13.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نذر_فرهنگی
🎥#کلیپ
🔅#سبک_مقابله_اسلامی
🔅#چگونگی_رویارویی_با_بحران
🔅پای درس #دکترمحمدحسین_فلاح
📿#مقابله_مومنانه_با_کرونا
🔺#به_یاری_خدا_کرونا_را_شکست_میدهیم
#پیشنهاد_دانلود
🌸این کلیپ را به دوستانمان هدیه دهیم🌸
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
هدایت شده از کشکول مذهبی محراب
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥| #کلیپ
🔸دعای هفتم صحیفه سجادیه
➕حاج محمود کریمی
⌚️مدت: "۴۲:'۴
🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
کشکول مذهبی محراب
💠شرح #دعای_هفتم صحیفه سجادیه (۲۵) ۲۴) وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَيَّ هَمّاً 🔹 امتلأت
💠 شرح #دعای_هفتم صحیفه سجادیه (۲۶)
۲۵) وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى كَشْفِ مَا مُنِيتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِيهِ،
🔹 منیتُ به: به آن گرفتار شده ام،
🔸 وقعتُ فیه: در آن افتاده ام.
🔹 کشف: گشودن و رفع از پوشش چیزی، گویا امر ناگواری مطلوب انسان را پوشانده است و فقط خداوند است که می تواند از آن پرده بردارد.
🌷 در این فراز امام علیه السلام به محضر پروردگار عرضه می دارد:
پروردگارا! تنها تو قادر هستی که از آنچه من به آن گرفتار شده ام، پرده برداری و آنچه که در آن افتاده ام برطرف کنی.
🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
کشکول مذهبی محراب
♡﷽♡ #قــاب_خــاتـــم #قسمت_104 •┈┈••✾•☕️🍭☕️•✾••┈┈• با بی میلی اگهی های تدریسو روی میز فروشنده گ
♡﷽♡
#قــاب_خــاتـــم
#قسمت_105
•┈┈••✾•☕️🍭☕️•✾••┈┈•
نماز صبحم را خواندم وبعدش یک سجده طولانی رفتم وهمه چی رو به خدا واگذار کردم.
خیلی ارام تر شده بودم.
احساس کردم چشمام سنگین شده
کنارجانماز دراز کشیدم
وهمانطور که داشتم به مهر نگاه میکردم وحرف میزدم به خواب شیرینی رفتم.
**
چشمامو که باز کردم دیدم دنیا داره تلویزیون میبینه ومامان هم تو اشپزخانه مشغوله.
یه دستی به چشمام کشیدم و از جام بلند شدم.
ـ سلام صبح بخیر
مامان: سلام عزیزم
دنیا: به سلام اجی خوابالو
همانطور که چادرم را دور دستم بود که روی جالباسی اویزانش کنم
ادای دنیا رو در اوردم و روبه دنیا گفتم:
حالا یک روز زودتر من بیدارشدیاااا
وخندیدم
دنیا خیلی حق به جانب دستی به کمر زد وگفت: اجی خانم نگاه ساعت کردی؟؟؟
نگاه ساعت کردم ساعت ۱۰:۲۰ بود
ـ وای من امروز باید اگهی هارو نصب میکردم
با عجله شروع کردم به پوشیدن لباسام
مامان: خب بعدازظهر یا فردا برو هنوز صبحانتم نخوردی که!
ـ نه مامان دیر میشه
مامان با عجله ساندویچی برام گرفت وداد دستم.
چادرم رو سر کردم ویک گاز به ساندویچم زدم.
داشتم اگهی هارو میگذاشتم تو کیفم که زنگ خانه زده شد، پیش خودم گفتم لابد یکی از همسایه هاست
ـ مامان من دارم میرم دم در ،در وباز میکنم واز همان طرفم میرم.
با عجله پامو کردم تو کفش وسریع در و باز کردم
نگاهم به بنده کفشم بود که نبسته بودمش که یهو تو پام گیر نکنه وبخورم زمین.
به ادم روبروم گفتم: بفرمایید
همانطور که نگاهم پایین بود نگاهی به کفش ادم روبروم کردم
یک جفت کفش تمیز ومارک مردانه...
چه قدر این کفش ها برام اشناست
با حدسی که درمورد فرد روبروم زدم
سریع نگاهم رو اوردم روی صورتش:
احسان بود
اره احسان بود تو قاب چشمای من
دستی به در گرفتم که بتوانم خودم رو کنترل کنم
سعی کردم دست رد به سینه احساساتم بزنم وگفتم:
تو اینجا چیکار میکنی؟
مگه نگفتم نیایــ...
پرید تو حرفم
احسان: هیییییس
ببین من فکرامو کردم
محکم تر در رو گرفتم
احسان: اخه تاکِی اینجوری پیش بریم
براساس دستور تو
دست رو دست بگذاریم یا بهتر بگم دست از هم بکشیم.
واقعیتش تلاشمم کردم
ولی من نمیتوانم ازتو دست بکشم
من بدون تو نمیتوانم زندگی کنم...
چه قدر داشت حرفای منو میزد
احسان: فقط یک سوال
توهم منو دوست داری یانه؟
زبانم قفل شد
اصلا توقع همچین سوالی رو نداشتم
ملتمسانه گفت: یک حرفی بزن که تکلیف منه عاشق دلخسته معلوم بشه!
سرمو ارام به سمت پایین تکان دادم
نفس عمیقی کشید و خداروشکری زیر لب گفت
احسان: خب پس برو کنار
تازه متوجه موقعیت مکانیمون شدم
درست در خانه ی ما
نگاهی به چهره مصممش کردم
ـ میخوای چیکار کنی؟
احسان: تا حالا گوش به حرف تو کردیم حالا نوبت منه
تودلم گفتم نه که تو خیلی هم گوش به حرف کردی؟!
صدای مامان از پشت سرمان امد :
دیبا مامان کیه؟
یکم چرخیدم تا جواب مامانم رو بدم
اما احسان از غفلت من استفاده کرد واز من رد کرد
داشتم با تعجب نگاهش میکردم که سربه زیر وبا یاالله ی وارد حیاط خانمون شد.
#بانومیم
#ادامهدارد
🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
♡﷽♡
#قــاب_خــاتـــم
#قسمت_106
•┈┈••✾•☕️🍭☕️•✾••┈┈•
مامان تو خانه مشغول سرکردن چادرش بود
سریع امدم جلوش
ـ میخوای چیکار کنی؟؟
احسان: قرار شد به من اعتماد کنیا
اصلا مگه تو نمیخواستی بری بیرون؟
داشت از استرس قلبم میامد تو حلقم
ـ بگو دیگه
لبخندی زد وگفت: خب میخوام بامامانت حرف بزنم
ـ چی میخوای بگی؟؟؟
احسان: انقدر سوال نکن دیگه
مامان امد تو حیاط وگفت:
بفرمایید داخل
احسانم تشکری کرد و کفشش رو دراورد و وارد شد.
اصلا گیج شده بود از استرس داشت حالم بد میشد
این پسر میخواهد چیکار کنه؟
منم سریع کفشمو دراوردم و امدم داخل
دیدم رو فرش رنگ ورو رفته ی ما تکیه بر پشتی با لبخند پهنی نشسته
مامان هم روبروش منم رفتم کنار مامان با فاصله نشستم.
مامان این سکوت را شکست:
خوش اومدید
احسان نفس عمیقی کشید و گفت:
خیلی ممنون
واقعیتش من یک سری حرفا با شما دارم
که باید بزنم وبرم وبعد تصمیم باشما!
مامان: بفرمایید در خدمتم
فقط اینکه فکر کنم بنده شما رو به جا نیاوردم
احساس میکردم نفسم نمیتوانم بکشم
عرق پیشانیم رو پاک کردم
ـ مامان
اممم
ایشون...
احسان پرید تو حرفم:
خودم میگم
احتمالا دخترتون در مورد من یه چیزایی بهتون گفته
من احسانم
مامان: بله صاحب کار دیبا
احسان: وخواستگارش
ومامان سری به نشانه تایید تکان داد
احسان نگاهی به من انداخت که داشتم از استرس میمردم
بادست اشاره ای بهم کرد وروبه مامان گفت:
اگه میشه با شما تنها صحبت کنیم
مامان: بله حتما
دیبا مامان برو بیرون منتظر باش
حیران به احسان نگاه میکردم
عصبیم کرده بود اخه این دیگه چه کاری بود؟؟ میخوای تنها باشید؟؟؟
ـ خب مامان من بیرون چکار کنم؟
احسانم پرو پرو نگاهم کرد و با لبخند پهنی گفت :
برای من دعا کن
چشم غره ای براش رفتم
مجبورا از اتاق بیرون رفتم
کتاب دعام رو برداشتم ورفتم تو حیاط نشستم وشروع کردم به خواندن دعای توسل.
**
احسان با لبخندی با مامان که برای بدرقه اش امده بود بیرون امدن
پریدم جلوشون
ـ سلام تمام شد؟
احسان از استرس و دستپاچگی من خندش گرفت وباهمان لحن من گفت:
سلام بله!
روبه مامان کرد وگفت:
دیگه بقیه راه و خودم بلدم
خنده ای کرد وادامه داد:
دیگه شما لازم نیست تا دم در بیاید
ممنون از مهمان نوازیتون
ـ ممنون از شما و جرئتتون
خوش امدید
خدا به همراتون
احسان: پس خبر باشما
خداحافظ
وبه سمت در حرکت کرد
منم مثلا به قصد بدرقه پشت سرش رفتم
مامان که رفت داخل
احسانم دیگه رسیده بود به در
باعجله واضطراب پرسیدم
ـ وایسا ببینم چیا گفتی چیا شنیدی؟
روشو برگرداند سمتم لبخندی زد وگفت فقط توکل کن...
ودر برابر چشمای حیران وپرازسوال من
در و بست ورفت...
#بانومیم
#ادامهدارد
🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
✴️ پنجشنبه👈 11 دی 1399
👈 16 جمادی الاول 1442 👈 31 دسامبر 2020
🎇امور دینی و اسلامی .
❇️ امروز برای:
✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن خوب است .
📛 و برای دیدارها و ملاقات با رؤسا.
📛 وجا بجایی و نقل و انتقال خوب نیست .
🤒مریض امروز زود خوب می شود.
👶 مناسب زایمان و نوزادی که بعدازظهر متولد شود عاقل وعابد خواهد شد . ان شاءالله
🚘 مسافرت :
مسافرت خوب نیست و درصورت ضرورت همراه صدقه باشد .
🔭احکام نجوم.
🌗 این روز از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر تا ظهر است .
✳️ امور زراعی و کشاورزی .
✳️ درختکاری .
✳️ و خرید و فروش املاک نیک است .
📛 برای ازدواج خوب نیست .
👩❤️👩امروز (روز پنجشنبه)
#مباشرت امروز ...فرزند هنگام زوال ظهر عاقل و سیاستمدار خواهد شد . ان شاءالله
💑 امشب: (شبِ جمعه) ، فرزند از ابدال و یاران امام زمان علیه السلام خواهد شد . ان شاءالله
💇♂💇 اصلاح سر و صورت :
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت)در این روز ماه قمری ، باعث حزن و اندوه است .
💉💉حجامت فصد خون دادن.
#خون_دادن یا #حجامت و فصد باعث فرج و نشاط است .
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد.
✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد .
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
📚 منابع مطالب ما:
📔تقویم همسران
نوشته ی حبیب الله تقیان
انتشارات حسنین علیهما السلام
قم:
پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24
تلفن:
09032516300
025 377 47 297
0912 353 2816
📛📛📛📛📛📛📛
📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما با لینک ارسال کنید.بدون لینک نقل مطلب ممنوع و حرام است
📛📛📛📛📛📛📛
@taghvimehmsaran
🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: پنجشنبه - ۱۱ دی ۱۳۹۹
میلادی: Thursday - 31 December 2020
قمری: الخميس، 16 جماد أول 1442
🌹 امروز متعلق است به:
🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- لا اِلهَ اِلّا اللهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ الْمُبین (100 مرتبه)
- یا غفور یا رحیم (1000 مرتبه)
- یا رزاق (308 مرتبه) برای وسعت رزق
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
ارسال نامه امام خمينى (ره ) به گورباچف (1367)
عملیات محمدرسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم)غرب کشور(منطقه نوسود1360)
📆 روزشمار:
▪️17 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز)
▪️27 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها
▪️34 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
▪️43 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام
▪️44 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام
🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
🕋 اوقات شرعی به افق یزد
🗓 پنج شنبه ۱۱ دی ماه ۱۳۹۹
🕌 اذان صبح : ساعت َ۵:۲۷
🌅طلوع آفتاب: ساعت َ۶:۵۳
🕌 اذان ظهر: ساعت َ۱۱:۵۶
🌄 غروب افتاب: ساعت َ۱۶:۵۹
🕌 اذان مغرب: ساعت َ۱۷:۱۸
🌃 نیمه شب شرعی: ساعت َ۲۳:۱۳
🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab