eitaa logo
اقیانوس
135 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
526 ویدیو
14 فایل
دنیا‌دریاست🌊 و‌در‌دل‌این‌دریا‌ی‌عمیق ما‌ماهی‌های‌تشنه‌لب‌مشتاق‌آنیم‌که به‌ساحل‌امن‌تو‌برسیم✨ ما‌به‌گرمای‌ساحلت‌راضی‌تریم‌تا خنکای‌آب‌دنیا... ای‌حضرت‌ #اقیانوس
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🆘 هشدار ❗️ مُشترک گرامی ! مهلت استفاده از یک ماه سرویس هدیه رحمت خاصِ مهمانی درون شبکه خداوندی چھارشنبہ ۲۲ اردیبہشت به پایان مےرسد و از آن پس عبادات با نرخ عادے محاسبه خواهد شد ؛ 👹 شیطان از غُل و زنجیر آزاد می شود .. ثواب خواندن یک آیه ؛ برابر همان آیه ، نه یک ختم قرآن است .. خواب یعنی خواب ، نه عبادت .. و نفس کشیدن یعنی نفَس و نه تسبیح .. یک رکعت نماز ، همان یک رکعت است نه معادل ۷۰۰ هزار رکعت .. ⚠️ مشترک محترم ! فقط چند روز دیگر فرصت دارید .. این لحظات را دریابید 🙏🏻
اسرار روزه _17.mp3
10.12M
۱۷ 💢 آنکس که به دنبال رشد انسانی، و قرب به خداوند است، تسلّط بر بدن، اولین قدم، در این مسیر است. ☜ تسلط بر فکر، وهم، خیال و ... بدون تسلط بر بدن ممکن نیست!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آن شــب قسمت سوم...... انگار کسی از پس این ستاره های نورانی با او سخن می گوید.... امشب شب وصال او با ستاره ای است که سی سال پیش با دستان خودش در مدینه به خاک سپرد...😭💫 .......دختر دوباره از ایوان به پدر می نگرد .....😍 او بعد ازشهادت مادرش همدم و غمخوار پدرش بوده ....🥀 ولی حالا این اضطراب و تشویش پدر را نمی تواند درک کند ... اینبار قصه فرق می کند.... دلش طاقت نمی آورد و پدر را صدا می زند ..... ........و پدر به سمت دخترش بازمی گردد .... لحظه ای نگاهش را در نگاه دخترش می دوزد.... و در این نگاه دنیای از حرف میان دختر و پدر مبادله می شود ......🤔 حرف هایی که دل دختر را زیر و رو می کند و از دلهره ی قلب پدر می کاهد.....😰 پدر داخل اتاق می شود ..... و حالا این دختر است که چشم به آسمان دوخته ..... و با خدای خود مناجات می کند ....🤲🏻 دلهره ای در دل دختر می افتد از جنس همان دلهره ای که در شب سفر کردن مادر داشت.....😭😭😭 ......و مادر در بستر افتاده بود و با تنی دردمند و رویی که کبود است از جور مردمان و روحی فسرده از رنج دنیا .....💔🥀 و مادر در گنجه ای را که در کنار خود دارد باز می کند .... و مادر با صدایی حزن انگیز وصایای آخر خود را به دختر خردسالش می کند... دخترم..... زین پس تو غم خوار پدر و برادرانت هستی .....😰 مادر این خانه بعد از من تویی ... بعد از داغ پدر و فرزند و برادرهایت ها را می بینی......😭 مصیبت اسارت بر سرتو خواهد آمد و تو تنها باید صبر کنی.... و اما داغ پدرت.....😰💔 و مادر لحظه به لحظه از همه داغ های پیش روی دخترش را روایت می کند .... و او در آغوش مادر گریه میکند.... دخترم ... این حنوط بهشتی را جبرائیل برای پدرم رسول خدا (ص)آورد ...💚 و او آن را سه قسم کرد ..... قسمی برای خودش 🌺 قسمی برای پدرت🌺 و قسمی برای من.....🌺 پس زمانی پدرت مرا غسل داد و زمانی برادرت از کار غسل دادن پدرت فارغ شد .... این حنوط را به آنان بده..... دخترم این کفن ها ی بهشتی برای ماست ...💚 امشب پدرت یکی از آن ها را برای کفن کردن من طلب می کند .....😭 کفن دیگر کفن پدر تو است که شبی از شب های رمضان برادرت حسن (ع)برای کفن کردن پدرت طلب می کند...😔 و این کفنی است برای برادرت و پس زمانی که حسین(ع)آن را از طلب کرد آن را به او بده تا برادرت را کفن کند.....💔 اشک در چشمهای مادر و دختر حلقه می زند ... کفنی نمانده است ....😭😭😭😭😭 اما هنوز حسین (ع)کفن ندارد... دختر با چشمانش سوال خود را را از مادر می پرسد... مادر جان .... کفن برادرم حسین (ع)کجاست....😭 و مادر سوال ناگفته ای دخترش را پاسخ می دهد .... دخترم ..... این پیراهن خودم برای کفن برادرت حسین (ع) بافته ام... و بدان هرگاه این را از طلب کرد کمتر از ساعتی در این دنیازخواهد بود...💔. دختر دست بر دیوار ایوان گذاشته و گریه می کند.... و به آسمان می نگرد و اینچنین می گوید.... مادر جان...😔 وصایای تو را به یاد دارم .... اما فکر نمی کردم به این زودی نوبت پدر بشود.....😭 مادر جان ..... دعا کن داغ دوباره را تاب بیاورم...... ادامه دارد داستان کوتاه برداشتی متفاوت از شهادت امیر مومنان ع به قلم✍🏻سید امیر حسین سمائی ع
افطار بیست و یکم.ـــ... و اینجا ایستگاه بیست و یکم است... و ما در گذر زمان از دومین شب قدر گذر کردیم ......💚 و ما مانده ایم و حسرتی بزرگ .... حسرتی به بزرگی عظمت شب قدر..... .......عجب غروب دلگیر است .... روز شهادت اول مظلوم عالم و اولین یتیم شدن جهان هستی باشد ...🥀 و این کافیست تا چشم ها خون ببارد و دلها آتش بگیرد....💔 ......غروب .... روضه خوان هستی است....😭☀️ غروب از خون جوشان شهدای کربلا بود که سرخ شد.... ایستگاه بیست و یکم و غروب آن درد آورترین لحظات رمضان است.. 😭😭😭 نگاهی به پشت سرت کن .... تمام شد ...😔 از عمر این ماه تنها کمتر دهه مانده .... چقدر از گل های این دشت در توشه جمع کردی....🤔 چقدر از شب های قدر بهره بردی ....😰 در نامه ی اعمال سال بعد خودت ثبت کردی؟ .... آیا نامه ای که برای آینده ی خودت نوشته ای لایق امضای ولی خدا هست ؟ ......😰 آیا با دعایی کردی توانستی قدمی برداری برای نزدیکتر شدن روز موعود ؟.....🤔 آیا سال بعد او را خواهی دید ؟...😍 اگر هنوز هیچ کار کار نکردی .... اگر هنوز بار کج گناه روی دوشت سنگینی می کند .... بار زمین بگذار که بار کج به منزل نمی رسد ..... شب قدر سوم....🤲🏻 شب اوج عاشقی ....❤️ در راه است .... مولای من کمک کن تا بتوانیم آنگونه که شایسته است در آخرین شب قدر برای ظهور تو دعا کنیم .....😍 مولای من ..... دوستت دارم از صمیم دل....☺️ و هر چند سال که این جدایی به طول به انجامد .....😞 من عاشقانه انتظار تو را می کشم.... اما هر چیزی حدی دارد .... و فراغ هم حدی....😭 پس ..... بازگرد ای زیباترین تمنای من از خدا....😍💚 ع
بسم الله خبر خبر📣 کانالمون به شدت به خادم نیاز داره آقا✅ فعال✅ مذهبی✅ جهادی✅ حقوق تون هم روزی ۱۰ تا صلوات و دعای خیر😉 خواستی و توانستی به گوشیم @seyed_dahe_80
سحر بیست و دوم..... و آموختم راه های تثبیت ولایت در دل و جانم را......💚 محاسبه نفس ✍ تمرین اطاعت کردن🌸 توکل💚 توسل❤️ دعا🤲🏻 ........پنج راه برای حفظ درختی در دل ما که سرنوشت ما را معین میکند ..... اما راه ششم...... صبر ....😔 کلید همه تلخی ها و مشکلات است ... صبر بر مصیبت داغ عزیزان صبر برای به ثمر رسیدن برنامه ها و به دست آوردن آرزو ها....😍 صبر بر شکلات دنیا.... اصلا اگر صبر نبود با هر تلنگری انسان از شدت درد و اندوه قالب تهی می کرد .....💔 اصلا اگر صبر نبود با هر دعائی که در درگاه خدا برای ما مستجاب نمی شد بنده منکر توجه خدا نسبت به خودش می شد....😰 صبر ..... زیباترین راه برای گذراندن این دنیای پر مصیبت است.....🌺 و اسوه صبر بانویی است که در یک نیم روز تمام هستی اش در جلوی چشمانش پای کوب سم ستوران شد ....🥀😭 ولی او با این همه فرمود من چیزی جز زیبایی ندیدم .... به راستی چیست این صبر .... صبری که از زنی داغ دیده کوهی استوار می کند .....😭😭😭😭 مولای من .... به حق عمه جانت .... بازگرد ای وارث مصائب زینب کبری س 💔 جان جهان کجاستی.........
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای روز بیست و دوم خدایا..... بر من درهای فضل خود را بگشا.... و برکات خود بر من نازل فرما... و موجبات خشنودی ات را را فراهم فرما... و در بهشت جایم ده ای بر آورنده ی دعای گرفتاران
🛑ادامه ی محفل و تا ساعتی دیگر🛑