت عالم:
قول اول:وحدت وجود و موجود (وحدت محض یا همان وحدت شخصیه)
قول دوم:کثرت وجود و موجود(تباین محض)
قول سوم:وحدت وجود و کثرت موجود(قول محقق دوانی)
قول چهارم و پنجم:وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت(تشکیک سنخی و سریانی)
قول ششم: کثرت و تباین محض درافراد هم عرض (تباین عرضی) و وحدت درعین کثرت و کثرت در عین وحدت در طول(قول علامه مصباح ره)
قول هفتم و هشتم:
اصالت الماهوی هایی کهرقائل به تشکیک در ماهیت هستند(مثل شیخ اشراق)
اصالت الماهوی هایی که قائل به تشکیک در ماهیت نیستند(مثل میر اماد)
جلسه پنجم
قابل توجه دوستان
کلاس « تشکیک در حکمت متعالیه با محوریت نهایه الحکمه »
کلاس « الهیات بالمعنی الاخص در حکمت متعالیه با محوریت نهایه الحکمه »
❌امروز ( دوشنبه ) برگزار نمی شود و ✅انشاءالله سه شنبه ساعت ۱۰ تا اذان ظهر برگزار می گردد
دوری ازواقعیت و استقرار در خیال خطّ قرمز فعالیت های تربیتی
فعالیت ها نباید باعث شود که انسان از واقعیت دور گردد و در عالَمی بیگانه از واقعیت به سر برد .
اگر در شریعت یکسری از حالات و اعمالی نهی شده است و از او مذمّت شده است به جهت این است که برای انسان سیری می سازد که در بیگانگی با واقعیت و حقیقت است و علی القاعده در مدیریت زندگی دچار مشکل خواهد شد . تبعیّت از هوی و هوس و طولانی شدن آرزوها انسان را در بیگانگی با این عالَم قرار می دهد چرا که برای او عالَمی و دنیایی می سازد که بی ربط به این عالَم وواقعیت های این عالَم است از اینرو دیگر چنین شخصی چشمِ دیدن و گوش شنیدن بسیاری از حقایق و واقعیات را ندارد . هوی و هوس راه حقّ و حقیقت را بر انسان می بندد و طولانی شدن آرزوها ، نسیان آخرت به بار می آورد « ِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَى أُمَّتِيَ الْهَوَى وَ طُولُ الْأَمَلِ أَمَّا الْهَوَى فَإِنَّهُ يَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَيُنْسِي الْآخِرَةَ وَ هَذِهِ الدُّنْيَا قَدِ ارْتَحَلَتْ مُدْبِرَةً وَ هَذِهِ الْآخِرَةُ قَدِ ارْتَحَلَتْ مُقْبِلَةً وَ لِكُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا بَنُونَ فَإِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَكُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الْآخِرَةِ وَ لَا تَكُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الدُّنْيَا فَافْعَلُوا فَإِنَّكُمْ الْيَوْمَ فِي دَارِ عَمَلٍ وَ لَا حِسَابَ وَ أَنْتُمْ غَداً فِي دَارِ حِسَابٍ وَ لَا عَمَلَ. ( الخصال / ج 1 / 51 )
در تربیت عواملی همچون بازی و فیلم و ورزش و .... نباید متربّی را از واقعیت دور سازد و نباید او را از عالَمی که در آن نَفَس می کشد جدا سازد .
بسیاری از فیلم ها انسان را مستقرّ در خیال می کند و با تخیّلات عالَمی را برای خود می سازد و اُنس آنها در عالَمی دیگر می شود که عالَم واقعیت ، برای شان بیگانه می شود .
از اینرو فیلم هایی که تخیّلات آنها و یا نقاشی هایی و کاربرگ هایی که انسان را جدای از واقعیت می سازد آنها را نمی توان رشد متناسب داد .
استقرار در عالَم تخیّل ، باعث می شود که انسان برای آن عالَم برنامه ریزی داشته باشد و روز به روز خود را در آن غرق نماید و روز به روز امکانات خود را در آن عالَم افزایش دهد و وسعت در آن عالَم پیدا نماید .
بعضی از برنامه های مختصّ به کودکان و نوجوانان برنامه هایی است که فقط در خیال می دمدو متخیّله های آنها را قوی می سازد و پرش ها و تحّرک خیال را رقم می زند و خیالی می سازد که او را از این شاخه به شاخۀ دیگر می کشاند و دائم او را به پرواز می کشاند به گونه ای که آرام و قرار ندارد . برای برگرداندن چنین انسانی به واقعیت ، نیازبه زلزله های شدید می باشد که شاید او را به واقعیت و حقیقت برگرداند و گرنه او بیگانه با واقعیت و در فاصلۀ با حقیقت است و حقیقت و واقعیت برای اش ناآشنا است .
انسان ها ، ملکوت گرا هستند و با هر ظاهری که روبرویند می خواهند باطنی بسازند و با آن باطن اُنس یابند . باطن گرایی ، گاهی با خیال تأمین می شود بدون اینکه واقعیتی در میان باشد . به عبارت دیگر باطن گرایی خیالی می شود نه واقعی .
از اینرو اگر در باطنی و دنیا و عالَمی سیر کند که خیالش می سازد در اینصورت با فاصله از واقعیت و حقیقت سیر می کند و در نسبت به واقعیت غریبه است و نمی تواند اُنسی برقرار نماید از اینرو با بیگانگی در نسبت به واقعیت و حقیقت خود را به پیش می برد و سخن از حقیقت و واقعیت برای او توهم می شود چرا که حقیقت او توهم اوست . ملکوت گرایی و باطن گرایی می بایست با واقعیت گره بخورد که در اینصورت اگر در باطن و ملکوت واقعی و حقیقی سیر داشته باشد در اینصورت آنچه در بیرون از انسان می باشد ، ادامه و ظهور آن حضور در آن عالَم می باشد ولی اگر در باطن و ملکوتی به سر برد که خیالی است و ربطی به آن چیزی نداشته باشد که در بیرون از انسان می گذرد علی القاعده بیرون ، بریدۀ از درون و باطن خیالی است و در اینصورت نمی تواند با عالَم بیرون لذّت ببرد و دائم می خواهد به عالَم درون خیالی خود بر گردد و در آنجا مأوا گزیند ازاینرو نمی تواند اُنس و صمیمیت و محبّت با غیر خود برقرار سازد .