هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
🌸🌺💕💕💕💕💕💕💕🌺🌸
#داستان_١۵١
🌹#داستان_آموزنده
مرحوم حامد به نقل از شیخ رجبعلی خیاط میفرمود:
شخصی در مجالس سیدالشهدا علیهالسلام خدمت میکرد و زیر لب این شعر را می خواند:
«حسین دارم چه غم دارم؟!»
شیخ رجبعلی با دیدن این شخص در دل میگوید :
(خوش به حال این شخص) سید الشهدا ع به این شخص تفضل خواهد کرد و او را از همها و غمهای قیامت نجات خواهد داد.
پس از مدتی جناب شیخ رجبعلی شب در خواب دید که محشر به پا شده و امام حسین ع به حساب مردم رسیدگی میکند و آن شخص هم در ابتدای صف، نزدیک حضرت قرار دارد.
شیخ رجبعلی میگفت:
در دل (خطاب به آن شخص) با خود گفتم:
امروز روز توست؛
گوارایت باد!
ناگهان دیدم که امام حسین ع به فرشتهای امر فرمود:
که آن مرد را به انتهای صف بیندازد؛ در آن هنگام حضرت نگاهی به من کرد و با ناراحتی فرمود:
شیخ رجبعلی!
ما رئیس دزدها نیستیم!
از سخن حضرت تعجب کردم و پس از بیداری جستجو کردم که شغل آن مرد چیست؟
و فهمیدم که عامل توزیع شکر است و شکر را به جای این که با قیمت دولتی به مردم بدهد، آزاد می فروشد.
🍃🌷🍃
@dastanayekhobanerozegar
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
#داستان_١۵٠
📌 #خواب_درس_آموز
#از_شهید_دستواره
🔹️ بیرون از سنگر خوابیده بود!! ممکن بود براثر اصابت خمپارههای دشمن
آسیبی به او برسد
◇ بیدارش کردم و گفتم:
حاجی چرا اینجا خوابیدهای؟!
◇ وقتی بیدار شد ،
سوالم رو با این قطعه شعر
جواب داد :
گر نگهدار من آن است که میدانم
شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد...
#شهید_سیدمحمدرضا_دستواره_
🔹️
🔺️ کانال
#داستانای_خوبان_روزگار را با کلیک بر روی آدرس زیر پیگیری و به دوستان خود معرفی کنید:
🍃🌷🍃
@dastanayekhobanerozegar
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
🌸🌺💕💕💕💕💕💕💕🌺🌸
#داستان_١۵١
🌹#داستان_آموزنده
مرحوم حامد به نقل از شیخ رجبعلی خیاط میفرمود:
شخصی در مجالس سیدالشهدا علیهالسلام خدمت میکرد و زیر لب این شعر را می خواند:
«حسین دارم چه غم دارم؟!»
شیخ رجبعلی با دیدن این شخص در دل میگوید :
(خوش به حال این شخص) سید الشهدا ع به این شخص تفضل خواهد کرد و او را از همها و غمهای قیامت نجات خواهد داد.
پس از مدتی جناب شیخ رجبعلی شب در خواب دید که محشر به پا شده و امام حسین ع به حساب مردم رسیدگی میکند و آن شخص هم در ابتدای صف، نزدیک حضرت قرار دارد.
شیخ رجبعلی میگفت:
در دل (خطاب به آن شخص) با خود گفتم:
امروز روز توست؛
گوارایت باد!
ناگهان دیدم که امام حسین ع به فرشتهای امر فرمود:
که آن مرد را به انتهای صف بیندازد؛ در آن هنگام حضرت نگاهی به من کرد و با ناراحتی فرمود:
شیخ رجبعلی!
ما رئیس دزدها نیستیم!
از سخن حضرت تعجب کردم و پس از بیداری جستجو کردم که شغل آن مرد چیست؟
و فهمیدم که عامل توزیع شکر است و شکر را به جای این که با قیمت دولتی به مردم بدهد، آزاد می فروشد.
🍃🌷🍃
@dastanayekhobanerozegar
ما ملت امام حسینیم
ما ملت صلواتیم
برای پیروزی فرزندان ایران مقابل انگلیس خبیث
هم زمان همه ملت شریف ایران
از زن و مرد
کوچک و بزرگ
همه با وضو
همه تسبیح بدست
در آستانه شروع مسابقه تا انتها
به نیت سلامتی، رضایت، و فرج مولا امام زمان سلام الله علیه
و پیروزی عزتمندانه ایران
هدیه به ایشان و 14 معصوم علیهم السلام و مادران مطهرشان
1400 صلوات با عجل فرجهم
خواهیم فرستاد
ان شاء الله
لطفا برای فایل و دوستان و آشنایان...
اطلاع رسانی کنید
بامید پیروزی تیم ملی ایران
#داستان: ١۵٢
📚 #ازحکایتهای_پندآموز
#آفرینش_زن
پسرکی از مادرش پرسید :
مادر چرا گریه می کنی؟
مادر فرزندش را در آغوش گرفت و گفت :
نمی دانم عزیزم ، نمی دانم.
پسرک نزد پدرش رفت و گفت : بابا ، چرا مامان همیشه گریه می کند؟
او چه می خواهد؟
پدرش تنها دلیلی که به ذهنش می رسید ، این بود :
همه ی زنها گریه می کنند ، بی هیچ دلیلی.
پسرک متعجب شد ولی هنوز از اینکه زنها خیلی راحت به گریه می افتند، متعجب بود یکبار در خواب دید که دارد با خدا صحبت می کند،
👶🏻از خدا پرسید:
خدایا چرا زنها این همه گریه می کنند؟
خدا جواب داد :
من زن را به شکل ویژه ای آفریده ام . به شانه های او قدرتی داده ام تا بتواند سنگینی زمین را تحمل کند .
به بدنش قدرتی داده ام تا بتواند درد زایمان را تحمل کند.
به دستانش قدرتی داده ام که حتی اگر تمام کسانش دست از کار بکشند ، او به کار ادامه دهد به او احساسی داده ام تا با تمام وجود به فرزندانش عشق بورزد ، حتی اگر او را هزاران بار اذیت کنند.
به او قلبی داده ام تا همسرش را دوست بدارد ، از خطاهای او بگذرد و همواره در کنار او باشد و به او اشکی داده ام تا هرهنگام که خواست ، فرو بریزد .
این اشک را منحصرا برای او خلق کرده ام تا هرگاه نیاز داشت بتواند از آن استفاده کند
#زیبایی_یک_زن_در_لباسش ،
مو ها ،
یا اندامش نیست .
#زیبایی_زن_را_باید_در _چشمانش_جست_و_جو کرد، زیرا تنها راه ورود به قلبش آْنجاست.
📚 مجموعه شهر حکایات
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#نثار_روح_تمامی_مادران_مؤمن_تاریخ_صلوات
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#امام_سجّاد_عليه_السلام:
گناهانى كه از استجابت دعا جلوگيرى مى كنند عبارتند از:
بد نيّتى،
خبث باطن،
دورويى با برادران،
باور نداشتن به اجابت دعا،
به تأخير انداختن نمازهاى واجب تا آن كه وقتشان بگذرد،
تقرّب نجستن به خداوند عزّ و جلّ با نيكوكارى و صدقه،
بد زبانى و زشت گويى
#ميزان_الحكمه_جلد4_صفحه287
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
نثار روح زیباترین روح پرستنده، (امام چهارم) #صلوات
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#داستان_١۵٢
#داستان_زیبا
🌺🍃ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﮔﻮﺷﺖ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﮐﺮﺩ.
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ که به تنهایی ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺮﮐﺸﯽ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭفته بود در ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ او ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ سردخانه گیر افتاد.
آخر وقت کاری بود.
🌺🍃ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺟﯿﻎ ﺩﺍﺩ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺴﯽ ﺻﺪﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﺩ ﻭ ﻧﺠﺎﺗﺶ ﺑﺪﻫﺪ ﻭﻟﯽ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﮔﯿﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺶ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﺪ.
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ 5 ﺳﺎﻋﺖ، ﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﺮﮒ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ.
ﺍﻭ ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﭼﻄﻮﺭﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺳﺮ ﺯﺪﻧﺪ.
🌺🍃ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ:
«ﻣﻦ 35 ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﮐﺎﺭﮔﺮﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽﺁﯾﻨﺪ ﻭﻣﯽﺭﻭﻧﺪ.
ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻌﺪﻭﺩ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻣﯽﮐﻨﯽ ﻭ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﻣﯽﮐﻨﯽ و ﺑﻌﺪ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﯽﺷﻮﯼ.
🌺🍃ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﺎ ﻃﻮﺭﯼ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ.
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻫﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﻗﺒﻞ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩﯼ ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﮐﺮﺩﻥ تو ﺭﺍ ﻧﺸﻨﯿﺪﻡ.
🌺🍃برای همین ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺗﻮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺳﺮﯼ ﺑﺰﻧﻢ.
ﻣﻦ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻫﺮ ﺭﻭﺯﻩ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺗﻮ ﻣﻦ ﻫﻢ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻡ.»
🌺🍃ﻣﺘﻮﺍﺿﻊ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﭘﯿﺮﺍﻣﻮﻧﻤﺎﻥ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺍﺳﺖ.
ﺳﻌﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﺗأﺛﯿﺮ ﻣﺜﺒﺘﯽ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻧﻤﺎﻥ ﻣﺨﺼﻮﺻﺎً ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬
#برای_سلامتی
#خوبان_روزگارمون
#صلوات
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
#در_ایتا
@dastanayekhobanerozegar
🌸🌺💕💕💕💕💕💕🌺🌸
#داستان_١۵٣
🌺 #دیدن_بهشت_برزخی 🌺
🌹عبْدُاللَّه بن سِنان يكى از ياران امام صادق(ع) ماجراى شنيدنى زير را چنين بيان مى دارد:
🔸«از امام صادق(ع) پرسيدم:
نهر كوثر چيست؟
🔸حضرت توضيحاتى داد؛ سپس فرمود:
آيا دوست دارى آن را ببينى؟
🔹گفتم فدايت شوم؛ آرى.
فرمود:
دستم را بگير تا از اين شهر بيرون رويم.
🔹امام پايش را به زمين كوفت؛ در اين هنگام، پرده ملكوتى كنار رفت و عالم برزخى نمايان شد.
💓وقتى چشم گشودم، نهرى بسيار بزرگ ديدم كه آغاز و پايانش پيدا نبود.
از چشمه هاى آن، آب و شير سفيدتر از برف و شراب نيكوتر از ياقوت روان بود.
💓گفتم: فدايت شوم؛ اين نهر و چشمه ها از كجا مى آيند و به كجا مى ريزند؟
🍃فرمود:
اين از چشمه هايى است كه خداى تعالى در قرآن نويدش را داده است:
چشمه اى از آب،
چشمه اى از شير،
چشمه اى از شراب.
(سوره محمد آیه 15 )
🌴در كنار آن نهر،
درختهايى ديدم كه زيرسايه آنها حوريانى گيسو به سرآويخته، آرميده بودند كه هرگز بدين زيبايى كسى را در دنيا نديده بودم!
💚حضرت به يكى از آنها اشاره فرمود :
آب بده!
آن ماهرو، قدحى از آب پر كرد.
💚حضرت، ظرف آب را از او گرفت و به من داد.
هرگز ظرفى به آن زيبايى نديده بودم (درقرآن هم به ظرفهای زیبایی بهشتی اشاره شده است) و شربتى به آن گوارايى نچشيده بودم!
🌹گفتم:
فدايت شوم؛ چنين چيزهايى را نه ديده بودم و نه تصورش را مى كردم.
🌺حضرت فرمود:
«اين كمترين چيزهايى است كه خداوند به پيروان ما نويدش را داده است و مؤمن هرگاه بميرد، او را به اين محل آورند.
در باغستانهاى اطراف، گردش مى كند و از شرابهاى اينجا مى آشامد».
@dastanayekhobanerozegar
#نثار_امام_جعفر_صادق_ع
#صلوات