✨ ذخیره ی خدا
به فدای جسم و جانت که شه جهانیانی
به مدیح تو چه گویم که تو خود جهان جانی
به خیال خال رویت شده طی بساط عمرم
نظری به حال زارم که تو محیی جهانی
ز چه رو شبی به سویم نظری نمی نمایی
به برم نمی نشینی به برت نمی نشانی
تو که واقفی ز حال دل زار ناتوانم
چه شود اگر نمایی نظری به ناتوانی
نه زبان آن که گویم غم و ماجرای دل را
نه تحملی که سازم به فشار زندگانی
شب و روز در فراقت زِ دو دیده اشک ریزم
که مگر کنی عنایت به ضعیف خسته جانی
همه شب پیام وصل تو رسد به گوش جانم
همه روز حاضرم من ز برای جان فشانی
به رهت دو دیده بر در که مگر ز در درآیی
رخ خوب خود نمایی و کنی هر آن چه دانی
تو ذخیره خدایی که برای دادخواهی
به تو جلوه ها نماید که کنی جهان ستانی
من بینوای حیران بنشسته ام مهیا
که رسد به گوشم از غیب صدای آسمانی
⬅️ دیوان حیران؛ علامه محمدحسن میرجهانی طباطبائی(۱)، صفحه ۴۱
(۱). علامه میرجهانی از دلباختگان امام زمان (عج) بودند که خدمت امام زمان (عج) هم تشرف داشته اند.
🏷 #شعر_مهدوی #امام_زمان_عج #انتظار
4.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📻 ماجرای خواب آیتالله حاج آقا حسین فاطمی درباره دیدار امام زمان(عج) و امام خمینی(ره) از زبان شیرین مرحوم آیتالله فاطمینیا
#انتظار
#امام_زمان_عج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 ایتا :
🍃@ShifteganeTarbiat
✓ بالاترین مومنان، مومنان زمان غیبتند،
که غیبت امامشان با حضور امامشان فرقی ندارد.
روحشان به ارتباط خصوصی با امام و #انتظار برای فرج امام رسیده است.
✳️ از چشمهٔ شب سيراب شو!
آنها كه روز را با خلق خدا بهسر مىبرند، بايد شب را با خدا باشند و از قرب او رزق بگيرند و از چشمهٔ شب سيراب شوند، تا بتوانند بار برخوردهاى سنگين و درگيرىهاى مستمر روزشان را به دوش بگيرند و همين است كه رسول بايد پيش از قيامش در شب قيام كند و اين ارتباط را برقرار سازد و بايد قرآن را آرامآرام بخواند و با ترتيل در وجودش بنشاند؛ چون مىخواهد قول ثقيل و رسالت سنگين را به دوش بگيرد.
اين پيوند شب و ارتباط با خدا چه با دعا و چه با قرائت و چه با قيام، تأمينكنندهٔ رزق روزانهٔ آنهايى است كه سوختوساز و درگيرى و برخوردهاى شكننده دارند؛ وگرنه بهزودى احساس مىكنند كه خالى شدهاند و ديگر حرفى ندارند و احساس مىكنند كه دارند كم مىآورند و از پاى افتادهاند.
استاد_علی_صفایی_حائری
📚 از کتاب #انتظار
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
💻 @montazeranemouod
@Aminikhaah1550130947_-1279404700.mp3
زمان:
حجم:
33.2M
🔊#در_اشتیاق_دولت_حق
* انتظار یعنی دلسپردن به حق و شوقی که به ظهور حقیقت گره خورده است [01:49]
* چالش بزرگِ ظهور، کراهت دلها از حق است و شوق به توهم [06:34]
* منتظران واقعی یا منتظران واداده؟ آزمون سخت مسلمین از ظهر عاشورا تا فجر ظهور [08:52]
* قرآن؛ آینه تجلی امام زمان ارواحنافداه است و نقشهی راه منتظران واقعی [12:42]
* مرزهای ایمان در تحولات اجتماعی جامعه اسلامی؛ خط قرمز دینداری کجاست؟ [16:07]
* مینگذاری معنوی با فضای مجازی و گسترش فجایع زیر پوست جامعه [18:19]
* از فنلاند تا قم؛ روایتی از اقتصاد و امید. شکایتهای ما و واقعیت دیگران [21:54]
* سنجش ایران در ترازوی دنیا؛ آبادانی ایران تحریم شده در قیاس با مصر بدون تحریم [26:18]
* انتظار واقعی یعنی؛ برآیند شوق ارتباط با امام زمان ارواحنافداه و اجرای قرآن در جامعه [32:10]
* روایت حکیمه خاتون و پیام انقلاب جهانی حق که بر بازوی امام زمان ارواحنافداه حک شده بود [34:14]
* حکایت قاسم بن علا، وکیل امام زمان ارواحنافداه و پیشگویی های حضرت در مورد ایشان [37:42]
* رفاقتی که از اضلال وهابیت به هدایت شیعه ختم شد [50:21]
⏰مدت زمان:1:04:03
📅1403/10/19
#صاحب_الزمان #انتظار #فجر
#ظهور #مشهد
🎙️@Aminikhaah_Media
بسم الله الرحمن الرحیم
«فصل یخبندان»
درختان، خشک و عورند و شرر، آذر زند بر جان
شکسته استخوان، سرما، زمین در حسرت باران
چونان سوزی است صورتها به سرخی میزند پهلو
و اهل رَشک، با نخوت، به گرماگرم با بُهتان
و ابر کینه، همپیمانه با گرد و غبارِ جهل
گلو را میفشارد تا بمیرد در خودش انسان
نه تنها شب، گرفته صورتِ خورشید با ظلمت
ستاره ریخته از آسمان چون برگ پاییزان
و بوف شوم پوشیده، ردای حضرت سیمرغ
و هوهو میکند چون صوفیانِ حضرتِ جانان
عجب احوال تلخی دارد این پاییز وهمانگیز
که برده از دلِ عشاق هم، سودای تابستان
رها شو تیرِ مانده در میانِ چلهی داور
بیا تا دور هم گردآوری مردانِ سرگردان
بِدم! ای هر دمت بادِ بهاران! ای دمت اعجاز!
بِدم! تا طی شود با یک نفس این فصلِ یخبندان
سجاد رستمعلی (تهمتن)
پ.ن:
عور: برهنه، لخت
شرر: شراره، شعله
آذر: آتش، همچنین ماه نهم از سال هجری شمسی
رشک: حسادت، بخل
نخوت: خودپسندی، غرور
بهتان: تهمت، افترا
همپیمانه: همپیاله، همدست
تیر: گلوله، بهره و قسمت، ماه چهارم از سال هجری شمسی
چله: زهِ کمان، مدت زمان اعتکاف اهل معرفت، چهلمین روز از تابستان یا زمستان
داور: اسم خدا به معنی حکم کننده
اعجاز: معجزه، خرقِ عادت
❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید!
#انتظار
#امام_زمان
#ملت_ظهور
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔸
🌐 کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم
«فصل یخبندان»
درختان، خشک و عورند و شرر، آذر زند بر جان
شکسته استخوان، سرما، زمین در حسرت باران
چونان سوزی است صورتها به سرخی میزند پهلو
و اهل رَشک، با نخوت، به گرماگرم با بُهتان
و ابر کینه، همپیمانه با گرد و غبارِ جهل
گلو را میفشارد تا بمیرد در خودش انسان
نه تنها شب، گرفته صورتِ خورشید با ظلمت
ستاره ریخته از آسمان چون برگ پاییزان
و بوف شوم پوشیده، ردای حضرت سیمرغ
و هوهو میکند چون صوفیانِ حضرتِ جانان
عجب احوال تلخی دارد این پاییز وهمانگیز
که برده از دلِ عشاق هم، سودای تابستان
رها شو تیرِ مانده در میانِ چلهی داور
بیا تا دور هم گردآوری مردانِ سرگردان
بِدم! ای هر دمت بادِ بهاران! ای دمت اعجاز!
بِدم! تا طی شود با یک نفس این فصلِ یخبندان
سجاد رستمعلی (تهمتن)
پ.ن:
عور: برهنه، لخت
شرر: شراره، شعله
آذر: آتش، همچنین ماه نهم از سال هجری شمسی
رشک: حسادت، بخل
نخوت: خودپسندی، غرور
بهتان: تهمت، افترا
همپیمانه: همپیاله، همدست
تیر: گلوله، بهره و قسمت، ماه چهارم از سال هجری شمسی
چله: زهِ کمان، مدت زمان اعتکاف اهل معرفت، چهلمین روز از تابستان یا زمستان
داور: اسم خدا به معنی حکم کننده
اعجاز: معجزه، خرقِ عادت
❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید!
#انتظار
#امام_زمان
#ملت_ظهور
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔸
🌐 کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم
«فصل رستاخیز»
ای بهارِ خرّمِ جانها! بیا تعجیل کن
رمزِ بگذشتن ز بحرانها! بیا تعجیل کن
این زمستان، سخت دلها را پریشان کرده است
چارهی دردِ پریشانها! بیا تعجیل کن
سوزِ بیمهری، خلایق را چُنان قندیل کرد
ای حضورت، ختمِ بورانها! بیا تعجیل کن
شاخههای خشک، دستانی به سوی آسمان
مرهمِ آلام و افغانها! بیا تعجیل کن
دانهها، مؤمن به خورشیدند، حتی پشتِ ابر
فصلِ سرسبزیِ بستانها! بیا تعجیل کن
اهلِ خدعه، ابرهای تیره را افزون کنند
هادمِ بنیانِ بُطلانها! بیا تعجیل کن
اهلِ تزویر، آبرو بُردند از دین پیشِ خلق
ای تعالیبخشِ ایمانها! بیا تعجیل کن
این زمستانِ بلا، باللَّه که طولانی شده
فصلِ رستاخیزِ انسانها! بیا تعجیل کن
سجاد رستمعلی(تهمتن)
پ.ن:
۱. بوران: کولاک، طوفان همراه با برف و سرمای شدید
۲. آلام: دردها و رنجها
۳. افغان: ندبه، فریاد و زاری، فَغان
۴. خدعه: فریب
۵. هادم: نابود کننده
۶. اساس، بنیاد، شالوده
۷. بطلان: باطل بودن، فاسد بودن، پوچی
۸. تزویر: ظاهرسازی، ظاهرنمایی
۹. رستاخیز: قیام، به پا خاستن، بیداری
❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید!
#انتظار
#امام_زمان
#ملت_ظهور
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔸
🌐 کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم
«ملت سلمان»
مطربان، دف زن و سرمست و غزلخوان شما
بلبلان، بندهی خوشخوانِ سرِ خوان شما
مُلکِ دارا، قدمِ کوچکی از ساحتتان
جامجم خلعتیِ نوکر دیوانِ شما
گردشِ دورِ فلک، هست طوافی به مُدام
مِهر را روز نویش حاصل احسان شما
کامِ عطشانِ زمین، در طلبِ جام شما
آسمان، خواب خوشش، برکتِ نیسانِ شما
تا گشایش شود اندر گرهِ اهلِ زمان
گیسویش بید، گِره داده به ایوانِ شما
نرگس و لاله و سوسن، همگی چشم به راه
مرهمِ زخمِ جهان است نهانجانِ شما
بهر آمادگیِ عرصهی دنیا به جلوس
عزمِ خود، جزم کند ملتِ سلمان شما
سجاد رستمعلی(تهمتن)
پ.ن:
۱. مطرب: به طرب آورنده، خواننده، نوازنده
۲. خوان: ضیافت، مهمانی، بساط، سفره
۳. دارا: داریوش اول ملقب به داریوش کبیر، نخستین پادشاه سلسله هخامنشیان
۴. ساحت: قلمرو، پیشگاه
۵. جام جم: پیاله کیخسرو که توسط حکما ساخته شده و جهان در آن هویدا بود.
۶. خلعتی: هدیه، پاداش
۷. دیوان: دولت
۸. گردش دور فلک: چرخش یک دور کامل اجرام آسمانی در مدار خود
۹. طواف: گرد چیزی گشتن
۱۰. مُدام: مستمر، همچین ته پیاله شراب
۱۱. مهر: رب النوع آفتاب
۱۲. نیسان: بارانی که به مدت بیست روز پس از بیستم فروردین باریده، آن را جمع کرده و به آن دعا میخوانند.
۱۳. ایوان: کاخ پادشاه
۱۴. نهانجان: جانِ پنهان
۱۵. عرصه: مجموع زمین و بنای متعلق به آن
۱۶. جلوس: بر مسند حکمرانی قرار گرفتن
❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید!
#انتظار
#امام_زمان
#ملت_ظهور
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔸
🌐 کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم
«بهاران»
آمد ترنم جان، ای بلبل خوش الحان!
تصنیف تازهای گو، آواز تازهای خوان
چشمم چو فرش راهش، سرخ از سر پگاهش
شب را وداع گویید، آمد چو مهرِ تابان
اسپند و عنبر آرید، و إن یکاد خوانید
جان مرا بگیر و، دور سرش بچرخان
بنیان محکم آمد، عشق مجسم آمد
آذین به ریسه کن دل، آمد صعودِ انسان
بین خوان رحمت آمد، راه سلامت آمد
مخروبه عالم از جنگ، از نو شود گلستان
برگو به تاجداران، از ندبههای یاران
پایین ز تخت آیید، سر میرسد بهاران
سجاد رستمعلی(تهمتن)
پ.ن:
۱. ترنم: نغمه، زیبا کردن نغمه در تلاوت قرآن
۲. تصنیف: ترانه
۳. پگاه: فجر، سحر
۴. مهر: خورشید
۵. اسپند: اسفند
۶. عنبر: مادهای خوشبو و خاکستری رنگ
۷. و إن یکاد: آیهای از قرآن برای جلوگیری از چشم زخم
۸. بنیان: بنیاد، اساس
۹. مجسم: مصور
۱۰. آذین: چراغانی، آیینبندی
۱۱. صعود: عروج
۱۲. خوان: بساط
۱۳. ندبه: تضرع، زاری
❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید!
#انتظار
#امام_زمان
#ملت_ظهور
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔸
🌐 کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم
«یارِ تو»
در ساحتِ جان، تشنهی دیدارِ تو باشیم
صد یوسف اگر هست، خریدار تو باشیم
وقتی تو طبیب آمدهای جانِ زمین را
افتاده به خاکیم که بیمار تو باشیم
گویند که از هر نفست عشق برویَد
ما طالب عشقیم و هوادار تو باشیم
اسب ارچه به اشعار نجیب است ولی سگ...
بگذار که ما عبدِ وفادار تو باشیم
باران! به تَنِ مزرعه إعجاز نداری!
بگذار که ما دشت نمکزار تو باشیم
گردن بزنی هم، چو به مژگانِ سَنانت
فخریست که ما کشتهی کشتار تو باشیم
تنهاییِ ما روزنهای بود به امید
از غیر بریدیم مگر یارِ تو باشیم
سجاد رستمعلی (تهمتن)
پ.ن:
۱. ساحت: عرصه، میدان
۲. جان: حیات، زندگی
۳. طبیب: دانا به دوا و علاج و دارو و درمان، حکیم
۴. ارچه: اگرچه
۵. إعجاز: معجزه
۶. مژگان سنان: مژههای تشبیه شده به سرنیزه
۷. فخر: افتخار، سربلندی
❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
‼️ عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید!
#انتظار
#امام_زمان
#ملت_ظهور
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔸
🌐 کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم
«خان دهم»
تو که رفتی، همهی شهر، پر از ولوله شد
بزمِ بدخواهیِ ما، مملو از هلهله شد
توکه رفتی، دلِ من، یخ زد و از رفتن ماند
سرِ سرگشتهی من، ساکن و بیحوصله شد
تو که رفتی، غزلم مُرد، سیه شد شعرم
و وجود سخنم، غمزده و پر گِله شد
عاشقی، حرفهی بیچارگیِ رندان شد
رونق افتاد ز بازار و غزل بیصله شد
رقصِ بدمستی امواج و غروبِ مهتاب
حاکی از رفتن تو، آمدنِ زلزله شد
فکر، عریان شد و در یادِ تو سرگردان گشت
و خیال از پیِ تو، جاری و بیشاکله شد
پیرِ ما، تَرک مِی و میکده و ساغر کرد
و پیِ عطرِ تنت، همره با قافله شد
ره دراز است میانِ تو و این غمزدگان
خارِ ره سهل بوَد، فاصله خود مسئله شد
چون تهمتن، ز پِیات هفت نَه، نُه خان آمد
بر درِ خان دهم، چیرهی این فاصله شد
سجاد رستمعلی (تهمتن)
پ.ن:
۱. ولوله: جوش و خروش، غوغا، فریاد
۲. بزم: مجلس عیش و عشرت و بادهگساری
۳. بدخواهی: کینهورزی، عداوت و دشمنی
۴. هلهله: سر و صدای حاکی از شعف
۵. سرگشته: عاشق
۶. رندان: آنکه در باطن پاکتر و پرهیزکارتر از ظاهر باشد، عارف
۷. رونق: فعال و شکوفا بودن چیزی
۸. صله: مالی که امیران در مقابل سرودن شعر به شعرا میبخشیدند.
۹. بدمستی: عربده و هرزهگویی و بدخویی در هنگام مستی
۱۰. شاکله: شکل، صورت
۱۱. ساغر: جام
۱۲. قافله: کاروان
۱۳. غمزده: مصیبت دیده
۱۴. تهمتن: رستم، تخلص شاعر
۱۵. خان: مرحله
❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است.
‼️ عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید!
#انتظار
#امام_زمان
#ملت_ظهور
#ما_را_دعا_کنید_به_دیدار_روی_دوست
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔸
🌐 کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
🆔 @TahamtanPoems