eitaa logo
باهم
271 دنبال‌کننده
34.9هزار عکس
28.7هزار ویدیو
821 فایل
استقلال آزادي جمهوري اسلامي @Gh123 Admin @Arangeh @Malardiha
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 
🇮🇷 🇮🇷 در اتاق به صدا در اومد... مامان بود... اسماء جان❓ ساعت و نگاه کردم اصلا حواسمون بہ ساعت نبود یڪ ساعت گذشتہ بود 😱 بلند شدم و درو اتاق و باز کردم😕 جانم مامان😑 حالتون خوبہ عزیزم آقاے سجادے خوب هستید چیزے احتیاج ندارید 🙄 از جاش بلند شد و خجالت زده گفت 🙈 بلہ بلہ خیلے ممنون دیگہ داشتیم میومدیم بیرون🙊 ایـن و گفت و از اتاق رفت بیرون🚶 به مامان یه نگاهے کردم و تو دلم گفتم اخہ الان وقت اومدن بود❓😖 چرا اونطورے نگاه میکنے اسماء❓😐 هیچے آخہ حرفامون تموم نشده بود 😔 نه به ایـن کہ قبول نمیکردے بیان نه به ایـن که دلت نمیخواد برن😏 اخمے کردم و گفتم واااااا مامان من کے گفتم...☹️ صداے یا اللہ مهمونارو شنیدیم 😣 رفتیم تا بدرقشون کنیم 🏃 مادر سجادے صورتمو بوسید و گفت چی شد عروس گلم پسندیدے پسر مارو😊 با تعجب نگاهش کردم 😳 نمیدونستم چی باید بگم 🙈 که مامان به دادم رسید حاج خانم با یہ بار حرف زدن که نمیشہ انشااللہ چند بار همو ببینن حرف بزنـن بعد☺️ سجادے سرشو انداختہ بود پاییـن 😔 اصـلا انگار آدم دیگہ‌اے شده بود قــرار شد که ما بهشون خبر بدیم که دفہ‌ے بعد کے بیان🤔 بعد از رفتنشون نفس راحتے کشیدم و رفتم سمت اتاق که بوے گل یاس و احساس کردم🌾 نگاهم افتاد به دستہ گلے که با گل یاس سفید و رز قرمز تزئین شده بود 💐 عجب سلیقہ‌اے من و باش دستہ گل شب خواستگاریمم ندیده بودم...😢 شب سختے بود انقد خستہ بودم که حتے به اتفاقات پیش اومده فکر نکردم و خوابیدم😴 صبح که داشتم میرفتم دانشگاه🛣 خدا خدا میکردم امروز کلاسے که با هم داشتیم کنسل بشہ یا اینکہ نیاد نمیتونستم باهاش رو در رو بشم 😅 داشتم وارد دانشگاه میشدم ک یہ نفر صدام کرد سجادے بود بدنم یخ کرد 😰 فقط تو خونہ خودمون شیر بودم خانم محمدی......❓ سرمو برگردوندم 😳 ازم فاصلہ داشت دویید طرفم🏃 نفس راحتے کشید. 😥 سرشو انداخت پاییـݧ و گفت 😞 سلام خانم محمدے صبحتوݧ بخیر 😊 موقعے که باهام حرف میزد سرش  پاییـݧ بود اصـݧ فک نکنم تاحالا چهره‌ے منو دیده باشہ پس چطورے اومده خواستگارے الله و اعلم😶 _سلام صبح شما هم بخیر ایـݧ و گفتم و برگشتم که به راهم ادامہ بدم 🚶 صدام کرد ببخشید خانم محمدے صبر کنید 😑 میخواستم حرف ناتموم دیشب و تموم کنم راستش...من...😑 انقد لفتش داد کہ دوستش از راه رسید (آقای محسنی) پسر پر شر و شور دانشگاه، رفیق صمیمیے سجادے بود اما هر چے سجادے آروم و سر بہ زیر بود محسنی شیطون و حاضر جواب اما در کل پسر خوبے بود رو کرد سمت مـݧ و گفت بہ بہ خانم محمدے روزتون بخیر سجادے چشم غره‌اے براش رفت😠 و از مـݧ عذرخواهے کرد و دست محسنے و گرفت و رفت🚶 خلاصہ که تو دلم کلے به سجادے بدو بیراه گفتم😖 اوݧ از مراسم خواستگارے دیشب که تشریف آورده بود واسہ بازدید از اتاق اینم از الان ☹️ داشتم زیر لب غر میزدم ک دوستم مریم اومد سمتم و گفت بہ بہ  عروس خانم چیه چرا باز دارے غر غر میکنے مثل پیر زنها❓😆 اخمے بهش کردم 😠گفتم علیک سلام بیا بریم بابا کلاسموݧ دیر شد😣 خندید و گفت: اوه اوه اینطور که معلومه دیشب یه اتفاقاتی افتاده. 😂 یارو کچل بود❓زشت بود❓ نکنه چایے رو ریختی رو بنده خدا❓بگو مـݧ طاقت شنیدنشو دارم😂 دستشو گرفتم و گفتم بیا کم حرف بزن تو حالا حالاها احتیاج داری به ایـݧ فکر. تازه اول جوونیتہ 😜 تو راه کلاس قضیہ دیشب و تعریف کردم اونم مثل مـݧ جا خورد 😳 تو کلاس یه نگاه به من میکرد یہ نگاه به سجادے بعد میزد زیر خنده. 😂😂 نفهمیدم کلاس چطورے تموم شد کلا تو فکر دیشب و سجادے و....بودم خدا بگم چیکارت کنه مارو از درس و زندگے انداختے....😒 📝 ... ⇩↯⇩ ✍ خانم علی‌آبـــــادی 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🇮🇷 🇮🇷 در اتاق به صدا در اومد... مامان بود... اسماء جان❓ ساعت و نگاه کردم اصلا حواسمون بہ ساعت نبود یڪ ساعت گذشتہ بود 😱 بلند شدم و درو اتاق و باز کردم😕 جانم مامان😑 حالتون خوبہ عزیزم آقاے سجادے خوب هستید چیزے احتیاج ندارید 🙄 از جاش بلند شد و خجالت زده گفت 🙈 بلہ بلہ خیلے ممنون دیگہ داشتیم میومدیم بیرون🙊 ایـن و گفت و از اتاق رفت بیرون🚶 به مامان یه نگاهے کردم و تو دلم گفتم اخہ الان وقت اومدن بود❓😖 چرا اونطورے نگاه میکنے اسماء❓😐 هیچے آخہ حرفامون تموم نشده بود 😔 نه به ایـن کہ قبول نمیکردے بیان نه به ایـن که دلت نمیخواد برن😏 اخمے کردم و گفتم واااااا مامان من کے گفتم...☹️ صداے یا اللہ مهمونارو شنیدیم 😣 رفتیم تا بدرقشون کنیم 🏃 مادر سجادے صورتمو بوسید و گفت چی شد عروس گلم پسندیدے پسر مارو😊 با تعجب نگاهش کردم 😳 نمیدونستم چی باید بگم 🙈 که مامان به دادم رسید حاج خانم با یہ بار حرف زدن که نمیشہ انشااللہ چند بار همو ببینن حرف بزنـن بعد☺️ سجادے سرشو انداختہ بود پاییـن 😔 اصـلا انگار آدم دیگہ‌اے شده بود قــرار شد که ما بهشون خبر بدیم که دفہ‌ے بعد کے بیان🤔 بعد از رفتنشون نفس راحتے کشیدم و رفتم سمت اتاق که بوے گل یاس و احساس کردم🌾 نگاهم افتاد به دستہ گلے که با گل یاس سفید و رز قرمز تزئین شده بود 💐 عجب سلیقہ‌اے من و باش دستہ گل شب خواستگاریمم ندیده بودم...😢 شب سختے بود انقد خستہ بودم که حتے به اتفاقات پیش اومده فکر نکردم و خوابیدم😴 صبح که داشتم میرفتم دانشگاه🛣 خدا خدا میکردم امروز کلاسے که با هم داشتیم کنسل بشہ یا اینکہ نیاد نمیتونستم باهاش رو در رو بشم 😅 داشتم وارد دانشگاه میشدم ک یہ نفر صدام کرد سجادے بود بدنم یخ کرد 😰 فقط تو خونہ خودمون شیر بودم خانم محمدی......❓ سرمو برگردوندم 😳 ازم فاصلہ داشت دویید طرفم🏃 نفس راحتے کشید. 😥 سرشو انداخت پاییـݧ و گفت 😞 سلام خانم محمدے صبحتوݧ بخیر 😊 موقعے که باهام حرف میزد سرش  پاییـݧ بود اصـݧ فک نکنم تاحالا چهره‌ے منو دیده باشہ پس چطورے اومده خواستگارے الله و اعلم😶 _سلام صبح شما هم بخیر ایـݧ و گفتم و برگشتم که به راهم ادامہ بدم 🚶 صدام کرد ببخشید خانم محمدے صبر کنید 😑 میخواستم حرف ناتموم دیشب و تموم کنم راستش...من...😑 انقد لفتش داد کہ دوستش از راه رسید (آقای محسنی) پسر پر شر و شور دانشگاه، رفیق صمیمیے سجادے بود اما هر چے سجادے آروم و سر بہ زیر بود محسنی شیطون و حاضر جواب اما در کل پسر خوبے بود رو کرد سمت مـݧ و گفت بہ بہ خانم محمدے روزتون بخیر سجادے چشم غره‌اے براش رفت😠 و از مـݧ عذرخواهے کرد و دست محسنے و گرفت و رفت🚶 خلاصہ که تو دلم کلے به سجادے بدو بیراه گفتم😖 اوݧ از مراسم خواستگارے دیشب که تشریف آورده بود واسہ بازدید از اتاق اینم از الان ☹️ داشتم زیر لب غر میزدم ک دوستم مریم اومد سمتم و گفت بہ بہ  عروس خانم چیه چرا باز دارے غر غر میکنے مثل پیر زنها❓😆 اخمے بهش کردم 😠گفتم علیک سلام بیا بریم بابا کلاسموݧ دیر شد😣 خندید و گفت: اوه اوه اینطور که معلومه دیشب یه اتفاقاتی افتاده. 😂 یارو کچل بود❓زشت بود❓ نکنه چایے رو ریختی رو بنده خدا❓بگو مـݧ طاقت شنیدنشو دارم😂 دستشو گرفتم و گفتم بیا کم حرف بزن تو حالا حالاها احتیاج داری به ایـݧ فکر. تازه اول جوونیتہ 😜 تو راه کلاس قضیہ دیشب و تعریف کردم اونم مثل مـݧ جا خورد 😳 تو کلاس یه نگاه به من میکرد یہ نگاه به سجادے بعد میزد زیر خنده. 😂😂 نفهمیدم کلاس چطورے تموم شد کلا تو فکر دیشب و سجادے و....بودم خدا بگم چیکارت کنه مارو از درس و زندگے انداختے....😒 📝 ... ⇩↯⇩ ✍ خانم علی‌آبـــــادی 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
هدایت شده از 🌷به یاد شهدا🌷
🇮🇷 🇮🇷 در اتاق به صدا در اومد... مامان بود... اسماء جان❓ ساعت و نگاه کردم اصلا حواسمون بہ ساعت نبود یڪ ساعت گذشتہ بود 😱 بلند شدم و درو اتاق و باز کردم😕 جانم مامان😑 حالتون خوبہ عزیزم آقاے سجادے خوب هستید چیزے احتیاج ندارید 🙄 از جاش بلند شد و خجالت زده گفت 🙈 بلہ بلہ خیلے ممنون دیگہ داشتیم میومدیم بیرون🙊 ایـن و گفت و از اتاق رفت بیرون🚶 به مامان یه نگاهے کردم و تو دلم گفتم اخہ الان وقت اومدن بود❓😖 چرا اونطورے نگاه میکنے اسماء❓😐 هیچے آخہ حرفامون تموم نشده بود 😔 نه به ایـن کہ قبول نمیکردے بیان نه به ایـن که دلت نمیخواد برن😏 اخمے کردم و گفتم واااااا مامان من کے گفتم...☹️ صداے یا اللہ مهمونارو شنیدیم 😣 رفتیم تا بدرقشون کنیم 🏃 مادر سجادے صورتمو بوسید و گفت چی شد عروس گلم پسندیدے پسر مارو😊 با تعجب نگاهش کردم 😳 نمیدونستم چی باید بگم 🙈 که مامان به دادم رسید حاج خانم با یہ بار حرف زدن که نمیشہ انشااللہ چند بار همو ببینن حرف بزنـن بعد☺️ سجادے سرشو انداختہ بود پاییـن 😔 اصـلا انگار آدم دیگہ‌اے شده بود قــرار شد که ما بهشون خبر بدیم که دفہ‌ے بعد کے بیان🤔 بعد از رفتنشون نفس راحتے کشیدم و رفتم سمت اتاق که بوے گل یاس و احساس کردم🌾 نگاهم افتاد به دستہ گلے که با گل یاس سفید و رز قرمز تزئین شده بود 💐 عجب سلیقہ‌اے من و باش دستہ گل شب خواستگاریمم ندیده بودم...😢 شب سختے بود انقد خستہ بودم که حتے به اتفاقات پیش اومده فکر نکردم و خوابیدم😴 صبح که داشتم میرفتم دانشگاه🛣 خدا خدا میکردم امروز کلاسے که با هم داشتیم کنسل بشہ یا اینکہ نیاد نمیتونستم باهاش رو در رو بشم 😅 داشتم وارد دانشگاه میشدم ک یہ نفر صدام کرد سجادے بود بدنم یخ کرد 😰 فقط تو خونہ خودمون شیر بودم خانم محمدی......❓ سرمو برگردوندم 😳 ازم فاصلہ داشت دویید طرفم🏃 نفس راحتے کشید. 😥 سرشو انداخت پاییـݧ و گفت 😞 سلام خانم محمدے صبحتوݧ بخیر 😊 موقعے که باهام حرف میزد سرش  پاییـݧ بود اصـݧ فک نکنم تاحالا چهره‌ے منو دیده باشہ پس چطورے اومده خواستگارے الله و اعلم😶 _سلام صبح شما هم بخیر ایـݧ و گفتم و برگشتم که به راهم ادامہ بدم 🚶 صدام کرد ببخشید خانم محمدے صبر کنید 😑 میخواستم حرف ناتموم دیشب و تموم کنم راستش...من...😑 انقد لفتش داد کہ دوستش از راه رسید (آقای محسنی) پسر پر شر و شور دانشگاه، رفیق صمیمیے سجادے بود اما هر چے سجادے آروم و سر بہ زیر بود محسنی شیطون و حاضر جواب اما در کل پسر خوبے بود رو کرد سمت مـݧ و گفت بہ بہ خانم محمدے روزتون بخیر سجادے چشم غره‌اے براش رفت😠 و از مـݧ عذرخواهے کرد و دست محسنے و گرفت و رفت🚶 خلاصہ که تو دلم کلے به سجادے بدو بیراه گفتم😖 اوݧ از مراسم خواستگارے دیشب که تشریف آورده بود واسہ بازدید از اتاق اینم از الان ☹️ داشتم زیر لب غر میزدم ک دوستم مریم اومد سمتم و گفت بہ بہ  عروس خانم چیه چرا باز دارے غر غر میکنے مثل پیر زنها❓😆 اخمے بهش کردم 😠گفتم علیک سلام بیا بریم بابا کلاسموݧ دیر شد😣 خندید و گفت: اوه اوه اینطور که معلومه دیشب یه اتفاقاتی افتاده. 😂 یارو کچل بود❓زشت بود❓ نکنه چایے رو ریختی رو بنده خدا❓بگو مـݧ طاقت شنیدنشو دارم😂 دستشو گرفتم و گفتم بیا کم حرف بزن تو حالا حالاها احتیاج داری به ایـݧ فکر. تازه اول جوونیتہ 😜 تو راه کلاس قضیہ دیشب و تعریف کردم اونم مثل مـݧ جا خورد 😳 تو کلاس یه نگاه به من میکرد یہ نگاه به سجادے بعد میزد زیر خنده. 😂😂 نفهمیدم کلاس چطورے تموم شد کلا تو فکر دیشب و سجادے و....بودم خدا بگم چیکارت کنه مارو از درس و زندگے انداختے....😒 📝 ... ⇩↯⇩ ✍ خانم علی‌آبـــــادی 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
هدایت شده از 🌷به یاد شهدا🌷
🇮🇷 🇮🇷 در اتاق به صدا در اومد... مامان بود... اسماء جان❓ ساعت و نگاه کردم اصلا حواسمون بہ ساعت نبود یڪ ساعت گذشتہ بود 😱 بلند شدم و درو اتاق و باز کردم😕 جانم مامان😑 حالتون خوبہ عزیزم آقاے سجادے خوب هستید چیزے احتیاج ندارید 🙄 از جاش بلند شد و خجالت زده گفت 🙈 بلہ بلہ خیلے ممنون دیگہ داشتیم میومدیم بیرون🙊 ایـن و گفت و از اتاق رفت بیرون🚶 به مامان یه نگاهے کردم و تو دلم گفتم اخہ الان وقت اومدن بود❓😖 چرا اونطورے نگاه میکنے اسماء❓😐 هیچے آخہ حرفامون تموم نشده بود 😔 نه به ایـن کہ قبول نمیکردے بیان نه به ایـن که دلت نمیخواد برن😏 اخمے کردم و گفتم واااااا مامان من کے گفتم...☹️ صداے یا اللہ مهمونارو شنیدیم 😣 رفتیم تا بدرقشون کنیم 🏃 مادر سجادے صورتمو بوسید و گفت چی شد عروس گلم پسندیدے پسر مارو😊 با تعجب نگاهش کردم 😳 نمیدونستم چی باید بگم 🙈 که مامان به دادم رسید حاج خانم با یہ بار حرف زدن که نمیشہ انشااللہ چند بار همو ببینن حرف بزنـن بعد☺️ سجادے سرشو انداختہ بود پاییـن 😔 اصـلا انگار آدم دیگہ‌اے شده بود قــرار شد که ما بهشون خبر بدیم که دفہ‌ے بعد کے بیان🤔 بعد از رفتنشون نفس راحتے کشیدم و رفتم سمت اتاق که بوے گل یاس و احساس کردم🌾 نگاهم افتاد به دستہ گلے که با گل یاس سفید و رز قرمز تزئین شده بود 💐 عجب سلیقہ‌اے من و باش دستہ گل شب خواستگاریمم ندیده بودم...😢 شب سختے بود انقد خستہ بودم که حتے به اتفاقات پیش اومده فکر نکردم و خوابیدم😴 صبح که داشتم میرفتم دانشگاه🛣 خدا خدا میکردم امروز کلاسے که با هم داشتیم کنسل بشہ یا اینکہ نیاد نمیتونستم باهاش رو در رو بشم 😅 داشتم وارد دانشگاه میشدم ک یہ نفر صدام کرد سجادے بود بدنم یخ کرد 😰 فقط تو خونہ خودمون شیر بودم خانم محمدی......❓ سرمو برگردوندم 😳 ازم فاصلہ داشت دویید طرفم🏃 نفس راحتے کشید. 😥 سرشو انداخت پاییـݧ و گفت 😞 سلام خانم محمدے صبحتوݧ بخیر 😊 موقعے که باهام حرف میزد سرش  پاییـݧ بود اصـݧ فک نکنم تاحالا چهره‌ے منو دیده باشہ پس چطورے اومده خواستگارے الله و اعلم😶 _سلام صبح شما هم بخیر ایـݧ و گفتم و برگشتم که به راهم ادامہ بدم 🚶 صدام کرد ببخشید خانم محمدے صبر کنید 😑 میخواستم حرف ناتموم دیشب و تموم کنم راستش...من...😑 انقد لفتش داد کہ دوستش از راه رسید (آقای محسنی) پسر پر شر و شور دانشگاه، رفیق صمیمیے سجادے بود اما هر چے سجادے آروم و سر بہ زیر بود محسنی شیطون و حاضر جواب اما در کل پسر خوبے بود رو کرد سمت مـݧ و گفت بہ بہ خانم محمدے روزتون بخیر سجادے چشم غره‌اے براش رفت😠 و از مـݧ عذرخواهے کرد و دست محسنے و گرفت و رفت🚶 خلاصہ که تو دلم کلے به سجادے بدو بیراه گفتم😖 اوݧ از مراسم خواستگارے دیشب که تشریف آورده بود واسہ بازدید از اتاق اینم از الان ☹️ داشتم زیر لب غر میزدم ک دوستم مریم اومد سمتم و گفت بہ بہ  عروس خانم چیه چرا باز دارے غر غر میکنے مثل پیر زنها❓😆 اخمے بهش کردم 😠گفتم علیک سلام بیا بریم بابا کلاسموݧ دیر شد😣 خندید و گفت: اوه اوه اینطور که معلومه دیشب یه اتفاقاتی افتاده. 😂 یارو کچل بود❓زشت بود❓ نکنه چایے رو ریختی رو بنده خدا❓بگو مـݧ طاقت شنیدنشو دارم😂 دستشو گرفتم و گفتم بیا کم حرف بزن تو حالا حالاها احتیاج داری به ایـݧ فکر. تازه اول جوونیتہ 😜 تو راه کلاس قضیہ دیشب و تعریف کردم اونم مثل مـݧ جا خورد 😳 تو کلاس یه نگاه به من میکرد یہ نگاه به سجادے بعد میزد زیر خنده. 😂😂 نفهمیدم کلاس چطورے تموم شد کلا تو فکر دیشب و سجادے و....بودم خدا بگم چیکارت کنه مارو از درس و زندگے انداختے....😒 📝 ... ⇩↯⇩ ✍ خانم علی‌آبـــــادی 🌷  @byadshohada 🌷 با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
🔴ماکرون رئیس جمهور فرانسه:امیدوارم طی هفته‌های آینده میان روحانی و ترامپ دیداری برگزار شود 🔹با ترامپ به این نتیجه رسیدیم که ایران باید به تعهدات برجامی خود پایبند بماند. ایران نباید به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند. /فارس 🔴به کمپین #بیداری_ملت بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
هدایت شده از 
Moghadam-Shab6Moharram139602.mp3
5.02M
⏯ #شور احساسی 🍃نوکری که درپناه حسنه 🍃شاه چون غلام سیاه حسنه 🎤 #کربلایی_جواد_مقدم 👌فوق زیبا 🌷 #دوشنبه_های_امام_حسنی 🌷 #شبتون_امام_حسنی 🌷 #التماس_دعا ♨️ @boye_etre_haram👈
هدایت شده از 
💎جرعه ای از نهج البلاغه 🔹تعریف ایمان 📜 مردى از حضرت خواست که ایمان را به او بشناساند. امیرالمومنین علی(ع) فرمودند:فردا بیا تا در برابر مردم بگویم، تا اگر گفته ام را از یاد بردى دیگرى حفظ کند، چه اینکه سخن مانند شکار رمنده است، یکى آن را مى رباید، و دیگرى از دست مى دهد. حکمت 266 #کلام_امیر . @TasnimNews
هدایت شده از 
صفحه ۱۹۰
هدایت شده از 
هدایت شده از 
190.mp3
152.7K
هدایت شده از 
190.mp3
286.4K
هدایت شده از 
🌴 بوی محرمش میاد 🌹 امام صادق علیه السلام 🌴 زیارت امام حسین علیه السلام ، انسانِ بدبخت را خوشبخت می کند. 📚 کامل الزیارات ص156 🌺 السلام علیک یااباعبدالله الحسین (ع) #لحظه ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
هدایت شده از 
☘سلام علیکم☘ 🌿صبحتان منوربه ذکرصلوات برمحمدوآل محمد(ص)🌿 🌸 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☀️ امروز: سه شنبه 🌹متعلق است به: 🔸زین العابدین ، سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليه السّلام  🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام 🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليه السّلام ❣ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦِ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ و رحمة الله وبركاته💐 ❣السلا‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ایّها ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ و رحمة الله وبركاته💐 ❣اﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ایّها ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ و رحمة الله وبركاته💐 🌷السلام علیک ایهاالشهداجمیعا" ورحمة الله وبرکاته🌷 💎اذکار روز - یا اَرْحَمَ الرّاحِمین (100 مرتبه) - یا الله یا رحمان (1000 مرتبه) - یا قابض (903 مرتبه) برای رسیدن به حاجت @lahzaei_ba_sh
هدایت شده از 
سه شنبه تون پر از معجـزه الهی خدایا امروز درهای ثروت بی پایانت را بروی ما گشوده کن و روزی حــلال مهربانی درقلبهـا عشـق و آرامـش در خانـه هـا را به دوستانم عطا کن.... سلام، سلام، صبح شما بخیر @lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از پروانه های وصال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یڪ باغ سلام یڪ جهان زیبایے یڪ عمر سرافرازے یڪ تبسم ناز یڪ تن سالم یڪ دل خوش یڪ صبح دلنشین آرزوے ما براے شما سلام دوستان خوبم✋ صبحتون به شادی🌸
💠رئیس جمهور در آیین آغاز عملیات اجرایی طرح اقدام ملی تولید و عرضه مسکن: 🔸ما خواهان تنش با دنیا نیستیم. 🔸آنهایی که تحریم را بر مردم ما روا داشتند و اقدام به تروریسم اقتصادی کردند، هرگونه تحول در رفتار ما با آنها از توبه آنها آغاز می‌شود. 🔸آنها باید به تعهداتشان برگردند و راه و مسیر خطایی که انتخاب کردند را عوض کنند. 🔸در رابطه ایران با آمریکا، بدون اینکه آمریکا از تحریمها دست بردارد و خط بکشد روی این مسیر غلطی که انتخاب کرده ، ما شاهد هیچ تحول مثبتی نخواهیم بود. تحولات مثبت کلیدش در اختیار واشنگتن است. 🆔 @YjcNewsChannel‌
💠 ظریف :دیداری بین رئیس جمهوری ایران و ترامپ قابل تصور نیست 🔸 وزیر امور خارجه کشورمان در گفت وگو با شبکه ان.اچ.کی، گفت که اگر ایران بتواند به صادرات نفتش ادامه دهد، می‌تواند به سرعت به پایبندی کامل به توافق هسته‌ای بازگردد 🔸در سفر بیارتز گفتم دیداری بین رئیس جمهوری ایران و ترامپ قابل تصور نیست تا زمانی که آمریکا به جمع ۵+۱ بپیوندد و برجام را اجرا کند 🔸آن زمان هم گفت و گوی دو جانبه ای نخواهیم داشت 🔸اینکه مسئولان فرانسوی و آمریکایی ها در این زمینه چه گفت و گوهایی داشته اند به خود آنها بستگی دارد 🔹دیداری با مقامات آمریکایی انجام نخواهد شد 🔸دولت ایالات متحده و ترامپ، توافق هایی که به دنبال گفت و گوهای طولانی میان دو کشور بوده است را زیر پا گذاشته است 🔸آنچه که اکنون ضرورت دارد انجام شود اجرای توافقات گذشته است 🔸در این زمینه ما هنوز نشانه قابل توجهی از سوی دولت آمریکا ندیدم 🆔 @YjcNewsChannel‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 رئیس جمهور در آئین آغاز عملیات احداث ۱۱۰ هزار واحد مسکونی: تحولات مثبت کليدش در اختيار واشنگتن است. 🆔 @YjcNewsChannel‌
💠امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه برای چندمین بار طی چند روز گذشته تاکید کرد که ایران نباید به سلاح اتمی دست پیدا کند. 🔹مکرون: ما شاهد پایان هژمونی غرب بر جهان هستیم. 🔸غربی‌ها مرتکب اشتباهاتی شده‌اند. 🔸برخی از تصمیمات و اقدامات غلطی از سوی ایالات متحده اتخاذ شد. 🔸حالا با ظهور قدرت‌های جدیدی روبرو هستیم که آن‌ها را دستکم گرفته بودیم. 🔸به چین، هند و روسیه بنگرید که انگیزه‌های سیاسی به مراتب قدرتمندتری از اروپایی‌ها دارند. 🔸آن‌ها با فلسلفه، منطق و تصوراتی عمل می‌کنند که ما آن‌ها را از دست داده‌ایم و این دارد ما را نیز دستخوش تحول می‌کند. 🔸اقتصاد بازار(نظام سرمایه داری) با بحرانی بی‌سابقه روبرو شده است. 🆔 @YjcNewsChannel‌
هدایت شده از خبرگزاری فارس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ربیعی: اظهارات شمخانی درخصوص امضای برجام نظرات شخصی است و موضع دولت نیست 🔸دبیر شورای عالی امنیت ملی پیش از این گفته بود: نباید برجام را امضا می‌کردیم. @Farsna
گام بعدی قوه قضائیه محاکمه مدیران ناکارآمد باشد حجت‌الاسلام پناهیان: 🔹اگر قوه قضائیه مدیرانی را که با تصمیم نگرفتن یا بد تصمیم گرفتن کشور را می‌خوابانند مواخذه کند، دیگر دعوای سیاسی نخواهیم داشت و بی‌عرضه‌ها روی کار نمی‌آیند. 🔹وقتی برای کارآفرینی سنگ تراشی می‌کنند باید دو برابر فریاد زد. 🔹آداب و رسوم غلط را به چالش بکشید، امروز هدف و اصل زندگی زیر بار سنگین آداب و رسوم غلط و تشریفات، به فراموشی سپرده شده است. 🔹زودتر ازدواج کنید و قناعت داشته باشید؛ زندگی جهادی را تجربه کنید و نگذارید خانواده‌ها با توجیهات بی‌پایه مانع ازدواج ساده‌تان شوند. 🔹هنوز درک نکرده‌ایم که جهاد با مال، بر جهاد با جان مقدم است، استکبار وقتی نابود می‌شود که استضعاف نباشد. 👉 fna.ir/dbwgvg @Farsna