#امام_زمانم🖤✋
هر #جمعه ای که میگذرد پیر میشوی
در هر غروب آن تو دلگیر می شوی
می ترسم آقا بگویی به این گدا
تو باعث این همه تاخیر می شوی😭
تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج مرتبه #صلوات
🌤أللَّھم عجل لولیڪ ألفرج🌤
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
4_5800917726310433416.mp3
16.24M
🎼عصر یک جمعه دلگیر دلم گفت ........بگویم بنویسم
👤حاج میثم مطیعی
🍁بیرون نشود عشق توأم
تا ابد از دل ...!!
#تو_کجایی_گل_نرگس
#غروب_جمعه
┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
یا #امام_زمان
#جمعه باشد
تو نباشی
غم عالم
اینجاست💔....
السلام علیک #یااباصالح_مهدی
#غروب_جمعه
┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
10M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ولادت #امام_حسن_مجتبی علیه السلام
🎥شبی که من دوست دارمش امشب...
🎤سیدمجید #بنی_فاطمه
#سرود
┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
Banifateme Milad Emam Hasan 98-02.mp3
3.11M
🎙 شب تبسّم زمین
🔰 #بنی_فاطمه
┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
❣ #سلام_امام_زمانم❣
#مهدی_جان
تنها من #عاشق گرمای نگاه تو نیستم؛
ببین! پرنده ها🕊 هم، به هرجا که می روی، #کوچ می کنند!!!
مولای من♥️
#سلام
دلم برای #تو
به هر سو پَر می کشد...
#اللهمَّ_عجِّل_لولیِّک_الفَرَج🌸🍃
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
🕋 کشکول معنوی 🕋 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ #امام_زمان مذهبی
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_بیست_و_نهم 💠 در تمام این مدت منتظر #شهادتش بودم و حالا خطش روشن بود که #ع
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_سی_ام
💠 خبر کوتاه بود و خاطره خمپاره دقایقی قبل را دوباره در سرم کوبید. صورت امّ جعفر و کودک شیرخوارش هر لحظه مقابل چشمانم جان میگرفت و یادم نمیرفت عباس تنها چند دقیقه پیش از #شهادتش شیرخشک یوسف را برایش ایثار کرد.
مصیبت #مظلومانه همسایهای که درست کنار ما جان داده بود کاسه دلم را از درد پُر کرد، اما جان حیدر در خطر بود و بیتاب خواندن پیامش بودم که زینب با عجله وارد اتاق شد.
💠 در تاریکی صورتش را نمیدیدم اما صدایش از هیجان خبری که در دلش جا نمیشد، میلرزید و بیمقدمه شروع کرد :«نیروهای مردمی دارن میان سمت آمرلی! میگن #سید_علی_خامنهای گفته آمرلی باید آزاد بشه و #حاج_قاسم دستور شروع عملیات رو داده!»
غم امّ جعفر و شعف این خبر کافی بود تا اشک زهرا جاری شود و زینب رو به من خندید :«بلاخره حیدر هم برمیگرده!» و همین حال حیدر شیشه #شکیباییام را شکسته بود که با نگاهم التماسشان میکردم تنهایم بگذارند.
💠 زهرا متوجه پریشانیام شد، زینب را با خودش برد و من با بیقراری پیام حیدر را خواندم :«پشت زمین ابوصالح، یه خونه سیمانی.»
زمینهای کشاورزی ابوصالح دور از شهر بود و پیام بعدی حیدر امانم نداد :«نرجس! نمیدونم تا صبح زنده میمونم یا نه، فقط خواستم بدونی جنازهام کجاست.» و همین جمله از زندگی سیرم کرد که اشکم پیش از انگشتم روی گوشی چکید و با جملاتم به #فدایش رفتم :«حیدر من دارم میام! بخاطر من تحمل کن!»
💠 تاریکی هوا، تنهایی و ترس توپ و تانک #داعش پای رفتنم را میبست و زندگی حیدر به همین رفتن بسته بود که از جا بلند شدم. یک شیشه آب چاه و چند تکه نان خشک تمام توشهای بود که میتوانستم برای حیدر ببرم.
نباید دل زنعمو و دخترعموها را خالی میکردم، بیسر و صدا شالم را سر کردم و مهیای رفتن شدم که حسی در دلم شکست. در این تاریکی نزدیک سحر با #خائنینی که حیدر خبر حضورشان را در شهر داده بود، به چه کسی میشد اعتماد کنم؟
💠 قدمی را که به سمت در برداشته بودم، پس کشیدم و با ترس و تردیدی که به دلم چنگ انداخته بود، سراغ کمد رفتم. پشت لباس عروسم، سوغات عباس را در جعبهای پنهان کرده بودم و حالا همین #نارنجک میتوانست دست تنهای دلم را بگیرد.
شیشه آب و نان خشک و نارنجک را در ساک کوچک دستیام پنهان کردم و دلم برای دیدار حیدر در قفس سینه جا نمیشد که با نور موبایل از ایوان پایین رفتم.
💠 در گرمای نیمهشب تابستان #آمرلی، تنم از ترس میلرزید و نفس حیدرم به شماره افتاده بود که خودم را به #خدا سپردم و از خلوت خانه دل کندم.
تاریکی شهری که پس از هشتاد روز #جنگ، یک چراغ روشن به ستونهایش نمانده و تلّی از خاک و خاکستر شده بود، دلم را میترساند و فقط از #امام_مجتبی (علیهالسلام) تمنا میکردم به اینهمه تنهاییام رحم کند.
💠 با هر قدم #حسرت حضور عباس و عمو آتشم میزد که دیگر مردی همراهم نبود و باید برای رهایی #عشقم یکتنه از شهر خارج میشدم. هیچکس در سکوت سَحر شهر نبود، حتی صدای گلولهای هم شنیده نمیشد و همین سکوت از هر صدایی ترسناکتر بود.
اگر نیروهای مردمی به نزدیکی آمرلی رسیده بودند، چرا ردّی از درگیری نبود و میترسیدم خبر زینب هم شایعه #جاسوسان داعش باشد.
💠 از شهر که خارج شدم نور اندک موبایل حریف ظلمات محض دشتهای کشاورزی نمیشد که مثل کودکی از ترس به گریه افتادم. ظاهراً به زمین ابوصالح رسیده بودم، اما هر چه نگاه میکردم اثری از خانه سیمانی نبود و تنها سایه سنگین سکوت شب دیده میشد.
وحشت این تاریکی و تنهایی تمام تنم را میلرزاند و دلم میخواست کسی به فریادم برسد که خدا با آرامش آوای #اذان صبح دست دلم را گرفت. در نور موبایل زیر پایم را پاییدم و با قامتی که از غصه زنده ماندن حیدر در این تنهاییِ پُردلهره به لرزه افتاده بود، به #نماز ایستادم.
💠 میترسیدم تا خانه را پیدا کنم حیدر از دستم رفته باشد که نمازم را به سرعت تمام کردم و با #وحشتی که پاپیچم شده بود، دوباره در تاریکی مسیر فرو رفتم.
پارس سگی از دور به گوشم سیلی میزد و دیگر این هیولای وحشت داشت جانم را میگرفت که در تاریک و روشن طلوع آفتاب و هوای مه گرفته صبح، خانه سیمانی را دیدم.
💠 حالا بین من و حیدر تنها همین دیوار سیمانی مانده و #عشقم در حصار همین خانه بود که قدمهایم بیاختیار دوید و با گریه به خدا التماس میکردم هنوز نفسی برایش مانده باشد.
به تمنای دیدار عزیزدلم قدمهای مشتاقم را داخل خانه کشیدم و چشمم دور اتاق پَرپَر میزد که صدایی غریبه قلبم را شکافت :«بلاخره با پای خودت اومدی!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ڪلیپ
🍃🍂 پاداش کسانے که از راه
دور به مسجد میروند🍃🍂
🖊حجة الاسلام بهشتے
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
#درمحضرقرآن
✍چهار عامل ما را🔥جهنـمی🔥کرد
✅»در قیامت بارها میان اهل بهشت و جهنم گفت و گو رخ می دهد ٬ که قرآن ترسیمی از آن گفت و گوها را بیان فرموده است٬ یکی از آن صحنه ها که در سوره مدثر آمده این است که: اهل بهشت از مجرمان می پرسند: چه عاملی شما را به دوزخ روانه کرد؟
💠»آنها می گویند : ۴ عامل :
1⃣»« لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلّینَ »
٬پای بند به نماز نبودیم .
2⃣»« لَمْ نَکُ نُطْعِمُ المِسْکینَ »
به گرسنگان اعتنا نمی کردیم.
3⃣»« کُنّا نَخوُضُ مَعَ الْخائِضینَ »
٬ ما در جامعه فاسد هضم شدیم .
4⃣»« کُنّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدّین »
٬قیامت را هم نمی پذیرفتیم.
📚»قصص الصلاة - ص ۱۸۹
┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
📝 #کلام_بزرگان
🍀استاد فاطمی نیا: این همه در اینترنت و کتابها میگردی دنبال اینکه آقای قاضی چی گفته ، آقای بهجت چی گفته ، این همه این در و آن در میزنی ، چی شد آخر؟ تو هنوز جواب مادرت رو تلخ میدی!! میخوای بشی #سالک، بنده خدا؟
🍀عاق والدین انسان را صد فرسخ عقب میاندازد.خود ملا حسینقلی همدانی از قبر بیاد بیرون و بشه مرشدت ولی عاق والدین باشی ، به جایی نمیرسی.
حواست باشه قدم اول ترک معصیته!
┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
1_63646316.mp3
4.25M
❤️ مدح بسیار زیبا
❤️خبر این است که گفتند علی بابا شد
🎤🎤 سید مهدی میرداماد
🌺 میلاد #امام_حسن علیه السلام
🍃🌹🍃🌹
┈✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾┈┈
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️🔜 @kashkoolmanavi 🔝™
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄