⚪️ زندگی به سبک شهید حاج حسین پورجعفری
🔹با اخلاق و رفتار خوبی که داشت همه را جذب خود می کرد!
🔹بسیار خاکی و خیلی مظلوم بود به حدی که حاضر بود حق خودش ضایع شود اما حاضر به ضایع شدن حق دیگری نبود.
🔹از 12 سالگی مشغول به کار شد و هزینه تحصیل خود را از طریق قالی بافی تامین می کرد. 15 ساله بود که تنها به کرمان سفر کرد و در یک اتاق اجاره ای ادامه درسش را خواند. بعدها هم شد همسر بی نظیر مادر و بابا حسین ما. و بعد هم تا شهادت یار وفادار حاج قاسم بود.
#زندگی_به_سبک_شهدا
#شهید_حاج_حسین_پورجعفری
🌱
💠 زندگی به سبک شهید حسن باقری
🔸زن باید جایگاه خودش را پیدا کند.
باید به کارهای بزرگ تری فکر کنید...
#زندگی_به_سبک_شهدا
🌱
🏷 زندگی به سبک شهید حاج علی محمدی پور
«شرکت در کنکور»
🔸 چرا اصرار دارید که در کنکور شرکت کنید؟
او جواب داد: درست می گویید ولی چون پدرم امر کرد که در کنکور شرکت نمایم، برای این که اطاعت امر کرده باشم می خواهم در کنکور شرکت کنم.
#زندگی_به_سبک_شهدا
🌱
#با_شهدا
سرایدار مدرسه تعریف می کرد: کمردرد داشتم و نمیتوانستم کار مدرسه را خوب انجام دهم. مدیر مدرسه به من گفت: اگر اوضاعت همیشه این باشد، باید بروی بیرون.
اگر من را بیرون میکردند، خیلی اوضاع زندگیام بدتر میشد. آن شب همهاش در این فکر بودم که اگر من را بیرون بیندازند، چه خاکی توی سرم کنم؟
فردا صبح که رفتم مدرسه، دیدم حیاط و کلاسها عین دسته گل شده و منبع آب هم پر است. از عیالم که برنمیآمد؛ چون توان این همه کار را نداشت. نفهمیدم کار کی بوده. فردا هم این قضیه تکرار شد.
شب بعد نخوابیدم تا از قضیه سردربیاورم. صبح، یک پسربچه از دیوار پرید پایین و یکراست رفت سراغ جارو و خاکانداز. شناختمش. از بچههای مدرسهی خودمان بود. مرا که دید، ایستاد. سرش را پایین انداخت. با بغضی که در گلویم نشسته بود، گفتم: «پسرم! کی هستی؟» گفت: «عباس بابایی.» گفتم: «چرا این کارها را میکنی؟» گفت: «من به شما کمک میکنم تا خدا هم به من کمک کند.»
?کتاب «ظرافتهای اخلاقی شهدا»
سالروز شهادت شهید عباس بابایی گرامی باد
#زندگی_به_سبک_شهدا