13.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینید
| "پلاسکو" بار دیگر رهگذران را غافلگیر کرد!
تا اخر ببینید حتما........
شادی روح آتشنشانها فاتحه ای قرائت کنیم
4_5996915483666811555.mp3
22.19M
یار رو سفیدم
هوامو داره
رفیقِ شهیدم هوامو داره
.
#رفیقِآسموننشینمن💔
#سلام_به_ارباب✋🏻
🌤صبح ها را به سلامی
به تو پیوند زنم...
✨ای سر آغازترین روز
خدا صبح بخیر...
✨به امیدی که جوابی
ز شما می آید...
✨گفتم از دور سلامی به
شما، صبح بخیر...
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
عشق یعنی از خدا خواهش کنی
با تمام رنج ها سازش کنی
عشق یعنی از جهان غافل شدن
نیمه شب ها با خدا کامل شدن❤️🌱
8.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنرانی استاد شجاعی در مورد فرزند‼️
+واااای بچههام دیوانهام کـــردن!
+مغزم داره از سر و صداشون منفجر میشه!
+بسّه بچه، یه کم بگیر بشین
به خدمتت میرسما !
و.....
به همین ترتیب
شما وارد یک جریان خسارتبار شدهاید!
#پیشنهاد_دانلود
#پخش_حداکثری
یکی از علاقمندان شهید تورجی زاده که از بچه های مسجد اباالفضل (ع)نور اصفهان بود در بخشی از خاطره هایش در مورد او گفت:
شهید تورجی زاده مداح بود،سوز عجیبی هم داشت،
کمتر مداحی را مثل او دیده بودم.سی دی مداحی اوهم هست.او عاشق حضرت زهرا(س)بوده ♥️🌱
وقتی هم که شهید شد ترکش به پهلو وبازوی او اصابت کرده بود.🍂
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت124 گذر از طوفان✨ در اتاق بایگانی رو کلید کردم کلید رو داخل کیف
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت125
گذر از طوفان✨
هنوز خیلی از شرکت دور نشده بودیم از دیدن خانواده خاله ناز بانو جا خوردم و شوکه شدم
دست پریسا رو گرفتم به عقب کشیدمش
نگران بهم خیره شد
_یهوچت شد
_برگردیم شرکت
_چرا چیزی جا گذاشتی؟
_نه فقط پشت سرت رو نگاه نکن بدو بریم
_بسم الله خوبی تو ؟بگو چی شده نگرانم کردی
همون طور که درحال دویدن بودیم بریده بریده گفتم
_فامیلای ناز بانو داشتن می اومدن سمت ما فکر کنم دخترش شناختم ولی از نگاه کردنش معلوم بود شک داشت درست دیده یانه
_ای خدایا از دست از این خانواده چه گرفتاری شدیم
نفس نفس زنان پریدیم داخل شرکت یهوی با طاها که داشت ازپله ها پایین می اومد روبرو شدیم
متعجب نگاهی بهمون انداخت و پرسید
_چیزی شده ؟
نفس عمیقی کشیدم دستم رو روی پیشونیم گذاشتم سرم رو تکون دادم
_پس این حال آشفته و ترسیده چه دلیلی داره؟
پریسا روی پله ها نشست بعد ازچند سرفه پشت سرهم نفس نفس زدنش تموم شد و گفت
_چند نفر از آشناهای خانم نیکجو دیدیم نمیخواستیم باهاشون روبرو بشیم مجبورشدیم برگردیم
چشم های طاها گرد شد
_مگه کسی رو ببینید باید ازش فرار کنید!
کلافه نچی کردم
_نه ولی نمیخواستم بفهمن برای کارم رفت وآمد میکنیم
طاها از جوابی که شنید تعجبش بیشتر شد
آروم در شرکت باز کردم با صدای آرومی پریسا رو صدا زدم
_بیا ببین رفتن
از روی پله بلند شد خاک روی مانتوش رو با دست تکوند و سمت در اومد آروم سرش رو بیرون برد بعد از چند ثانیه برگشت
_رفتن داخل کوچه بالایی
چند دقیقه دیگه میرم بیرون اگر نبودن میام دنبالت اگرم بودن ماشین میگیرم که از همین جا سوار بشی
باشه آرومی گفتم طاها روی پله آخر وایساد ریموت ماشین رو زد وگفت
_این قایموشک بازی ها چیه برید سوارشید میرسونمتون
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
8.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری
«یا مَنْ عِشْقُه الشِفاء»
ای که تمام ِ عشقت،
درمانِ ماست حسین(ع)...♥️🌱
#صلیاللهعلیكیااباعبدالله
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
.گذر از طوفان
پارت اول تقدیم به نگاه مهربونتون✨
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
مخالف تدفین شهدا در محله بود. اما شهدا در رویای صادقه به او گفتن "حالا که همسایه شده ایم حق همسایگی رو بجا میاوریم." گریه میکرد و میگفت حالا بچه فلجم تو خونه داره راه میره..!!
#حرم_شهدای_گمنام_واوان