🔴فقط گناهکاران بخوانند!
《سید بن طاووس -رحمه الله- می گوید:
⬅️ #سحرگاهی در #سرداب مقدس سامراء بودم، ناگاه صدای مولایم امام زمان -عجل الله فرجه- را شنیدم که برای شیعیان خود دعا می کردند و می فرمودند:
📌 خدایا #شیعیان ما را از شعاع نور ما و باقیمانده گِلِ ما خلق کرده ای.
《آن ها #گناهان زیادی با اتکاء بر محبت و ولایت ما انجام داده اند.
⬅️اگر گناهان آن ها گناهی است که در ارتباط با توست از آن ها #بگذر که ما را راضی کرده ای.
📌و آن چه از گناهان آن ها در #ارتباط با خودشان هست خودت اصلاح کن...و آن ها را از #آتش جهنم نجات بده.و آن ها را با دشمنان ما در خشم و #غضب خود جمع نفرما.
📙برکات حضرت ولی عصر -عجل الله فرجه- صفحه ۳۹۹
⬅️کجایند گناهکارانی که به بهانه گناه و معصیت، از #امام رئوفشان می ترسند و #ظهورش را به ضرر خود می دانند؟
《إلهی بحق حضرت زینب (س)عجّل لولیّک الفرج
بزرگی میگفت:
هروقت خواستی #گناه کنی یک چوب کبریت رو روشن کن و زیر یکی از انگشتات بگیر...
اگه تحملش روداشتی برو #گناه کن
میدانیم که #آتش #جهنم هفتادبار از #آتش #دنیا شدیدتر هست
✅پس چرا وقتی تحمل #آتش #دنیا را نداریم به این فکرنمیکیم که خود را از #آتش #جهنم #نجات دهیم
✍ #نکته
با #الله باشید پادشاهی کنید و خود را عذاب سخت قیامت نجات دهید
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
📝 #کلام_بزرگان #تمثیلات
حقیقت_گناه
🔹#گناه قبل از این که به دیگری ضرر بزند، به گناهکار ضرر میرساند، همان طور که هیزم پیش از این که پارچه را بسوزاند، ماده و بدنه خود را میسوزاند.
🔹گناه، در حقیقت #آتش است و قبل از این که به کسی آسیب برساند، خود گناهکار را میسوزاند؛ از این رو، قرآن کریم، از ظالمان، تعبیر به «حطب» یعنی هیزم میکند: «ظالمان هیزم جهنمند! » (سوره جن، آیه ۱۵)
منبع: #مبادی_اخلاق_در_قرآن صفحه ۱۶۸
#آیتالله_جوادی_آملی
┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
🕋 کشکول معنوی 🕋 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ #امام_زمان مذهبی
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_بیست_و_چهارم 💠 از صدای پای من مثل اینکه به حال آمده باشد، نگاهم کرد و زیر
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_و_پنجم
💠 عباس بیمعطلی به پشت سرش چرخید و با همان حالی که برایش نمانده بود به سمت ایوان برگشت.
میدانستم از #شیرخشک یوسف چند قاشق بیشتر نمانده و فرصت نداد حرفی بزنم که یکسر به آشپزخانه رفت و قوطی شیرخشک را با خودش آورد.
💠 از پلههای ایوان که پایین آمد، مقابلش ایستادم و با نگرانی نجوا کردم :«پس یوسف چی؟» هشدار من نهتنها #پشیمانش نکرد که با حرکت دستش به امّ جعفر اشاره کرد داخل حیاط شود و از من خواهش کرد :«یه شیشه آب میاری؟»
بیقراریهای یوسف مقابل چشمانم بود و پایم پیش نمیرفت که قاطعانه دستور داد :«برو خواهرجون!» نمیدانستم جواب حلیه را چه باید بدهم و عباس مصمم بود طفل #همسایه را سیر کند که راهی آشپزخانه شدم.
💠 وقتی با شیشه آب برگشتم، دیدم امّ جعفر روی ایوان نشسته و عباس پایین ایوان منتظر من ایستاده است. اشاره کرد شیشه را به امّ جعفر بدهم و نصف همان چند قاشق شیرخشک باقیمانده را در شیشه ریخت.
دستان زن بینوا از #شادی میلرزید و دست عباس از خستگی و خونریزی سست شده بود که بلافاصله قوطی را به من داد و بیهیچ حرفی به سمت در حیاط به راه افتاد.
💠 امّ جعفر میان گریه و خنده تشکر میکرد و من میدیدم عباس روی زمین راه نمیرود و در #آسمان پرواز میکند که دوباره بیتاب رفتنش شدم.
دنبالش دویدم، کنار در حیاط دستش را گرفتم و با #گریهای که گلویم را بسته بود التماسش کردم :«یه ساعت استراحت کن بعد برو!»
💠 انعکاس طلوع آفتاب در نگاهش عین رؤیا بود و من محو چشمان #آسمانیاش شده بودم که لبخندی زد و زمزمه کرد :«فقط اومده بودم از حال شما باخبر بشم. نمیشه خاکریزها رو خالی گذاشت، ما با #حاج_قاسم قرار گذاشتیم!» و نفهمیدم این چه قراری بود که قرار از قلب عباس برده و او را #مشتاقانه به سمت معرکه میکشید.
در را که پشت سرش بستم، حس کردم #قلبم از قفس سینه پرید. یک ماه بیخبری از حیدر کار دلم را ساخته و این نفسهای بریده آخرین دارایی دلم بود که آن را هم عباس با خودش برد.
💠 پای ایوان که رسیدم امّ جعفر هنوز به کودکش شیر میداد و تا چشمش به من افتاد، دوباره تشکر کرد :«خدا پدر مادرت رو بیامرزه! خدا برادر و شوهرت رو برات حفظ کنه!»
او #دعا میکرد و آرزوهایش همه حسرت دل من بود که شیشه چشمم شکست و اشکم جاری شد.
💠 چشمان او هم هنوز از شادی خیس بود که به رویم خندید و دلگرمی داد :«#حاج_قاسم و جوونای شهر مثل شیر جلوی #داعش وایسادن! شیخ مصطفی میگفت #سید_علی_خامنهای به حاج قاسم گفته برو آمرلی، تا آزاد نشده برنگرد!»
سپس سری تکان داد و اخباری که عباس از دل غمگینم پنهان میکرد، به گوشم رساند :«بیچاره مردم #سنجار! فقط ده روز تونستن مقاومت کنن. چند روز پیش #داعش وارد شهر شده؛ میگن هفت هزار نفر رو کشته، پنج هزار تا دختر هم با خودش برده!»
💠 با خبرهایی که میشنیدم کابوس عدنان هر لحظه به حقیقت نزدیکتر میشد، ناله حیدر دوباره در گوشم میپیچید و او از دل من خبر نداشت که با نگرانی ادامه داد :«شوهرم دیروز میگفت بعد از اینکه فرماندههای شهر بازم #اماننامه رو رد کردن، داعش تهدید کرده نمیذاره یه مرد زنده از #آمرلی بره بیرون!»
او میگفت و من تازه میفهمیدم چرا دل عباس طوری لرزیده بود که برای ما #نارنجک آورده و از چشمان خسته و بیخوابش خون میبارید.
💠 از خیال اینکه عباس با چه دلی ما را تنها با یک نارنجک رها کرد و به معرکه برگشت، طوری سوختم که دیگر ترس #اسارت در دلم خاکستر شد و اینها همه پیش غم حیدر هیچ بود.
اگر هنوز زنده بود، از تصور اسارت #ناموسش بیش از بلایی که عدنان به سرش میآورد، عذاب میکشید و اگر #شهید شده بود، دلش حتی در #بهشت از غصه حال و روز ما در آتش بود!
💠 با سرانگشتان لرزانم نارنجک را در دستم لمس کردم و از جای خالی انگشتان حیدر در دستانم #آتش گرفتم که دوباره صدای گریه یوسف از اتاق بلند شد.
نگاهم به قوطی شیر خشک افتاد که شاید تنها یکبار دیگر میتوانست یوسف را #سیر کند. بهسرعت قوطی را برداشتم تا به اتاق ببرم و نمیدانستم با این نارنجک چه کنم که کسی به در حیاط زد.
💠 حس کردم عباس برگشته، نارنجک و قوطی شیر خشک را لب ایوان گذاشتم و به #شوق دیدار دوباره عباس، شالم را از روی نرده ایوان برداشتم.
همانطور که به سمت در میدویدم، سرم را پوشاندم و به سرعت در را گشودم که چهره خاکی #رزمندهای آینه نگاهم را گرفت. خشکم زد و لبهای او بیشتر به خشکی میزد که به سختی پرسید :«حاجی خونهاس؟»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
✍ #نکته :
در برزخ، بعضي از مؤمنيني را كه مقداري ناخالصي دارند عذاب مختصري مي دهند تا تعلقات دنيايي آنها قطع شود و در يوم الحساب، اذيت نشوند، اما عده اي كه به جاي پرداختن به عمق جان «خود»، به غرايز و « #دنيا » پرداخته اند در يوم الحساب كه با «خود»شان رو به رو مي شوند با «خلأ» مواجه مي گردند؛ از درون اين ها #آتش مي جوشد و «جانشان» را اشغال مي كند.
#قرآن در مورد آن ها مي فرمايد:
«نَارُ الله الْمُوقَدَةُ، الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَي الْأفْئِدَةِ، اِنَّهَا عَلَيْهِم مُّوءْصَدَةٌ، فِي عَمَدٍ مُمَدَّدَةِ»
آتشي که #خدا برمي افروزد، آتشي که از #قلب ها بيرون مي آيد و طلوع مي کند، آن ها را در ستون هاي ممتد احاطه مي کند
📚 سوره همزه، آيات 6 تا 9
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
💥#فقیر_واقعی_کیست؟
👈 روزی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) از اصحاب خود پرسیدند:
" فقیر کیست؟"
👈 اصحاب پاسخ دادند:
فقیر کسی است که #پول نداشته و دستش از مال دنیا تهی باشد.
👈حضرت فرمودند:
"آنکه شما میگویید فقیر واقعی نیست، فقیر واقعی کسی ست که #روز_قیامت_وارد_محشر شود در حالی که
🔥#حق_مردم_در_گردن_اوست🔥
👈بدین گونه که یکی را #فحش و ناسزا گفته، #مال کسی را #خورده، #خون دیگری را #ریخته، چهارمی را زده، اگر اعمال نیکو و کار خیری داشته باشد در مقابل حقوق مردم از او #میگیرند و به صاحبان حق #میدهند
👈 و چنانچه کارهای نیکویش کفایت نکند، از گناهان صاحبان حق #برداشته و بر او بار میکنند، و روانه #آتش دوزخ مینمایند، فقیر و #بینوای_واقعی چنین کسی است."
📚 بحار ج ۷۲، ص ۶
#مرگ
@𝓴𝓪𝓼𝓱𝓴𝓸𝓸𝓵𝓶𝓪𝓷𝓪𝓿𝓲 ✍️
💥تلنگری از قرآن
✨پس از ورود همه در #جهنم، افرادی را كه #خداترس و باتقوی بوده اند، از جهنّم نجات خواهیم داد وستمگران را فروگذاردیم تا در #آتش بر زانو درافتند.✨
🌺 سوره مریم 72
⚰ #یاد_مرگ
🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️
🕋 @kashkoolmanavi 🕋
💠 روایتی تکان دهنده در مورد زنانی که در برابر نامحرم آرایش می کنند
🔰رسول خدا صلی الله علیه و آله:
« ... لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي إِلَى اَلسَّمَاءِ رَأَيْتُ نِسَاءً مِنْ أُمَّتِي فِي عَذَابٍ شَدِيدٍ فَأَنْكَرْتُ شَأْنَهُنَّ فَبَكَيْتُ لِمَا رَأَيْتُ مِنْ شِدَّةِ عَذَابِهِنَّ ... وَ رَأَيْتُ اِمْرَأَةً تَأْكُلُ لَحْمَ جَسَدِهَا وَ اَلنَّارُ تُوقَدُ مِنْ تَحْتِهَا رَأْسِهَا ... وَ أَمَّا اَلَّتِي كَانَتْ تَأْكُلُ لَحْمَ جَسَدِهَا فَإِنَّهَا كَانَتْ تُزَيِّنُ بَدَنَهَا لِلنَّاسِ ... »
(عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج۲، ص۱۰، بخشی از حدیث معراج)
... شبى كه مرا به آسمان بردند (يعنى معراج) زنانى از امّتم را در عذابى شديد نگريستم، و آن وضع براى من سخت گران آمد، و گريهام از جهت عذاب سخت آنان است كه به چشم خويش وضعشان را ديدم ...
و [زن] ديگرى را ديدم كه گوشت بدن خويش را ميخورد و #آتش در زير او شعله ميكشيد،... امّا آن زنى كه گوشت بدن خويش را مىخورد آن بود كه خود را براى نامحرمان #زينت مىكرد ...
(ترجمه مستفید و غفاری، ج1، ص665)
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️
🕋 eitaa.com/joinchat/2471428100C37c31cf7b3 🕋
🌹نشانه ایی ازقرآن🌹
🌸سوره بقره (آیه ۲۰۱ _۲۰۲)
🌿و بعضی میگویند: « #پروردگارا! به ما در دنیا (*نیكی*) عطا كن! و در آخرت نیز (*نیكی*) مرحمت فرما! و ما را از عذابِ #آتش نگاه دار!»(۲۰۱)
آنها از كار (و دعای) خود، #نصیب و بهرهای دارند؛ و خداوند، #سریع_الحساب است.(۲۰۲)
🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️
🕋 @kashkoolmanavi 🕋