فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 سخنان جالب کارآفرينان نمونه كشور در برنامه ديشب پایش
چند کلام #حرف_حساب
✔️ #حرف_حساب
✅ اگر اسلام میخواستن زن رو از حضور در اجتماع منع کند ،که حجاب مطرح نمیشد !!
❌ تو خونه که حجاب نداریم...
⁉️جناب روحانی از کجا شروع کنیم؟!!
💢واکنش جالب روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد به درخواست روحانی برای انتقاد از دستگاه قضا و نیروهای مسلح:
❌«آفتابیزد» در واکنش به اظهارات روحانی در نشست خبری اخیرش نوشت: اصلا گیریم حرف شما درست؛ اما از کجای قوه قضائیه انتقاد کنیم؟ از برخورد با دانه درشتهای فساد اقتصادی؟ از بیرون کشاندن پروندههای ۲۰-۱۰ ساله؟ از زندان زدایی؟ از باز پسگیری اموال عمومی و بیت المال؟ از امیدبخشی به جامعه؟ از محاکمه طبریها و نعمتزادهها؟ از برخورد با قضات و وکلای فاسد؟ از هفت تپه و دشت مغان؟
❌بیایید از نیروهای مسلح نیز انتقاد کنیم، از کجا شروع کنیم؟! مرزها، امنیت شهرها، در کنار مردم ایستادن؟ در سیل و زلزله در خاکریز نخست بودن؟ از کمک به دولت در بزنگاههای سخت؟
#حرف_حساب
#حرفِ_حساب🔍
دوست داشتنِ آدم های بزرگ، انسان را بزرگ میکند و دوست داشتن آدم های نورانی به انسان، نورانیت میدهد.
اثر وضعی محبوب، آنقدر زیاد است که انسان باید مراقب باشد مبادا به افراد بی ارزش علاقه پیدا کند
استادپناهیان
#حاج_قاسم♥️
#مرد_میدان
✳️ جنگ گفتمانها!
🔻 جنگ واقعا بین دو گفتمان است؛ گفتمان #علوی و گفتمان #سرمایهداری_لیبرال.
🔸 #علیبنابیطالب علیهالسلام در یکی از سخنرانیهایشان فرمودند: به خدا سوگند در تمام دوران حکومت و مبارزات، من حتی یک #دروغ به مردم نگفتم و هیچچیزی که به مردم مربوط بود، از آنان پنهان نکردم. این گفتمان علوی است و در برابرش گفتمانی است که آن را #فلسفه_سیاسی_مدرن مینامند و پدرش #ماکیاولی است.
❗️ماکیاولی در کتاب #شهریار، در دستورالعمل حکومتی خود خطاب به #حاکمان_مدرن ( و این عهدنامه را باید دربرابر #عهدنامه_مالک_اشتر گذاشت) میگوید: این اخلاقی که تاکنون انبیا از آن حرف زدند، اخلاق پیرزنهاست؛ اخلاق خصوصی است و به درد #حکومت نمیخورد! سپس به شاهان، آموزش مناسک ورود به #مدرنیته میدهد که تفکیک دین از حکومت و تفکیک اخلاق از سیاست، اذن دخول در آن است.
‼️ میگوید: دربرابر ده فرمان موسی و عیسی علیهمالسلام که «دروغ نگویید»، «سرقت نکنید» و ... من ده فرمان جدیدی آوردهام. ازجمله این ده فرمان، اینهاست که میگوید: «دشمنانت را بکش و اگر میتوانی دوستانت را نیز». همچنین میگوید: «به حاکمان سفارش میکنم که دروغ بگویید و وانمود کنید که راست میگویید».
👤 #استاد_رحیمپور_ازغدی
📚 از کتاب «علی و شهر بیآرمان»
📖 صفحات ۱۱ و ۱۲
#⃣ #غرب_شناسی
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
✳️ رفتارِ خدایی!
🔻 نوجوانی بودم شلوغ و ناآرام. لذا پدر و مادر به من رو نمیدادند. وارد #مسجد محل خود شدم دیدم در این مسجد مردم حاضرند ولی سکوت حاکم است. معلوم شد که رئیسالتجار حاج سید روحالله در کنار محراب نشسته و به احترام او مجلس ساکت است. او تا مرا دید، گفت پسرم بیا اینجا. گفتم لابد میخواهد بگوید لیوان آبی برایم بیاور ولی جلو آمدم دیدم برای من نیمخیز شد و گفت: بفرمایید بنشینید! که چنین احترامی برایم شگفتآور بود. سپس به خادم مجلس گفت: برای آقا چای بیاورید!
🔸 #رفتار_کریمانه این شخص موجب شد که از آن لحظه #محبت مسجد و محراب و عبا و قبا و تسبیح در دل من جا کند و اگر الان اهل #دین و #ترویج_قرآن هستم، چه بسا تأثیر این #رفتار_خدایی اوست.
❗️میبینید کسی دیگران را به #مسخره میگیرد و او را #تحقیر میکند و در او #بدبینی ایجاد میکند و دیگری پیامبرگونه انسانی را تکریم میکند و او را به راه خدا میآورد. حساب این دو انسان جداست.
👤 #استاد_ابوالفضل_بهرامپور
📚 از کتاب #زندگی_با_قرآن | ج۱
📖 صص ۲۹-۲۸
#⃣ #تربیت
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
✳️ کلیدیترین مسئلهی ظهور
🔻 محوریترین نقطه و کلیدیترین موضوع در مباحث #مهدویت و مسئلهی #ظهور #امام_عصر (عج)، چیزی است که متأسفانه کمتر به آن پرداخته شده و آن مسئلهی #اضطرار به حضرت است.
‼️ اضطرار چیزی بالاتر از #احتیاج و #نیاز است. اضطرار یعنی شما به چیزی احتیاج داشته باشید که چیز دیگری جای آن را نمیگیرد. دارویی است که هیچ مشابه و جایگزینی ندارد. اضطرار، احتیاجی است که به #ناچاری رسیده باشد. و در یک کلام، اضطرار یعنی #بیچارگی و #درماندگی.
🔺 کلیدیترین مطلبی که در مسئلهی ظهور و فرج امام عصر (عج) کارگشا است، همین اضطرار، و بیچاره و درماندهی او شدن است. اینکه انسان به جایی برسد که باور کند تنها راه، اوست و راه دیگری وجود ندارد. تنها دارو و درمان اوست و داروی دیگری نیست.
👤 #استاد_مسعود_عالی
📚 از کتاب #قبله_آخرین | ج۱
📖 صفحات ۲۲ و ۲۳
#⃣ #انتظار #وظایف_منتظران
🙏 #خدایا_منجی_را_برسان
#حرف_حساب
✳️ بهرهکشی نظام سرمایهداری از «زن»، به نام «آزادی»!
🔻 تکامل «ماشینیسم» و رشد روزافزون تولید به میزان بیش از حد نیاز واقعی انسانها و ضرورت تحمیل بر مصرفکننده با هزاران افسون و نیرنگ و فوریت استخدام همهٔ وسایل سمعی و بصری و فکری و احساسی و ذوقی و هنری و شهوانی برای تبدیل انسانها بهصورت عامل بیارادهٔ مصرف، بار دیگر ایجاب کرد که سرمایهداری از وجود زن بهرهکشی کند؛ اما نه از نیروی بدنی و قدرت کار زن بهصورت یک کارگر ساده و شریک با مرد در تولید، بلکه از نیروی «جاذبه» و «زیبایی» او و از گرو گذاشتن «شرافت» و «حیثیتش» و از قدرت «افسونگری» او در تسخیر اندیشهها و ارادهها و مسخ آنها و در تحمیل مصرف بر مصرفکننده، و بدیهی است که همهٔ اینها به حساب آزادی او و تساویاش با مرد گذاشته شد.
👤 #شهید_مطهری
📚 از کتاب #نظام_حقوق_زن_در_اسلام
📖 ص ۱۸
#⃣ #غرب_شناسی
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
✳ یک بار هم جلوی کولر ننشست!
🔻 «میر مصطفی الموسوی»، مسئول واحد مخابرات لشکر ۳۱ عاشورا: بهخاطر داغ کردن دائم بیسیمها، همیشه توی چادر یا سنگر ما پنکه و کولر روشن بود. خدا شاهد است یک بار هم نشد که آقا مهدی بیاید جلوی کولر بنشیند تا خنک شود. به بچهها میگفت قسمتی از سنگر را بشکافید تا از بادی که به آب جلوی سنگر میخورد و وارد سنگر میشود، خنک بشوید!
🔸 «کاظم احمدینژاد» از واحد مخابرات لشکر عاشورا هم میگوید: هیچوقت نشد که آقا مهدی داخل مرکز پیام بخوابد؛ چرا؟ چون اتاق ما کولر داشت! حتی وقتهایی که دیروقت بود و فرصت نمیکرد برود خانه، به اتاق مخابرات نمیآمد. میرفت مدرسه شهید براتی یا میرفت پشتبام. هر چه میگفتیم بیا داخل مرکز پیام، قبول نمیکرد. میگفت: «من هم مثل بقیه رزمندهها. مگه اونا زیر باد کولر میخوابن که من بخوابم؟» حتی اگر پتو خنک بود، از آن استفاده نمیکرد. ما پتوهای او را میگذاشتیم داخل یک جعبه، بیرون از اتاق تا خنک نشود. میگفت: «بقیه هم پتوهایشان داغ است.»
📚 از کتاب «ف.ل.۳۱» روایت زندگی #شهید_مهدی_باکری، فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا
📖 صفحات ۲۱۲ و ۲۱۳
✍ علی اکبری مزدآبادی
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
عصری داشتم میرفتم خیابون. پسرم که روی مبل دراز کشیده بود تا فهمید دارم میرم بیرون گفت: مامان! فردا ورزش دارم آقامون گفته حتماً با کفش مناسب بریم. یه جفت کفش ورزشی هم برای من بخر. گفتم پس پاشو حاضر شو خودتم بیا. گفت: حال ندارم مامان خودت بگیر دیگه.
خریدهامو انجام دادم. یه کفش هم برای پسرم خریدم. وقتی از توی کارتن درش آورد بیاختیار پرتش کرد یه گوشه. ماماااان! این چیه آخه؟؟؟ صد رحمت به کفشهای میرزا نوروز.😠
بعدش هم رفت توی اتاقش.
منم کفش رو جفت کردم و گذاشتم جلوی در که صبح بپوشه. فقط یه یادداشت نوشتم گذاشتم داخل کفشش:
«کسی که زحمت انتخاب را نمیکشد، باید تسلیم انتخاب دیگران باشد»
#انتخابات
#رأی_میدهم
#حرف_حساب
🟢 ـــــــــــ❅🌿🌿🌿❅ــــــــــــــ