📌 #کلام_بزرگان
🌸آیت الله مجتهدی (ره):
روزی در حرم امام رضا(ع)
جوانی از من پرسید :
اگر بخواهم زنگار دلم
را پاک کنم باید چه کنم؟
✨گفتم دوکار:
① قرائت قرآن در سحر
② بسیار استغفار کردن
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
📌 #کلام_بزرگان
💠علامه حسن زاده آملی:
🍃انسان بیدار همواره کشیک نفس میکشد و پاسبان حرم دل است و واردات و صادرات دهان خود را می پاید.
🍃چو ایستاده ای دست افتاده گیر و تا می توانی نماز را در اول وقت به جای آر.
🍃اذکار و اوراد و خلوت را در شب تاثیری خاص است که در روز نیست، به خصوص در ثلث آخر لیل.
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
📌 #کلام_بزرگان
‼️کجا و چه موقع بهترین زمان دور شدن از خودفراموشی ست ؟
بهتر از سحر و سکوت شب سراغ دارید ؟
#استاد_پناهیان
#عکسنوشته
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
📌 #کلام_بزرگان
💠استاد فاطمی نیا:
🔻گاهی تحمل همسر بد اخلاق ،خودش نوعی سلوك است.
🔻يكی از اولياء خدا كه بسيار مرد بزرگى بود و گفته اند امام زمان (عج) در تشييع جنازه ی او حاضر بودند، همسر بسيار بد اخلاقی داشت كه سی و پنج سال او را شكنجه ميداد، ولی او تحمل ميكرد!
🔻بله تحمل كنيد،اصلا خيلی از اين ها با تحمل و گذشت حل ميشود
🔻گاهی هم اگر تحمل شود،مثل نماز شب برای انسان سلوك الی الله است.
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
سلام رفیق
✍ تمام زندگیت چیه؟؟!!!!!🤔
_ کل زندگی فقط همینه ؟؟!!!😏
فقط زندگی دنیوی؟ 🤦♂
چرا به کم قانع شده ایم🙁
🌹 ما در زندگی خود به《کم ها》قانع شده ایم ، تمام زندگی ما به یک حساب بانکی و دو تا خانه و یک ماشین و یک زن و چند بچه و ... ختم شده است.!
تمام《عمر خود را می دهیم》تا همین ها را بدست آوریم و در نهایت هم آنها را می گذاریم و جدا می شویم ، در حالی که تمام دعوت انبیاء این است که :
(أَرَضِيتُم بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيل)
ﺁﻳﺎ ﺑﻪ ﺟﺎﻯ ﺁﺧﺮﺕ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺩﻧﻴﺎ ﺩﻝﺧﻮﺵ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻳﺪ ؟! ﻣﺘﺎﻉ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺩﻧﻴﺎ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺁﺧﺮﺕ ﺟﺰ ﺍﻧﺪﻛﻰﻧﻴﺴﺖ..
به #خدا قسم بهره های زندگی دنیا خیلی کم است..!!!!!😕😕😕
👳♀👳♀👳♀ همه انبیاء الهی آمدند و ما را صدا زدند ، فریاد زدند ، شمشیر زدند ، زمین گیر و زندانی شدند و فرقشان شکافته شد که به #کم_ها قانع نشوید...!!!
این #دنیا کم است ، آدمی برای زندگی هفتاد سال نیست ، اما ما دعوت آنها را ندیده و فریاد آنها را نشنیده گرفتیم ؛ چرا که زمین گیر و به دنیای کم قانع شده ایم ...
🌹 همین الان فکری برای زندگی خود کنیم که فردا خیلی دیر است 🙏🌹
✍ #نکته
📮در ثواب نشر شریک شوید📡
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
عِلم یا عَمَل؟.mp3
4.71M
🔊
🎼 پادڪست بســیار زیـبا
🎤 #سخنرانی اســتاد محـمد شـــجاعی
✅ #علـــــم_یا_عمـــــل
⏱ ۴ دقـــیقه و ۴۰ ثانـــیه
🌺 #نشـرپـیامصـدقهجـاریهاست
📮در ثواب نشر شریک شوید📡
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
📖 #درمحضرقرآن
💥 روشی زیبا برای دفع بدی های دیگران
🔹 وَ لا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَميمٌ (فصلت/34)
✍«هرگز نيكى و بدى يكسان نيست؛ بدى را با نيكى دفع كن، ناگاه (خواهى ديد) همان كس كه ميان تو و او دشمنى است، گويى دوستى گرم و صميمى است!»
👈بر اساس این آیه باید سلاح ما در برابر آزار دیگران پاكى و تقوا و سخن حق و نرمش و محبت باشد.
📮در ثواب نشر شریک شوید📡
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
♦️ از #امام_صادق عليه السلام پرسیدند :
🔹 كار خود را بر چه اساسى استوار ساخته اى ؟
🛑 فرمودند بر چهار اصل :
1🔷 فهمیدم كه عمل مرا كسى ديگر انجام نمى دهد پس (برای انجام آن) تلاش نمودم .
2🔷 دانستم كه #خدا بر کار من آگاه است ، پس (از انجام کارهای ناشایست) حيا كردم .
3🔷 فهمیدم كه روزى مرا ديگرى نمى خورد پس آرام گرفتم .
4🔷 دانستم كه پايان كار من #مرگ است پس براى آن آماده شدم .
📚بحار الانوار: ج75، ص228
#یاد_مرگ
📮در ثواب نشر شریک شوید📡
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
🚨 داستان عجیب ازدواج با جنّ
💠 سید ابوالحسن کروندی از شاگردان آیتالله نخودکی اصفهانی آمده بود تهران تا منبر برود ایشان نقل میکند بعد از نماز عشاء رفتم مسجد سید عزیزالله تا نماز بخوانم دیدم شلوغ است از در دیگر مسجد رفتم بیرون از یه نفر پرسیدم اینجا مسجد دیگهای هست یا نه؟؟ گفت بله داخل این کوچه است رفتم دیدم مسجد کوچکی است چند تا پله میخوره میره پایین رفتم پایین و وضو گرفتم همینکه مشغول نماز شدم دیدم سروصدای عجیبی میاد انگار افرادی دارند به یکدیگر آب میپاشند سریع نمازم را خواندم تا ببینم چه خبره دیدم کسی نیست و آب حوض داره تکان میخوره قدری ترسیدم باز مشغول نماز شدم همون سروصدا شروع شد نمازم را سریع تمام کردم و سریع آمدم بالا از پیرمردی که داخل مغازه بود پرسیدم اینجا چرا اینجوریه؟ گفت اینجا اجنّه میآیند و بخاطر همین کسی داخل این مسجد نمیشه. فردای اون روز یکی از دوستان رو دیدم و جریان رو گفتم رفیقم گفت من هم اونجا رفتم و بلایی به سرم آوردند. گفتم چه بلایی؟ گفت یه روز رفتم اونجا نماز بخونم دیدم یه خانم محجّبهای گوشهای نشسته و به من گفت من منزل ندارم پدر و مادر و شوهر هم ندارم میشه مرا پناه بدید؟ من تنها هستم. منم گفتم مادرم تنهاست شما هم بیا با مادرم باش بردمش منزل و بعدها به مادرم گفتم این خانم خوبیه اگه میشه همسر من بشه مادرم قبول کرد و بالاخره ازدواج کردیم. بعضی مواقع کارهای خلاف متعارف از او میدیدم اما اعتنایی نمیکردم حاصل این ازدواج دو تا بچّه بود. یه روز همسرم گفت میخوام برم فلانجا منم گفتم نباید بری و قدری بینمون ناراحتی پیش اومد گفت من باید برم منم با عصبانیت گفتم نباید بری! یکدفعه همسرم رفت داخل بخاری دیواری و غیب شد و دیگه اثری ازش پیدا نشد و الان هم بچّههاش با من هستند و اونجا متوجّه شدم که این خانم جنّ بوده است.
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
🌸هر ڪہ شد پابند عشقٺ در جهان
🍃از همہ عالم بِبُرد ناگهان
🌸نام تو حاجٺ روایش می ڪند
🍃اے همہ دار و ندار آسمان
#صبح_بخیر_مهدے_جانم❤️
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
📮در ثواب نشر شریک شوید📡
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
🕋 کشکول معنوی 🕋 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ #امام_زمان مذهبی
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_دهم 💠 عباس و عمو با هم از پلههای ایوان پایین دویدند و زنعمو روی ایوان خ
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_یازدهم
💠 و صدای عباس بهقدری بلند بود که حیدر شنید و ساکت شد. احساس میکردم فکرش بههم ریخته و دیگر نمیداند چه کند که برای چند لحظه فقط صدای نفسهایش را میشنیدم.
انگار سقوط یک روزه #موصل و #تکریت و جادههایی که یکی پس از دیگری بسته میشد، حساب کار را دستش داده بود که بهجای پاسخ به هشدار عباس، قلب کلماتش برای من تپید :«نرجس! یادت نره بهم چه قولی دادی!»
💠 و من از همین جمله، فهمیدم فاتحه رسیدن به #آمرلی را خوانده که نفسم گرفت، ولی نیت کرده بودم دیگر بیتابی نکنم که با همه احساسم خیالش را راحت کردم :«منتظرت میمونم تا بیای!» و هیچکس نفهمید چطور قلبم از هم پاشید!
این انتظار به حرف راحت بود اما وقتی غروب #نیمه_شعبان رسید و در حیاط خانه به جای جشن عروسی بساط تقسیم آرد و روغن بین مردم محله برپا بود تازه فهمیدم درد جدایی چطور تا مغز استخوانم را میسوزانَد.
💠 لباس عروسم در کمد مانده و حیدر دهها کیلومتر آن طرفتر که آخرین راه دسترسی از #کرکوک هم بسته شد و حیدر نتوانست به آمرلی برگردد.
آخرین راننده کامیونی که توانسته بود از جاده کرکوک برای عمو آرد بیاورد، از چنگ #داعش گریخته و به چشم خود دیده بود داعشیها چند کامیون را متوقف کرده و سر رانندگان را کنار جاده بریدهاند.
💠 همین کیسههای آرد و جعبههای روغن هم دوراندیشی عمو و چند نفر دیگر از اهالی شهر بود تا با بستهشدن جادهها آذوقه مردم تمام نشود.
از لحظهای که داعش به آمرلی رسیده بود، جوانان برای #دفاع در اطراف شهر مستقر شده و مُسنترها وضعیت مردم را سر و سامان میدادند.
💠 حالا چشم من به لباس عروسم بود و احساس حیدر هر لحظه در دلم آتش میگرفت. از وقتی خبر بسته شدن جاده کرکوک را از عمو شنید، دیگر به من زنگ نزده بود و خوب میفهمیدم چه احساس تلخی دارد که حتی نمیتواند با من صحبت کند.
احتمالاً او هم رؤیای #وصالمان را لحظه لحظه تصور میکرد و ذره ذره میسوخت، درست مثل من! شاید هم حالش بدتر از من بود که خیال من راحت بود عشقم در سلامت است و عشق او در #محاصره داعش بود و شاید همین احساس آتشش زده بود که بلاخره تماس گرفت.
💠 به گمانم حنجرهاش را با تیغ #غیرت بریده بودند که نفسش هم بریده بالا میآمد و صدایش خش داشت :«کجایی نرجس؟» با کف دستم اشکم را از صورتم پاک کردم و زیرلب پاسخ دادم :«خونه.» و طعم گرم اشکم را از صدای سردم چشید که بغضش شکست اما مردانه مقاومت میکرد تا نفسهای خیسش را نشنوم و آهسته زمزمه کرد :«عباس میگه مردم میخوان #مقاومت کنن.»
به لباس عروسم نگاه کردم، ولی این لباس مقاومت نبود که با لبهایی که از شدت گریه میلرزید، ساکت شدم و اینبار نغمه گریههایم آتشش زد که صدای پای اشکش را شنیدم.
💠 شاید اولین بار بود گریه حیدر را میشنیدم و شنیدن همین گریه غریبانه قلبم را در هم فشار داد و او با صدایی که بهسختی شنیده میشد، پرسید :«نمیترسی که؟»
مگر میشد نترسم وقتی در محاصره داعش بودم و او ترسم را حس کرده بود که آغوش لحن گرمش را برایم باز کرد :«داعش باید از روی جنازه من رد شه تا به تو برسه!» و حیدر دیگر چطور میتوانست از من حمایت کند وقتی بین من و او، لشگر داعش صف کشیده و برای کشتن مردان و تصاحب زنان آمرلی، لَهلَه میزد.
💠 فهمید از حمایتش ناامید شدهام که گریهاش را فروخورد و دوباره مثل گذشته مردانه به میدان آمد :«نرجس! بهخدا قسم میخورم تا لحظهای که من زنده هستم، نمیذارم دست داعش به تو برسه! با دست #قمر_بنی_هاشم (علیهالسلام) داعش رو نابود میکنیم!»
احساس کردم از چیزی خبر دارد و پیش از آنکه بپرسم، خبر داد :«آیتالله سیستانی حکم #جهاد داده؛ امروز امام جمعه #کربلا اعلام کرد! مردم همه دارن میان سمت مراکز نظامی برای ثبت نام. منم فاطمه و بچههاشو رسوندم #بغداد و خودم اومدم ثبت نام کنم. بهخدا زودتر از اونی که فکر کنی، محاصره شهر رو میشکنیم!»
💠 نمیتوانستم وعدههایش را باور کنم که سقوط شهرهای بزرگ عراق، سخت ناامیدم کرده بود و او پی در پی رجز میخواند :«فقط باید چند روز مقاومت کنید، به مدد #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) کمر داعش رو از پشت میشکنیم!» کلام آخرش حقیقتاً #حیدری بود که در آسمان صورت غرق اشکم هلال لبخند درخشید.
نبض نفسهایم زیر انگشت احساسش بود و فهمید آرامم کرده است که لحنش گرمتر شد و هوای #عاشقی به سرش زد :«فکر میکنی وقتی یه مرد میبینه دور ناموسش رو یه مشت گرگ گرفتن، چه حالی داره؟ من دیگه شب و روز ندارم نرجس!» و من قسم خورده بودم نگذارم از تهدید عدنان باخبر شود تا بیش از این عذاب نکشد...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
4_5987819962704593700.mp3
4.58M
•﷽•
🎧| #سخنرانی فوق العاده شنیدنے
#آیت_الله_بهجت در مورد وجـود
مقـدس حضرت #امام_زمان (عج)
📮در ثواب نشر شریک شوید📡
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
🌸🍃﷽🌸🍃
✍ #نکته #تلنگر :
🔻کاسبِ بیمروّت🔻
✍ کاسبهای قدیم، در عینِ حال که پول در میآوردند و کاسبی میکردند،💰 بنای اصلیشون #خدمت_به_خلق بود.. و به اصولِ اخلاقی خیلی اهمّیت میدادند...
📃 به همین خاطر، هر صِنف و هر شغلی، برای خودشون فتوّتنامه یا مرامنامه داشتند..
👈 نانوا، نجّار، خیّاط، قصّاب و...
مثلاً توی فتوّتنامه قصّابها اومده بود که:
🐑 حیوان رو جلوی حیوان همنوعش نکشند..
🔪 چاقو رو جلوی چشم حیوان تیز نکنند...
👀 قصّاب موقع ذبح، تو چشمِ حیوان نگاه نکنه..
🐮 قبل از جان دادنِ کامل، سر حیوان رو جدا نکنند..
🐏 قبل از سرد شدن بدن، پوست حیوان را نکنند..
و...
☝️ یعنی حتّی قصّاب هم، باید به یکسری حدّ و حدود پایبند باشه... و در حقّ حیوانات هم #قساوت نداشته باشه..
در اسلام هم، به رعایت حقّ #حیوانات خیلی سفارش شده.👇👇
پیامبر اکرم(ص) فرمود:
⚡️ ما مِن دابَّةٍ طائرٍ و لا غَیرِهِ یُقتَلُ بغَیرِ الحقِّ إلاّ ستُخاصِمُهُ یَومَ القِیامَةِ.
♦️ هر حیوانى -پرنده یا غیرِ آن- که به ناحقّ کشته شود، در روز قیامت از قاتلِ خود شکایت خواهد کرد
(کنز العمّال: ح ۳۹۹۶۸، منتخب میزان الحکمة: ۱۷۰)
و همان حضرت فرمود:
⚡️ لا تَضْرِبوا الدَّوابَّ على وُجوهِها؛ فإنَّها تُسَبِّحُ بحَمْدِ الله.
♦️ به صورت حیوانات سیلی نزنید؛ زیرا آنها حمد و تسبیح خدا مىگویند.
(الکافی، الخصال، و میزان الحکمة)
⁉️ امّا کاسبهای امروز چی؟؟!!🤔
⁉️ #فتوتِ دیروز کجا، #قساوتِ امروز کجا؟!
وقتی خدای ما بشه #پول، و قبلهی ما بشه #بازار، حاضریم برای تنظیمِ بازار (بخونید تعظیمِ بازار) میلیونها جوجهی یکروزه🐣🐥 رو زندهبهگور کنیم، و ککمون هم نگزه..
‼️ بعداً میگیم چرا #برکت از زندگیها و سفرههامون رفته..
⚠ وقتی #اخلاق در کاسبی، محور قرار نگیره، نتیجه میشه همین...
برای سودِ بیشتر، کوتاهترین و سادهترین مسیر رو انتخاب میکنیم..
❌من سود کنم، بقیه به دَرَک❌
اصلاً خاصیت نظامِ سرمایهداری همینه:
🌽 یه روز برای تنظیمِ بازارِ گندم و ذرّت، گندم و ذرّت رو به دریا میریزه..
🐣🐥 یه روز برای تنظیمِ بازارِ مرغ، میلیونها جوجه رو زنده به گور میکنه..
👥 و حتماً فردا روزی برای سودِ بیشتر، جانِ انسانها رو میگیره.. (البته همین الان هم داره میگیره)
✋ خاک بر سرِ بر این تفکّری که به اسمِ تمدّن، #انسان رو به یک «حیوانِ بازاریاب» تبدیل کرده...
⁉️ کسی چه میدونه؟!
🤔 شاید #کرونا، 🦠 دستِ انتقامِ طبیعت باشه، که میخواد این «حیوانِ بازاریاب» رو در قبالِ همهی ظلمهایی که در حقّ سایر جانداران مرتکب شده، ادب کنه...
📮در ثواب نشر شریک شوید📡
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️راهکار آیت الله بهجت برای رهایی از سختیها و مشکلاتی که در زندگی وجود دارد.
#کلیپ اخلاقی
📮در ثواب نشر شریک شوید📡
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
فرازی از وصیت شهیدی که پیکرش بعد از 16 سال سالم به میهن برگشت👇👇
🌷سعی کنید که یکی از افرادی باشید که همیشه سعی در #زمینه_سازی برای #ظهور #امام_زمان دارند
🌷و بکوشید اول #خود و بعد #جامعه را پاک سازی کنید
🌷و دعا کنید که این #انقلاب به #انقلاب_جهانی آقا امام زمان متصل شود.
🌷پس اگر می خواهید دعاهایتان #مستجاب شود به #جهاد_اکبر که همان #خودسازی_درونی است بپردازید.
#شهید_محمدرضا_شفیعی🌷
#شهدا_شرمنده_ایم
🍃🌹
📮در ثواب نشر شریک شوید📡
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
✍ #نکته :
رفقا سلام
تا فرصت باقیست و نفسی بالا و پایین میره همت کنیم و درصدد اصلاح نفس خودمون باشیم.
اگه مواظب نباشیم ناگهان خیلی زود دیر میشه و میبینیم رذائل اخلاقی تو مملکت وجودمون ریشه دوانده و ما هم ناتوان از درمان شده ایم.
بزرگی می گفت :
👈 ترک عادت های #بد، دردآور است ، اما نتیجه اش #زیبایی است .
✍ همانگونه که برای #رشد_بیشتر و #زیبا شدن درخت و خشک نشدن آن، گاهی اوقات #هرس، #اجباری است.
بریدن شاخه های #زاید هم #درد دارد و هم #زحمت؛ اما نتیجه آن #رشد است و #زیبایی..
#تمثیلات
📮در ثواب نشر شریک شوید📡
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
💢حدیث قدسی
✍ای فرزند آدم!
اگر گناهان تو به وسعت آسمان ها باشد و سپس از من طلب بخشش نمائی، همانا تو را می آمرزم.
📗 ریاض المساکین
#گناه
#توبه
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
🔔 #تلنگر :
وقتی داری یواشکی یه کاری میکنی...
علاوه بر چپ و راست،
بالا هم یه نگاه بنداز.....
🔴🔷 امام علی(ع):
✍ هيچ غايبى نزديكتر از #مرگ نيست.
📚 بحار الأنوار: 71/263/2
#یاد_مرگ
📮در ثواب نشر شریک شوید📡
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ از #خدا کمک بخواه
😊 مهربونه
🎥 #کلیپ رو حتما تماشا کنید
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺بعضی مناجاتا بدجور دلو میلرزونه
#کلیپ رو حتما قبل از ماه رمضون ببینید👆
#مناجات
📮در ثواب نشر شریک شوید📡
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
#حجاب_در_آخرالزمان 🔥
❤️امام علی علیه السلام :
در آخر الزمان که بدترین دوران است ؛ جمعی از زنان پوشیده اند در حالیکه برهنه اند (لباس دارند اما آنقدر نازک و کوتاه است که گویی هنوز برهنه اند..) و از خانه با آرایش بیرون میآیند،
💥اینها از دین خارج شده اند ، و در فتنه ها وارد شده اند و به سوی شهوات میل دارند ..و به سوی لذات خوارکننده شتاب میکنند و حرام ها را حلال میدانند و (اگر توبه نکنند ) در دوزخ به عذاب ابدی گرفتار میشوند ..
📚وسائلالشعیه ج14ص19
#عفاف_و_حجاب
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
آرزوی بزرگ یک پدر
🌷 امام علی علیه السلام :
به خدا سوگند من از پروردگار خود، نه فرزندانی زیبا رو خواستم و نه فرزندانی خوش قد و قامت، بلکه فرزندانی خواستم که فرمانبردار #خدا باشند و از او بترسند تا وقتی دیدم که از خداوند فرمان می برد شاد شوم
📗 مناقب آل ابی طالب علیهم السلام، ابن شهرآشوب، ج۳، ص۳۸۰
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
دام زن رقاصه
📚 وقتی حضرت آیت الله بیدآبادی (ره) قلب زن رقاص و اشرار را از شیطان تخلیه کرد
روزی جمعی از اشرار اصفهان که مرتکب هرگونه خلافی شده بودند، تصمیم می گیرند کار جدیدی و سرگرمی تازه ای برای آن روز خود بسازند. پس از شور و مشورت با یکدیگر، به این فکر می افتند که یک نفر روحانی را پیدا کرده و سر به سر او گذاشته و به اصطلاح خودشان (تفریحی) بکنند!
به همین خاطر در خیابان و کوچه به دنبال یک روحانی می گردند که از قضا چشم آنان به عارف بالله و سالک الی الله مرحوم حضرت آیت الله حاج شیخ محمد بیدآبادی (رضوان الله علیه) می افتد که در حال گذر بودند.
گروه اراذل و اوباش به محض دیدن این عالم گرانقدر نزد ایشان رفته و دست آقا را می بوسند و از ایشان تقاضا می کنند که جهت ایراد خطبه عقد به منزلی در همان حوالی بروند و دو جوان را از تجرد درآورند.
ایشان نگاهی به قیافه شیطان زده آنان نمود و در هیچ کدام اثری از صلاح و سداد نمی بینند ولی با خود می اندیشند که شاید حکمتی در آن کار باشد، به همین دلیل دعوت را قبول نموده و به همراه آنان به یکی از محله های اصفهان می روند. سرانجام به خانه ای می رسند و آنان از ایشان دعوت می کنند که به آن مکان وارد شوند.
به محض ورود ایشان، زنی سربرهنه و با لباس نامناسب و صد قلم آرایش صورت، از اتاق بیرون آمده و خطاب به مرحوم حضرت آیت الله بیدآبادی (نور الله قبره) می گوید: به به!حاج آقا خوش آمدی، صفا آوردی!!
ایشان متوجه قضایا می شوند و قصد مراجعت می کنند که جمع اوباش جلوی ایشان را گرفته و می گویند:
چاره ای نداری جز این که امروز را با ما بگذرانی!!!
آن عالم در همان زمان متوجه دسیسه آن گروه مزاحم می شوند و به ناچار داخل اتاق می شوند. آن جماعت گمراه به ایشان دستور می دهند که در بالای اتاق بنشینند، و سپس همان زن که در ابتدا به ایشان خوش آمد گفته بود، در حالی که دایره ای یا تنبکی به دست داشته، وارد اتاق می شود و شروع به زدن و رقصیدن نموده و به دور اتاق می چرخد!!
جماعت اوباش نیز حلقه وار دور تا دور اتاق نشسته و کف می زنند. زن مزبور، در حال رقص گه گاه به آن عالم ربانی نزدیک شده و در حالی که جسارتی به آن بزرگوار نیز می نماید، این شعر را خطاب به ایشان خوانده و مکرر می گوید:
در کوی نیک نامان ما را گذر ندادند
گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را!!!!!
پس از دقایقی که آن گروه گمراه غرق شعف و شادی و سرگرمی خود بودند و ایشان سر به زیر افکنده بودند، ناگهان سر بلند کردند و خطاب به آنان می فرماید:
تغییر دادم………
به محض آن که این دو کلمه از دهان عالم خارج می شود، آن جماعت به سجده می افتند و از رفتار و کردار خود عذرخواهی نموده و بر دست و پای آن ولی الهی بوسه می زنند و ایشان نیز حکم توبه بر آنان جاری می نماید.
در ارتباط با این حادثه خود آن بزرگوار فرمودند:
در یک لحظه قلب آنان را از تصرف شیطان به سوی خداوند بازگرداندم الحمدالله و از شر شیطان به خدا پناه بردم ...
منبع:
وبسایت فرهنگی اخلاقی ذکر یک
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@KASHKOOLMANAVI
✨ #سلام_امام_زمانم ✨
🌸 #سلام_آقای_من🌸
🍃 #سلام_پدر_مهربانم🍃
اذان جمڪران شورے بہ پا ڪرد
دلم را از غم عالم جدا ڪرد
صبا را گشتہ بودم محرم راز
مرا با رمز غیبٺ آشنا ڪرد
#اللهـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
📮در ثواب نشر شریک شوید📡
--------------------------
ڪشکول_معنوی👇🔰
🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™