eitaa logo
🕋 کشکول معنوی 🕋 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ #امام_زمان مذهبی
47.5هزار دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
10.2هزار ویدیو
33 فایل
مجموعه کانالهای کشکول معنوی مدیریت : 👈 @mosafer_110_2 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝 #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️ 📜 علیه‌السلام امکان نیافتن یکی از نعمت هاست 🌹 ┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄ ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™ ┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
درد ما از هجر يوسف... كمتر از يعقوب نيست او پسر گم كرده بود و ما پدر گم كرده ايم اللهم عجل لوليك الفرج -------------------------- ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
📜 ❤️ پیامبر اکرم (ص) : 🌙ماه ماه خداست و آن ماهی است که خداوند حسنات را می افزاید ‏و گناهان را پاك می‏كند و ماه بركت است . 📚 بحارالأنوار ج 96ص 340 -------------------------- ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
📜 🍃امیرالمؤمنین علیه السلام 🔆 مبادا سرگرم كننده ای تو را از كار و عمل برای آخرت سرگرم سازد كه زمان كوتاه است. 🔺لا يَشْغَلَنَّكَ عَنِ الْعَمَلِ لِلْآخِرَةِ شُغُلٌ فَإِنَّ الْمُدَّةَ قَصِيرَةٌ 📙غررالحکم،باب الآخرة و الترقیب الیها 📮در ثواب نشر شریک شوید📡 -------------------------- ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁦💔 . . خدایی که اینقدر مهربونه...😍 و بنده ای که اینقدر گنهکار و ناشُکرِ...😢 ┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄ ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™ ┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
🔔📣 به جای این که دونه دونه مشکلاتت رو بشماری... امکاناتی که داری و نعمت هایی که بهت بخشیده شده رو بشمار... مطمئن ترین راه رو برای خودت انتخاب کن! و اون تلاش چند باره هست.... شرایط سخت زندگی هیچ وقت موندگار نیستن اما آدمای سخت چرا... روزای سخت میگذرن ولی این آدمای سخت و محکم هستن که تو ذهن همه میمونن... و زندگی بزرگترین امتیازش رو برای آدم های سخت و محکم میذاره... برای کسایی که واسه رسیدن به هدفاشون از هیچ تلاشی دست نمیکشن... حالا انتخاب با توعه که زندگی ایده آل رو برای خودت بسازی یا زندگی پر از حسرت و شکست رو انتخاب کنی... ┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄ ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™ ┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میکس صحبت های حاج محمود کریمی و مداحی کربلایی حمید علیمی ┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄ ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™ ┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
🌿 آیت الله بهجت (ره) : ترک و دعا کردن به دعاهای شخصی، مانند رها کردن سرچشمه و دنبال جوی آب و یا حوض گشتن است! زیرا وقتی برای وسعت مقام و درجه واسطه فیض دعا میشود. دعاهای شخصی هم در آن گنجانده شده است. -------------------------- ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 💠میخوای محبوب خــ⇧ـــدا باشے؟😍 دوستـــــ داری بندگے خدا رو کنے؟ حتـــــما این رو ببین 👌 -------------------------- ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
⚠️گناه میکنیم توقع داریم خـدا ما رو ببخشـه❗️ امّــا حاضر نیستیم کسے که به ما بدی کرده و معذرت خواهی کرده رو ببخشیم..😒 گذشت کنیــم❕ تا خـدا هم در قیامـت مـا رو ببخشـــه✌️ ┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄ ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™ ┄┅┅✵❁••••••❁✵┅┅┄
❣ زمین رو به روشنایی🌤 می رود 💥ولی دل هاے ما❤️ هنوز از بیرون نیامده دیر نشود تنها روشنی بخش دلهاے💖 اهل زمیـ🌏ـن 🌺 -------------------------- ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
✍️ 💠 شنیدن همین جمله کافی بود تا کاسه دلم ترک بردارد و از رفتن حلیه کنم. در هیاهوی بیمارانی که عازم رفتن شده بودند حلیه کنارم رسید، صورت پژمرده‌اش به زنده ماندن یوسف گل انداخته و من می‌ترسیدم این سفرِ آخرشان باشد که زبانم بند آمد و او مشتاق رفتن بود که یوسف را از آغوش لختم گرفت و با صدایی که از این به لرزه افتاده بود، زمزمه کرد :«نرجس کن بچه‌ام از دستم نره!» 💠 به چشمان زیبایش نگاه می‌کردم، دلم می‌خواست مانعش شوم، اما زبانم نمی‌چرخید و او بی‌خبر از خطری که می‌کرد، پس از روزها به رویم لبخندی زد و نجوا کرد :«عباس به من یه باطری داده بود! گفته بود هر وقت لازم شد این باطری رو بندازم تو گوشی و بهش زنگ بزنم.» و بغض طوری گلویش را گرفت که صدایش میان گریه گم شد :«اما آخر عباس رفت و نتونستم باهاش حرف بزنم!» 💠 رزمنده‌ای با عجله بیماران را به داخل هلی‌کوپتر می‌فرستاد، نگاه من حیران رفتن و ماندن حلیه بود و او می‌خواست آنچه از دستش رفته به من هدیه کند که یوسف را محکم‌تر در آغوش گرفت، میان جمعیت خودش را به سمت هلی‌کوپتر کشید و رو به من خبر داد :«باطری رو گذاشتم تو کمد!» قلب نگاهم از رفتن‌شان می‌تپید و می‌دانستم ماندن‌شان هم یوسف را می‌کُشد که زبانم بند دلم شد و او در برابر چشمانم رفت. 💠 هلی‌کوپتر از زمین جدا شد و ما عزیزان‌مان را بر فراز جهنم به این هلی‌کوپتر سپرده و می‌ترسیدیم شاهد سقوط و سوختن پاره‌های تن‌مان باشیم که یکی از فرماندهان شهر رو به همه صدا رساند :«به خدا کنید! عملیات آزادی شروع شده! چندتا از روستاهای اطراف آزاد شده! به مدد (علیه‌السلام) آزادی آمرلی نزدیکه!» شاید هم می‌خواست با این خبر نه فقط دل ما که سرمان را گرم کند تا چشمان‌مان کمتر دنبال هلی‌کوپتر بدود. 💠 من فقط زیر لب (علیه‌السلام) را صدا می‌زدم که گلوله‌ای به سمت آسمان شلیک نشود تا لحظه‌ای که هلی‌کوپتر در افق نگاهم گم شد و ناگزیر یادگاری‌های برادرم را به سپردم. دلتنگی، گرسنگی، گرما و بیماری جانم را گرفته بود، قدم‌هایم را به سمت خانه می‌کشیدم و هنوز دلم پیش حلیه و یوسف بود که قدمی می‌رفتم و باز سرم را می‌چرخاندم مبادا و سقوطی رخ داده باشد. 💠 در خلوت مسیر خانه، حرف‌های فرمانده در سرم می‌چرخید و به زخم دلم نمک می‌پاشید که رسیدن نیروهای مردمی و شکست در حالی‌که از حیدرم بی‌خبر بودم، عین حسرت بود. به خانه که رسیدم دوباره جای خالی عباس و عمو، در و دیوار دلم را در هم کوبید و دست خودم نبود که باز پلکم شکست و اشکم جاری شد. 💠 نمی‌دانستم وقتی خط حیدر خاموش و خودش عدنان یا است، با هدیه حلیه چه کنم و با این حال بی‌اختیار به سمت کمد رفتم. در کمد را که باز کردم، لباس عروسم خودی نشان داد و دیگر دامادی در میان نبود که همین لباس آتشم زد. از گرما و تب خیس عرق شده بودم و همانجا پای کمد نشستم. 💠 حلیه باطری را کنار موبایلم کف کمد گذاشته بود و گرفتن شماره حیدر و تجربه حس که روزی بهاری‌ترین حال دلم بود، به کام خیالم شیرین آمد که دستم بی‌اختیار به سمت باطری رفت. در تمام لحظاتی که موبایل را روشن می‌کردم، دستانم از تصور صدای حیدر می‌لرزید و چشمانم بی‌اراده می‌بارید. 💠 انگشتم روی اسمش ثابت مانده و همه وجودم دست شده بود تا معجزه‌ای شود و اینهمه خوش‌خیالی تا مغز استخوانم را می‌سوزاند. کلید تماس زیر انگشتم بود، دلم دست به دامن (علیه‌السلام) شد و با رؤیایی دست نیافتنی تماس گرفتم. چند لحظه سکوت و بوق آزادی که قلبم را از جا کَند! 💠 تمام تنم به لرزه افتاده بود، گوشی را با انگشتانم محکم گرفته بودم تا لحظه اجابت این معجزه را از دست ندهم و با شنیدن صدای حیدر نفس‌هایم می‌تپید. فقط بوق آزاد می‌خورد، جان من دیگر به لبم آمده بود و خبری از صدای حیدرم نبود. پرنده احساسم در آسمان پر کشید و تماس بی‌هیچ پاسخی تمام شد که دوباره دلم در قفس دلتنگی به زمین کوبیده شد. 💠 پی در پی شماره می‌گرفتم، با هر بوق آزاد، می‌مُردم و زنده می‌شدم و باورم نمی‌شد شرّ عدنان از سر حیدر کم شده و رها شده باشد. دست و پا زدن در برزخ امید و ناامیدی بلایی سر دلم آورده بود که دیگر کارم از گریه گذشته و به درگاه زار می‌زدم تا دوباره صدای حیدر را بشنوم. بیش از چهل روز بود حرارت احساس حیدر را حس نکرده بودم که دیگر دلم یخ زده و انگشتم روی گوشی می‌لرزید... ✍️نویسنده: -------------------------- ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
⚠️مراقب زبانمان باشیم↘️ تمام فرمایشات مان مکتوب میشود برای حساب پس دادن!کلمه به کلمه! و حرف به حرف را باید جواب برایش داشته باشیم! 💥داریم؟! 👈«سَنَكتُبُ مَا قالُوا»[آل عمران/۱۸۱]📖 @kashkoolmanavi
📜 💠حضرت آیت الله بهجت(ره): 🍃خوردن و خوابیدن و پرداختن به بعضی شؤون حیوانی ما را از برخی حیوانات پایین تر آورده است... 🍂خدا می داند که زنبور عسل چه کارهای عجیبی را می کند که ما انسان ها با ادعای شرافت معلوم نیست، بتوانیم انجام دهیم. -------------------------- ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
👈 توکل و امید سلام رفیق ... میدونی چرا هرچی تلاش میکنیم باز یه چی کمه؟ باز یه جای کار میلنگه؟ چون اونکه باید باشه و همه چی رو سر و سامون بده، نیست ... ما فکر میکنیم همه چی دست خودمونه! ولی نیست .. ! چشم امام زمان به ماهاست... _چی کار کنیم؟! +یه کار.. گناه نکنیم! بیا دلخوریای دنیا رو بریزیم دور برای اومدنش یه فکری کنیم یه حرکتی کنیم! من اگر برخیزم تو اگر برخیزی همه بر می خیزند ... -------------------------- ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
: ✍علامت برقراری رابطه‌ی عبد و مولا عشق به اطاعت و فرمان بردن از و مشتاق دریافت دستورات خدا بودن، علامت برقراری رابطه‌ی عبد و مولاست. خیلی ها اعتقاد به خداوند دارند ولی هرگز احساس عبد بودن در برابر خدا را پیدا نمیکنند. «استاد پناهیان» -------------------------- ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 💽🔺 لحظه ی سختِ شهادتِ امام زمان! 💢 آیا میدانید بعد از شهادتِ ، امام حسین بر بدنِ مُطهر ایشان می خواند و حکومت جهانی ایشان را ادامه میدهد؟ 🎤 🖥 ببینید و نشر دهید📡 -------------------------- ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
✨علامه طباطبایی می فرمودند : سحرگاهان 🌙 از صدای مناجات اهل آسمان و ملائڪه ، آرام و قرار از من گرفته می شود . ❣ -------------------------- ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
آرام باشـــــ ❤️ خودش قول داده بعد از هر سختے، آسانے و گشایشـــــ است .💯 📖 سوره الشرح /آیه 5 -------------------------- ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
-علیه‌السلام: اللهم ... وَ إِسْرَافِيلُ صَاحِبُ الصُّورِ، الشَّاخِصُ الَّذِى يَنْتَظِرُ مِنْكَ الْإِذْنَ، وَ حُلُولَ الْأَمْرِ، فَيُنَبِّهُ بِالنَّفْخَةِ صَرْعَى رَهَائِنِ الْقُبُورِ ... فَصَلِّ عَلَيْهِم 📖 خدایا... و اسرافیل صاحب صور که چشم گشوده نگران دستور و فرمان تو است تا به یک دمیدن خفتگان خاک و گروگان مغاک را بیدار کند ... بر آنها [اسرافیل و دیگر فرشتگان مقرب] درود فرست. 📚 - دعای سوم؛ دعا بر حاملان عرش -------------------------- ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
: ❤️هرگز نگو خسته ام زیرا اثبات میکنی ضعیفی... بگو نیاز به استراحت دارم 🍀هرگز نگو نمی توانم زیرا توانت را انکار میکنی بگو سعی ام را میکنم ❤️هرگز نگو خدایا پس کی؟ زیرا برای خداوند،تعیین تکلیف میکنی ، بگو خدایا بر صبوریم بیفزا 🍀هرگز نگو حوصله ندارم زیرا برای سعادتت ..ایجاد محدودیت میکنی ، بگو باشد برای وقتی دیگر ❤️هرگز نگو شانس ندارم زیرا به محبوبیتت در عالم، بی حرمتی میکنی ، بگو حق من محفوظ است...☺️ -------------------------- ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™
کاش می شد شبی در حرمت باشم اگرم بود چه بهتر می شد وهمان شب دل ما در حرم فرش راه قدم حضرت مادر می شد -------------------------- ڪشکول_معنوی👇🔰 🆔️➻ @kashkoolmanavi ◆ ™