eitaa logo
دروس معرفتی و ادبی (استاد مافی)
2.5هزار دنبال‌کننده
136 عکس
100 ویدیو
73 فایل
مطالب کانال: #تدریس_کتاب_کشف_المراد (کلام اسلامی) #تدریس_ادبیات_عربی (قواعد ادبی) #تفسیر_قرآن و #شرح_دعا #سخنرانی #مهدویت ✅ فهرست صوت دروس؛ https://eitaa.com/kashfolmorad/601 ✍️ارتباط با ادمین کانال @Ya_mahdi_zahra
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ به محضر حضرت روحی و ارواحنا له الفداء...💚 (حاج محمد علی فشندی تهرانی) 🔺شهید محراب مرحوم آیت‌الله دستغیب این را در کتاب «داستان‌های شگفت» نقل کرده است: 🔺«قریب ۲۰ سال پیش، شب جمعه‌ای به همراه آقا سید محمد علی باقر خیاط و دیگر دوستان به مسجد جمکران رفته بودیم. در آنجا همه بعد از اعمال و آداب مسجد خوابیدند و تنها من و پیر مردی بیدار بودیم. او بر پشت بام، شمعی روشن کرد و در پرتو آن دعا می‌خواند. من هم به نماز شب مشغول بودم. در این وقت دیدم که ناگاه هوا روشن شد. با خود گفتم: حتما ماه طلوع کرده است. اما هر چه نگاه کردم. ماه را در آسمان ندیدم! یک مرتبه متوجه شدم که در فاصله ۵۰۰ متری من، سید بزرگواری در زیر درختی ایستاده است و این تابش این نور از آن آقا است. به پیرمرد کنار خود گفتم: شما کنار آن درخت، آقایی را می‌بینید؟! پیرمرد گفت: هوا تاریک است و چیزی هم دیده نمی‌شود تو هم خوابت می‌آید، برو بگیر بخواب! 🔹دانستم که پیرمرد سید را نمی‌بیند. به نزد سید رفتم و عرضه داشتم: آقا دلم می‌خواهد به کربلا بروم اما نه پولی دارم و نه گذرنامه‌ای. اگر تا صبح پنج شنبه آینده، گذرنامه من با پول آماده شد، می‌دانم که امام زمان(ع) هستید و گرنه یکی از سادات! بعد از عرض این حاجت ناگهان دیدم که همه جا تاریک شد و آن آقا هم نیست. صبح، داستان را برای رفقا و همراهان تعریف کردم .بعضی از آنها مرا مسخره کردند و به ساده‌دلی من خندیدند. 🔹گذشت تا روز چهارشنبه هفته آینده آن؛ صبح زود در میدان فوزیه [میدان امام حسین(ع) فعلی] برای کاری رفتم و به خاطر باران، کنار دیواری ایستادم. در این هنگام پیر مردی ناشناس نزد من آمد و گفت: حاج محمد علی! مایل هستی به کربلا بروی؟! عرض کردم:خیلی مایلم اما نه پولی دارم و نه گذرنامه‌ای! گفت: شما دو عدد عکس با دو عدد رونوشت شناسنامه برای من آماده کن! گفتم: عیالم را می خواهم ببرم! گفت او هم مانعی ندارد! 🔹با عجله به خانه رفتم، اسناد و مدارک را برداشتم، آوردم به پیرمرد دادم. پیر مرد گفت: فردا صبح همین وقت اینجا بیایید و مدارک و گذرنامه‌های خود را از من بگیرید! 🔹فردا صبح به همان محل رفتم. پیر مرد آمد و گذرنامه‌ها را با ویزای عراقی به همراه ۵ هزار تومان پول به من داد و رفت و بعد هم دیگر او را ندیدم. 🔹از آنجا به منزل آقا سید محمدباقر خیاط ـ که در آن مجلس ختم صلوات برقرار بودـ رفتم. بعضی از رفقا و همراهان آن شب از راه تمسخر به من گفتند: حاج محمد علی! گذرنامه‌ها را گرفتی؟ گفتم بله! و گذرنامه‌ها را با پول به آنها نشان دادم، با تعجب تاریخ گذرنامه را خواندند و دیدند تاریخ آن روز چهارشنبه است. همه به گریه افتادند و گفتند:خوشا به سعادتت! ما که سعادت نداشتیم. پ.ن: آری از حال شیعیانش با خبر است... 🔰@kashfolmorad
(س) 🔸بعد از وجود مبارک پیغمبر(ص) عمر طولانی برای حضرت زهرا(س)، نقل نشده است. 🔸در منابع اهل سنت عمر مبارک حضرت تا شش ماه هم اشاره شده است، لیکن در منابع ما بین ۷۵ تا ۹۵ روز اختلاف است. 🔸در این مدت ۹۵ روز علاوه بر ناله و اشک و غصه که در روضه ها و هیئات گفته می شود و بر مصائب آن حضرت گریه می کنیم؛(س) هم بوده، طبق نقل هایی که ما داریم و در کافی نیز نقل شده است، در این مدت بر وجود مقدس و نازنین ایشان نازل می شد و مطالبی را عرض می کرد و حضرت زهرا(س)آن مطالب را برای (ع) املاء می کردند و حضرت می‌نوشتند. 🔰مطالبی که حضرت زهرا(س) می‌فرمودند و حضرت علی(ع) می‌نوشتند؛ (س) نام دارد که از منابع علم امام حساب می شود و هم اکنون نزد (عج) است. 🔰جبرائیل با حضرت زهرا(س) صحبت میکردند؛ که در اصطلاح روایات، به کسی که ملک با او صحبت کند گفته شده است و حضرت زهرا(س) بود. 🔹مباحث جلسات بعد حول محور زیارت نامه حضرت زهرا(س) که از نظر الفاظ کوتاه و محدود، اما از نظر محتوا فوق العاده است، خواهد بود‌. 🔰@kashfolmorad
هادی شدی که بر همگان سر شویم ما هادی شدی که از همه برتر شویم ما هادی شدی که جلد غم سامرا شویم هادی شدی شما که کبوتر شویم ما گمراه شد هر آنکه از این طایفه جداست هادی شدی که پیرو حیدر شویم ما (علیه السلام) بر حضرت (عج) و همه شیعیان تسلیت باد. / عضو شوید👇 ✅@kashfolmorad