eitaa logo
کلید‌بهشت🇵🇸🇮🇷』
1.1هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
5.9هزار ویدیو
399 فایل
⊰به‌نام‌خدابه‌یادخدابرای‌خدا⊱ ❥کانالی‌پرازحس‌و‌حال‌معنوی⸙ ارتباط با مدیرکانال✉ @SadatKhanooom7 ⇠کپی‌مطالب‌کانال،فقط‌باذکرصلوات‌برای‌‌ظهورمولا(عج)💗 تبلیغات♥️ https://eitaa.com/AVA_M313 تولدمون: ۱۳۹۹/۲/۵
مشاهده در ایتا
دانلود
💠بِسمـِ‌اللهِ‌الرَّحمنِ‌الرَّحیمِ💠 💗💗 ابوذر بهت زده شد! گردو بازی؟ عاشقی؟ حاج رضاعلی عرقش را پاک کرد!. گفت: معمار قصه قصه ماهاست! بعضی وقتا یه حرفایی میزنیم خدا خنده اش میگیره! در حدش نیستیم! وگرنه حتما میگفت برو گردو بازیتو بکن! خسته شدی معمار؟ معمار خنده کنان گفت: شما که حرفای قشنگ میزنی خستگی از تن آدم در میره! ابوذر حس میکرد دیگر نا در زانوانش نماند! خسته تنها خداحافظی کوتاهی کرد و رفت. حاج رضاعلی تنها با لبخند بدرقعه اش کرد و نگاهی به در بسته حجره انداخت. این روزها شاداب تره شده گل قرمز رنگ قالی.... * به عدد ۱۸ که تعدا تماس های از دست رفته ام از جانب پری ناز بود خیره شدم! آرام به پیشانیم زدم چرا یادم نبود امروز از مشهد برگشته است. شماره اش را گرفتم گویا منتظر تماسم بود که بلافاصله گوشی را برداشت: __سلام پری جوونم تو رو خدا ببخش واقعا شرمنده گوشی روی سایلنت بود. ببخش جای یکی از بچه ها شیفت بودم دیشب تا الآن خواب بودم. صدایش که ته مانده نگرانی در آن موج میزد آرامش خاصی انتقال داد: سلام عزیزم فدای سرت. من که مردم از نگرانی. همیشه نرسیده میومدی برای سوغاتیا این بود که نگران شدم. از خواب بیدارت کردم؟ دوستش داشتم او بهترین همسر پدر دنیا بود. کش و قوسی به تنم دادم و گفتم: نه قربونت برم. باید بیدار میشدم باید آماده شم... امشب با مامان عمه شام مهمونتونیم!! اگه بدونی چقدر هوس کشک بادمجوناتو کردم! میخندد و میگوید: تشریف بیارید صاحب خونه. به روی چشم حتما برات درست میکنم. _قربان دل مهربونت عزیزم اگه خسته سفری نمیخواد به زحمت بیوفتیا! _زحمت کشیدن برای آیه عین از رحمت نصیب بردنه! منتظرتم. _چوب کاری میفرمایید سالار _به جای این حرفا آماده شو منم برم به کشک بادمجونام برسم _فدای دست همیشه دست به نقدت چشم گوشی را قطع کردم و دستهایم را کش آوردم و با تمام قدرت داد زدم تا خستگی و کوفتگیم در برود. مامان عمه طبق معمول بعد از این حرکتم یک (مرض) بلند میگوید و من را به خنده می اندازد! از توی حال صدایش را میشنوم که میپرسد پریناز بود؟ خمیازه ای میکشم و میگویم: آره مامان عمه پاشو تا من دوش میگیرم آماده شو بریم شام اونجا دعوتیم. دوش آب سرد حسابی حالم را جا می آورد. مامان عمه مدام به در میزند و من علی رقم میل باطنیم دل میکنم از این حس خوب. _اومدم زنگ در را میفشارم و میدانم مثل همیشه با آیفون باز نمیشود صدای پای کوچک سامره را از پشت در میشنوم... در باز میشود و چهره خندان خواهر کوچک و دوست داشتنی ام را میبینم. زندگی یعنی همین اینکه یک منحنی رو به پایین کسی اینچنین دلت را روشن کند سلام آبجی آیه... دلم برات تنگ شده بود. خم میشوم و محکم در آغوشش میکشم. سلام الهی من فدات شم. کجا رفتی تو نمیگی دل آیه میگیره؟ _آی آی آلوچه شدم آجی یواشتر رهایش کردم مامان عمه هم بوسیدتش پریناز را منتظر نگذاشتم و محکم در آغوشش گرفتم. چندمین بار بود که با خودم اعتراف میکردم بهترین غیرمادر و در عین حال عین مادر دنیا، خود خود شخص پیش رویم است؟
💠بِسمـِ‌اللهِ‌الرَّحمنِ‌الرَّحیمِ💠 💗💗 کم کم بابامحمد و ابوذر هم از راه میرسند و سفره شام را مچینیم! خدای من در این یک هفته دوری چقدر دلم برای پدر نازنینم تنگ شده بود. موهای جو گندمیش و چشمهای مشکی اش را از نظر میگذرانم و جان تازه میگیرم. آنقدر در بدو ورود بوسیدمش که صدای کمیل و ابوذر را در آوردم! کشک بادمجانهای روی سفره عجیب هوس انگیز شده بودند. بدون تعارف پیش دستی ام را پر بادمجان و نعناع و پیاز داغ کردم! و با لذت کشک و این مخلوط خوش طعم را مزه مزه کردم! کمیل با خنده گفت: آبجی یواشتر !! خفه نشی همه اش برای خودت. ابوذر چشم غره ای به این برادر کوچکتر انداخت و من با خنده مرموزی گفتم: داداشم نگفتی ترازت تو آخرین آزمون چند شد؟ به آنی لبخندش را قورت داد و بی ربط گفت: نوشابه نداریم؟ ابوذر باخنده گفت: حناق داریم!!! حرفش همه را به خنده انداخت. مامان عمه مدام از پدر و سفرش به اصفهان میپرسید و سامره مدام میان حرف های بابا میپرید و شیرین زبانی میکرد! نگاهی به چهره پریناز انداختم! نوع نگاهش مشکوک بود میدانستم نقشه ای در ذهن دارد! میدانستم این حجم مهر در یک نگاه مطمئنا به نفع من نخواهد بود! خودم را به آن راه زدم ولی لبخند زد و بعد بی مقدمه پرسید: راستی جواب خانم فضلی رو چی بدم؟ غذا میان گلویم پرید و به سرفه افتادم! میان سرفه هایم دیدم که شانه تمام اهل خانه میلرزد. نفس عمیقی کشیدم و گفتم: حالا بعدا در موردش حرف میزنیم پری جون غذات سرد میشه! پری ناز آدم باهوشی بود و خوب میدانست کی حریف را فتیله پیچ کند: به نظرم الآن بهترین وقته. ابوذر که اوضاع را درک کرده بود رو به پریناز گفت: مامان جان بزار برای بعد نمیبینی مگه سرخ شده؟ پریناز پشت چشمی نازک کرد و گفت: شما دوغتو بخور تو کار بزرگترا دخالت نکن! بله! شمشیر را از رو بسته بود. خیره به غذایم بی خیال گفتم: با کمال احترام بفرمایید ان شاءالله یکی بهتر از من نصیب فرزند گرامشون بشه. با لحن تقریبا تندی پرسید: یعنی موافق نیستی حتی پسره رو ببینی؟ نگاهی به جمع کردم پریناز هم وقت گیر آورده بود... آن هم چه وقتی. دوباره نگاهم را به سفره دادم و گفتم: نع! گویا خیلی عصبانی شده بود چون تند تر از قبل گفت: از بس خری آیه! کمیل که داشت لیوان دوغش را سر می کشید با این حرف پریناز تمام محتویاتش را بیرون داد و روی صورت سامره ریخت و جیغش را در آورد. ابوذر و بابا با صدای بلند خندیدند! و من هنوز شکه این رک گویی پریناز بودم و مامان عمه که گویی دلش خنک شده بود فقط میخندید! نگاهی به پریناز برافروخته کردم و گفتم: خب چرا اینجوری میگی! لیوان آبی برای خودش ریخت و گفت: پسره دکتره بدبخت! تو خوابتم نمیتونی ببینی که همچین کسی در خونتو بزنه! با شعور با درک با کمالات! با معرفت !! خوش تیپ! خوش لباس و پولدار! دیگه چی میخوای؟ خنده ام گرفته بود: خب پری جان این چه استدلالیه؟ حالا چون پسره دکتره من باید خودمو بدبخت کنم؟ بعضیا مثل ابوذر هم مهندسن هم آخوند! بعضیا هم مثل باباجونم هم معلم هستن. سامره کودکانه میان حرف پرید و گفت: من چی؟ من چیم؟ محکم لپ های بزرگش را بوسیدم و گفتم: بعضیا هم مثل سامره خانم عزیز دل همه ان نگاهی به کمیل که منتظر نگاهم میکرد کردم و با لبخند گفتم: بعضیا هم مثل ایشون حمالن!! شغل که مالک انسانیت و برتری آدمها نیست!! ابوذر و بابا شانه هایشان می لرزید و کمیل با دست به پیشانی اش میکوبید و مامان عمه میخندید بدون هیچ حرفی تنها نظاره گر این اتفاقات بود. پریناز اما هر لحظه خشمگین تر میشد: آیه دونه دونه اینا رو رد کن! آخرش بگو پری جون دبه ترشی رو درست کن کار از کار گذشت...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📿🌺🍃 🌺 ❇️ برکت در روزی یکی دعا می‌کرد: 🤲 پروردگارا! در روزی‌ام برکت ده🤲 پرسیدند: چرا نمیگویی روزی‌ام ده؟ ڱفت: روزی را خدا برای همه ضمانت کرده است. اما من برکت را در رزق طلب می‌کنم زیرا برکت، چیزی است که خدا به هرکس بخواهد میدهد. (نه به همگان) 🍃 اگر در مال بیاید، زیادش میکند. 🌱 اگر در فرزند بیاید، صالحش میکند. 🍃 اگر درجسم بیاید، قوی وسالمش میکند. 🌱 اگر درقلب بیاید، خوشبختش می کند. کلید بهشت 🔑🌹🕊 ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ @kelidebeheshte ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
3.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 راز انسانی بزرگ شدن!!! 🎙 استاد مسعود عالی کلید بهشت 🔑🌹🕊 ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ @kelidebeheshte ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
6.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔ٺو هفتہ اے دوبآر گـریہ میکنے برام 😔ٺو هفٺہ اے دوبآر ٺوبہ میڪنے به جام اللهم عجل لولیڪ الفرج کلید بهشت 🔑🌹🕊 ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ @kelidebeheshte ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
3.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹در زندگی صبور باشیم! 🔸 👌 تلنگری زیبا برای همه ما کلید بهشت 🔑🌹🕊 ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ @kelidebeheshte ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
3.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌟در دنیا خوش‌بین باشیم 🎙 کلید بهشت 🔑🌹🕊 ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ @kelidebeheshte ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
📿🌺🍃 🌺 ❇️ دو ذکر مجرب برای رفع مشکلات مالی 💠 ذکر اول 📿 ذکر استغفاراستغفرالله ربی و اتوب الیه✨ ✍ درباره اثرگذاری این ذکر در بحث های مالی و رفع مشکلات، نیازی به سند حدیثی نیست، چون آیه قرآنی در این باره داریم، سوره نوح، آنجایی که حضرت نوح علیه‌السلام به قوم خود می‌گوید: استغفار کنید تا خدا آسمان و زمین را بر شما ببارد و شما را با مال و اولاد یاری کند. 👈 تا دلتان بخواهد می‌توانید جستجوی حدیثی کنید و روایات متعدد و توصیه بزرگان دین درباره زیاد گفتن این ذکر (مثلا 500 تا هزار بار در روز) و اثر رفع مشکل مالی آن را ببینید که چون سند قرآنی آن را دادیم، نیازی به سند روایی آن نیست. این ذکر عدد خاصی ندارد و هر مقدار که توانستید بگوئید. 💠 ذکر دوماللهم أغنِنی بِحلالِکَ عن حَرامِک و بِفَضلِکَ عَمَّن سِواک✨ ✍ این ذکر را هم آیت الله بهجت رحمه‌الله‌علیه توصیه کردند برای زیادی روزی (به این ترتیب که اول یک صلوات بفرستید و بعد 110 بار این ذکر را بگوئید و بعد دوباره یک صلوات) 📚 سایت ایشان ✍ آیت الله شبیری زنجانی فرمودند که شیخ بهائی که خودشان اعجوبه زمان بودند و ذکرهای زیادی را به دیگران توصیه می کردند، این ذکر را بعد نمازهای خودشان با هر عدد دلخواهی، برای رفع مشکلات مالی خودشان می‌خواندند و اثر عجیب وزیادی می دیدند. 📚 جرعه ای از دریا، ج 4 👌 اما فراموش نکنید که این ذکرها در کنار کار و تلاش و عمل فایده خواهند داشت، این طور نباشد که طرف کاری نکند و بنشیند ذکر بگوید و بعدش هم اثری نبیند و بدبین بشود. به قول معروف از تو حرکت، از خدا برکت. کلید بهشت 🔑🌹🕊 ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ @kelidebeheshte ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
1.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌟اگر مَردی چهاررکعت نماز بخون.. هیچ چیزی مثل نماز بینی شیطان رو به خاک نمی ماله🍂 🎙استاد رائفی پور کلید بهشت 🔑🌹🕊 ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ @kelidebeheshte ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
5.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼یک کلمه!!! نمازشب بخوان⭐️ 🎙استاد فاطمی نیا هر شب به عشق نمازشب بخوانیم💝 یادتون نره🌹 کلید بهشت 🔑🌹🕊 ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ @kelidebeheshte ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا