eitaa logo
کاشیان | kashian
175 دنبال‌کننده
330 عکس
29 ویدیو
20 فایل
کاشیان؛ کاشانه ایست برای شنیدن ناداستان🍀 در کاشیان دور هم جمع می‌شویم تا قصه های واقعی دیارمان را برای هم بازگو کنیم.
مشاهده در ایتا
دانلود
روایت اول.pdf
388.9K
کاشیان محفلی برای شنیدن ناداستان؛؛ 🍃 📚روایت با موضوع محرم ✍به قلم سرکار خانم ملیحه خانی 🍃 🔰به بپیوندید: 🔹 @kashiian
روایت دوم.pdf
327.4K
کاشیان محفلی برای شنیدن ناداستان؛؛ 🍃 📚روایت با موضوع محرم ✍به قلم سرکار خانم آسیه سادات حسینیان 🔰به بپیوندید: 🔹 @kashiian
🏴 بخش 1⃣ بسم الله الرحمن الرحیم طریق سبز یا سرخ؟ 🔰 پشت مسجد سهله راه خاکی پیچ در پیچ و باریکی است به نام طریق العلماء که قدیمی ترین راه پیاده هاست تا کربلا. حرکت از بین روستاها با نخلستان های خرما تجربه جدیدی است. باغ ها همه سرسبزند. خرماها یکی در میان رسیده اند و وقت برداشت شان شده. اهالی روستا نه فقط بچه های خردسال را سیاه پوشانده اند که به کمر هر نخلی در عزای اربعین سیاه کشیده اند. پیاده ها خاکی می شوند ولی نه به اندازه لباس های خاک و خلی اسرای شام. پیاده ها نه کتک می خورند، نه گرسنگی می کشند و نه به اسارت می روند. با کمال احترام ازشان پذیرایی می شود‌. راه به راه خوردنی هاست که جلویشان سبز می شود؛ مثل شاخه های بهشت که رهاورد خوردنی هایی تمام نشدنی و خوشمزه است که به طرف بهشتی ها خم می شود. اهالی با ایز و التماس دست هر پیاده ایی را می گیرند تا ببرند منزل شخصی و از او (ع) پذیرایی کنند. این همه عشق حتما از ابر کسی باریده. از برکت کسی است که چراغ همیشه روشنش توانسته راه تاریک روستا را در دل شب هموار کند برای پیاده ها بدون هیچ ترس و واهمه ایی. و گرنه چه دردی دارند این پیاده ها که فرسنگ ها راه را بکوبند و بیایند و بزنند به دل روستاهای ناشناخته و تاریک. آنها در جستجوی چه می گردند؟ روزی بعد از واقعه عاشورا با خانواده آل الله چه کردند و اما حالا با مشتاقان مسیر امام حسین(ع) چطور بر خورد می کنند؟ ملیحه خانی 🌱
بخش2⃣ 🏴🏴 نذر سایه بسم الله الرحمن الرحیم 🔰 بعد از پانزده کیلومتر پیاده روی راه دو شاخه شد. یک طرف به جاده اصلی و طرف دیگر ادامه ی . با دیدن جمله ای روی دیوار تکیده و بی جان در پناه کوچه ای دو شاخه ته دلم خالی شد. روی دیوار سمت راستی با دست خطی کج و مووج با رنگ قرمز نوشته بود به طرف شط فرات.پیاده ها پیچیدند به طرف راست و من هم. از رو به رو دشتی بزرگ با نخل هایی ردیف به ردیف ایستاده، چشم‌هایم‌را دوره کردند. خنکای نسیم صبح آفتاب نزده از روی شط می خورد به صورت پیاده ها و نمی‌گذاشت عرق کسی بچکد. پیاده ها با مشک های وام گرفته از شط در جهت خلاف جریان آب فرات حرکت کردند. این قسمت از مسیر تک و توک موکب به چشم می‌آمد. شط فرات راست جاده بود و نخل های قامت بسته طرف چپ. شنیدم خانم میانسالی گفت: می خوام برم لب شط و آبی بزنم به دست و صورتم؛مطمئنم آبی که دست و نگاه بهش خورده شفاست. آفتاب زردی داشت می زد. با خودم‌گفتم از این جا به بعد دیگر نمی شود در جدال آب و آفتاب خیلی راه را ادامه داد. آفتاب زد و چیزی عوض نشد. نخلستان نگذاشت آب در دل پیاده ای تکان بخورد.انگار نخل ها کرده بودند که کسی گرما نکشد. شاید شط فرات از همان لحظه ی ورود سقای کربلا یاد گرفته که به سینه هیچ تشنه ای دست رد نزند. نیست جز زیبایی که حتی همه چیز در دستگاه قرب امام حسین(ع) کار بلدند! ملیحه خانی 🌱🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کاشیان | kashian
🏴🏴🏴🏴 ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾ 🌱
کاشیان | kashian
وقتی به امام حسن(ع) فکر می‌کنم اینجوری هستم که با خودم می گویم: می‌شود آیا آقا یک بنویسد برایم؟ وقتی رفتم پیش امام زمان(عج) و من را قبول نکرد، دست پر باشم و آن نامه را بدهم به محضرشان. نامه ای از جنس همان نامه ی کربلا؛ که آقای قاسم کربلا به آقای امام حسین(ع) دادند. می خواهم قبولم کند و باشم آقا. از آرزوهایی است که دوستشان دارم!... 💚
🏴 اِنّا لِلّه وَ اِنّا اِلیهِ راجُعون 🏴 داغ اربعین امسال در تاریخ کاشان بیشتر شد. درگذشت سرکار خانم لیلاخیامی از اعضای کانال کاشیان را تسلیت عرض نموده. ان شاءالله روح این خادم محترم موکب علی بن باقرعلیه السلام با آقا محشور باد.🖤 🌱🌱🌱
🏴🏴🏴🏴 آقای امام رضا کنج رواق شما شکسته های دل را بند می زنند. ؛ قبل از آنکه لب از لب باز کنم حاجتم اداست. زود راضی می شوی از کم دست و پایی های من. آقای کشور ، ‌چگونه به خود بقبولانم که ؟! 🌱🌱 السلام علیک یا غریب الغربا یا ثامن الحجج یا علی بن موسی الرضا علیه السلام✋🖤
📚 معرفی کتاب هدیه ای برای تو 🌱 کتاب هدیه‌ای باشد برای تو، خاطرات پشتیبانی مردم کاشان از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به قلم محمد قاسم‌زاده است. این اثر با ویراستاری منیره زین العابدینی رنانی و معین پایدار در انتشارات راهیار چاپ شده است. 🌱 در جبهه‌ها جدا از رزمندگانی که از آن‌‌ها شنیده‌ایم و خوانده‌ایم، بسیاری دیگر بودند که گاهی از نامشان و نقش تأثیرگذارشان غافل مانده‌ایم. پیرزن‌ها و پیرمردهای غیوری که نامشان در هیچ جای دفتر جنگ به چشم نمی‌آید. جوان‌هایی که بی‌ادعا و بی‌شهرت، واجبات جبهه را راست‌و‌ریس می‌کردند. کارزاری که این زنان و مردان میدان‌دارش بودند، «پشت جبهه» نام داشت؛ اما هم‌اهمیت با خط مقدم، راهبردی و ضروری بود. فرماندهان و سرلشکران این سپاه همین مردم کوچه و بازار بودند که از تعهد خواهر و برادری، با غیرت پدرانه و مهر مادری بار جبهه را بر دوش کشیدند. اما آنقدر مجاهدتشان در نظر خودشان ناقابل بود که به‌ندرت شرح آن را در ذهن داشتند و حتی عکسی برای آلبومشان ثبت نکرده بودند. محمد قاسم‌زاده در کتاب هدیه‌ای باشد برای تو به شرح این فداکاری‌ها و رشادت‌ها می‌پردازد. 🌱بخشی از کتاب هدیه ای باشد برای تو «دست کرد زیر چادرش. یک کیسه پارچه‌ای درآورد که از کوک‌های نامنظمش معلوم بود، خودش آن را دوخته. اندازه کیسه آنقدر بود که دو کیلو بادام در آنجا بگیرد. بادام‌ها با پوست بود. گفت: «زهراخانم، باغچه ما یه دونه درخت بادوم بیشتر نداره. امسال حاصل این درخت، اینقدر شده. بیشتر از این عُرضه ام نرسید به درد جبهه بخورم ننه!» 🔰به بپیوندید: 🔹 @kashiian
🔹نسخه الکترونیک کتاب « هدیه ای باشد برای تو» را از طاقچه دریافت کنید B2n.ir/p56867 🔰به بپیوندید: 🔹 @kashiian
🌱 کاشیان ‌ بهانه‌ای است برای شنیدن ناداستان 📚 در کاشیان دور هم جمع می‌شویم تا قصه های واقعی دیارمان را بازگو کنیم برای هم. 🔸کاشیان ۴: نقد و بررسی کتاب هدیه ای باشد برای تو ✍ با حضور نویسندهٔ کتاب جناب آقای محمد قاسم زاده 📆 زمان: دوشنبه سوم مهر ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۰۰ 🏢 مکان: خیابان علوی خانهٔ تاریخی رزاقیان حوزه هنری *حضور برای عموم علاقمندان آزاد است. 🔰به بپیوندید: 🔸@honarkashan 💠 http://zil.ink/honar_kashan 🔰به بپیوندید: 🔹 @kashiian