eitaa logo
کانون سبحان
4.9هزار دنبال‌کننده
57.2هزار عکس
12.4هزار ویدیو
455 فایل
"کوهدشت لرستان" آدرس پایگاه خبری کانون سبحان: http://kanoonsobhan.ir/ دارای مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سوژه های خبری(عکس،فیلم و..) را برای ما بفرستید. ارتباط مستقیم با ادمین کانال: @hamidadami
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ اوقاف کوهدشت تهدید به قطع گاز و برق برخی اهالی درب گنبد کرد 🔻 سه شنبه ۱۲ آذرماه ۱۳۹۸ تعدادی از مردم شهر از دکتر الهیار ملکشاهی نماینده شهرستان های کوهدشت و رومشکان در مجلس شورای اسلامی تقاضا کردند نسبت به تامین تعدادی جهت اسکان دائم آنها ، اقدام نمایند . 🔻 معترضین حاضر در جلسه که جهت رفع مشکل خود با اداره اوقاف از درب گنبد به کوهدشت آمده بودند تا موضوع را به نماینده شهرشان انتقال دهند بیان داشتند که شهرستان مدعی است منازل زیادی از شهر درب گنبد جزو اموال اوقاف است و بایستی کسانی که در این نقاط مسکن دارند در اسرع وقت منازل خود را تخلیه و تحویل اداره اوقاف بدهند و در این خصوص حساب های بانکی آنها را مسدود کرده و حتی تهدید به قطع گاز و برق آنها نموده اند . 🔻دکتر ملکشاهی ضمن اینکه قول پیگیری این مشکل را از طرق مختلف قانونی داده بیان نمودند ؛ در سالهای گذشته با پیگیری های صورت گرفته تا حدود زیادی این مشکل مرتفع شده بود که متاسفانه بجای اینکه اداره اوقاف با مردم این شهر که همگی از خَیر الموجودین منطقه هستند مصالحه نمایند به این حرکت و اقدام غیر ضرور ادامه می دهند . 🔻 نماینده مردم شهرستان های کوهدشت و رومشکان در مجلس شورای اسلامی ضمن دعوت مردم به آرامش گفت : بنده بعنوان نماینده شما مردم به هیچ عنوان اجازه نخواهم داد حق شما تضییع شود و در روزهای آینده جهت حل این مشکل و تعیین تکلیف آن با مدیران استانی جلسه ای در این خصوص برگزار خواهیم کرد و به شدت از حقوق شما دفاع خواهم کرد. 🔻در پایان اهالی درب گنبد که از سادات معزز هستند ضمن تشکر بابت پیگیری های قبلی نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی ، ابراز امیدواری کردند و بیان داشتند : ما همچنان منتظر مساعدت مدیران استانی و اداره اوقاف خواهیم ماند و در غیر اینصورت تصمیماتی اتخاذ خواهیم نمود . منبع: صدای کوهدشت ♨️ با ما به روز باشید👇 🆔 @kanoonsobhan
🇮🇷🌸 🍀 ✅ 💢 موضوع: عفاف و حجاب 🍃🌻🍃 🌺 زیباترین تاج بندگیست بر سر یه خانم با وقار و با حیا 🆔 https://sapp.ir/meyar.pb 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔https://rubika.ir/meyar_pb 🍀 🇮🇷🌸
📌 ✍زن، هنوز کاملاً وارد اتوبوس نشده بود که راننده در رو بست و زن لای در گیر کرد. داشت با زحمت چادر رو بیرون می کشید که یه زن طوری که همه بشنوند گفت: آخه این دیگه چه جور لباس پوشیدنه؟ خودآزاری دارن بعضی ها ! 😏 روی صندلی خالی کنار اون خانم نشست و خیلی آرام طوری که فقط زن بدحجاب بشنوه گفت: عزیز دلم... من بخاطر شما چادر میپوشم...😊 تعجب کرد و گفت: بخاطر من؟! 😳 🤔 بله؛ ✍من چادر سر می کنم تا اگه یه روزی همسرت به تکلیفش عمل نکرد و نگاهش رو کنترل نکرد، زندگیت به هم نریزه😊 همسرت؛ نسبت بهت نشه😊 محبت و نسبت به تو که محرمش هستی کم نشه😊 ✍من در گرمای تابستان زیر چادر از گرما اذیت میشم، زمستان ها توی برف و باد و باران؛ برای کنترل کردن و جمع و جور کردن چادرم کلافه میشم، بخاطر حفظ خونه و ی تو😊 ✍من هم مثل تو یه هستم تمایل به تحسین هام دارم ✍من هم دوست دارم تابستان ها کمتر عرق بریزم، زمستان ها راحت تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم من؛ روی تمام این خواسته ها خط قرمز کشیدم، تا به اندازه ی سهمِ خودم حافظِ گرمای زندگی تو باشم😊 و همه اینها رو وظیفه خودم میدونم و به خاطر علاقه های برترم انجام میدم زن محجّبه چند لحظه سکوت کرد تا شاید طرف بخواد حرفی بزنه، چون جوابی دریافت نکرد ادامه داد: هر کسی در کنار تکالیفش، حقوقی هم داره. حق من این نیست که برخی زنانِ جامعه ام با موهای رنگ کرده ی پریشان و لباسهای بدن نما و صد جور جراحیِ زیبایی، چشم های همسر من رو به دنبال خودشون بکشونن...☝️ به نظرتون، من باید از شکل پوشش و آرایش شما ناراحت باشم یا شما از من؟😊☺️ بعد از یک سکوت طولانی : هیچ وقت به قضیه این طور نگاه نکرده بودم.. 😔 لذا آرام موهایش را از روی پیشانی اش جمع کرد و زیر روسری اش پنهان کرد 🀄️مطالب اعتقادی و روشنگری 🀄️داستانها و کلیپ های آموزنده 🀄️تربیت فرزند 🀄️همسرداری 🀄️لطیفه و احکام شرعی، در کانال داستانک‌ و نکات ناب👇 @roshangari_nokatnab99
کانون سبحان
🀄️خانوم مقیم آمریکا؛ خطاب به حجت الاسلام امامی نژاد 🔴تو رو خدا دست از سر این مردم بردارید!!😡 🔴پیش
📌داستان زیبا و تأمل برانگیز ✍️زن هنوز کاملاً وارد اتوبوس نشده بود که راننده ناغافل در رو بست و زن؛ لای در گیر کرد! داشت با زحمت چادر رو بیرون میکشید که یه زن طوری که همه بشنوند گفت: آخه این دیگه چه جور لباس پوشیدنه؟ خودآزاری دارن بعضی ها ! 😏 روی صندلی خالی کنار اون خانم نشست و خیلی آرام طوری که فقط زن بدحجاب بشنوه گفت: عزیز دلم... من بخاطر شما چادر میپوشم...😊 تعجب کرد و گفت: بخاطر من؟! 😳 🤔 : بله؛ ✍️من چادر سر می کنم تا اگه یه روزی همسرت به تکلیفش عمل نکرد و نگاهش رو کنترل نکرد، زندگیت به هم نریزه😊 همسرت؛ نسبت بهت نشه😊 محبت و نسبت به تو که محرمش هستی کم نشه😊 ✍️من در گرمای تابستان زیر چادر از گرما اذیت میشم، زمستان ها توی برف و باد و باران؛ برای کنترل کردن و جمع و جور کردن چادرم کلافه میشم، بخاطر حفظ خونه و ی تو😊 ✍️من هم مثل تو یه هستم تمایل به تحسین هام دارم ✍️من هم دوست دارم تابستان ها کمتر عرق بریزم، زمستان ها راحت تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم من؛ روی تمام این خواسته ها خط قرمز کشیدم، تا به اندازه ی سهمِ خودم حافظِ گرمای زندگی تو باشم😊 و همه اینها رو وظیفه خودم میدونم و به خاطر علاقه های برترم انجام میدم زن محجّبه چند لحظه سکوت کرد تا شاید طرف بخواد حرفی بزنه، چون جوابی دریافت نکرد ادامه داد: هر کسی در کنار تکالیفش، حقوقی هم داره. حق من این نیست که برخی زنانِ جامعه ام با موهای رنگ کرده ی پریشان و لباسهای بدن نما و صد جور جراحیِ زیبایی، چشم های همسر من رو به دنبال خودشون بکشونن...☝️ به نظرتون، من باید از شکل پوشش و آرایش شما ناراحت باشم یا شما از من؟😊☺️ بعد از یک سکوت طولانی : هیچ وقت به قضیه اینطور نگاه نکرده بودم.. 😔 لذا آرام موهایش را از روی پیشانی اش جمع کرد و زیر روسری اش پنهان کرد ⚠️ به کوهدشت بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3943301121C6c93ada
📌 ✍زن، هنوز کاملاً وارد اتوبوس نشده بود که راننده در رو بست و زن لای در گیر کرد. داشت با زحمت چادر رو بیرون می کشید که یه زن طوری که همه بشنوند گفت: آخه این دیگه چه جور لباس پوشیدنه؟ خودآزاری دارن بعضی ها ! 😏 روی صندلی خالی کنار اون خانم نشست و خیلی آرام طوری که فقط زن بدحجاب بشنوه گفت: عزیز دلم... من بخاطر شما چادر میپوشم...😊 تعجب کرد و گفت: بخاطر من؟! 😳 🤔 بله؛ ✍من چادر سر می کنم تا اگه یه روزی همسرت به تکلیفش عمل نکرد و نگاهش رو کنترل نکرد، زندگیت به هم نریزه😊 همسرت؛ نسبت بهت نشه😊 محبت و نسبت به تو که محرمش هستی کم نشه😊 ✍من در گرمای تابستان زیر چادر از گرما اذیت میشم، زمستان ها توی برف و باد و باران؛ برای کنترل کردن و جمع و جور کردن چادرم کلافه میشم، بخاطر حفظ خونه و ی تو😊 ✍من هم مثل تو یه هستم تمایل به تحسین هام دارم ✍من هم دوست دارم تابستان ها کمتر عرق بریزم، زمستان ها راحت تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم من؛ روی تمام این خواسته ها خط قرمز کشیدم، تا به اندازه ی سهمِ خودم حافظِ گرمای زندگی تو باشم😊 و همه اینها رو وظیفه خودم میدونم و به خاطر علاقه های برترم انجام میدم زن محجّبه چند لحظه سکوت کرد تا شاید طرف بخواد حرفی بزنه، چون جوابی دریافت نکرد ادامه داد: هر کسی در کنار تکالیفش، حقوقی هم داره. حق من این نیست که برخی زنانِ جامعه ام با موهای رنگ کرده ی پریشان و لباسهای بدن نما و صد جور جراحیِ زیبایی، چشم های همسر من رو به دنبال خودشون بکشونن...☝️ به نظرتون، من باید از شکل پوشش و آرایش شما ناراحت باشم یا شما از من؟😊☺️ بعد از یک سکوت طولانی : هیچ وقت به قضیه این طور نگاه نکرده بودم.. 😔 لذا آرام موهایش را از روی پیشانی اش جمع کرد و زیر روسری اش پنهان کرد 🇮🇷 کانون‌ سبحان کوهدشت 👇 🇵🇸@kanoonsobhan
📌 ✍زن، هنوز کاملاً وارد اتوبوس نشده بود که راننده در رو بست و زن لای در گیر کرد. داشت با زحمت چادر رو بیرون می کشید که یه زن طوری که همه بشنوند گفت: آخه این دیگه چه جور لباس پوشیدنه؟ خودآزاری دارن بعضی ها ! 😏 روی صندلی خالی کنار اون خانم نشست و خیلی آرام طوری که فقط زن بدحجاب بشنوه گفت: عزیز دلم... من بخاطر شما چادر میپوشم...😊 تعجب کرد و گفت: بخاطر من؟! 😳 🤔 بله؛ ✍من چادر سر می کنم تا اگه یه روزی همسرت به تکلیفش عمل نکرد و نگاهش رو کنترل نکرد، زندگیت به هم نریزه😊 همسرت؛ نسبت بهت نشه😊 محبت و نسبت به تو که محرمش هستی کم نشه😊 ✍من در گرمای تابستان زیر چادر از گرما اذیت میشم، زمستان ها توی برف و باد و باران؛ برای کنترل کردن و جمع و جور کردن چادرم کلافه میشم، بخاطر حفظ خونه و ی تو😊 ✍من هم مثل تو یه هستم تمایل به تحسین هام دارم ✍من هم دوست دارم تابستان ها کمتر عرق بریزم، زمستان ها راحت تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم من؛ روی تمام این خواسته ها خط قرمز کشیدم، تا به اندازه ی سهمِ خودم حافظِ گرمای زندگی تو باشم😊 و همه اینها رو وظیفه خودم میدونم و به خاطر علاقه های برترم انجام میدم زن محجّبه چند لحظه سکوت کرد تا شاید طرف بخواد حرفی بزنه، چون جوابی دریافت نکرد ادامه داد: هر کسی در کنار تکالیفش، حقوقی هم داره. حق من این نیست که برخی زنانِ جامعه ام با موهای رنگ کرده ی پریشان و لباسهای بدن نما و صد جور جراحیِ زیبایی، چشم های همسر من رو به دنبال خودشون بکشونن...☝️ به نظرتون، من باید از شکل پوشش و آرایش شما ناراحت باشم یا شما از من؟😊☺️ بعد از یک سکوت طولانی : هیچ وقت به قضیه این طور نگاه نکرده بودم.. 😔 لذا آرام موهایش را از روی پیشانی اش جمع کرد و زیر روسری اش پنهان کرد 🇮🇷 کانون‌ سبحان کوهدشت 👇 🇵🇸@kanoonsobhan