eitaa logo
کشکول مشکول
339 دنبال‌کننده
1هزار عکس
2.2هزار ویدیو
10 فایل
این کانال اخلاق مدار با هدف ارائۀ مطالب مفید، متنوع و شاد تاسیس شده است
مشاهده در ایتا
دانلود
📚همت نادر شاه گويند روزی نادرشاه با از عرفاي نجف ملاقات كرد . او را از اين جهت مي گفتندكه با خاركني امرار معاش مي كرد . نادر به سيد هاشم رو كرد و گفت: شما واقعا كرده ايد كه از گذشته ايد . سيد هاشم با سادگي تمام گفت : برعكس ، همت را واقعا شما كرديد كه از گذشته ايد و به دنیا چسبیدید 📚 منبع: منتخب التواریخ 🎲 کشکول مشکول 🍂 @kashkool_mashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽️ چیه؟ تعجب کردین نه تعجب نداره ازمنافق وضدانقلاب واز بازیگردشمن ودروغگو ازاین بیشتر توقع نمی‌رود دروغگوکم حافظه هست 👈 با چشم دلش دیده خو ...😜😉 خدا وکیلی نخندین گناه داره 😅😅😅😅 🎲 کشکول مشکول 🍂 @kashkool_mashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طنز جالب و شنیدنی در حضور رهبر انقلاب 🎲 کشکول مشکول 🍂 @kashkool_mashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ظاهرا خبر فوت مادرش رو چند روز پیش اشتباه بهش میدن امابعد تو یک برنامه تلویزیونی میگن بهترین هدیه دنیا رو بهت میدیم. چشماتو ببند هزار بار ارزش دیدن داره ... 🎲 کشکول مشکول 🍂 @kashkool_mashkool
بخونید قشنگه😍❤️ یه موتور گازے داشت 🏍 که هرروز صبح و عصر سوارش میشد و باش میومد مدرسه و برمیگشت . یه روز عصر ... که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت❗️ رسید به چراغ قرمز .🚦 ترمز زد و ایستاد ‼️ یه نگاه به دور و برش کرد 👀 و موتور رو زد رو جک و رفت بالای موتور و فریاد زد :🗣 الله اکبر و الله اکــــبر ...✌️ نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب .😳 اشهد ان لا اله الا الله ...👌 هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید 😂 و متلک مینداخت😒 و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد 😳 که این مجید چش شُدِه⁉️ قاطی کرده چرا⁉️ خلاصه چراغ سبز شد🍃 و ماشینا راه افتادن🚗🚙 و رفتن . آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید ؟ چطور شد یهو؟؟!! حالتون خُب بود که؟!! مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت👀 و گفت : "مگه متوجه نشدید ؟ 😏 پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود 😖 و آدمای دورش نگاهش میکردن .😒 من دیدم تو روز روشن ☀️ جلو چشم امام زمان داره گناه میشه ❌ به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه . دیدم این بهترین کاره !"👌 همین‼️✌️ 🎌برگےازخاطرات‌شهیدمجیدزین الدین🌟 هر جوری که میتونی جلوی گناه را بگیر✋✨ 🎲 کشکول مشکول 🍂 @kashkool_mashkool
چك دولت انگلیس برای شهید مدرس یك شب نیمه های شب یك مرد خارجی با یك مترجم به منزل مدرس آمدند. شخص خارجی شروع به صحبت كرد و دیگری هم ترجمه می نمود و معرفی كرد كه, آقا! ایشان نمایندة دولت انگلیس هستند. یك چك سفید برای شما آورده‌اند كه مبلغ آن را هر طور می‌خواهید بنویسید و به هر طریق كه می خواهید خرج كنید...مدرس گفت: «این چك چیست؟» جواب داد: «آقا! چك كاغذی است كه می‌نویسند و می‌برند در بانك، آنجا امضا می‌كنند و هر مبلغی كه در آن نوشته از بانك می‌گیرند.» مدرس گفت: «چرا حالا (نصف شب) آوردی؟» جواب داد: «ما شنیده بودیم شما پول نمی‌گیرید؛ حالا نصف شب چك را آوردیم.» مدرس اظهار داشت: «نه، هر كه به شما گفته بی خود گفته. من پول می‌گیرم منتهی به این صورت نه. اولاً، باید طلا باشد آن هم بار شتر و در میان روز روشن و بعد از نماز در مدرسة سپهسالار با شتر بیاورند. در این صورت می‌گیرم و هیچ اشكالی ندارد. » وقتی پاسخ را ترجمه می‌كند، نماینده یا سفیر می‌گوید: «مدرس می‌خواهد آبرو و حیثیت سیاسی ما را در تمام دنیا ببرد.» در نتیجه بلند می‌شوند و می‌روند... 🎲 کشکول مشکول 🍂 @kashkool_mashkool
اصفهانی زرنگ گويند ناصرالدين شاه در بازديد از اصفهان با کالسکه سلطنتي از ميدان کهنه عبور مي‌کرد که چشمش به ذغال‌فروشي افتاد. مرد ذغال فروش فقط يک شلوارک به پا داشت و مشغول جدا کردن ذغال از خاکه ذغالها بود و در نتيجه گرد ذغال با بدن عرق کرده و عريان او منظره وحشتناکي را بوجود آورده بود. ناصرالدين‌شاه سرش را از کالسکه بيرون آورده و ذغال‌فروش را صدا کرد. ذغال فروش بدو آمد جلو و گفت: «بله قربان.» ناصرالدين شاه با نگاهي به سر تا پاي او گفت: «جنهم بوده‌اي؟» ذغال فروش زرنگ گفت: «بله قربان!» شاه از برخورد ذغال‌فروش خوشش آمده و گفت: «چه کسي را در جهنم ديدي؟» ذغال‌فروش حاضرجواب گفت: «اين هايي که در رکاب اعلاحضرت هستند، همه را در جهنم ديدم.» شاه به فکر فرورفته و بعد از مکث کوتاهي گفت: «مرا آنجا نديدي؟» ذغال‌فروش فکر کرد اگر بگويد شاه را در جهنم ديده که ممکن است دستور قتلش صادر شود، اگر هم بگويد که نديدم که حق مطلب را ادا نکرده است. پس گفت: «اعلاحضرتا، حقيقتش اين است که من تا ته جهنم نرفتم!» 🎲 کشکول مشکول 🍂 @kashkool_mashkool
استفتاء از مقام معظم رهبری درباره زمان ادای تسبيحات حضرت زهرا (سلام الله عليها) ❓برنامه نمازگزاران در اين منطقه بدين صورت است كه بعد از نماز، تكبير (همان شعار معروف و اعلام انزجار از دشمنان) خوانده می‌شود و سپس تسبيحات حضرت زهرا (سلام الله عليها) گفته می‌شود. عده‌ای از نمازگزاران بر اين اعتقادند كه تسبيحات حضرت زهرا (سلام الله عليها) مقدم بر هر چيزی است و فضيلت آن در اين است كه بدون فاصله بعد از نماز گفته شود؛ اين افراد معتقدند شعارهای مذکور مناسب است بعد از تسبيحات حضرت زهرا (سلام الله عليها)، گفته شود، تکليف ما چيست؟ ✅ به هر نحو كه عمل شود، مانعی ندارد و فضيلت تسبيحات حضرت فاطمه (سلام الله عليها) از همه تعقيبات بالاتر است، لكن وارد نشده است كه بلافاصله بعد از نماز انجام گيرد بلكه آنچه وارد شده آن است كه نمازگزار تا از جای خودش برنخاسته، تعقيبات را به‌جا آورد و بهتر است مؤمنين در اين مسائل با يكديگر اتحاد و اتفاق نموده و از اختلافات و تفرقه كه موجب تقويت دشمن و تضعيف دين می‌شود، پرهيز كنند. منبع: سایت معظم له 🎲 کشکول مشکول 🍂 @kashkool_mashkool
🚨 خاطره جالب نرمش دادن توسط یک رزمی‌کار 💠 حجت‌الاسلام دارستانی می‌گوید: یه رفیق دارم مربی هشت نه تا ورزش رزمیه! رفیقم می‌گفت از بیت رهبری به من زنگ زدند و گفتند شما چند روزی بیایید بیت رهبری و صبحها رهبر انقلاب را نرمش دهید! با خودم گفتم خب اینکه کاری نداره من هزاران نفر رو نرمش دادم رهبر انقلاب را هم می‌توانم نرمش دهم! گفت رفتیم خدمت آقا! دیدم آقا با لباس گرم‌کن تشریف آوردند! پرسیدم آقا شروع کنیم؟ گفتند بله! منم دستامو زدم بهم به حالت کف زدن و گفتم شروع. یکدفعه آقا پرسیدند این حرکت یعنی چی؟ گفتم یعنی شروع از روی عادت این کارو می‌کنم! گفتم خب بریم سمت راست (یعنی بدن رو به سمت راست کشیدم) آقا همین جور که بدنشونو به حالت کشش به سمت راست بردن پرسیدن آقای بیات این به چه دردی می‌خوره؟ به خودم گفتم ۲۰ ساله دارم این‌کارو می‌کنم نمیدونم به چه دردی میخوره! گفتم: این مثلا برای کشیده شدن پهلو خوب است! گفتن یعنی چی پهلوها را میکشه؟ گفتم آقا نمیدونم! دیگه سمت چپ رو نرفتم! گفتم خب حالا بریم پایین! آقا گفتن این به چه دردی می‌خوره؟ بالاخره بعد از سه روز گفتم پروفسور میخواد آقا رو نرمش بده من آدمش نیستم! 🎲 کشکول مشکول 🍂 @kashkool_mashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🌹🌸 ضمن تبریک روز پرستار 🌴 خاطرات این آزاده پرستار بسیار شنیدنی است ! 🎲 کشکول مشکول 🍂 @kashkool_mashkool
💎 چند سال پیش همیشه فکر میکردم شبها کسی زیر تختم پنهان شده است.نزد پزشک اعصاب رفتم و مشکلم را گفتم، روانپزشک گفت: "فقط یک سال هفته‌ای سه روز جلسه ای 80 دلار بده و بیا تا درمانت کنم. شش ماه بعد اون پزشک رو تو خیابان دیدم. پرسید، "چرا نیومدی؟" گفتم، "خُوب، جلسه‌ای هشتاد دلار، برای یک سال خیلی زیاد بود. یه نجّار منو مجانی معالجه کرد. خوشحالم که اون پول رو پس‌انداز کردم و یه وانت نو خریدم." پزشک با تعجّب گفت، "عجب! میتونم بپرسم اون نجّاره چطور تو را معالجه کرد؟" گفتم: "به من گفت اگه پایه‌های تختخواب را ببُرم؛ دیگه هیچکس نمی‌تونه زیر تختم قایم بشه!" خیلی وقت ها راه حل مشکلات خیلی ساده تر از اون چیزی است که تصور می کنیم 🎲 کشکول مشکول 🍂 @kashkool_mashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 دشمن بیدار است وحیله گر و مدام درحال طراحی های جدید و... ! ✅ ولی ماهم هم باید مراقب باشیم وخود را باور کنیم ! دشمنان اراده 🎲 کشکول مشکول 🍂 @kashkool_mashkool
روزی حضـرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نزد اصحاب خود فرمودند: دلم خیلی به حال ابوذر غفاری می‌سوزد خدا رحمتش کند. اصحاب پرسیدند چطور؟ مولا فرمودند: آن شبی که به دستور خلیفه ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند. ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت: شما دو توهین به من کردید; اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید ، دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟ شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من "علی" فروش شوم؟ تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی "علی" عوض نمی کنم. آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست. مولا علی با گریه ادامه دادند: به خدایی که جان "علی" در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست... سه شبانه روز بود که او و خانواده اش هیچ نخورده بودند 📚منبع: الکافی، ج ۸ به نقل از سایت تبیان 🎲 کشکول مشکول 🍂 @kashkool_mashkool
✨﷽✨ 🌼پاداش یک گواهی ✍حضرت یوسف(علیه السلام) در کاخ خود بر روی تخت پادشاهی نشسته بود. جوانی با لباسهای چرکین از کنار کاخ او گذشت. جبرئیل در حضور آن حضرت بود. نظرش به آن جوان افتاد. گفت: یوسف! این جوان را می‌شناسی؟ یوسف(ع) گفت: نه! جبرئیل گفت: این جوان همان طفلی است که پیش عزیز مصر، در گهواره به سخن درآمد و شهادت بر حقّـانیّت تو داد. یوسف(ع) گفت: عجب! پس او بر گردن ما حقّی دارد. با شتاب مأمورین را فرستاد، آن جوان را آوردند و دستور داد او را تمیز و پاکیزه نمودند و لباس‌های پر بها و فاخر بر وی پوشاندند و برایش ماهیانه حقوقی مقرّر نموده و عطایای هنگفتی به او بخشیدند. جبرئیل با دیدن این منظره، تبسّم کرد. یوسف(علیه السلام) گفت: مگر در حق او کم احسان کردم که تبسّم می‌کنی؟ جبرئیل گفت: تبسّم من از آن جهت بود که مخلوقی در حق تو که مخلوق هستی، بواسطه ی یک شهادت بر حق در زمان کودکی از این همه إنعام و احسان برخوردار شد. حال خداوند کریم در حق بنده ی خود که در تمام عمر، شهادت بر توحید او داده است، چقدر احسان خواهد کرد؟! 📚پندهای جاویدان، ص٢٢٠ 🎲 کشکول مشکول 🍂 @kashkool_mashkool
🔴 دعای آهوها ‏🔹 یکی از همرزمان حاج ‎قاسم سلیمانی می‌گفت در یکی از سفر‌های سردار سلیمانی در بحران داعش در عراق در زمستان، از عراق تماس گرفت. صدای تیراندازی‌ می‌آمد و شرایط جنگی بود. شهید گفت شنیده‌ام تهران برف سنگینی آمده است. آهو‌های کوه نزدیک مقر ‎سپاه حتما برای غذا پایین می‌آیند. ❇️‏ همین امروز علوفه تهیه کن و چند جا بگذار که از گرسنگی تلف نشوند. بعدازظهر مجددا زنگ زد که چه کردی؟! گفتم انجام شد اما وسط نبرد داعش چرا نگران آهو‌هایید؟ ‎حاج قاسم گفت به شدت به دعای خیر آن‌ها محتاجم. ✍️ حسن رحیم پور 🎲 کشکول مشکول 🍂 @kashkool_mashkool
امام صادق عليه السلام پدرم مرا به سه چيز ادب آموخت و از سه چيز نهى ام فرمود . سه نكته ادب اين بود كه فرمود فرزندم! هركس با دوست بد بنشيند ، سالم نمى ماند و هر كس گفتارش را كنترل نكند ، پشيمان مى شود ، و هر كس به جايگاه هاى بد وارد شود ، مورد بدگمانى قرار مى گيرد (زير سؤال مى رود) و آن سه چيز كه مرا از آن نهى فرمود دوستى با كسى كه چشم ديدن نعمت كسى را ندارد، و با كسى كه از مصيبت ديگران شاد مى شود و با سخن چين. اَدَّبَنى اَبى بِثَلاثٍ ... ونَهانى عَن ثَلاثٍ قالَ لى يا بُنَىَّ مَن يَصحَب صاحِبَ السّوءِ لا يَسلَم وَ مَن لا يُقَـيِّد اَلفاظَهُ يَندَم ، وَ مَن يَدخُل مَداخِلَ السَّوءِ يُتَّهَم... وَ نَهانى اَن اُصاحِبَ حاسِدَ نِعمَةٍ وَ شامِتا بِمُصيبَةٍ ، اَو حامِلَ نَميمَةٍ ؛ تحف العقول ص376 🎲 کشکول مشکول 🍂 @kashkool_mashkool
سیدرضا حجازی: 💢 *موشکی که جلوی چشم رهبر انقلاب از زیر دریا پرتاب شد* محمد طهرانی مقدم، دبیرکل اجلاس بین‌المللی مجاهدان در غربت: چند سال قبل، رهبر انقلاب در عیادتی که از مادر شهید طهرانی مقدم داشتند فرمودند: می‌خواهم خاطره‌ای از شهید طهرانی مقدم بگویم که تا حالا نگفته‌ام. رهبر انقلاب فرمودند یک‌بار حاج حسن دست ما را گرفت و به بندرعباس برد. آنجا سوار قایق شدیم و به وسط آب رفتیم. بعد دیدیم یکهو یک موشک از وسط آب بیرون آمد. من با تعجب به حاج حسن گفتم قضیه این موشک چیست؟ گفتند مگر شما نگفتید اگر روزی لازم شد ناوهای متجاوز را بزنید. شهید ما می‌گفت: این موشک‌ها تیر غیب هستند که معلوم نیست از کجا می‌آیند، ولی آنجایی که باید، می‌روند. به ‌یاد دارم کشورهای حوزه خلیج ‌فارس‌ مصوبه‌ای نسبت به جزایر سه‌گانه ما داشتند. حاج حسن از این موضوع ناراحت شد و در جنوب کشور تونل های بزرگ موشکی درست کرد که فقط یکی از آنها رسانه‌ای شده است، حال اینکه از این تونل‌ها فراوان در کشور موجود است.  بعد از حفر تونل بود که وزیر خارجه عمان دستپاچه به ایران آمد و گفت ما مسلمان هستیم چرا موشک‌هایتان را به‌سمت ما نشانه رفته‌اید؟ حاج حسن هم پیغام داد: «بگویید پس آن غلطی که کردید چه بود». 🎲 کشکول مشکول 🍂 @kashkool_mashkool
اینم از تفسیر شیعه آیا در مورد برنامه *جستجوگر قرآنی* چیزی ب شنیدید؟ جستجوگر قرآنی https://quran.inoor.ir/ سایتی است مانند گوگل مخصوص قرآن که در آن آیه را می نویسید و تفسیرهای مختلفی در اختیار شما قرار داده می شود و می توانید معانی آیه ها را به خوبی بفهمید. سایت جستجوگر قرآنی به اشتراک بگذارید تا دیگران نیز استفاده کنند و صدقة جاريه باشد برای شما 🎲 کشکول مشکول 🍂 @kashkool_mashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆👆بانوی اهل سنت انگلیسی که از شنیدن نحوه شهادت حضرت فاطمه الزهرا شیعه شد‼️ 🎲 کشکول مشکول 🍂 @kashkool_mashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسیر فلسطینی در زندان رژیم صهیونیستی بعد از بیست سال آزادی وقتي با مادرش روبوسی می کنه مادرش از خوشحالی دار فانی را وداع می کند... 🎲 کشکول مشکول 🍂 @kashkool_mashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره شنیدنی صادق خرازی از دستور حاج‌قاسم برای حمله به اسرائیل 🎲 کشکول مشکول 🍂 @kashkool_mashkool
می‌گویند آقا محمد خان قاجار علاقه خاصی به شکار روباه داشته. تمام روز را در پی یک روباه با اسبش می‌تاخته تا جایی که روباه از فرط خستگی نقش زمین می‌شده. بعد آن بیچاره را می‌گرفته و دور گردنش، زنگوله‌ای آویزان می‌کرده. در ‌‌نهایت هم ر‌هایش می‌کرده. تا اینجای داستان مشکلی نیست. درست است روباه مسافت، زیادی را دَویده، وحشت کرده، خسته هم شده، اما زنده و سالم است. هم جانش را دارد، هم دُمش را. پوستش هم سر جای خودش است. می‌ماند فقط آن زنگوله!... از اینجای داستان، روباه هر جا که برود یک زنگوله توی گردنش صدا می‌کند. دیگر نمی‌تواند شکار کند، زیرا صدای آن زنگوله، شکار را فراری می‌دهد. بنابراین «گرسنه» می‌ماند. صدای زنگوله، جفتش را هم فراری می‌دهد، پس «تنها» می‌ماند. از همه بد‌تر، صدای زنگوله، خود روباه را هم «آشفته» می‌کند، «آرامش»‌اش را به هم می‌زند. 👈 نتیجه و برداشت به عهده شما 🎲 کشکول مشکول 🍂 @kashkool_mashkool
فردی در ترافیک جلوی ما بپیچد: احمق ما که جلوی دیگران میپیچیم: زرنگ کسی جواب تلفن ما را ندهد: بیمعرفت ما که جواب ندهیم: گرفتار فرد بلندتر از ما: دراز کوتاهتر از ما: کوتوله همکار جزئی‌نگر: ایرادگیر و وسواسی ما جزئی نگرتر باشیم: دقیق فردی لیوان آب ما را چپه کرد : کور پای ما به لیوان دیگری خورد: شعور ندارد لیوان را سر راه قرار داده. به کجا چنین شتابان⁉️ دنیای قضاوتهای‌مان یعنی تحلیل رفتار و گفتار دیگران بر اساس رفتارهای خودمان، به خود بیاییم 🎲 کشکول مشکول 🍂 @kashkool_mashkool
 پيامبر (ص) فرمود: اى على! آيا ششصد هزار گوسفند مى‏خواهى يا ششصد هزار دينار يا ششصد هزار كلمه؟ حضرت على (ع) عرض كرد: اى رسول خدا! ششصد هزار كلمه. پيامبر (ص) فرمود: ششصد هزار كلمه را در شش كلمه جمع كن. اى على! هر گاه ديدى مردم به مستحبّات اشتغال دارند تو به كامل ساختن واجبات بپرداز، و هر گاه ديدى مردم به كار دنيا مشغولند تو به كار آخرت مشغول شو، و هر گاه ديدى مردم به عيبهاى ديگران پرداخته‏اند تو به عيبهاى خود بپرداز، و هر گاه ديدى مردم به آراستن دنيا اشتغال دارند تو به آراستن آخرت مشغول شو، و هر گاه ديدى مردم به عمل فراوان مشغولند تو به عمل خالص بپرداز، و هر گاه ديدى مردم به خلق (خدا) توسّل مى‏جويند تو به خالق توسّل بجوى.   قال النبيّ صلّى اللّه عليه و آله: يا عليّ، تريد ستّمائة ألف شاة أو ستمائة ألف دينار أو ستّمائة ألف كلمة، قال: يا رسول اللّه ستّمائة ألف كلمة، فقال صلّى اللّه عليه و آله: اجمع ستمائة ألف كلمة في ستّ كلمات: يا عليّ، إذا رأيت الناس يشتغلون بالفضائل فاشتغل أنت بإتمام الفرائض. و إذا رأيت الناس يشتغلون بعمل الدّنيا فاشتغل أنت بعمل الآخرة. و إذا رأيت الناس يشتغلون بعيوب الناس فاشتغل أنت بعيوب نفسك. و إذا رأيت الناس يشتغلون بتزيين الدّنيا فاشتغل أنت بتزيين الآخرة. و إذا رأيت الناس يشتغلون بكثرة العمل فاشتغل أنت بصفوة العمل. و إذا رأيت الناس يتوسّلون بالخلق فتوسّل أنت بالخالق تحرير المواعظ العددية، ص: 431 🎲 کشکول مشکول 🍂 @kashkool_mashkool