eitaa logo
کشکول مذهبی محراب
367 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
896 ویدیو
209 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 فرازی از دعای بیستم (۹) 🌹 اللَّهُمَّ أَنْتَ عُدَّتِی إِنْ حَزِنْتُ، وَ أَنْتَ مُنْتَجَعِی إِنْ حُرِمْتُ، وَ بِک اسْتِغَاثَتِی إِنْ کرِثْتُ، وَ عِنْدَک مِمَّا فَاتَ خَلَفٌ، وَ لِمَا فَسَدَ صَلَاحٌ، وَ فِیمَا أَنْکرْتَ تَغْییرٌ، فَامْنُنْ عَلَی قَبْلَ الْبَلَاءِ بِالْعَافِیةِ، وَ قَبْلَ الْطَّلَبِ بِالْجِدَةِ، وَ قَبْلَ الضَّلَالِ بِالرَّشَادِ، وَ اکفِنِی مَئُونَةَ مَعَرَّةِ الْعِبَادِ، وَ هَبْ لِی أَمْنَ یوْمِ الْمَعَادِ، وَ امْنَحْنِی حُسْنَ الْإِرْشَادِ. 🌷 الهی چون اندوهناک شوم تو دلخوشی منی، و چون محروم گردم تو محل امید منی، و چون غم و غصه و مصیبت بر من هجوم آرد پناهم به توست، و آنچه از دستم رود تدارکش نزد توست، و هر چه تباه گردد اصلاحش از جانب توست، و هر چه را ناپسند داری تغییرش به دست توست، پس قبل از بلا عافیت را، و پیش از طلب توانگری را، و پیش از گمراه شدن هدایت را بر من منّت گذار، و مرا از آزار مردمان کفایت کن، و ایمنی از روز قیامت را نصیبم فرما، و حسن ارشاد را به من مرحمت کن. 📗 دعای بیستم صحیفه سجادیه 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کشکول مذهبی محراب
🦋💌🦋💌🦋💌🦋💌🦋💌🦋 پـــــنـاه🍃 #قسمت_65 یاد قول و قرارهایی می افتم که به خودم داده بودم.اینکه برگردم اما
🦋💌🦋💌🦋💌🦋💌🦋💌🦋 پـــــنـاه🍃 راهم را می کشم و بدون هیچ حرفی از او دور می شوم.پا تند می کند و دست روی شانه ام می گذارد _وایسا ببینم.مرگ سوگند بگو چی شده،خواب نما شدی یا... زوم می کنم روی صورتش و می پرسم: +یا چی؟ شانه بالا می اندازد و بی تفاوت می گوید: _هیچی بابا +بگو _یا کشته مرده ی کسی شدی که واسش ریختت رو اینجوری کردی؟ انگار از بالای یک کوه هولم داده اند. شاید به هدف زده بود و شاید هم...دهانم را محکم می بندم تا بد و بیراه نصیبش نشود!بر می گردم و با سرعت می روم.ولی سوگند دست بردار نیست. +الان این دویدنت یعنی داری از جواب فرار می کنی دیگه؟نه؟ _می خوام برم کار دارم +رفتی عاشق پسر ریشوهای دانشگاه شدی؟!برات شرط گذاشته که نمازت رو سر وقت بخونی؟هه...نگفته ابرو پاچه بزی برازنده تره برات؟نظر مادر خواهرش چی بود؟ببینم تو خودت بهش شماره دادی؟داره موبایل دیگه؟نه؟ از تمسخرهای مثلا شوخ و پشت سر همش کلافه می شوم.می ایستم و دستم را به کمرم می زنم. _تموم شد؟ قری به سر و گردنش می دهد و می گوید: +تا تخلیه اطلاعاتیت نکنم کوتاه نمیام _کاملا مشخصه! +خب؟ _آره عاشق شدم...خیالت راحت شد؟ +والا تا جایی که من یادمه تو توی عمرت فقط عاشق بهزاد بدبخت نبودی وگرنه کیس های زیادی بودن که _فرق می کنه ساکت می شود و ادامه می دهم: +این با همه ی پسرایی که تاحالا دیدم فرق می کنه _پس درست حدس زدم +اتفاقا تمام خزعبلاتی که ردیف کردی غلط بود _ریشو نیست؟ +هست _اهل نماز و خواهرم حجابت،نیست؟ +هست _پس خاک تو سرت +چون مذهبیه؟ _مطمئن باش طرف آدمم حسابت نمی کنه...بعد رفتی یکاره عاشقش شدی تو؟ +اون اصلا از چیزی خبر نداره ... _معلومه.توهم زدنت مشهوده وگرنه این آدما میرن پی یکی مثل خودشون نه من و تو +مگه ما نمی تونیم خوب باشیم؟ _کی گفته بدیم!؟مغزتو شستشو دادیا +بد نیستیم آره،ولی من تو این مدت چیزای زیادی فهمیدم سوگند.نظرم در مورد خیلی از تفکرات قبلم عوض شده می زند زیر خنده،جوری بلند می خندد که چند نفر از عابران نگاهمان می کنند.شالش می افتد و با آرامش بعد از چند لحظه می اندازد روی سرش و با صدایی که هنوز خنده دارد می گوید: _جان سوگند بیا ببرمت پیش خاله گلی،برات یه فال قهوه بگیره بخندیم.بخدا حیفه من از این صحنه ها فیلم نمی گیرم لجم را در می آورد اما کنایه ها و حرف هایش را خوب درک می کنم.تماما همان چیزهایی بود که خودم یک عمر تحویل این و آن داده بودم! ✍ الـهــــام تــیــمــورے ادامه دارد... 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
🦋💌🦋💌🦋💌🦋💌🦋💌🦋 پـــــنـاه🍃 مقابلش می ایستم و می گویم: _بس کن سوگند،عجب اشتباهی کردم اومدما.مثلا گفتم باهات درددل کنم +خودتو بذار جای من آخه! _هر آدمی می تونه تغییر کنه +تغییر مثبت آره،ولی تو منفی عقب گرد کردی _از نظر کی؟تو یا من؟ +ما همیشه هم نظر بودیم پناه _تا چند ماه قبل و پیش از تغییرات بله +برو بابا،چرت و پرت تحویل من نده، توصیه می کنم چند روز اینجا بمون بریم پیش بچه ها سرت هوا بخوره بلکه این چیزا یادت بره.کاری نداری؟ _نه +خدا بی نوبت شفات بده،فعلا همین که می رود،بالاخره بغضم می ترکد و شروع می کنم به گریه کردن. روی چمن ها می نشینم و به بدبختی هایم فکر می کنم.شاید خیلی هم بی ربط نمی گفت سوگند!حتی از راه دور هم نظر شهاب برایم مهم بود... دلم می خواست تهران باشم و توی آرامش خانه حاج رضا بمانم.اما مگر می شد؟چرا هیچ عکسی از هیچ کدامشان توی گوشیم نداشتم؟چرا من انقدر گیج بودم همیشه؟ چقدر جایم خالی می ماند! آخ که چقدر شیدا خیالش راحت شده و چه ذوقی دارد برای امشب.هم دامادی برادرش و هم دیدن و بودن در کنار شهاب! خدایا...حتی بهزاد هم که صبح تا شب پناه ورد زبانش بود چند ماه دور بودنم را طاقت نیاورد و رفت سراغ دخترهای جدید! آن وقت من باید به چه امیدی تصور می کردم که شهاب فراموشم نکند یا اصلا برایش مهم مانده باشم؟ از دل برود هرآنکه از دیده برفت. بجای برگشتن به خانه،پیش لاله می روم تا از تنهایی دق نکنم.به صورتم که نگاه می کند می گوید: _چیزی شده؟پکری +رفته بودم دیدن سوگند _همون دختره که من باهاش لجم؟ +اوهوم _خب؟ +تحویلم نگرفت _جهنم...ولی چرا؟! +تا می تونست ریخت و قیافم رو کوبید _الحمدالله با تعجب نگاهش می کنم.سیبش را گاز می زند و با دهان پر می گوید: +یعنی الحمدالله که تیپت باب میلش نبوده،اون از بس خفن بوده و هست دوست داره توام مدل خودش ببینه مثل قبل.ولی کور خونده،این تو بمیری از اون تو بمیریای قدیم نیست.مگه نه؟ _نمی دونم.دارم شک می کنم +به چی؟ _به اینکه اصلا چرا عوض شدم یا باید بشم +خب؟ _هه...بهم گفت عاشق شدی؟گفتم آره...حتی به شهابم توهین کرد.گفت عشق کورت کرده +تو الان کور شدی؟ _دچار خوددرگیری شدم.فکر می کنم سوگند حق داره.من به عشق شهاب دارم به بعضی چیزا فکر می کنم...مثل خدا نمی گم خوبه یا بده ولی حداقلش باید خوشحال باشی که عاشق شدنتم اگر واقعا باشه،دلت رو به خدا نزدیک می کنه. _حرفات برام سنگینه +عزیزدلم تو که می دونی من همیشه مخالف صد درصد کارات بودم.اگر الان قدم کج می ذاشتی هم گیر می دادم بهت!اما فعلا خوشحالم چون داری سر به راه می شی و خودت حواست نیست! _ولی من دنبال دلیل محکم می گردم لاله +برای چی؟ _اینکه به خودم یا یکی مثل سوگند توضیح قانع کننده بدم که چرا دیگه شبیه قبل نیستم +پیشنهاد می کنم که اول تکلیفت رو حداقل با خودت و دلت روشن کنی بعد دیگرانم توجیه میشن _چجوری؟ بلند می شود و می گوید: +بسم الله.تا دلت بخواد راه و روش هست برای این کار _مثلا؟ دستم را می گیرد و کنار کتابخانه ی نقلی اش می ایستیم.چندتا کتاب را با وسواس انتخاب می کند و می چپاند توی بغلم +خدمت شما،مطالعه بفرمایید _داری ادای شهابو در میاری؟ +ول کن توام هی شهاب شهاب...خجالتم خوب چیزیه ها!دخترم دخترای قدیم.عاشقم می شدن دیگه اینجوری جار و زار نمی زدن بخدا...اینا رو بخون مهماشو ازت می پرسما می خندم و به کتاب ها نگاه می کنم. ساعت از 12 شب گذشته و من تمام فکر و ذکرم درگیر خانه حاج رضاست.دلم می خواهد آمار بگیرم.چه کسی بهتر از فرشته! هرچند هیچ عروسی که تازه از سر سفره عقد بلند شده حوصله ی تلفنی حرف زدن با کسی را ندارد اما سنگ مفت و گنجشک مفت!شماره اش را می گیرم. ✍ الـهــــام تــیــمــورے ادامه دارد... 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✴️ سه شنبه 👈 8 مهر 1399 👈 11 صفر 1442👈 29 سپتامبر 2020 🕌مناسبت های دینی و اسلامی. 🔘 لیله الحریر " ۳۸ ه.ق " شبی که در صفین سپاه معاویه در اثر سرما و شدت جنگ مثل سگ فریاد می کشیدند . 🌙⭐️احکام دینی و اسلامی . ❇️روز شایسته ای است و برای امور زیر پسندیده است . ✅ امور زراعی و کشاورزی . ✅ تجارت و داد و ستد . ✅ و آغاز بنایی و خشت بنا نهادن خوب است. 👶مناسب زایمان و نوزادش مبارک و عمری طولانی خواهد داشت . ان شاءالله 🤕بیمار امروز نیزشفا می یابد. ان شاءالله 🚘مسافرت : مسافرت بسیار خوب و سودمند و خیر دارد . 🔭 احکام نجوم. 🌓امروز برای امور زیر خوب است . ✳️ از شیر گرفتن کودک . ✳️ بذر افشانی و کاشتن . ✳️ و آغاز معالجه و درمان نیک است . 💑 حکم مباشرت امشب (شب چهارشنبه ) ، مباشرت و عروسی مکروه است. 🔲این اختیارات یک سوم مطالب سررسید تقویم همسران است مطالب بیشتر را در کتاب تقویم همسران مطالعه بفرمایید. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،(سروصورت)دراین روز از ماه قمری، باعث غم و اندوه می شود . 💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن. 🔴 یا در این روز از ماه قمری ، باعث اختلال در مغز می شود . ✂️ناخن گرفتن سه شنبه برای ، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد . 👕👚دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید. ( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد) ✅ وقت در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه که موجب رسیدن به آرزوها میگردد . 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به و و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸زندگیتون مهدوی🌸 📚 منابع ما.👇 تقویم همسران تالیف:حبیب الله تقیان انتشارات حسنین علیهما السلام قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن: 025 377 47 297 0912 353 2816 0903 252 6300 📛📛📛📛📛📛📛📛📛 📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما با لینک ارسال کنید.بدون لینک بهیچ وجه جایز نیست و حرام است 📛📛📛📛📛📛📛📛📛 @taghvimehmsaran 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: سه شنبه - ۰۸ مهر ۱۳۹۹ میلادی: Tuesday - 29 September 2020 قمری: الثلاثاء، 11 صفر 1442 🌹 امروز متعلق است به: 🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام 🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام 🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام 💠 اذکار روز: - یا اَرْحَمَ الرّاحِمین (100 مرتبه) - یا الله یا رحمان (1000 مرتبه) - یا قابض (903 مرتبه) برای رسیدن به حاجت ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹لیلة الهریر در جنگ صفین، 38ه-ق 📆 روزشمار: ▪️9 روز تا اربعین حسینی ▪️17 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام ▪️18 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام ▪️23 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیها السلام ▪️26 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
🕋 اوقات شرعی به افق یزد 🗓 سه شنبه ۰۸ مهر ماه ۱۳۹۹ 🕌 اذان صبح : ساعت َ۴:۲۶ 🌅طلوع آفتاب: ساعت َ۵:۴۵ 🕌 اذان ظهر: ساعت َ۱۱:۴۳ 🌄 غروب افتاب: ساعت َ۱۷:۴۰ 🕌 اذان مغرب: ساعت َ۱۷:۵۷ 🌃 نیمه شب شرعی: ساعت َ۲۳:۰۳ 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
📖 ۴۱۷ ⚡️نکته مهم: احکام شرعی سوره های سجده واجب حتما رعایت شود 🌍eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا