eitaa logo
کشکول مذهبی محراب
367 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
701 ویدیو
25 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کشکول مذهبی محراب
♡﷽♡ #قــاب_خــاتـــم #قسمت_174 •┈┈••✾•☕️🍭☕️•✾••┈┈• گاهی وقتها لازم بود کمی زور گفتن و کمی زور شن
♡﷽♡ •┈┈••✾•☕️🍭☕️•✾••┈┈• به کجا چنین شتابان؟ گون از نسیم پرسید - دل من گرفته زین جا هوس سفر نداری ز غبار این بیابان؟ - همه آرزویم اما چه کنم که بسته پایم به کجا چنین شتابان؟ - به هر آن کجا که باشد به جز این سرا، سرایم - سفرت به خیر اما تو و دوستی، خدا را چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی به شکوفه‌ها، به باران برسان سلام ما را” گون !!! سفت و سخت و مقاومه جوری با خشم و خشونت بیابون اخت شده که طوفان هم به سختی میتونه اونو از ریشه در بیاره و اسیر دست باد کنه نه !!! من گون نیستم من نسیمم همون نسیمی که نرم و آروم میاد و میره بدون هیچ رد و نشونی من نسیمم ...... طبیعت نسیم گذر کردن و رفتنه پس باید رفت ، گرچه این راه کوتاه بود و نا هموار ، ولی دیگه جای موندن نیست باید رفت و این زندگی رو به اونهایی سپرد که مشتاق هستند براش احسان خوب بود عزیز بود مهربون بود حامی و مهم بود ولی.... وقتی خشم و شهوت و سوء ظن به این سادگی تونست اختیار عقلشو به دست بگیره دیگه امیدی نیست چه تضمینی وجود داره دفعهء بعد جنازهء من روی دستش نمونه ؟ عشـق؛ عشـــق است… عشــق؛ عشــق است… دوستم داری؛ می دانم… باز دوست دارم؛ که بپرسم، گــــاهی..! دوست دارم که بدانم امروز؛ مثلِ دیروز، مرا می خواهی؟! از هــوایت، قفسم را پُـر کن از هــــوایت، قفسم را پُـــر کن تُنگ دریـاست؛ برای مــــاهی! صدای آهنگ زیبایی که معلوم بود از گوشیش در حال پخشه نشون میداد سعی داره از هر راهی برای گرفتن رضایت از من استفاده کنه .... رضایتی که حتی بدون اصرارهای اون هم ایجاد شده بود ! گرچه دلم شکسته بود به همون شدت که استخونم شکسته بود و به همون بدی که اعتماد و اعتبارش پیشم ترک برداشته بود.... بین دوراهی گیر کرده بودم که یک سرش میرسید به خشم و غرور و زورگویی های احسان که شاید تا ابد ادامه داشت واز طرف دیگه محبتهایی که هر لحظه دلمو بیشتر اسیر و وابسته می کرد ... هنوز هم میترسم از هر صدای فریادی ... از هر صدای بلندی ... از هر چیزی که کابوس اون شب رو پیش چشمم زنده کنه ... همین فرار اجباری نشون میداد تا چه اندازه از کردهء خودش پشیمونه ولی این پشیمونی چه چیزی رو درست می کرد ؟ یعنی اینبار که بی اطلاع برم از خونه بیرون ،دیگه بدبین نمیشه ؟ دیگه غضب نمیکنه ؟ دیگه حرفای مادرش روی تصمیماتی که میگیره تاثیر نمیذاره ؟ نه ! تا وقتی من و احسان و اون زن حسود زیر یک سقف هستیم زندگی همینه ... همین اندازه غیر قابل پیش بینی و حسرت بار..... 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
♡﷽♡ •┈┈••✾•☕️🍭☕️•✾••┈┈• از چمدون لباسایی که برام بسته کاملاً پیداست چقدر در طول این مدت حسرت به دل بوده ولی راهی برای بازگو کردن نداشته ... دیوونه ... یه لباس درست و درمون برنداشته ... همه تاپ و شلوارک و پیراهنهایی که به زور تا بالای زانوم میرسید ... همونایی که خودش انتخاب میکرد و میخرید و من با هر بار یادآوریش سرخ می شدم و حرص می خوردم بی انصافی بود اگه میگفتم این دو ماه بد بوده یا به من سخت گذشته ! ولی تموم شیرینی های زندگی مشترک یک طرف ، لحظات مرگ آوری که اون شب از سر گذروندم به یک طرف ! دلم تنگ شده .... برای مامان و مهربونی هاش ... برای دنیا و ناز و اداهاش ... حتی برای اون روزای سخت پی پولی هم دلتنگم ... الان که غم پول و سقف امن و شغل پر در آمد همسر و ماشین ندارم تازه میفهمم برخلاف نظری که قبلاً داشتم اینها سر سوزنی ارزش نداره وقتی تبدیل بشه به چسبی که میخواد یه قلب شکسته رو بند بزنه .... - بیداری ؟ منو بگو که سر و صدا نکردم بدخواب نشی ! تو که راست میگی بدجنس خان ... از همون صدای بلند آهنگ کاملاً مشخصه - پاشو بریم بیرون دلم گرفت بس که زیر سقف موندیم دوباره سرم روی زانو نشست و نگاهم روی دیواری که درست روبه روی احسان بود ... - چشم و زبونت قهرن ، پاهات که دیگه قهر نیستن عشق ! بپر یه چیزی بپوش بریم تو حیاط یه دست شطرنج بزنیم ببینم چند مرده حلاجی دیبا خانوم پرتو ! اول آهنگی که در آن غیر مستقیم میپرسید آیا هنوز دوستش دارم یا نه و این هم نام فامیلم که پرتو می خواند ! تصویرش را نداشتم و یکباره با کشیده شدن دستم هین بلندی کشیدم - چیه بابا چرا ترسیدی ؟ میگم این پانچو این شلوار خنکه ، خوبه تو این گرما ای بابا دست بردار نبود ..... پدر آمرزیده ، آخه با چه زبونی بگم حوصله ندارم ؟ - دستتو بیار بالا پدر خوبی میشد اگر روزی فرزندی می داشت ! به هر زوری بود آماده شدم و حالا پشت میز و صندلی که گوشهء حیاط و زیر تک درخت خرمالو قرار گرفته نشسته ایم در انتظار چیدن مهره ها که احسان خودش دست به کار شده - خب ببینم چه میکنی خاتون ! بازی خوبی یود ... راست گفتن بازی ذهنه ... جوری ذهنمو درگیر کرد که تا یکساعت و نیم بعد که بالاخره احسان تونست منو کیش و مات کنه چیزی از گذر زمان و دردهام و غصه هام نفهمیدم ... - خب اینم از این ... حالا که باختی چجوری جبران میکنی واسه شویت ؟ نگاهم روی تک مهرهء شاه سفید رنگی که بین وزیر و قلعهء سیاه رنگش اسیر شده و راه فراری نداشت خشک شده بود ! شاه بیچاره دقیقاً حال و روزی شبیه به من داشت - یا علی دستش به سمتم دراز شده و با حالتی نیم خیز تمنای لمس شدن توسط دستهامو داشت دلم نیومد التماس نگاه و تمنای انگشتانش رو بی جواب بذارم و همین هم باعث شد چند ثانیه بعد در حالی که دستم اسیر انگشتهای بزرگ مردونه و جسمم در حصار هیکل مردانه اش بود به سمت ساختمون حرکت کنیم - خب حالا که بازی کردی و بازیدی برای جبران ، ناهار با سر کارخانوم چشمهام گرد شد از توقع بی جایی که با این حال و روز از من داشت ... اصلاً به من چه ! خودش باعث شده بود تموم بدنم لحظه ای درد رو فراموش نکنه اصلاً چه معنی داشت با این حال خراب غذا بار می گذاشتم ؟ سرم به سمت اتاق برگشت و خواستم بی توجه به حرفش به اون طرف برم که اینبار دستشو گذاشت پشتم و آروم هلم داد سمت آشپزخونه - نه دیگه .. از زیر کار در رفتن نداشتیم ، حالا من رحم میکنم و ازت غذای سخت نمیخوام ....... من بچهء خوبی هستم به خدا ! به یه لقمه نون و بوقلمون هم راضیم ! تا من نماز بخونم یه غذای حاضری هم بذاری عالیه 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✴️ پنجشنبه👈 30 بهمن 1399 👈 6 رجب 1442 👈 18 فوریه 2021 🕋 مناسب های دینی و اسلامی . 🌹امشب:شب لیله الرغائب شب آرزوها ( سعادت خوشبختی و سلامتی همه دوستان را در این شب از خداوند مسئلت داریم) 🎇 امور دینی و اسلامی . ❇️روز مبارک و محمودی است برای: ✅ خواستگاری و عقد و عروسی . ✅ خرید وسیله سواری . ✅ امور کشاورزی و زراعی . ✅ درختکاری . ✅ رفتن به تفریح و شکار . ✅ مطالبه قرض و حق و دین. ✅ خرید و فروش . ✅ و ملاقات با قاضی خوب است . 🤒 مریض امروز زود خوب می شود. 👶 مناسب زایمان و نوزادش خوش قدم و پر روزی خواهد شد.ان شاء الله 🚘 مسافرت:خوب و مفید و سودمند است 🔭احکام نجوم. 🌗 این روز از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است. ✳️ نامه نگاری به دوستان . ✳️ درختکاری . ✳️ رفتن به تفریحات . ✳️ دیدار دوستان . ✳️ و خرید جواهرات نیک است . 👩‍❤️‍👩 انعقاد نطفه و مباشرت مباشرت امروز:خداوند به فرزند هنگام زوال ظهر سلامتی دین و دنیا عطا خواهد کرد.ان شاءالله 💑 امشب: امشب (شبِ جمعه) ، فرزندش سخنوری توانا با بیانی زیبا و فصیح خواهد بود.ان شاء الله 💇‍♂💇 اصلاح سر و صورت : طبق روایات، (سر و صورت) در این روز ماه قمری ، باعث بلای ناگهانی است . 💉💉حجامت فصد خون دادن . یا و فصد باعث رعشه اعضا می شود. 😴 تعبیر خواب امشب : اگر شب جمعه خواب ببیند تعبیرش از ایه ی 7 سوره مبارکه " اعراف " است . والوزن یومئذ الحق... مفهوم آن این است که خواب بیننده انجام کاری از کارهای خود را به گروهی واگذارد بعضی در انجام آن تلاش کنند و باعث رفعت مقامشان شود برخی نیز کوتاهی کنند و از چشم وی بیفتد و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید . 💅 ناخن گرفتن: 🔵 پنجشنبه برای ، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است. 👕👚 دوخت و دوز: پنجشنبه برای بریدن و دوختن روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد. ✴️️ وقت استخاره : در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه موجب رزق فراوان میگردد . 💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸 📚 منابع مطالب ما: 📔تقویم همسران نوشته ی حبیب الله تقیان انتشارات حسنین علیهما السلام قم پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن: 09032516300 025 377 47 297 0912 353 2816 📛📛📛📛📛📛📛 📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما با لینک ارسال کنید.بدون لینک نقل مطلب ممنوع و حرام است 📛📛📛📛📛📛📛 @taghvimehmsaran 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: پنجشنبه - ۳۰ بهمن ۱۳۹۹ میلادی: Thursday - 18 February 2021 قمری: الخميس، 6 رجب 1442 🌹 امروز متعلق است به: 🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام 💠 اذکار روز: - لا اِلهَ اِلّا اللهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ الْمُبین (100 مرتبه) - یا غفور یا رحیم (1000 مرتبه) - یا رزاق (308 مرتبه) برای وسعت رزق ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️4 روز تا ولادت امام جواد و حضرت علی اصغر علیهما اسلام ▪️7 روز تا ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام ▪️9 روز تا وفات حضرت زینب سلام الله علیها ▪️19 روز تا شهادت امام موسی کاظم علیه السلام ▪️20 روز تا وفات حضرت ابوطالب علیه السلام 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
🕋 اوقات شرعی به افق یزد 🗓 پنجشنبه ۳۰ بهمن ماه ۱۳۹۹ 🕌 اذان صبح : ساعت َ۵:۱۱ 🌅طلوع آفتاب: ساعت َ۶:۳۲ 🕌 اذان ظهر: ساعت َ۱۲:۰۶ 🌄 غروب افتاب: ساعت َ۱۷:۴۲ 🕌 اذان مغرب: ساعت َ۱۷:۵۹ 🌃 نیمه شب شرعی: ساعت َ۲۳:۲۷ 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کشکول مذهبی محراب
Montazer: #خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام ✍ بازنویسی تاریخ زندگی امیرمومنان علیه السلام به صورت
✍ بازنویسی تاریخ زندگی امیرمومنان علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت نهم : «جهاد در رکاب رسول خدا سلام الله علیه و آله و سلم» 🔻پیوسته توفیق جهاد در رکاب رسول خدا را داشتیم این جنگ و مبارزه بر ایمان و تسلیم ما می افزود و برای پایداری در ناملایمات ثابت قدممان می ساخت گاهی ما بر دشمن پیروز می‌شدیم و گاهی دشمن بر ما غلبه می کرد وقتی خداوند اخلاص ما را آزمود و ذلت و زبونی را بر دشمنان ما چیره کرد و پیروزی را بر ما ارزانی داشت تا آنجا که سرزمین های پهناوری زیر پرچم اسلام قرار گرفت. 🔻 من و عمویم حمزه و برادرم جعفر و عموزاده ام عبیده با خدا و رسول خدا عهدی بستیم و ملتزم شدیم به آن عهد وفادار باشیم حمزه و جعفر و عبیده به عهد خود وفا کردند و به شهادت رسیدند و من به خدا سوگند در انتظار به سر می برم تا به عهد خود وفا کنم و هیچگاه از عهد و پیمان خود برنگشته ام . 🔻هرگاه نبرد دشوار می شد چنانکه مردم عقب می‌نشستند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم خاندان خود را پیشاپیشِ دیگران به میدان می فرستادند، به دست آنان سوزش نیزه ها و تیزی شمشیر ها را از یاران خویش دفع می کردند. 🔻من در طول عمر خویش حتی لحظه‌ای بر خلاف خواست پیامبر اقدامی نکرده و مخالفت نکردم در موقعیت های دشوار که پهلوانان شجاع از نبرد عاجز می‌شدند و دست و پایشان از ترس می لرزید تنها من بودم که که جان خود را فدای او می کردم، البته این همه لطف خدا بود بر من که چنین توان و توفیقی را به من عطا کرده بود . ✳️ جنگ بدر با آغاز جنگ بدر سه تن از جنگجویان و پهلوانان نامی قریش یعنی "ولید" و "شیبه" و "عتبه" به میدان آمدند و مبارز طلبیدند اما از یاران پیامبر کسی پاسخ آنان را نداد. رسول خدا مرا به همراه حمزه و عبیده به میدان فرستادند من کم سن و سال تر بودم اما به خواست خداوند متعال ولید و شیبه به دست من به هلاکت رسیدند علاوه بر آن دو، قهرمانان بزرگ دیگری از قریش به دست من کشته شدند جمعی را نیز به اسارت گرفتم. 📘 منبع: کتاب علی از زبان علی ↩️ادامه دارد... 🌹 @baalitamahdimeybod 🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 🌙 شب ؛ همه‌ی خواسته‌ها و آرزوهایت را بخواه! ثروت، تجارت، پول، فرزند، مسکن و ... هیچ اشکالی ندارد! ـ فقط باید یادبگیری چگونه دعا کنی؛ که به اجابت نزدیک تر شود!  🌍 eitaa.com/kashkoolmazhabimehrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا