#کانون غرب شناسی و اندیشه اسلامی
اردوی علمی فرهنگی اشراق اندیشه 5
(ویژه نخبگان و فعالان فرهنگی دانشگاه)
همراه با برنامه های فرهنگی تفریحی
https://eitaa.com/kanooneQarbshenasiAndisheIslami
کانون غرب شناسی و اندیشۀاسلامی
🔴 #انقلاب_کوپرنیکوسی [کوپرنیکی] #کانت و لوازم آن در فلسفه از جمله مفاهیم بسیار مهم که میتوان در د
شناخت تألیفی پیشینی کانت، از جنس علم حضوری و نیز تقدم علم حضوری بر علم حصولی نیست، بلکه این مسأله را باید در سپهر #انقلاب_کوپرنیکوسی کانت ملاحظه نمود. همانطور که در کوپرنیک شاهدیم که محوریت از زمین به خورشید انتقال مییابد، لذا در چرخش کانتی نیز محوریت از #نفسالامر_امور_به_انسان_به_مثابه
#سوژه منتقل میشود؛ و سوژه همانند خورشید با نور خود که در فاهمه است، امور را متشخص و متعین میسازد، این خودانگیختگی سوژه در فاهمه است که بنیاد امور و نفسالامر است. از این رو، آگاهی سوژه، مساوق وجود است؛ و این امر غیر از انسان در حکمت متعالیه است که در فقر وجودی به سر برده و عینالربط وجود حقیقی است. آگاهی نیز از آنِ بسیطالحقیقهای است که عین و علم را محقق میسازد. حکمت متعالیه، علم را مساوق وجود میداند، مقصود از آن، علم و وجود انسانی نیست، بلکه منظور علم و وجود حقیقی است؛ و نه وجود مجازی.
مقصود کانت نیز از اصطلاح استعلایی، عبارت است از امکانات ذاتی موجودی که نحوهی وجودش، متناهی است؛ و سوژه استعلایی همان نحوهی وجود متناهی است. کانت از ماهیت سوژه صحبت نمیکند، بلکه #سوژه_را_از_حیث_نحوهی_وجودش در #کانون توجه قرار می دهد.
نحوهی وجود سوژه، همان امکانات ناب و محض آن؛ و به تعبیر دیگر، همان شرایط استعلایی است که شناخت یقینی تحت آن شرایط امکانپذیر است. نحوهی وجود متناهی یا سوژه استعلایی نیز مقتضی دریافت اشیاء در زمان و مکان است. دانسته شد که بنیاد مکان نیز زمان است؛ و #زمان_کانتی_نیز_مفهوم_فطری_نیست_و_مجعول_انسان_است، به دلیل وضعیت تناهی که از آن برخوردار است. این توضیحات، از لوازم چرخش کانتی است که #همهی_امور_بر_بنیاد_من_به_مثابهٔ_موجود_متناهی_استوار_است.
@philosophyofsocialscience
@KanooneQarbshenasiAndisheIslami