🗓سالروز رحلت آیتالله مجتهدی
🌹 کلام ایشان:
در کربلا همه داش مشتی ها رفتند به کمک امام حسین علیه السلام و شهید شدند،
مقدس نماها استخاره کردند، استخاره هاشون بد آمد و نرفتند
🕊شادی روحشان صلوات
🇮🇷 تحلیل سیاسی و جنگ نرم
http://eitaa.com/joinchat/1560084480C6ad9c44032
۴ قلوهای یزدی خانه هدیه گرفتند
🔹در روز دور دوم سفر استانی هیئت دولت به یزد، معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده همراه با وزیر راه و شهرسازی در منزل سه خانواده یزدی دارای چهارقلو حاضر شدند.
🔹انسیه خزعلی: یکی از مشکلاتی که سرراه خانوادهها برای بچهدار شدن هزینه گزاف مسکن است ما در دولت برآنیم که در قدم اول این نگرانی را از روی دوش خانوادههای چهارقلو و در قدمهای بعدی در بین سایر خانوادههای پرجمعیت حذف کنیم.
🔹بذرپاش: رئیس محترم جمهور به دلیل فشردگی برنامهها نتوانستند در این دیدار حضور داشته باشند اما سلام رساندند و قول دادند که به هر خانواده یک واحد اهدا شود.
📌 نشر آثار استاد رائفی پور بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1707147264Cb54b6c0cea
تازنده ایم رزمنده ایم:
📸 «سکوت هر یهودی، خیانت است به تورات»
🔸از دیشب جمعیتی ده ها هزار نفری خیابان های فلسطین اشغالی را به تصرف در آورده اند.
🔸جمعیت که چیزی در حدود 80 هزار نفر برآورد شده است به نخست وزیر این رژیم اعتراض دارد.
🔸گفتنی ست اطلاعات کسب شده از وزارت کشور نشان میدهد که در سرتاسر این کشور در اوج آشوب های اخیر در خوش بینانه ترین حالت 35 الی 40 هزار نفر در خیابان بوده اند.
🔸حالا با در نظر گرفتن این مهم ، وزن به خیابان آمدن 80 هزار نفر (فقط در شهر تلاویو) آن هم در رژیمی که جمعیتش به ده میلیون نفر نمیرسد را خودتان تصور کنید...
🔸راستی، چرا فلسطین اشغالی پس از آرام شدن خیابان های ایران شلوغ شد؟ کسی میداند؟
🔸ولله هرکسی سنگی به سمت ایران پرتاب کرده باشد، سیلی خواهد خورد...
https://eitaa.com/joinchat/642711781Cdd7006813c
5.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واکنش رائفی پور به پست پرویز پرستویی
آن دنیا چگونه جواب میدهید؟
📌 نشر آثار استاد رائفی پور بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1707147264Cb54b6c0cea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 تجمع اعتراضی بیش از ۱۰۰ هزار نفر علیه نتانیاهو در تلاویو
🔹 نکته ی جالب توجه برافراشته شدن پرچم فلسطین بعنوان رمز آزادی و عدالت توسط صهیونیست ها می باشد...😉
🇮🇷 کانال رسمی #عنتر_نشنال 👇🏻
@antarnational
▪️تلاش یک کارمند اداره آب و فاضلاب شهرستان فهرجِ استان کرمان در سرمای شدید هوا برای رفع ترکیدگی لوله آب.
هرجا باشی میتوانی مجاهدت کنی و بشوی عزیز دل خدا
💬 جلیل محبی
📌 نشر آثار استاد رائفی پور بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1707147264Cb54b6c0cea
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تازنده ایم رزمنده ایم:
مهمان برنامه شبکه افق:
🔹کیفی در کنار کیف هستهای همیشه در اختیار رئیس جمهور آمریکا هست که هر لحظه خواست می تواند اینترنت جهانی را ناگهان قطع کند!
https://eitaa.com/joinchat/642711781Cdd7006813c
چرا کسی نمیگه یکی از عناوین اتهامی #علیرضا_اکبری افشای محل بایگانی مرکزی اسناد موشکی بوده که اسرائیل بعداً در یک عملیات، با به شهادت رساندن پرسنل مرکز، بیشتر اسناد را سرقت کرد؟
#نیروی_قدس_سپاه_پاسداران
🔘https://eitaa.com/joinchat/2646278352Cb26420e514
سلام 🌺🙏
انسان آزاد آفریده شده است اما در زنجیری است که خود بافته است...
ژان ژاک روسو
Man is born free. The chain he's trapped with he himself has made.
@kashkoolesalavat
🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀
📚 #داستان٨۴۵
🍃🌹 سلام بر ابراهیم 🌹🍃
🍃#پارت5🍃
💠گفتم:
ديشــب اين پسر دنبال شما وارد هيئت شــد.
بعد هم آمد و کنار من نشست.
حاج آقا داشت صحبت میکرد.
از مظلوميت امام حسين (ع) و کارهای يزيد میگفت.
اين پسر هم خيره خيره و با عصبانيت گوش میکرد.
وقتی چراغها خاموش شد، به جای اينکه اشک بريزه، مرتب فحشهای ناجور به يزيد میداد!!
ابراهيم داشت با تعجب گوش میکرد.
يكدفعه زد زير خنده.
بعد هم گفت:
عيبی نداره، اين پسر تا حالا هيئت نرفته و گريه نکرده.
مطمئن باش با امام حسين که رفيق بشه تغيير میكنه.
ما هم اگر اين بچه ها رو مذهبی کنيم هنر کرديم.
دوستی ابراهيم با اين پسر به جايی رسيد که همهی كارهای اشتباهش را کنار گذاشت.
او يکی از بچههای خوب ورزشکار شد.
چند ماه بعد و در يکی از روزهای عيد، همان پسر را ديدم.
بعد از ورزش، يک جعبه شيرينی خريد و پخش کرد.
بعد گفت:
رفقا من مديون همهی شما هستم، من مديون آقا ابراهیم هستم.
از خدا خيلی ممنونم.
من اگر با شما آشنا نشده بودم معلوم نبود الان کجا بودم و... .
مــا هم بــا تعجب نگاهش میکرديم.
بــا بچهها آمديم بيــرون، توی راه به کارهای ابراهيم دقت میکردم.
چقــدر زيبا يکیيکی بچه ها را جــذب ورزش میکرد، بعد هم آنها را به مسجد و هيئت میکشاند و #به_قول_خودش_میانداخت
#تو_دامن_امام_حسين(ع).
🍃ياد حديث
#پيامبر_به_اميرالمؤمنين افتادم كه فرمودند:
" #يا_علی،
اگر يک نفر به واسطهی تو هدايت شود، از آنچه آفتاب بر آن میتابد بالاتر است".
٭٭٭
📿از ديگــر کارهایی که در مجموعه ورزش باســتانی انجام میشــد اين بود که بچهها به صورت گروهــی به زورخانههای ديگر میرفتند و آنجا ورزش میکردند.
يک شب ماه رمضان ما به زورخانهای در کرج رفتيم.
🍃آن شب را فراموش نمیکنم.
ابراهيم شعر میخواند.
دعا میخواند و ورزش میکرد.
مدتی طولانی بود که ابراهيم در كنار گود مشغول شنای زورخانهای بود.
چند سری بچههای داخل گود عوض شدند،
اما ابراهيم همچنان مشغول
شنا بود.
اصلا به کسی توجه نمیکرد.
پيرمردی در بالای ســكو نشســته بود و به ورزش بچه ها نگاه میکرد.
پيش من آمد.
ابراهيم را نشان داد و با ناراحتی گفت:
آقا، اين جوان كيه؟!
با تعجب گفتم:
چطور مگه!؟
گفت:
"من كه وارد شدم، ايشان داشت شنا میرفت.
من با تســبيح، شنا رفتنش را شمردم.
تا الان هفت دور تسبيح رفته يعنی هفتصدتا شنا!
تو رو خدا بيارش بالا الان حالش به هم میخوره."
وقتی ورزش تمام شد،
ابراهيم اصلا احساس خستگی نمیکرد.
انگار نه انگار که چهار ساعت شنا رفته!
البته ابراهيم اين کارها را برای قویشــدن انجام میداد.
هميشــه میگفت:
بــرای خدمت به خدا و بندگانش، بايد بدنی قوی داشــته باشــيم.
مرتب دعا میکرد كه:
خدايا بدنم را برای خدمت كردن به خودت قوی كن.
ابراهيم در همان ايام، يک جفت ميل و سنگ بسيار سنگين برای خودش تهيه کرد.
حسابی سر زبانها افتاده و انگشت نما شده بود.
اما بعد از مدتی ديگر جلوی بچهها چنين کارهایی را انجام نداد!
میگفت:
اين کارها عامل غرور انسان می شه.
میگفت:
مردم به دنبال اين هســتند كه چه کســی قویتر از بقيه است.
من اگر جلوی ديگران ورزشهای سنگين را انجام دهم باعث ضايع شدن رفقايم میشوم.
در واقع خودم را مطرح کردهام و اين کار اشتباه است.
🌱بعد از آن وقتی مياندار ورزش بود و میديد که شــخصی خسته شده و کم آورده، سريع ورزش را عوض میکرد.
اما بدن قوی ابراهيم يکبار قدرتش را نشــان داد و آن، زمانی بود که "ســيدحســين طحامی" قهرمان کشــتی جهــان و يکی از ارادتمندان حاجحســن،
به زورخانه آمده بود و با بچه ها ورزش میکرد.
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
ادامه دارد ...
#سلام_بر_ابراهیم
.
#بیادعلیرضا
از
#کانال_رمانهای_زیبای_مذهبی
🌸🌺🍃🌸🌺🍃🌸🌺🍃🌸🌺
#کانال_کشکول👇👇👇
#صلوات_بر_محمدوآل_محمدص
💐 @kashkoolesalavat
#صلوات_نثار
#شهید_ابراهیم_هادی
ودیگر شهدای جاویدالاثر
وپدران ومادرانشون
📚 #داستان٨۴۶
#ﺣﻀﺮﺕ_ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ_ﻋﻠﻴﻪ_السلام ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍﻱ ﭘﺮﺳﻴﺪ :
ﺩﺭ ﻣﺪﺕ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺭﻱ؟
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ :
ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ
ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﺍﻱ ﻛﺮﺩ ..
ﻭ ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ
ﻧﻬﺎﺩ.
ﺑﻌﺪﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ ...
#ﺣﻀﺮﺕ_ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ_ع ﺟﻌﺒﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﻳﺪ
ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﻳﻚ ﻭﻧﻴﻢ ﺩﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ !!
ﭘﺲ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﭼﺮﺍ ؟
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ :
ﭼﻮﻥ ﻭﻗﺘﻴ ﻜﻪ ﻣﻦ ﺁﺯﺍﺩ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ داشتم ﺧﺪاوند
ﺭﻭﺯﻱ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ ...
ﻭﻟﻲ ﻭﻗﺘﻲ ﺗﻮ
ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﻧﻬﺎﺩﻱ ،
ﺑﻴﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ
ﻛﻨﻲ،،ﭘﺲ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻧﻢ ﺍﺣﺘﻴﺎﻁ ﻛﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﻳﻜﺴﺎﻝ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ
ﺗﻐﺬﻳﻪ ﻛﻨﻢ "
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ می فرماید :
ﻫﻴﭻ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﻱ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺯﻣﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﺮﺧﺪﺍست روزی آن.
ماهيان ازآشوب دريا به خدا شكايت بردند، درياآرام شد وآنهاصيد تور صيادان شدند.
آشوبهاي زندگي حكمت خداست. ازخدا،دل آرام بخواهيم، نه درياي آرام.
#دلتان_همیشه_آرام .
#بیادعلیرضا
#کانال_کشکول👇👇👇
#صلوات_بر_محمدوآل_محمدص
💐 @kashkoolesalavat
💐 @kashkoolesalavat
🌺🍃🌸🌸🌸🌸🌸🌸🍃🌺
📚 #داستان٨۴٧
🍃🌹 سلام بر ابراهیم 🌹🍃
🍃 #پارت6🍃
#پهلوان
راوی: حسين اللهكرم
📿ســيدحسين طحامی (کشتیگير قهرمان جهان) به زورخانهی ما آمده بود و با بچهها ورزش میکرد.
هر چند مدتی بود که ســيد به مســابقات قهرمانی نمیرفت،
اما هنوز بدنی بســيار ورزيده و قوی داشــت.
بعد از پايان ورزش، رو کرد به حاجحســن و گفت:
حاجی، کسی هست با من کشتی بگيره؟
حاجحســن نگاهی به بچهها کرد و گفت:
ابراهيم، بعد هم اشاره کرد، برو وسط گود.
ًدر کشتی پهلوانی، حريفی که زمين بخورد، يا خاک شود میبازد.
کشتی شــروع شد.
همهی ما تماشــا میکرديم.
مدتی طولانی دو کشتیگير، درگير بودند، اما هيچکدام زمين نخوردند. فشار زيادی به هر دو نفرشان آمد، اما هيچکدام نتوانست حريفش را مغلوب كند، اين کشتی پيروز نداشت.!
بعد از کشتی، سيدحسين بلندبلند میگفت:
بارک الله،
بارک الله،
چه جوان شجاعی،
ماشاءالله پهلوان!
٭٭٭
🍃ورزش تمام شده بود.
حاجحسن خيرهخيره به صورت ابراهيم نگاه میکرد.
ابراهيم آمد جلو و با تعجب گفت: چيزی شده حاجي!؟
حاجحســن هم بعد از چند لحظه سکوت گفت:
قديمها تو تهران،
دو تا پهلوان بودند به نامهای حاجسيدحسن رزاّز و حاجصادق بلورفروش،
اونها خيلی با هم دوست و رفيق بودند.
توی کشــتی هم هيچکس حريفشــان نبــود.
اما مهمتر از همــه اين بود که بندههای خالصی برای خدا بودند.
هميشه قبل از شروع ورزش، کارشان را با چند آيه از قرآن و يه روضهی مختصر و با چشمان اشــک آلود برای آقا اباعبدالله (ع) شروع میکردند.
نفسِ گرم حاجمحمدصادق و حاجسيدحسن، مريض شفا میداد.
بعــد ادامه داد:
ابراهيم،
من تو رو يه پهلوان میدونم مثل اونها!
ابراهيم هم لبخندی زد و گفت:
نه حاجی،
ما کجا و اونها کجا.
بعضــی از بچه ها از اينکه حاجحســن اينطور از ابراهيــم تعريف میکرد،
ناراحت شدند.
🌱فردای آن روز پنج پهلوان از يکی از زورخانههای تهران به آنجا آمدند.
قرار شد بعد از ورزش، با بچههای ما کشتی بگيرند.
همه قبول کردند که حاجحسن داور شود.
بعد از ورزش، کشتیها شروع شد.
چهار مسابقه برگزار شد،
دو کشتی را بچههای ما بردند،
دو تا هم آنها.
اما در کشتی آخر، كمی شلوغ کاری شد!
آنها سر حاجحسن داد میزدند.
حاجحسن هم خيلی ناراحت شده بود.
من دقت کردم و ديدم کشــتی بعدی بين ابراهيم و يکی از بچههای مهمان اســت.
آنها هم که ابراهيم را خوب میشناختند مطمئن بودند که میبازند.
برای همين، شلوغ کاری کردند که اگر باختند تقصير را بيندازند گردن داور!
همه عصبانی بودند.
چند لحظهای نگذشــت که ابراهيم داخل گود آمد.
با لبخندی که بر لب داشــت با همهی بچههای مهمان دست داد.
آرامش به جمع ما برگشت.
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
ادامه دارد ...
#سلام_بر_ابراهیم
.
#بیادعلیرضا
از
#کانال_رمانهای_زیبای_مذهبی
🌸🌺🍃🌸🌺🍃🌸🌺🍃🌸🌺
#کانال_کشکول👇👇👇
#صلوات_بر_محمدوآل_محمدص
💐 @kashkoolesalavat
#صلوات_نثار
#شهید_ابراهیم_هادی
ودیگر شهدای جاویدالاثر
وپدران ومادرانشون