سلام کشتی امن نجات نوکرها
سلام ای تو حیات و ممات نوکرها
سلام شاه دو عالم، سلام اربابم
سلام بر تو شد از واجبات نوکرها
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت816 گذر از طوفان✨ وارد آپارتمان شدیم در و بست کفش هام رو کنار
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت817
گذر از طوفان✨
دستم رو روی پیشونیم گذاشتم چرخیدم و روی لب تخت نشستم فروغی کنارم وایساد دستش رو دراز کرد
_دستتو بده به من بلند شو
_ممنون خودم میتونم
بی توجه به حرفم دستم رو گرفت نگران گفت
_چرا دستت انقد سرده باید ببرمت درمانگاه یا بیمارستان
بلند شدم
_نه نمیخوام برسم خونه مسکن میخورم خوب میشم
_داری می افتی باید بریم دکتر
کلافه دستم رو از توی دستش بیرون کشیدم و سمت در رفتم
_بجز خونه خودمون هیچ جا نمیام اصلا خودم میرم
از اتاق بیرون رفتم سمت سرویس رفتم داخل رفتم شیر آب رو باز کردم به آینه خیره شدم
تند تند چند مشت آب بصورتم زدم دوباره خودم رو نگاه کردم
چه روز بدی بود امروز کاش میشد چشم هام رو ببندم وقتی بازشون کنم یه روز دیگه ای شروع شده باشه
فروغی مضطرب چند ضربه ای به در زد
_نورا
در رو باز کردم و بیرون رفتم،با دیدنم سریع سمت آشپزخونه رفت
به طرف مبل ها رفتم کیفم رو برداشتم
باقدم های تند از آشپزخونه بیرون اومد شکلاتی که دستش بود رو باز کرد جلوی صورتم گرفت
_نمیخورم
نوچی کرد تا اینو نخوری نمیزارم از خونه بیرون بری
شکلات رو از دستش گرفتم همه شو توی دهنم گذاشتم
_خوب شد
_بریم اگر توی مسیر حالت بهتر نشه زنگ میزنم حاجی میریم بیمارستان
کفش هام رو پوشیدم و بی حوصله گفتم
_من هیچ جا نمیام مستقیم بریم خونه
نفس عمیقی کشید در رو باز کرد و گفت
_فعلا بریم
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
شـــهــیــدانـــه🌱
دوستان فعلا از ۱۵میلیون بدهی که برای خرید این وسایلی که برای شروع به کار قرض گرفته شده سه میلیون و ه
سلام روزتون بخیر🌸
دوستانی که میخواستید صدقه یا کمک واریز بزنید اگر زودتر واریز بزنید ممنون میشیم که تا دهم بتونیم این بدهی جمع کنیم تسویه بشه
مطمئن باشید برکتش به زندگیتون برمیگرده
بزنید روی شماره کارت کپی میشه
گروه جهادیحضرتمادر
5892107046105584اگر برای شماره گروه جهادی حضرت مادر واریز نشد به این کارت واریز بزنید محمدی
5894631547765255دوستان رسید رو برای ادمین بفرستید مبالغ با کمک دیگه قاطی نشه @Karbala15 ممنون از همراهیتون اجرتون با حضرت زهرا(س)
هدایت شده از دُرنـجف
اِمـٰامعـلی(؏):
گوشخودرابهشنیدنخوبیهاعادت
بدهوبهآنچهکهبهصلاحودرستیتو
نمیافزایدگوشمسپار...𖠄...!'🌹
°⋅ ———— ⋅ 𔘓 ⋅ ———— ⋅°
هدایت شده از دُرنـجف
⊰•🌸☁️•⊱
.
دَࢪایـنْدُنْیـــٰااَگَࢪغَــمهَسْــتْ؛
صَبــوࢪےکُــن،خُـداهَسْــتْ ツ!
#خدایمهربونم♥️
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت817 گذر از طوفان✨ دستم رو روی پیشونیم گذاشتم چرخیدم و روی لب تخ
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت818
گذر از طوفان✨
با توقف ماشین چشم هام رو باز کردم با ماشینی که کنار ماشین فروغی توقف کرده بود روبرو شدم
امروز از اون روزهای بود که به هر چهار راهی رسیدیم چراغ قرمز شد
دوباره چشم هام رو بستم ،همزمان با حرکت ماشین صدای فروغی بلند شد
_نورا یه در مانگاه جلوتره ماشین رو پارک کنم بریم
نفسم رو باحرص بیرون فرستادم
_وای نه ،میرسم خونه قرصم رو میخورم خوب میشم
_آخه
کلافه تر از قبل توی حرفش پریدم
_آخه نداره دیگه
زیرلب گفت
_باشه
خدا کنه دیگه ترافیک نباشه زودتر برسم خونه کنار بخاری دراز بکشم بخوابم
بخاطر کم شدن سرعت فروغی سرم رو از روی شیشه برداشتم و گفتم
_میخوای توقف کنی؟
ماشین رو جلوی فروشگاهی پارک کرد
_مگه نگفتی به نیلو قول دادی شکلات داغ براش بخری
کیفش رو برداشت در ماشین رو باز کرد
_نمیخواد یه روز دیگه براش میخرم
_زود میام بچه س منتظره
چرا بهش گفتم به نیلو قول دادم
بعد از گذشت بیست دقیقه بایه پلاستیک بزرگ پر از خرید از فروشگاه بیرون اومد
چرا این همه خرید کرده حوصله خودمم ندارم چطوری این پلاستیک رو حمل کنم
در ماشین رو باز کرد خرید هارو عقب گذاشت و سوار شد
_این همه خوراکی چرا خریدی یه بسته شکلات داغ کافی بود
_لبخندریزی گوشه لبش نشست یه پلاستیکه یه طوری میگی این همه انگار با گونی خرید هارو آوردم
نزدیک خونه آژانس برات میگیرم چون نمیزاری تا جلوی در برسونمت ولی خودم پشت سر ماشین میام
بین حرف زدنش نفسی کشید و گفت
_نورا حالت خوب نشد یا بهتر نشدی زنگ میزنی بهم
وسط حرفش پریدم
_که چی بشه ؟مگه من میزارم بیای در خونه منو ببری دکتر
_حتما یه فکری میکنم فقط هر وقت زنگ زدم جواب بده
_پام برسه داخل خونه میخوام بگیرم بخوابم پس زنگ نزن چون گوشی رو روی سکوت میزارم
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
سلام کشتی امن نجات نوکرها
سلام ای تو حیات و ممات نوکرها
سلام شاه دو عالم، سلام اربابم
سلام بر تو شد از واجبات نوکرها
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
عزیزان از #پنج هزار تا #ده یا #بیست هزار
یا علی بگید به نیت اهل بیت و شهدا واریز بزنید بدهی این خانواده رو پرداخت کنیم
مطمئن باشید برکتش به زندگیتون برمیگرده
بزنید روی شماره کارت کپی میشه
گروه جهادیحضرتمادر
5892107046105584اگر برای شماره گروه جهادی حضرت مادر واریز نشد به این کارت واریز بزنید محمدی
5894631547765255دوستان رسید رو برای ادمین بفرستید مبالغ با کمک دیگه قاطی نشه @Karbala15 اجرتون با حضرت زهرا(س) https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت818 گذر از طوفان✨ با توقف ماشین چشم هام رو باز کردم با ماشینی ک
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت819
گذر از طوفان✨
شعله بخاری رو زیادش کردم دراز کشیدم پتو رو روی سرم کشیدم و چشم هام رو بستم
صدای نورا گفتن عمه با تکون خوردن شونه م از خواب بیدارم کرد
با عمه که نگران بهم خیره شده بود روبرو شدم پتو رو تند از روم کنار زد دستش رو دراز کرد شعله بخاری رو کم کرد با نگرانی گفت
_ترانه عمه خوبی؟
عرق های روی پیشونیم رو با آستین لباسم پاک کردم سرم رو تکون دادم
_اتاق رو چرا مثل سونا کردی؟سردته؟پتورو کشیدی روی سرت خیس عرق شدی
_برگشتم خونه سرد بود الان دارم از گرما بخار میشم
_نمیشه پنجره روهم باز کنم گرمای اتاق بره بیرون ،سرما میخوری
نشستم موهای چسبیده به کنارهای صورتم رو کنار زدم
_میخوام برم دوش بگیرم الان پنجره رو باز میکنم بعد میرم
_پس تو برو حموم من خودم پنجره رو باز میکنم قبل از اینکه برگردی داخل اتاق میبندمش اومدی سردت نشه
_دستتون دردنکنه
سمت کمد رفتم لباس و حوله برداشتم
_حوله رو بزار برات گرمش کنم صدام کن میارمش
_نه عمه داخل حموم سرد نیست
در اتاق رو باز کردم و بیرون رفتم بابا با دیدنم تکیه ش رو از تخت برداشت
_خوبی باباجان سر دردت خوب شد؟
سعی کردم لبخند بزنم
_بله بابا جون
_میخوای بریم دکتر
سرم رو روبه بالا تکون دادم
نه بابا نگران نباشید دارو هامو خوردم بهتر شدم
مهربون نگاه کرد
_خداروشکر عزیزم
سمت حموم رفتم لباس وحوله م رو روی رخت آویز انداختم
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫