eitaa logo
کریمی- بیان احکام
1.5هزار دنبال‌کننده
214 عکس
62 ویدیو
17 فایل
حجت‌الاسلام علیرضا کریمی، عضو دفتر استفتائات آیت‌الله خامنه‌ای و نماینده آیت‌الله سیستانی +9821-64412000 +9825-37741415 اینستاگرام، تلگرام، بله و ایتا: karimi_bayan_ahkam مدیریت کانال با ادمین است.
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر سر بی‌اختیار قبل از ذکر از محل سجده بلند شود، وظیفه چیست؟ 📝 طبق نظر و آیت‌الله اگر پیشانی بی‌‌اختیار از جا بلند شود، چنانچه ممكن باشد باید نگذارد دوباره به جای سجده برسد و این یک سجده حساب می‌شود، چه ذكر سجده را گفته باشد یا نه و اگر نتواند سر را نگهدارد و بی‌‌‌‌اختیار دوباره به جای سجده برگردد، سجدۀ نماز همان سجده‌‌ای است که در مرتبه اول انجام داده و برگشتن بی‌اختیار، جزء سجده نیست؛ ولی اگر ذكر نگفته باشد، طبق نظر امام‌خمینی باید ذکر را بگوید ولی طبق نظر آیت‌الله سیستانی احتیاط مستحب است كه آن را بگوید؛ ولی نه به قصد اینكه جزء نماز است، بلکه آن را به قصد قربت مطلقه بگوید. 📝 اما طبق نظر آیت‌الله اگر در هنگام سجده، پیشانی به محل سجده بخورد و بی‌اختیار از زمین بلند شود، باید دوباره پیشانی را بر زمین بگذارد (در حالی که طبق نظر امام و آیت‌الله سیستانی در صورت امکان نباید بگذارد دوباره به جای سجده برسد) و ذکر سجده را بگوید، و یک سجده به حساب می‌آید. پس طبق نظر معظم‌له برخورد اول پیشانی به محل سجده، سجده محسوب نمی‌شود.
بوسیدن و بغل کردن دختربچۀ شش‌سال به بالا طبق نظر بنا بر احتیاط واجب مرد نامحرم نباید دختری را که به سن بلوغ نرسیده ولی سنش از 6 سال تجاوز کرده‌است، ببوسد و روی پای خود بگذارد. اما طبق نظر آیت‌الله مستحب است مردان دختران 6 سال به بالا را (قبل از رسیدن به سن بلوغ) بغل نکنند، روی پا نگذارند و نبوسند.
نگاه در نماز مستحب است نمازگزار: در حال قیام، به محل سجده؛ در حال رکوع، بین دو قدم؛ در حال قنوت، کف دست‌ها؛ در حال سجده، اطراف بینی؛ و در حال نشستن، دامان (مراد، قسمت دو ران پا واقع در بالای زانو است) خود را نگاه کند.
حالت دست‌ها در نماز مستحب است دست‌های نمازگزار: در حال قیام، روی ران‌ها؛ در حال رکوع، انگشتان باز و روی زانوها؛ در حال سجود، روی زمین و انگشتان بسته و در مقابل گوش‌ها، در حال جلوس، روی ران‌ها؛ و در حال قنوت، مقابل صورت و انگشتان به جز انگشت شست بسته باشد.
نذر نماز و روزه اگر شخص نذر کند در فلان روز بگیرد و به نذر خود عمل نکند، باید قضای این روزه را بجا آورد و اگر عمداً این نذر را انجام ندهد، کفاره هم بر وی واجب می‌شود. البته می‌تواند در این روز سفر برود و در این صورت قضای روزه واجب است، ولی کفاره ندارد. و همچنین اگر چنین نذری در مورد بشود و به آن عمل نشود، طبق نظر بنا بر فتوا و طبق نظر آیت‌الله بنا بر احتیاط واجب باید نماز را قضا کند؛ مثلا اگر شخصی نذر کند در روز جمعۀ اول ماه رمضان نماز جعفر طیار بخواند ولی به نذر خود عمل نکند، بنا بر فتوا یا احتیاط باید نماز جعفر طیار را در زمان دیگری بخواند.
صلوات بر پیامبر اسلام، سایر انبیاء و ائمه علیهم‌السلام مستحب است هنگام شنیدن نام پیامبر اسلام، فرستاده شود و هنگام نوشتن نام ایشان هم صلوات نوشته شود. همچنین هنگام شنیدن نام سایر انبیاء و ائمه نیز صلوات بر آن‌ها مستحب است؛ اما هنگام صلوات بر سایر انبیاء اول باید (این «باید» به معنای وجوب نیست؛ به معنای استحباب است) بر پیامبر اسلام و اهل‌بیت ایشان صلوات فرستاده شود و بعد بر سایر انبیاء؛ مثلاً گفته شود: حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام. بجز حضرت ابراهیم که جایز است تنها بر ایشان صلوات فرستاده شود: حضرت ابراهیم علیه السلام. ـــــــــــــــــ میلاد دختر گرامی پیامبر اسلام، حضرت فاطمۀ زهرا سلام‌اللّه‌علیها، بر تمام مسلمین مبارک باد. همچنین روز مادر و روز زن بر تمام بانوان مؤمن تبریک و تهنیت باد. 🌸🌸🌸🌷🌷🌷🌺🌺🌺🌹🌹
وظایف واجب فرزند نسبت به والدین 1- احسان به آن‌ها: منظور از احسان، تأمین هزینه‌های زندگی پدر و مادر در حد شأن آن‌هاست، در صورتی که فقیر شدند. و نیز یکی از موارد احسان، برآوردن خواسته‌های آن‌ها به اندازۀ معمول به مقداری که طبع بشری آن را اقتضا می‌کند و ترک آن مقدار ناسپاسی نسبت به رفتارهای خوب پدر و مادر با فرزند به حساب می‌آید، است. و این احسان با توجّه به مختلف بودن حال پدر و مادر از نظر وضعیّت مالی و جسمی، فقیر بودن یا فقیر نبودن، قوّت و ضعف بدنی و مانند آن فرق می‌كند. 2- برخورد نیک با آنان و بی‌ادبی نکردن نسبت به آنان، چه از نظر گفتار و چه از جهت رفتار، هرچند والدین به او ظلم کرده باشند. 3- عدم ایذاء آن‌ها؛ اگر اذیت شدن آن‌ها از روی شفقت و دلسوزی به حال فرزندشان باشد.
شراب نوشیدن از مسلمات دین اسلام است، نه تنها نوشیدن آن حرام است، بلکه خوردن چیزی از سفره‌ای که در آن شراب می‌خورند، نیز حرام است، و همچنین نشستن بر سر چنین سفره‌ای بنا بر احتیاط واجب.
نیت در عبادات 📝 یکی از شرایط عبادات، خلوص نیت است. یعنی عبادات باید با قصد قربت و خالص انجام شود. ناخالصی می‌تواند ریا باشد و می‌تواند انگیزه‌های دیگر باشد که تفصیل این‌ها بعداً بیان می‌شود. قسمت اول: ریا خواه انگیزۀ اصلی عمل باشد و خواه انگیزۀ اصلی قربة الی الله باشد ولی همراه انگیزۀ اصلی ریا هم در نیت باشد، عبادت را باطل می‌کند. همچنین خواه ریا در اصل عمل باشد یا در کیفیت عمل. مثلاً شخص نماز خود را از روی ریا در اول وقت و در مسجد بخواند. و همچنین اگر ریا در اجزای عمل هم باشد، سبب بطلان عمل است. مثلاً شخص رکوع نمازش را ریایی انجام دهد. حتی اگر جزء مستحبی عمل هم ریایی انجام شود، آن عمل باطل است. مثلاٌ کسی قنوت را ریایی انجام دهد. البته طبق نظر آیت‌الله اگر جزئی از عمل ریایی انجام شود، فقط آن جزء باطل است و اگر این امکان وجود داشت که آن جزء با نیت خالص اعاده شود، عمل صحیح است. همچنین فرقی ندارد از ابتدا ریا در نیت بوده باشد یا در اثنای عمل ریا به نیت آلوده شده باشد و اگر از ریا توبه هم کند، باز هم عملش باطل است و عمل را صحیح نمی‌کند. پس ریا در عمل به هر شکلی که باشد، عمل را باطل می‌کند. اما باید دقت کرد که این در صورتی است که ریا در انگیزۀ مکلف برای انجام عمل وارد شود، اما اگر صرفاً چیزی در قلب او خطور کرد و این خطور در انگیزۀ شخص وارد نشد، عمل باطل نمی‌شود. ⚠ نکتۀ مهم: احراز خلوص نیت، شرط درستی عمل عبادی است. پس اگر کسی در حین عمل شک کند که انگیزۀ او فقط قربة الی الله است یا علاوه بر قربت، ریا هم در انگیزۀ او وارد شده، عملش باطل است.
نیت در عبادات (قسمت دوم: سُمعه) 📝 یعنی انسان عملش را به این قصد انجام دهد که به گوش دیگران برسد. چنانچه سمعه انگیزۀ انسان از عبادت باشد، عملش باطل است. مگر اینکه قصد او از اینکه به گوش دیگران برسد، در راستای مقصودی الهی باشد. ضمناً اگر انگیزۀ او از عمل سمعه نباشد ولی از اینکه دیگران متوجه عمل او شوند، احساس خوشحالی کند، عمل او باطل نمی‌شود.
نیت در عبادات (قسمت سوم: وجود انگیزه‌هایی بجز ریا و سمعه در عمل) 📝 اگر انگیزه‌های خوب (راجح) مثل تعلیم دیگران یا انگیزه‌های مباح مثل اینکه انسان وضو بگیرد تا خنک شود، همراه نیت قربة الی الله شود: طبق نظر اگر انگیزۀ اصلی عمل و آنچه انسان را وادار به عمل می‌کند، نیت قربة الی الله و امتثال فرمان الهی باشد و سایر انگیزه‌ها (راجح و مباح) به تبع انگیزۀ اصلی باشد (اصطلاحاً می‌گویند انگیزۀ تبعی؛ یعنی سایر انگیزه‌ها، انگیزۀ اصلی عمل نباشد)، عمل صحیح است؛ ولی اگر انگیزه‌های خوب، انگیزۀ تبعی نباشد، سه حالت دارد: اول: علت، منحصر است در این انگیزه و اگر این انگیزه نباشد، هیچ انگیزۀ دیگری نمی‌تواند علت عمل باشد؛ دوم: این انگیزۀ خوب به‌تنهایی و مستقلاً می‌تواند هدف از عمل باشد، یعنی اگر نیت قربة الی الله هم نبود، شخص به دلیل همان انگیزۀ خوب آن عمل را انجام می‌داد، ولی اگر این انگیزه هم نبود، فرد به قصد قربت عمل را انجام می‌داد. به عبارتی دیگر، انگیزۀ علت مستقل است، ولی علت منحصر نیست! سوم: نیت قربة الی الله و آن انگیزۀ خوب هیچ یک به‌تنهایی نمی‌تواند شخص را به عمل وادار کند، بلکه هر دو در کنار هم سبب می‌شوند تا شخص عملی را انجام دهد (به عبارتی هر یک جزء العلة هستند)؛ در حالت دوم عمل بنا بر احتیاط واجب باطل و در حالت اول و سوم عمل بنا بر فتوا باطل است؛ و اگر انگیزه‌های مباح انگیزۀ تبعی نباشد (در هر سه حالت)، عمل باطل است. اما طبق نظر آیت‌الله انگیزه‌های خوب و انگیزه‌های مباح حتی اگر انگیزۀ تبعی باشند و انگیزۀ اصلی همان قصد قربت و امتثال امر الهی باشد، در صورتی عمل صحیح است که آن انگیزه‌های خوب و آن انگیزه‌های مباح هم در جهت قربة الی الله باشد؛ یعنی هدف از تعلیم دیگران (انگیزۀ خوب)، کسب رضای الهی باشد یا اگر شخص می‌خواهد با وضو خود را خنک کند (انگیزۀ مباح)، باید هدفش این باشد که برای عبادت خدا نشاط بدست بیاورد. و البته در این صورت حتی اگر انگیزه‌های خوب و انگیزه‌های مباح، در کنار قصد قربت، انگیزۀ اصلی هم باشند (حالت دوم و سومی که ذکر شد)، باز هم عمل صحیح است؛ اما چنانچه هدف از انگیزه‌های مباح و انگیزه‌های خوب، قربة الی الله نباشد، اگر قصد قربت مستقلاً انگیزۀ اصلی شخص از عمل باشد (علتِ منحصر باشد و سایر انگیزه‌ها تبعی باشد؛ یا علت مستقلی باشد در کنار انگیزه‌های دیگر که آنها هم مستقل هستند)، عملش بنا بر احتیاط واجب باطل است و اگر قصد قربت مستقلاً انگیزۀ اصلی عمل نباشد (جزء العلة باشد یا اصلاً تبعی باشد)، عملش بنا بر فتوا باطل است.
اعتکاف (قسمت اول: مکان اعتکاف) 📝 اعتکاف در یکی از مساجد چهارگانه (مسجد الحرام، مسجد النبی، مسجد کوفه و مسجد بصره) صحیح است. اعتکاف در مساجد جامع طبق نظر آیت‌الله و آیت‌الله صحیح است، اما طبق نظر محل اشکال است و باید به قصد رجاء و احتمال مطلوب بودن از نظر شرع در این مساجد اعتکاف کرد. در مساجد غیر جامع، اعتکاف از نظر امام‌خمینی جایز نیست! اما آیت‌الله سیستانی اعتکاف در چنین مساجدی را به قصد رجاء و امید مطلوب بودن جایز می‌دانند. طبق نظر آیت‌الله خامنه‌ای نیز اگر در چنین مساجدی نماز جماعت برپا می‌شود و امام جماعت این مساجد عادل است، می‌توان به قصد رجاء اعتکاف کرد. ـــــــــــ 1) آیت‌الله سیستانی می‌فرمایند: «منظور از مسجد جامع، مسجدی است كه اختصاص به محلّه یا منطقۀ خاص یا گروه خاصّی نداشته باشد و محلّ اجتماع و رفت‌وآمد مردم مناطق و محلّات مختلف شهر باشد.» 2) توضیح المسائل امام‌خمینی، م 1721؛ توضیح المسائل جامع آیت‌الله سیستانی، م 2105
اعتکاف (قسمت دوم: زمان ) 📝 هر زمانی که گرفتن در آن صحیح باشد، اعتکاف هم در آن زمان صحیح است و افضل اوقات اعتکاف، ماه است و در ماه رمضان هم افضل اوقات آن برای اعتکاف، دهۀ آخر ماه رمضان است. _____ العروة‌ الوثقی، ابتدای کتاب الاعتکاف
تکالیفی که پسر بزرگتر بعد از مرگ پدر و مادر بر عهده دارد 📝 1- قضای و با تفصیلی که در پی می‌آید؛ پسر بزرگتر (پسری که در موقع وفات هر یک از والدین از بقیۀ پسرها بزرگتر باشد)، طبق نظر و آیت‌الله بنا بر فتوا و طبق نظر آیت‌الله بنا بر احتیاط واجب باید نماز و روزه‌هایی را که پدرش بجا نیاورده، بعد از مرگش بجا آورد یا برای پدر اجیر بگیرد.(1) (مگر اینکه میت وصیت کند برای او اجیر بگیرند که تفصیل آن بعداً خواهد آمد (2) ) البته طبق نظر آیت‌الله سیستانی پسر بزرگتر می‌تواند به جای هر روز یک مدّ (تقریباً 750 گرم) طعام به فقیر بدهد که در این صورت، قضای روزه‌‌های پدر، بر او واجب نیست.(3) این حکم در صورتی است که پدر نماز و روزه را از روی عذر ترک کرده باشد، مثل اینکه فراموش کرده یا خواب مانده باشد یا آنکه نمازهایی که خوانده یا روزه‌هایی که گرفته به دلیل ندانستن مسأله شرعاً باطل باشد و این در حالی بوده که وی در فراگیری مسأله کوتاهی نکرده باشد (جاهل قاصر باشد)؛ اما در غیر این موارد، تفاوت‌هایی در نظرات فقها وجود دارد: چنانچه نمازها و روزه‌هایی را عمداً ترک کرده یا به علّت ندانستن مسأله‌ای که در فراگیری آن کوتاهی کرده آنها باطل بوده باشند، قضای آن طبق نظر آیت‌الله سیستانی واجب نیست.(4) طبق نظر امام‌خمینی نماز و روزه را اگر پدر از روی سرکشی ترک کرده باشد، قضای آن بنا بر احتیاط واجب بر پسر بزرگتر لازم است. ولی اگر بجا نیاوردن بخاطر طغیان نباشد یا اینکه نماز و روزه‌ها به هر دلیلی (مثل قصور یا تقصیر در جهل مسئله) باطل باشد، قضا کردن نماز و روزه واجب است.(5) طبق نظر آیت‌الله خامنه‌ای نیز اگر میت از روی طغیان نماز و روزه را ترک کرده باشد، قضای آن بر پسر بزرگتر واجب نیست، ولی اگر عمداً بجا نیاورده ولی از روی طغیان نبوده باشد یا به هر دلیلی نماز یا روزۀ پدر باطل بوده، بنا بر احتیاط واجب قضای آن‌ها بر پسر بزرگتر لازم است.(6) همچنین اگر میّت وصیّت كرده باشد كه برای نماز یا روزۀ او اجیر بگیرند، چنانچه وصیت او نافذ باشد (مثل اینکه از ثلث مالش وصیّت کرده باشد)، واجب است مطابق با وصیّت، برای خواندن نمازها و روزه‌های قضای او اجیر بگیرند و طبق نظر امام‌خمینی بعد از آنكه اجير نماز و روزۀ او را به طور صحيح بجا آورد، بر پسر بزرگتر چيزی واجب نيست.(7) اما طبق نظر آیت‌الله سیستانی اگر پسر بزرگتر خودش اجیر بگیرد، بعد از آنکه اجیر نماز و روزه‌ها بجا آورد، تکلیف از او ساقط می‌شود، اما اگر میت خودش وصیت کرده بود که برای نماز و روزه‌اش اجیر بگیرند و وصیتش هم نافذ بود، دیگر هیچ تکلیفی بر گردن پسر بزرگتر نیست؛ حتی اگر اجیر بجا نیاورد یا صحیح بجا نیاورد. همچنین اگر میّت وصیّت كرده كه برای روزه‌هایش اجیر بگیرند، دیگر دادن طعام كافی نیست و در این صورت، باید از ثلث مال او برای روزه‌های قضایش، فردی را اجیر کنند.(8) ادامه دارد ... ________ 1- توضیح المسائل جامع آیت‌الله سیستانی، م 1663 و 2094؛ تحریر الوسیلة، کتاب الصلاة، القول فی صلاة القضاء، م 16 و کتاب الصوم، القول فی قضاء صوم شهر رمضان، م 13 2- آیت‌الله خامنه‌ای می‌فرمایند: «قضاى نماز و روزه‏اى که به عهدۀ پدر است، در هر حالى بر پسر بزرگتر واجب است، مگر در صورتى که ميّت وصيت به اجير گرفتن از ثلث ترکه‏ اش کرده باشد و ثلث ترکه هم براى انجام همه نماز و روزه‏هاى او کفايت کند که در اين صورت ثلث ترکه بايد براى آن مصرف شود.»؛ اجوبة الاستفتائات، س 545 3- توضیح المسائل جامع آیت‌الله سیستانی، م 2094 4- توضیح المسائل جامع آیت‌الله سیستانی، م 1664 و 2094 5- تحریر الوسیلة، کتاب الصلاة، القول فی صلاة القضاء، م 16 و کتاب الصوم، القول فی قضاء صوم شهر رمضان، م 13 6- اجوبة الاستفتائات، س 548 7- توضیح المسائل امام‌خمینی، م 1374 8- توضیح المسائل جامع آیت‌الله سیستانی، م 1666 و 2094 و منهاج الصالحین، ج 1، م 744
هدایت شده از کریمی- بیان احکام
نکاتی در مورد نماز جعفر (1) 📝 این نماز از نمازهایی است که استحباب آن قطعی است و بطور اکید به آن سفارش شده‌است. کیفیت این نماز هم در کتاب شریف العروة الوثقی و تحریر الوسیلة و مفاتیح الجنان آمده‌است و ما به جهت اختصار از بیان کیفیت نماز و آثار آن صرف نظر می‌کنیم؛ اما ذکر چند نکته پیرامون آن خالی از لطف نیست: 1⃣ در هر زمان و مکانی می‌توان این نماز را بجا آورد؛ اما افضل اوقات آن روز جمعه (قبل از بالا آمدن خورشید) و شب نیمۀ شعبان است؛ 2⃣ اگر کسی عجله داشته باشد، می‌تواند اذکار نماز را بعد از نماز بگوید یا می‌تواند ابتدا دو رکعت را بخواند و پس از اتمام کارش دو رکعت دیگر را بخواند (یعنی می‌تواند فاصله بیندازد)؛ 3⃣ را می‌توان جزء نوافل شبانه‌روزی حساب کرد؛ یعنی مثلاً شخص می‌تواند 4 رکعت از نافلۀ شب را به کیفیت نماز جعفر بخواند و هم نیت نافله را داشته باشد و هم نیت نماز جعفر. (بلکه سایر نمازهای مستحبی مثل نماز غفیله و نماز اول ماه را هم می‌توان جزء نوافل شبانه‌روزی به حساب آورد) 4⃣ اگر در جایی از نماز تسبیحات را فراموش کرد، اگر در جای دیگری از نماز یادش آمد، می‌تواند همانجایی که یادش آمده، تسبیحاتی را که فراموش کرده بود، جبران کند. البته آیت‌الله می‌فرمایند این کار را رجاءً انجام دهد. همچنین اگر بعد از نماز یادش آمد که در جایی تسبیحات را فراموش کرده، رجاءً می‌تواند بعد از نماز، آن را جبران کند. 5⃣ طبق نظر آیت‌الله سیستانی برای رکوع و سجود می‌تواند به همان تسبیحات اکتفا کند؛ اما طبق نظر بنا بر احتیاط مستحب قبل یا بعد از تسبیحات، ذکر رکوع و سجده را بگوید. ____ (1): جعفربن‌ابی‌طالب، ملقب به ؛ برادر حضرت امیرالمؤمنین علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام
بازارسال به مناسبت توصیه آیت‌الله مبنی بر اقامه در ایام البیض ماه امسال
در کتاب شریف «العروة الوثقی»، تألیف مرحوم آیت‌الله سید محمدکاظم طباطبایی یزدی، قبل از بیان احکام نماز جعفر، مقدمه‌ای آمده که ترجمۀ آن به قلم شیخ عباس قمی (رحمهُ‌الله) چنین است: 📝 و آن را «نماز تسبيح» و «نماز حبوة» نيز گويند و اين نماز سنّت مؤكّد و مشهور بين عامه و خاصه است و اخبار در آن متواتر است؛ ابوبصير از جناب صادق عليه‌السلام روايت كند كه حضرت رسول صلى‌اللّٰه‌عليه‌وآله‌وسلّم به جناب جعفر رضى‌اللّٰه‌عنه فرمود: آيا به تو نبخشم، آيا عطيه به تو ندهم، آيا حبوه به جنابت ندهم؟ پس حضرت جعفر عرض كرد: بلى، يا رسول اللّٰه. حضرت صادق فرمود كه: مردم گمان كردند كه طلا و نقره به او عطا مى‌فرمايد؛ پس متوجّه شدند كه عطاى آن بزرگوار را بدانند. پس حضرت رسول فرمود به جعفر كه: من به جناب تو عطاء كنم چيزى را كه اگر هر روز به عمل آورى بهتر باشد براى تو از دنيا و آن چه در آن است و اگر هر دو روز يك مرتبه بجا آورى گناهانی كه ميان آن دو نماز كرده، خدا بيامرزد يا هر جمعه يا هر ماه يا هر سال يك مرتبه به جا آورى، گناهان ما بين آن دو نماز را بيامرزد. و در روايت ديگر وارد است كه حضرت رسول فرمود: آيا به تو نبخشم؟ آيا عطائى به تو نكنم؟ يا حبوه به تو ندهم؟ آيا تعليم نكنم تو را نمازى كه اگر به جا آورى و از جهاد فرار كرده باشى و گناهان تو به قدر ريگ بيابان عالج و كف درياها باشد خداوند از تو درگذرد؟ عرض كرد: بلى، يا رسول اللّٰه. و ظاهر آن است كه آن حضرت اين نماز را روز قدوم جعفر از سفر حبشه كه با روز فتح خيبر مطابق بود به او عطا فرموده باشد كه حضرت فرمود: ندانم كه به كدام يك بيشتر خشنود باشم، به قدوم جعفر يا به فتح خيبر و در آن حال جعفر وارد شد؛ حضرت رسول برخاست و ميان چشمان او را بوسيد و بعد از آن، اين عطيه به او عطا فرمود.
تکالیفی که پسر بزرگتر بعد از مرگ پدر و مادر بر عهده دارد 2- ادای کفارۀ بدنی پدر (و مادر، بنا بر نظر کسانی که قضای و روزۀ مادر را بر پسر بزرگ واجب می‌دانند) با شرایطی که در ادامه می‌آید: ما دو دسته کفاره داریم: 1⃣ کفارۀ مالی از قبیل ازاد کردن بنده، اطعام فقیر، پوشاندن فقیر و ...؛ 2⃣ کفارۀ بدنی، یعنی گرفتن. 📝 کفارۀ مالی میت طبق نظر جزء دیون است، اما طبق نظر آیت‌الله جزء دیون نیست. اگر جزء دیون باشد، از ترکۀ میت خارج می‌شود و پرداخت می‌گردد. و اگر طبق نظر آیت‌الله سیستانی جزء دیون نباشد، اگر میت وصیت به پرداخت آن کند، از ثلث ترکه خارج می‌شود و بر ورثه چیز دیگری واجب نیست. در هر صورت در قبال کفارۀ مالی میت، تکلیفی که فقط متوجه پسر بزرگتر باشد، نیست. 📝 اما ادای کفّارۀ بدنی و خارج کردن هزینۀ اجیر گرفتن برای ادای آن، از ترکۀ میت،‏‎ ‎‏مادامی که میت به آن وصیت نکرده باشد، واجب نیست. بله، اگر میت وصیت کند که برای ادای این کفاره کسی اجیر شود، از ثلث اموال میت خارج می‌شود.‏‎ ‎‏ البته طبق نظر امام‌خمینی و آیت‌الله بر پسر بزرگ‌تر واجب است اگر روزه بر میت متعین شده باشد (از میان کفارات فقط روزه بر عهدۀ میت باشد و او روزه نگرفته باشد)، روزه‌های میت را قضا نماید. و اگر میت می‌توانسته نوع کفاره را انتخاب کند که اطعام نماید یا روزه بگیرد و به روزه و اطعام، هر دو، توانایی داشته‏‎، چنانچه اخراج مال برای اطعام از ترکه ممکن است از آن خارج می‌شود وگرنه در صورتی که ترکه‏‎ ‎‏تلف شود یا ورثه از اطعام خودداری نمایند (رضایت ندهند که مالی برای اطعام از ترکه خارج شود)، پسر بزرگ‌تر بنا بر احتیاط واجب ‏باید ‎‎‏روزه بگیرد.‏ اما طبق نظر آیت‌الله سیستانی در هر دو صورت (روزه بر میت متعین باشد یا مخیر باشد بین روزه و اطعام) روزه گرفتن بر پسر بزرگ‌تر واجب نیست. ــــــــــــ تحریر الوسیلة، کتاب الکفارات، القول فی احکام الکفارات، م 25؛ استفتائات امام‌خمینی، ج2، کفارات، کفارۀ میت، س22؛ اجوبة الاستفتائات، س 540؛ منهاج الصالحین، ج 3، م 784
چند نکته پیرامون این مسئله 1⃣ قضای نماز و روزه‌هایی که مادر بدان‌ها تکلیف داشته و بجا نیاورده، بعد از مرگ مادر طبق نظر آیت‌الله و بر پسر بزرگتر واجب نیست؛ هر چند احتیاط مستحب آن است که پسر بزرگتر قضای آن‌ها را بجا آورد. اما طبق نظر آیت‌الله بنا بر احتیاط واجب بر او لازم است. ____________ توضیح المسائل آیت‌الله سیستانی، م 1676 و 2096؛ تحریر الوسیلة، کتاب الصلاة، القول فی صلاة القضاء، م 16 و کتاب الصوم، القول فی قضاء صوم شهر رمضان، م 13؛ توضیح المسائل امام‌خمینی، م 1712 اجوبة الاستفتائات، س 542
چند نکته پیرامون این مسئله 2⃣ مقدار نماز و روزه‌‌هایی که بر پسر بزرگ‌تر واجب می‌شود تا برای پدرش قضا نماید، از سه طریق ثابت می‌شود: 1- یقینی که خود پسر بزرگ‌تر برایش حاصل شده‌است؛ 2- بینۀ شرعی (شهادت دو مرد عادل)؛ 3- طبق نظر اگر پدر هنگام مرگش، خودش از مقدار نماز و روزه‌ای که بجا نیاورده، خبر دهد، بنا بر احتیاط واجب پسر بزرگتر باید همان مقدار را قضا نماید، اما آیت‌الله خبر دادن پدر را به شرطی دارای اثر می‌داند که از گفتۀ او برای پسر بزرگتر علم یا اطمینان پیدا شود. (یعنی طبق نظر معظم‌له آنچه حجت است، علم مکلف است نه خبر دادن پدر) (1) همچنین اگر پسر بزرگتر بداند پدر نماز و روزۀ قضا داشته، ولی شک کند که در زمان حیاتش بجا آورده یا نه، طبق نظر امام‌خمینی بنا بر فتوا و طبق نظر آیت‌الله سیستانی بنا بر احتیاط واجب باید قضا نماید. (2) و اگر شک دارد که پدر نماز قضا داشته یا نه، چیزی بر او واجب نیست؛ (3) بنابراین مثلاً اگر شک داشته باشد که دو ماه نماز یا روزه از پدرش قضا شده یا یک ماه، آن مقداری نماز و روزه بر پسر بزرگتر واجب است که یقین داشته باشد از پدرش قضا شده‌است و در این مثال، یک ماه واجب است؛ زیرا قدر متیقن، مقدار کمتر است. (4) (طبق نظر آیت‌الله بنا بر احتیاط واجب این احکام برای نماز و روزۀ مادر نیز جاری است) ______ 1- العروة الوثقی، کتاب الصوم، فی احکام القضاء، م 25 به همراه حواشی امام‌خمینی و آیت‌الله سیستانی 2- العروة الوثقی، کتاب الصوم، فی احکام القضاء، م 25؛ توضیح المسائل جامع آیت‌الله سیستانی، م 1672؛ البته آنچه از نظر امام‌خمینی در متن ذکر شد، بر اساس نظر ایشان در کتاب العروة الوثقی بود، اما مطابق نظری که در م 1392 توضیح المسائل فارسی از ایشان نقل شده، در این حالت پسر بزرگتر باید بنا بر احتیاط واجب نمازها را قضا کند. 3- توضیح المسائل امام‌خمینی، م 1391؛ توضیح المسائل جامع آیت‌الله سیستانی، م 1671 4- العروة الوثقی، کتاب الصوم، فی احکام القضاء، م 23
چند نکته پیرامون این مسئله 3⃣ فقط نماز و روزه‌های قضا شدۀ خود میت بر پسر بزرگتر واجب است؛ مثل نمازهای یومیه و نماز آیات (در صُوَری که قضای آن واجب است) و نماز و روزه‌ای که به واسطۀ نذر بر میت واجب شده بود (در مورد نماز و روزه‌ای که به واسطۀ نذر بر میت واجب شده بود، آیت‌الله قضا را بر پسر بزرگتر واجب نمی‌دانند)، نه نماز و روزه‌هایی که میت اجیر شده بود بجا آورد، ولی بجا نیاورده و نه نماز و روزه‌های والدین میت که قضای آن بر میت واجب شده بود. _________________ العروة الوثقی، کتاب الصلاة، قضاء الولی عن المیت، م 18 و کتاب الصوم، فی احکام القضاء، م 26 به همراه حواشی و آیت‌الله سیستانی؛ تحریر الوسیلة، کتاب الصلاة، القول فی صلاة القضاء، م 16؛ توضیح المسائل امام‌خمینی، م 1713؛ منهاج الصالحین، ج 1، م 741؛ توضیح المسائل جامع آیت‌الله سیستانی، م 1673
چند نکته پیرامون این مسئله 4⃣ اگر پسر بزرگتر موقع مرگ پدر، نابالغ یا دیوانه باشد، طبق نظر و آیت‌الله هرگاه بالغ یا عاقل شد، بر او قضای و روزۀ پدرش واجب است؛ اما طبق نظر آیت‌الله حتی زمانی که بالغ یا عاقل شود، تکلیفی ندارد؛ به عبارت دیگر از نظر معظم‌له، ملاک این است که در هنگام مرگ پدر، پسر بزرگتر بالغ و عاقل باشد. ___________ تحریر الوسیلة، کتاب الصلاة، القول فی صلاة القضاء، م 16؛ منهاج الصالحین، ج 1، م 738؛ توضیح المسائل جامع آیت‌الله سیستانی، م 1667؛ اجوبة الاستفتائات، س 543 و نیز ر.ک. https://farsi.khamenei.ir/treatise-content?id=41&tid=-1
چند نکته پیرامون این مسئله 5⃣ اگر پدر نمی‌توانسته قضای نماز را - هرچند با عمل به وظیفۀ نماز اضطراری مثل نماز نشسته یا خوابیده برای کسی که نمی‌تواند ایستاده نماز بخواند - انجام دهد و در همان حال ناتوانی فوت شده است، قضای آن بر پسر بزرگتر واجب نیست. وجوب قضای روزۀ میّت بر پسر بزرگتر هم در‏‎ ‎‏جایی است که فوت آن موجب قضا باشد؛ بنابراین اگر پدر به واسطۀ عذری نگرفته باشد و در‏‎ ‎‏بین ماه رمضان بمیرد، یا مریض باشد و مرض او تا ماه رمضان آینده ادامه داشته باشد، قضا‏‎ واجب نیست؛ چون در این صورت تکلیفی برای روزه گرفتن بر عهدۀ پدر نیامده بود. و نیز اگر کسی بخاطر بی‌هوش شدن (به شرطی که بی‌هوشی او بخاطر کار خودش نبوده باشد؛ پس فردی که برای عمل جراحی خود را در اختیار هوش‌بَر قرار دهد؛ در این صورت قضای نماز بنا بر احتیاط واجب است) (1) یا جنون (ضعف عقلی شدید یا آلزایمر شدید که بر آن جنون صدق کند) نماز نخوانده باشد یا روزه نگرفته باشد، تکلیفی بر عهدۀ وی از جهت قضا کردن این عبادات نیست و بر پسر بزرگتر او نیز تکلیفی بابت عباداتی که به این دلایل انجام نگرفته، نیست. (2) ـــــــــــــــــــــــ 1- اگر کسی تمام وقت نماز بی‌هوش باشد، قضای نماز از او ساقط می‌شود و اگر تنها به اندازۀ اقامۀ نماز، به هوش بوده، قضای نماز بر عهدۀ وی هست و در روزه هم اگر قبل از اذان صبح بدون نیت روزه بی‌هوش شود و این بی‌هوشی تا اذان مغرب ادامه پیدا کند، قضای روزه از او ساقط می‌شود. تحریر الوسیلة، کتاب الصلاة، القول فی صلاة القضاء، مقدمه و کتاب الصوم، القول: فی شرائط صحة الصوم و وجوبه؛ توضیح المسائل امام‌خمینی، م 1558؛ اجوبة الاستفتائات، س 539؛ آرشیو استفتائات جدید، احکام نماز، نماز قضا، قضای نماز در مدت بی‌هوشی؛ توضیح المسائل جامع آیت‌الله سیستانی، م 1649 و 1911 2- تحریر الوسیلة، کتاب الصلاة، االقول فی صلاة القضاء، مقدمه و کتاب الصوم، القول فی قضاء صوم شهر رمضان، م 13؛ منهاج الصالحین، ج 1، مقدمۀ صلاة القضاء و م 1045 و 1058؛ توضیح المسائل جامع آیت‌الله سیستانی، م 1665؛ اجوبة الاستفتائات، س 539؛ آرشیو استفتائات جدید، احکام نماز، نماز قضا، قضای نماز در مدت بی‌هوشی و قضای عبادات مبتلایان به آلزایمر
نماز و روزۀ مسافر قصر (شکسته بودن) و تمام بودن نماز دائر مدار صدق عنوان «مسافر» و عدم صدق آن است. آنچه در پی می‌آید، در حد کلیات است و چارچوب اصلی بحث را نمایان می‌کند؛ اما برای اطلاع از جزئیات، حتماً باید به منابع اصلی مراجعه کرد. قسمت اول: انواع وطن 1) وطن اصلی: جایی که فرد منسوب به آنجاست و معمولاً مسکن پدر و مادر و محل تولدش است. طبق نظر آیت‌الله جایی که انسان در اوایل تولد آنجا رشد و نمو کرده، خواه در آنجا متولد شده باشد یا نه، وطن والدینش باشد یا نه، وطن اصلی است. (1) 2) وطن اتخاذی: جایی که انسان آن برای زندگی در مابقی عمرش انتخاب کرده‌است؛ یعنی بدون تعیین مدت یا برای همیشه آن محل را انتخاب کرده باشد. همچنین اگر مدت خیلی طولانی را برای سکونت تعیین کند، باز هم وطن صدق می‌کند. 3) وطن حکمی (وطن موقت): جایی که انسان برای زندگی موقت انتخاب کرده‌است؛ به نحوی که عرفاً آنجا مسافر به حساب نمی‌آید؛ امّا اگر فرد قصد دارد در محلّی که وطن اصلی‌‌اش نیست، مدّت زمان کوتاهی بماند به گونه‌‌ای که آن مکان عرفاً محلّ زندگی و سکونت او محسوب نشده و عرف او را در آن مکان، مسافری محسوب نماید که قصد دارد مدّت کوتاهی آنجا بماند و بعد به جای دیگر برود، در این صورت، آن مکان وطن فرد محسوب نمی‌شود. در تمام این حالات شخص در وطن خود باید نمازش را تمام بجا آورد و روزه‌اش را بگیرد و همچنین اگر در بین مسافرت به وطنش برسد و در آنجا توقف کند، تا وقتی آنجا هست باید نماز را کامل بخواند و روزه‌اش را نیز بگیرد. (2) نکته: صرف نیت داشتن برای انتخاب وطن کافی نیست و باید لوازم انتخاب وطن هم رعایت شود؛ مثل تهیۀ منزل و راه انداختن کسب‌وکار. (3) _________ 1- اجوبة الاستفتائات، س 688 و 701 2- تحریر الوسیلة، کتاب الصلاة، القول فی قواطع السفر؛ توضیح المسائل جامع آیت‌الله سیستانی، م 1602 و 1607؛ اجوبة الاستفتائات، س 695 و 690 و 683 و 684 3- اجوبة الاستفتائات، س 685
قسمت دوم: کثیر السفر یا کسی که شغلش سفر است 📝 کسانی که زیاد سفر می‌روند، سه دسته هستند: 1) کسی که سفر در حدّ مسافت شرعی شغل اوست مانند راننده، خلبان، کشتیبان. 2) کسی که سفر در حدّ مسافت شرعی مقدّمه شغل اوست مانند معلّم، پزشک، تاجر یا کارگری که بین وطن و محلّ کارش در رفت و آمد است. 3) کسی که برای غیر شغل مثل زیارت، معالجه بیماری، تفریح، زیاد به مسافرت در حدّمسافت شرعی می‌رود. طبق نظر ، تنها دستۀ اول هستند که نمازشان تمام است و دسته‌های دوم و سوم، نمازشان شکسته است. (1) طبق نظر آیت‌الله دستۀ دوم نیز ملحق به دستۀ اول است و چنین افرادی هم نمازشان تمام است؛ اما دستۀ سوم نمازشان شکسته است. پس ایشان تنها سفرهای شغلی را خارج از حکم کلی نماز و روزۀ مسافر می‌دانند. (2) طبق نظر آیت‌الله اگر کسی شغلش سفر باشد، مثل راننده، کثرت تقدیری سفر برای او کافی است (لازم نیست به او «کثیر‌السفر» بگویند؛ بلکه اگر در عرف «کسی که شغلش سفر است» به او گفته می‌شود، با صدق عرفی این عنوان، نمازش تمام است.) و در غیر این صورت (دستۀ دوم و سوم) کثرت فعلیه (سفر، عرفاً عادت فرد شمرده شود و تحقّق این معنا وابسته به آن است که عدد سفرها یا روزهایی ‌که سفر می‌کند زیاد باشد) برای سفر لازم است تا عنوان «کثیر السفر» بر او صدق کند و در این صورت نماز وی تمام است و باید روزه بگیرد. (3) نکته: آنچه گفته شد، در حد کلیات بود؛ اما اینکه آیا سفر تحصیلی هم جزء سفرهای کاری محسوب می‌شود یا خیر و اینکه آیا دستۀ اول و دوم، در سفرهای اول و دوم نمازشان شکسته است یا تمام، در اینجا به آن اشاره نشد و مؤمنین گرامی باید تفصیل این مسائل را در کتب فقهی ببینند. ______ 1- تحریر الوسیلة، کتاب الصلاة، فی شرایط التقصیر، سابعها: ان لا یتخذ السفر عملاً له ... و م 24 2- راهنمای فتاوا، ش 101 و 102 و 103 3- توضیح المسائل جامع آیت‌الله سیستانی، م 1581 و 1582 و 1583 و 1584