eitaa logo
کانال خاطرات شهدایی.🌷🌷
285 دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
58 فایل
شهدا را به خاک نسپارید به یاد بسپارید شهادت چشمه آب حیات است که شهید ازآن می نوشد و جاودانه می ماند با معرفی کردن کانال مارو دراین راه یاری کنید.....🌷🌷 https://eitaa.com/katrat👈ایدی کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 ١٩٥٠ ....!! 🌷قبل از اسیر شدنم برای عملیات در شوش بودیم، خیلی از نیروهایمان آنجا به دام عراقی‌ ها افتادند به طوری که از ١٢ شب تا ١٢ ظهر ١٣٠٠ نفر شهید شده بودند. خیلی‌ ها هم زخمی و تیر خورده در شیارهای اطراف افتاده بودند. 🌷من آنجا شاهد اتفاقی بودم که هیچ وقت فراموشش نمی‌ کنم....در آن وضعیت یک خانم عربی به دست زخمی ‌ها نان تازه می‌ داد، نان‌ هایش که تمام شد به دکتری که در حال امداد بود گفت: «دکتر می‌ توانم کمکی کنم؟» 🌷دکتر هم گفت: «بیا کمک کن.» وقتی برای کمک رفت مدام چادرش جلو دست و پایش را می‌ گرفت.... دکتر به او گفت: «چادرت را بگذار کنار پیش وسایلت که راحت بتوانی کمک کنی.» اما به محض اینکه این خانم آمد که چادرش را بردارد.... 🌷....یکی از زخمی‌ هایی که آنجا روی زمین افتاده بود گوشه چادر آن خانم را گرفت و گفت: «مادر، من اینطور شدم که چادر تو نیفتد، بگذار من بمیرم اما چادرت را برندار.» آن خانم گریه ‌اش گرفت و چادرش را بست به گردنش و شروع کرد به کمک کردن. راوى: آزاده جانباز محسن فلاح منبع: موزه انقلاب اسلامى و دفاع مقدس @katrat