eitaa logo
کانون غرب‌ شناسی و اندیشۀاسلامی
1.5هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
9.1هزار ویدیو
582 فایل
✅ در این کانال مباحث مختلف و مهم پیرامون شناخت تمدن وعالَم #غرب، تفکر و فرهنگ، علوم‌انسانی، تمدن اسلامی، معارف مهدویت و تحلیل انقلاب اسلامی بر اساس فلسفۀ تاریخ و اندیشه ناب اسلامی ارائه می‌شود. @GhalbeSalimeSalman
مشاهده در ایتا
دانلود
💥 در حوزه‌ها نیازمند تکامل فقاهت هستیم تا و و را پوشش دهد. (تفقه جامع) 💥 وقتی فقه جامع یا نظام استنباط شکل گرفت، به‌تبع آن، نظام کارشناسی و نظام برنامه‌ریزی هم متحول می‌شود. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: «در حوزه، ما نيازمند به سه چيز هستيم؛ «حكمت حكومتي»، «فقه حكومتي» و «اخلاق حكومتي». سخن اين نيست كه معارف ديني‌اي كه ما داريم اصلا به عرصه احكام اجتماعي پا نگذاشته است؛ در فقه اسلامی پاره‌اي از احكام اجتماعي را مي‌بينيد ولي اين غير از فقهي است كه بتواند كنترل عينيت را به عهده بگيرد و برنامه‌ريزي كلان و توسعه داشته باشد. يعني فقه ناظر به كلان اجتماعي و بالاتر، برنامه‌ريزي تكامل و توسعه اجتماعي، فقه کامل‌تری است. نمي‌خواهم بگويم «فقهي است مباين با اين فقه»! بايد هماهنگيِ بين عرصه‌‌هاي مختلف فقه و معارف ديني وجود داشته باشد، در دين‌ مي‌خواهيم ولي آنی كه ما الآن داريم اين است. در حوزه اخلاق هم همين‌طور است. اخلاقی كه ما تعريف كرديم، اخلاق فردی است. و همچنين حكمت‌مان. اين به معناي اين نيست كه دين، جامع نيست و ناظر به حكمت حكومتي و فقه حكومتي و اخلاق حكومتي نيست. جامعيت دين، غير از جامعيت معارف ديني است. هيچ عالم ديني‌ای ادعاي برابري بين فهم خودش و دين را‌‌ نکرده است، بلکه حجيت فهم خودش را به اثبات‌ می‌رساند،‌ می‌گويد «اين فهمی كه من دارم از دين، بين من و خدا، در عرصه‌اي كه من‌ مي‌خواهم عمل كنم است». ، غير از برابري است. ادعاي برابري، هيچ عالم ديني‌ای‌‌ نمي‌كند. حتي در فقه و احكام حقوقي كه مستندترين عرصه معارف ديني هستند، هيچ فقيه جامع‌الشرايطي ادعاي برابري‌‌ نمي‌كند، بلکه ادعاي حجيت در فهم‌ مي‌كند. بنابراين، ما مدعي هستيم و به همين دليل‌ مي‌گوييم كه بايد تفقه در دين، به شكل جامع‌تری انجام بگيرد و البته بر پايه يك روشی كه آن روش به حجيت رسيده باشد، نه بر پايه تكيه به عينيت. يعني از منظر تكامل ابزارْ به دين نگاه نكنيد، از منظر تكامل حجيتْ به فهم ديني نگاه بكنيد. و فرق بين تئوری‌های هرمنوتیکی يا ديناميزم قرآن و امثال اينها با اين نظريه، همين است كه در اينجا از منظر تكامل حجيت، به تكامل معرفت ديني نگاه‌ مي‌شود و بر محور ، و شكل‌ مي‌گيرد. اما در آن نظریه‌ها به عكس است، از منظر تكامل ابزار هست كه توسعه معرفت ديني اتفاق‌ مي‌افتد؛ يعني تكامل نياز، با يك مكانيزم جبري پيش‌ مي‌رود (با يك مكانيزمي كه تحت كنترل دين نيست)، اين تكامل نياز، تكامل ابزار و تكامل اطلاعات را‌ مي‌آورد. اين تكامل ارتباطات، در يك ديالوگ و تعامل، به تكامل معرفت ديني ختم‌ مي‌شود! لکن اين، تكامل معرفت نيست و معرفت را هم به حجيت‌‌ نمي‌رساند. بر پايه حجيت، بايد تكامل پيدا كند تا اين سه عرصه را پوشش دهد؛ كما اينكه وقتي فهم ديني به اين سه عرصه راه پيدا كرد و نظام استنباط شکل گرفت، بايد و اجرايي هم بر محور اين شكل بگيرند. آنگاه هماهنگيِ بين اين حوزه‌‌ها موجب‌ مي‌شود كه شما يك تخصصي داشته باشید كه كاملاً همديگر را تاييد‌ می‌كنند.» 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
📌 ☀️یکی از درس های کاربردی پذیرش و باور قلبی امکان انحراف و اشتباه انسان های بزرگ است. ♨️برای ما انسان ها معمولا سخت است بپذیریم انسان بزرگ و خصوصا کسانی که به آنها ارادت داریم، منحرف می شوند. 🌀دستگاه نوع انسان ها چنین حالتی دارند. در برخی از افراد که این حالت خیلی شدید است چنان شیفته فرد میشوند که واضح ترین مسائل را نیز انکار می کنند این اشخاص فرد را معیار می دانند نه حق را معیار افراد. این افراد از آن جا که شدت تعجب و انکار آنها خیلی زیاد است، دچار سردرگمی و حیرت و تردید در مواجهه با واقعیات می شوند. 🔴این ریشه در بسیار بزرگ دیدن فرد، دیگر بزرگ بینی و خودکوچک بینی، سادگی فرد نسبت به شناخت افراد، عدم تفکیک بین جنبه های شخصی افراد، عدم توجه به سرعت عوامل سقوط و در مجموع شخصیت زدگی فرد دارد. 🔹همان گونه که بارها دیده ایم، فردی سالم یکباره دچار مرگ یا بیماری خطرناک می شود در مسائل روحی نیز ممکن یک فرد خوب و ظاهر الصلاحی در یک آزمایش دچار شدیدترین سقوط ها شود و بعد از مدتی که ما با او ارتباط می گیریم مشاهده می کنیم اوضاع وی به کلی عوض شده است. این همان چیزی است که ما در روابط اجتماعی می گوییم اصلا فکر نمی کردیم این شخص چنین کاری انجام دهد. این موضوع مبانی دارد. 💢 در اینجا دو مسئله وجود دارد. سقوط انسان بزرگ و باور این سقوط. موضوع ما بحث دوم است. اگر باور این سقوط برای ما خیلی سخت باشد، در مواردی خود ما نیز سقوط می کنیم. ✔️راه حل این عیب، تفکر و تامل در تاریخ و بررسی سقوط انسان ها است. تاریخ درس صعود و سقوط انسان ها است. تامل در تاریخ پذیرش انسان ها را سهل می گرداند. 🔶اگر متون دینی نگفته بود هیچ وقت ما انسان ها باور نمی کردیم، چندین هزار سال خداوند را عبادت کرده و بعد از این همه عبادت گمراه شده است. 🔷شاید بگوییم شیطان از گروه جنیان بوده است و با ما انسان ها فرق دارد، ولی خداوند با ذکر را بر انسان ها تمام کرده است. خداوند در قرآن ما را به تامل در سرگذشت باعورا فرا می خواند. بلعم باعورا بر اساس نقلی از نوادگان حضرت لوط(ع) بوده، وی شخصی الدعوه، برخودار از ، دهنده، اخبار غیبی و خلاصه انسانی عارف و کامل بوده است. بر اساس تاریخ وی در سراسرمنطقه آن روزگار به تقوا و کرامات شهرت داشته است. در قرآن درباره وی گفته است «وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذي آتَيْناهُ آياتِنا»"و بر آنها بخوان سرگذشت آن کس را که آیات خود را به او دادیم ولی ( سرانجام ) خود را از آن تهی ساخت و شیطان در پی او افتاد ، و از گمراهان شد!" آیه می فرماید ما از جمله از خود را به داده ایم و برخی از مفسران گفته اند مراد از آیه اسم اعظم بوده است. در ادامه آیه آمده است به دنبال وی افتاد نه وی به دنبال شیطان بیفتد! 💭 بزرگ هستند اما اشتباهات و انحرافات آنها نیز بزرگ است. اگر صعود کنند مراتب بالایی پیدا می کنند و اگر سقوط کنند مانند افراد عادی سقوط نمی کنند بلکه بسیارشکننده تر و عمیق تر سقوط می کنند. 🔰بنابراین ما باید روی دستگاه باوری و شناختاری خود کار کنیم تا بپذیریم ممکن است خطای بزرگ داشته باشد و در اوج قله منکر وجود خدا شود و ممکن است بزرگی انحرافات شدیدی پیدا کند و بپذیریم کراماتی که داشته بسیاری از بزرگانی که گمراه می شوند، ندارد. تعبیر قرآن را مجددا مرور کنیم.«وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذي آتَيْناهُ آياتِنا» اصلاح این حالت فهم ما را در مواجهه با برخی از واقعیات تسهیل می بخشد و از تردید و حیرت ذهنی نجات می یابیم. اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً ✍️یادداشت 📌 فقط با و حفظ حق معنوی جایز است. 🌐 🆔@ahmad_shahgoli
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸چرا امام اجازه می داد دستش را ببوسند؟🔸 ، غذای ساده خوردن نیست. تواضع، است. اگر وظیفه انسان بالای مجلس نشستن است، همین ثواب را دارد. امام در دوره شاه از زندان آزاد شد. خدا رحمت کند برادرم آمده بود امام راحل را در این وضعیت دیده بود. گفت دو تا متکا این طرف و آنطرف امام گذاشته بودند. مردم می آمدند و دست امام را بوسه می زدند! امام دستش را نمی کشید! این تواضع است. چون وظیفه‎اش است. می خواهد را به رژیم نشان بدهد. می خواهد ارادت مردم به خودش را به دشمن نشان دهد. وگرنه این نیست که از دست بوسیدن لذت ببرد. وظیفه‎اش را انجام می داد. مأمون به امام رضا (ع) مجبور کرد که ولیعهد باشد، حضرت گفت: این کار را از من نخواه. گفت: اختیاری نیست. می خواهی با من مقابله کنی؟ من هم نوع دیگری رفتار می کنم؛ یعنی تو را می کشم. حضرت کرهاً (از روی کراهت) قبول کرد. حالا ولیعهد شده، دو برادر بودند به نام حسن بن سهل و فضل بن سهل. اینها همه کاره‎های مأمون هستند. این وزیر ارشد می آید پیش امام رضا -پیش ولیعهد-. حضرت دارند با یکی از یارانشان صحبت می کنند. ایستاده جلوی درب. حضرت به حرفشان ادامه دادند. مدت‎ها اذن (اجازه) داخل شدن به او نمی دهند. بعد حضرت می گوید کاری داری؟ اجازه می دهند که بیاید داخل. اما اذن نشستن را به او نمی دهند. مطلبش را می گوید و حضرت جوابش را می دهند، می رود. دیگران نباید این کار را بکنند. برایشان است. امام در یک تواضعی است نسبت به خدا که اینگونه بی اعتنایی ها، او را متکبر نمی کند. او آنچنان ذلت باطنی دارد که این بی اعتنایی ها غرور برایش نمی آورد. آقای گورباچف، آقای شوارت ناتزه را فرستاده بود که پاسخ پیام امام را بیاورد. امام خیلی عادی آمد. این وقتی می خواست پیام را بدهد میلرزید. امام هم وقتی که این فرد پیام را ابلاغ کرد گفت: اینها جواب من نیست. دستش را به علامت ردّ حرکت می داد. گفت: اینها جواب من نیست، من می خواستم دری بر دنیای جدیدی به روی شما باز کنم. ببین! پس اخلاق و تواضع و بندگی خدا کردن، حرف خدا گوش دادن است. تواضع، این است. باید نگاه کند ببیند تکلیف چیست؟ عمده این است که انسان وقتی می خواهد کاری کند داشته باشد. @haerishirazi